محمدمهدی کافی| بررسی عرفان کاذب در جامعه ما نشان میدهد که حیطه نفوذ و گسترش افراد مدعی با تعداد افراد گرونده و موقعیت آنها فرق میکند.
معمولاً افراد مرفه بیشترین گروندگان به این گروهها خصوصاً از نوع وارداتی آن هستند. صرف پولهای هنگفت برای رسیدن به برخی امور باطل و توجه به معنویت برای رسیدن به مطامع دنیوی که هدف عمده این گونه افراد مراجعه کننده است، بازار داغی برای مدعیان فراهم کرده است و اساساً راه درآمد و بزرگشدن این افراد همین است.
طرف مقابل نیز با استفاده از جادو و سحر – اگر بر آن قادر باشد – و گاه با تردستیها و خوابهای مصنوعی (هیپنوتیزم)، کارهایی خارق العاده و موارد دیگر افراد بیشتری از این تیپ را به خود جذب میکند.
در حالی که استفاده از چنین شیوههایی در شرع مقدس مورد نکوهش و در برخی موارد حرام شمرده شده است. چگونه یک واصل به حق و یک سالک راه حق با استفاده از این روشها افراد را اطراف خود جمع میکند، در حالی که این جز خودپرستی نیست.
آوردن پولهای گزاف گاه به اجبار و گاه به دلخواه سبب بزرگ شدن و مطرح شدن چنین افرادی به عنوان عارف و هادی معنوی و معلم معنویت شده است، در حالی که اطراف افراد صاحب نفس و سالکان حقیقی خالی و از نام و نان خبری نیست.
در اینجا تذکر این نکته مهم خالی از لطف نیست که گاهی برخی از مدعیان دروغین کارهایی انجام میدهند که برخاسته از نفس قوی و تمرین داده شده است یعنی ممکن است فکر افراد را بخوانند یا گاه تأثیراتی در طرف مقابل بگذارند.
مراجعه کننده با دیدن یکی دو مورد از این امور به راحتی جذب میشود و ادعاها را میپذیرد، ادعای خواندن درون دیگران، ادعای پیشگویی و آیندهنگری، تعبیر خوابهای افراد و حتى تفسیر به رأی و تأویل آیات و احادیث برای جذب مریدان و مهمتر از آن تکفیر اشخاصی که با عقاید آنها مخالفت می کنند همه و همه از حربههایی است که مورد استفاده افراد مدعی میباشد.
حس کمالجویی در انسان آدمی را به کرنش در برابر منبع کمال وامیدارد. برخی از این افراد مدعی با ریاضتها و خودداری از برخی خواستههای نفسانی و مداومت برخی از امور قدرت نفس پیدا میکنند و تأثیراتی میگذارند. برخی از مرتاضان هندی که کارهای خارقالعاده از آنان سر میزند از همین قبیلاند.
برخی نیز به علاوه موارد ذکرشده استعداد ذاتی و هوشی دارند که آن را در راه باطل به کار میبرند و از این امور سوءاستفاده میکنند.
با مشاهده کارهای این چنینی از افراد مدعی، عدهای بدون توجه و به سبب کمال واقعی، دیدن موارد ذکرشده جذب آنان میشوند؛ در حالی که صرف انجام برخی تردستیها و گاهی اعمالی بهظاهر خارقالعاده کمال واقعی محسوب نمیشود. برای همین است که علمای اسلام در بحث معجزه انبیا و ائمه (علیهم السلام) هر کار خارقالعاده را معجزه تعریف نکردهاند و برای آن حدود و مرزهایی را قائل شدهاند.
علمای دین و عارفان حقیقی و سالکان راستین، در طی طریق به این قدرتها دست یافتهاند اما هیچ گاه از آن به عنوان منبع درآمد یا شهرت یا مطرح کردن خود استفاده نکردهاند و بدین وسیله افراد را گرد خود فرانخواندهاند.
در مواردی که این گونه کارهای خارقالعاده از افرادی مدعی مشاهده شود، رجوع به افراد خبره برای واقعی و غیر واقعی بودن ادعا ضروری است.
