عرفانهای نوظهور بهلحاظ خاستگاه جغرافیایی و کارکرد به عرفانهای نوظهور شرقی (یوگا، اشو، رامالله، کریشنا مورتی، فالون دافا، دالایی لاما و…)، عرفانهای نوظهور غربی (پائولو کوئلیو، سرخپوستی، اکنکار، شیطانگرایی و…) عرفانهای نوظهور متافیزیکی (رمّالی، ساینتولوژی، ریکی و…) عرفانهای نوظهور روانشناختی و فراروان شناختی (قانون جذب، تکنولوژی فکر، موفقیت و…)، عرفانهای نوظهور مسیحی و یهودی (کابالا، رائیل، کلیسای وحدت، علم مسیحی، انجمن برادران کلیسای شیلوه، آدونتیم، شاهدان یهوه، شیطانپرستی و…) و عرفانهای نوظهور بومی (حلقه، TSM، ایلیا و…) تقسیم میشوند.
عرفانهای کاذب همگی با عنوان «عرفان» فعال نیستند و تمام آنها به یک اندازه انحراف و آسیب ندارند ولی قدر مشترک همه جریانهای فعال به اصطلاح معنویتگرا در ایران ورود به حوزه معنویت و عرفان و ادعای معنوی بودن است که بالتبع هستیشناسی جدیدی ارائه میدهند و نظام فکری و معرفتی متفاوتی عرضه میکنند.
اینک به توضیح یکی از عرفانهای کاذب با خاستگاه بومی بسنده میکنیم و بخشی از انحرافهای آن را بیان میکنیم.
عرفان کیهانی (حلقه)
در اواسط دهه هفتاد، محمدعلی طاهری با ادعای داشتن نیروی درمانگری اقدام به راهاندازی فرقهای به نام عرفان کیهانی (حلقه) کرد.
او گاهی خود را دانشآموخته رشته مهندسی صنایع در مقطع فوق لیسانس از دانشگاه علم وصنعت و گاهی دانشجوی دانشگاه ارتادوی ترکیه معرفی میکرد ولی وقتی نتیجه استعلام از این دانشگاهها منفی از آب درآمد و معلوم شد، ایشان حتی موفق به اخذ مدرک دیپلم نیز نشده است.
برخی از حامیانش با طرح ادعاهای عجیبی همچون مفقود شدن مدرک تحصیلی وی، اقدام به توجیه این دروغ استاد خود کردند. گفتنی است این به اصطلاح استاد عرفان، حتى توان قرائت صحیح قرآن را ندارد.
برخی وی را استاد عرفان، مهندس، دکتر و… پنداشتند و با اعتماد به چهرههای مذهبی شاخص که عرفان حلقه را همراهی نمودند، از او پیروی و تعریف و تمجید کردند، ولی در ادامه آشکار شد، بیشتر سردمداران عرفان حلقه، حتی به مسائل شرعی التزامی ندارند و پس از آسیبهایی همچون؛
- اختلاط زن و مرد نامحرم
- ترک نماز
- خارج کردن به اصطلاح جن از بدن زنان مشخص
- غیر وحیانی دانستن و تمسخر آیات قرآن کریمه
- تمجید از شیطان رجیم و موحّد خواندن آن ملعون
- ادعای خروج جن از درون مردم
- بیبندوباری معنوی
- لمس و تماس غیرشرعی با بدن زنان نامحرم به بهانه درمان عرفانی
- ادعای عدم وجود حضرت عزرائیل
- و…
در جلسههای عرفان حلقه بسیاری از جذب شدگان اولیه دچار تردید شدند و راه خود را جدا کردند.
طاهری پس از برگزاری جلسات دادگاه و دفاعیات خود هم اکنون به اتهام افساد فی الارض از طریق منحرف کردن افراد، توهین به مقدسات دینی، مداخله غیرقانونی در امور پزشکی، تحصیل مال نامشروع، استفاده غیر مجاز از عناوین علمی (دکتر، مهندس و…) و لمس بیماران مؤنث به بهانه درمان آنها به زندان رفت و پرونده ارتداد وی نیز مورد بررسی است.
برخی از انحرافهای عرفان کیهانی (حلقه)
۱. انسان خدایی در عرفان حلقه
عرفان حلقه به صورت گام به گام و طی چند مرحله از توحید قرآنی فاصله گرفته و در نهایت به انسان خدایی متمایل شده است؛ چنان که طاهری در قدم اول به بهانه اینکه خداوند قابل تعریف و شناسایی نیست، به انکار معرفت و شناخت خداوند میپردازد و ادعا میکند، انسانها نمیتوانند عاشق خدایی که نمیتوانند بشناسند، گردند.
وی میگوید: «انسان نمیتواند عاشق خدا شود؛ چون انسان از هیچ طریق قادر به فهم او نیست.»[1]
گاهی طاهری خدا را مطرب میخواند[2] و گاهی هدف از سیروسلوک را که کسب رضایت خداوند است، به غیر کسب رضایت او معرفی می کند و تأکیدش بر شعورمندی موجودات بجای خداگرایی است؛ چنان که در کتاب انسان از منظری دیگر، حرفی از خدا نمیزند و همه چیز را به شعور کیهانی نسبت میدهد و میگوید:
«درمان توسط شبکه شعور کیهانی انجام میگیرد»[3] و «هیچ کس حق معرفی این اتصال را با نام غیر شعور کیهانی ندارد و این از حرکت آفریده شده عامل و محرک این حرکت نیز شبکه شعور کیهانی است.»[4]
طاهری تمامی کارکردهایی را که از خدا انتظار میرود، به شبکه شعور کیهانی نسبت میدهد. پذیرش این شبکه را غایت عرفان حلقه میداند و در ارتباط گرفتن نیاز به خدا را لازم نمیداند. او در همان کتاب مینویسد: «عامل مشترک و زیربنای فکری همه انسانها، شعور حاکم بر هستی است»[5]، «اساس عرفان حلقه بر اتصال به حلقههای متعدد شبکه شعور کیهانی استوار است و همه مسیر سیروسلوک آن از طریق اتصال به این حلقهها صورت میگیرد.» «داشتن ایمان و اعتقاد برای حضور در حلقه به هیچ وجه لازم نیست.»
طاهری در مقاله «آزمایش آخر» از قول خداوند میگوید:
«این بار همه قدرت خود را در اختیار شما بگذارم. وقتی که همه قدرت خود را به شما ببخشم، فقط در آنجاست که مفهوم بخشنده مهربان را خواهید فهمید. حال من هستم و شما آیا با داشتن همه قدرت من و احساس بینیازی، بازهم طالب من خواهید بود؟ به زودی یقین حاصل میکنید که شما خدا هستید. آن زمان که شما خدا شدید میخواهید بدانید که با من چه خواهید کرد؟»
وی در ادامه میگوید: «برخی از شما پس از کسب اطمینان از خدا بودن خود و احساس بینیازی نسبت به من خواهید گفت حالا که خدا هستیم و بینیاز به او چرا برای خود خدایی نکنیم؟»
خداشناسی عرفان حلقه با خداشناسی در عرفان اسلامی تفاوتهای عمیق دارد و ورای ادعاهای این شبهمعنویت مبنی بر رساندن اعضای فرقه به خداوند، عملاً شبکه شعور کیهانی به عنوان غایت عرفان حلقه پذیرش داده میشود و سپس باور به خودمختاری ماده و شعورمندی آن به جای ایمان به خداوند ترویج میگردد.
همچنین اتصال به حلقههای عرفان کیهانی جای شریعت و دستورات الهی را میگیرد و مرکزیت عرفان حلقه جایگزین رسولان الهی میشود.
در مجموعه اصول و آموزههای عرفان حلقه ناشناختنی پنداشتن خداوند به کمک جایگزینی شعور کیهانی و کنار گذاشتن و کمرنگ کردن معرفت خدا و عشق به او دیده میشود. به این ترتیب تمام تکیه این عرفان از خداوند به شعور کیهانی که شعور هستی مادی است، منتقل و محدود میشود.
بنابراین، عرفان حلقه برای کسی که منکر خداست، سود دارد؛ زیرا بسیاری از مادیگرایان که منکر وجود خدا هستند، شعور کیهانی را میپذیرند و معتقدند که ماده خود هوشمند است و اگر در عالم نظم و تدبیری دیده میشود، سرچشمهای فراتر از همین عالم مادی ندارد. از این رو، کسی که خداوند را نشناخته باشد، با تبیینهایی که در عرفان حلقه وجود دارد، در خدانشناسی خود ثابت قدم میشود.
طاهری در توهمات خود و بر اساس تفکر اومانیستیاش، به انسان مقام خدایی میبخشد و او را محور و معیار همهچیز قرار میدهد و خدا را فراموش میکند، در حالی که ما در تفکر الهی معتقدیم هرگاه انسان خدا را فراموش نماید، در واقع خود را فراموش کرده است و خودفراموشی چیزی جز پوچی و بیهودگی به بار نمیآورد.
قطعاً ظهور اینگونه افکار التقاطی از سوی سرکردگان فرقهها باعث معضلاتی در جامعه میشود؛ از جمله سست شدن کانون خانواده، توسعه افکار الحادی، گسترش اعمال منافی عفت، عدم تعهد به الزامات شرعی، بروز آسیبهای معنوی و… .
۲. شریعت ستیزی در عرفان حلقه
طبق آیات قرآن کریم و روایات فراوانی که اوصاف مؤمنان، پرهیزکاران، صالحان عبادالله، مخبتان و… را بیان میکنند، جای هیچ شکی باقی نمیماند که نه ایمان بدون عمل صالح مفید است و نه عبادت و عمل صالح، بدون ایمان.
رعایت حدود و ثغور شرع مقدس و اطاعت از اوامر الهی، برای صعود به مقامات معنوی، اجتنابناپذیر است و لزوم پایبندی به ظواهر شریعت برای دستیابی به باطن و حقیقت آن هیچ جای تردید ندارد. همچنین تخلف از اوامر و نواهی خداوند و نادیده گرفتن ضوابط و احکام او بزرگترین عامل طرد و لعن الهی و دوری از ساحت قدس او خواهد بود. این قانون کلی حتی درباره پیامبران نیز استثنایی قائل نشده است.
کمترین آشنایی با آموزههای اسلامی نیز این حقیقت را ثابت میکند که برای تقرب به ذات مقدس ربوبی و صعود به مرحله عالی «عند الرب» هیچ راهی جز تقید شدید به تکالیف الهی و تزکیه نفس وجود ندارد؛ تکالیف که از طریق قرآن و عترت رسیده و عقل نیز بر آنها صحه گذاشته است.
عرفان اسلامی راه رسیدن به خداوند را تنها از طریق عمل به احکام شرعی و فروعات فقهی معرفی میکند. شهید مطهری در این باره مینویسد:
عرفای اسلامی هرگز مدعی نیستند که سخنی ماورای اسلام دارند و از چنین نسبتی سخت تبری میجویند؛ برعکس آنها مدعی هستند، حقایق اسلامی را بهتر از دیگران کشف کردهاند… چه در بخش عملی و چه در بخش نظری، همواره به کتاب و سنت و سیره نبوی و ائمه اسلام و اکابر صحابه استناد میکنند.»[6]
ضمن اینکه «شریعت، طریقت و حقیقت» در منطق اسلام سه عنصر مستقل یا متضاد نیستند، بلکه سه بعد از یک حقیقت و یک سلوکاند. بدین رو، عارف الهی طریقت، شریعت و حقیقت را در برابر هم نمینشاند و در تقابل باهم تفسیر نمیکند.
برخلاف عارفنمایانی همچون طاهری که گاه بر التزام به شریعت تأکید دارند و گاهی به عدم مداخله عرفان کیهانی با روبنا (اعتقادات) و (شریعت) تصریح میکنند و آن را غیر ضروری میدانند.
عرفان حلقه شرط رسیدن به خدا را پیروی از شریعت دینی نمیداند و گاه پیروی از شریعت و عبادت خدا را اصلاً ممکن نمیداند و عبادت را فقط در خدمت به خلق معرفی میکند.
در عرفان حلقه از همان قدم اول ظواهر شرعی تفسیر به رأی و تحریف معنوی میشود؛ چنان که طاهری نماز را اتصال معنا کرده و با توجیه تفاوت میان اقامه نماز و نماز خواندن، اتصال را بهتر از خواندن نماز بیکیفیت برای پیروان حلقه دانسته است و میگوید:
«نماز را اتصالی یافتم بین خود و او که میخواهم مقیم آن باشم و با آن ساکن سرکوی او شوم. میخواهم مقیم اتصالش باشم تا حضورش را دریابم. الصلوه اتصال با اوست و اتصال برقرار کردنی است نه خواندنی.»[7]
این در حالی است که نماز از اصلیترین و مهمترین ارکان عبادی در دین اسلام بهشمار میآید و در قرآن کریم از آن به صراحت با عنوان عبادت جوارحی بحث میشود و بارها افعال آن از قبیل سجده و رکوع و همچنین مقدمات آن از قبیل وضو گرفتن را مطرح کرده است.
پیشوایان معصوم نیز به خواندن با توجه و با حضور قلب آن تأکید فراوانی داشتهاند و در افعال خود چه در خلوت و چه در جلوت، پیوسته نماز را اقامه میکردند و نحوه انجام آن را بهصورت دستورات عملی و مسائل فقهی به مردم بیان میفرمودند؛ تا جایی که در روایات فقهی ایشان بیش از هزار مسئله در باب احکام نماز مطرح شده است.
این نکته خود به افعالی بودن نماز جلوه خاصی میدهد اما نماز با تعریف فقهی عملی که با شرایط و اجزای خاص باید انجام پذیرد، هیچگاه در دورههای عرفان حلقه مورد توصیه و تأکید قرار نمیگیرد بلکه مثلاً میگویند یک خانم مسلمان میتواند با توجه درونی و اتصال قلبی نمازش را در حال آشپزی نیز ادا کند.
در عرفان حلقه، برخلاف روش اسلام به بهانه ایجاد کیفیت و حضور قلب در نماز به ترک نماز تا حصول قدرت تمرکز و حضور قلب دستور داده میشود. طاهری در ترم دوم کلاسهای عرفان حلقه توصیه به کشیدن ترمز دستی و ترک نماز میکند و میگوید:
«اگر نمازتان از سر عشق و عاشقی و معرفت نیست بهتر است تا مدتی نخوانید و مقیم کوی دوست بمانید و به اصطلاح ترمزدستی نماز را بکشید، بلکه بگذارید تا عاشق شوید و بعد نماز بخوانید تا در ترم هشت مفصلاً به آن بپردازیم؛ چراکه نماز بدون عشق نماز نیست و خم و راست شدنی بیش نیست.
پس بهتر که خوانده نشود؛ چون از سرِ عشق و کیفیت نیست. آنهایی هم که این ترمز دستی را نمی کشند هنوز توجیه نشدهاند، یکی از دلایلش این است که ما رسم به جا نمیآوریم بلکه درک است که به جا میآوریم. این رسم که یک کار مکانیکی و خم و راست شدن نیست، معرفت است که نسبت به هر موضوعی برای ما در اولویت قرار دارد.»[8]
طاهری به اسم اتصال با حضرت روحالقدس و تشعشع دفاعی، با زنان نامحرم تماس جسمی دارد. با این وصف، واژه «شریعت» در کتب عرفان حلقه یک اصطلاح جدید است که با اصطلاح رایج در منابع اسلامی هیچ اشتراک معنایی ندارد.
او در کتاب عرفان کیهانی گاهی جایگاه شریعت را انگیزهای برای قدم گذاشتن به عرفان، بدون تأکید بر لزوم آن دانسته است و مینویسد: «شریعت میتواند انگیزهای برای راهیابی به باطن دین باشد و ممکن است کسی که از دین خاصی تبعیت نمیکند در مواجهه با یک مراسم مذهبی به یک بیداری معنوی برسد.»[9]
وی ورود به عرفان حلقه را وابسته به داشتن شریعت نمیداند. معرفی اینگونه شریعت در عرفان حلقه به دوگانگی میان گفتار و رفتار مریدان، مسترها و مربیان انجامیده است و عملاً بسیاری از مربیان و مریدان چندان به شریعت پای بند نیستند و حتی بعد از آشنا شدن با عرفان حلقه دل بستگی و پایبندی آنها به شریعت کاهش مییابد.
۳. توهین به اهل بیت (علیهم السلام) در عرفان حلقه
از جمله اعتقادات بسیار مهم و اساسی شیعیان که مذهب تشیع را همیشه بین دیگر مذاهب اسلامی و سایر ادیان مقتدر و پویا نگهداشته، اعتقاد به مسئله امامت اهل بیت است که ذیل آن اعتقاد به عصمت، رجعت شفاعت، زیارت و واسطه فیض الهی بودن امامان قرار دارد.
طاهری مانند دیگر مدعیان کاذب همچون مهدی عباسی، هارون الرشید، ابن تیمیه، محمد بن عبد الوهاب، نجدی و…. سعی در تخریب جایگاه یادگاران پیامبر دارد.
او با توهین به اهل بیت، رد زیارت، عصمت و رجعت از عرفان شیطانی خود پرده برمیدارد. طاهری با تأکید بر جایگاه شعور کیهانی و نقش آن در واسطهگری میان انسان و خدا، توسل به ائمه (علیهم السلام) را نهی میکند و در پاسخ به پرسشی میگوید:
«ائمه اطهار مثل مال و زن و فرزند ممکن است در نظر ناظری تجلیات زیبای الهی برای تسهیل در مسیر کمال باشند و میتوانند هر یک برای وی به من دون الله تبدیل شوند.»[10]
او در جلسه پنجم کمیته عرفان عصمت ائمه (عیلهم السلام) را زیر سؤال میبرد و میگوید: «کجا امامی فرموده است که عصمت دارد؟ آیا جایی گفته است؟» وی زیارت را شرک دانسته است و میگوید: «زیارت قبور ائمه کمک خواستن از مردهها، [ ساختن] برج و بارو، مصداق شرک است.»[11]
سرکرده عرفان حلقه در جلسه سیزدهم کمیته عرفان، از انسانهای شیطان صفت و دشمنان اهل بیت السلام نیز به نیکی یاد میکند و میگوید: «اگر یزید نبود، امام حسین ارزشی نداشت یا اگر یزید نبود عظمت امام حسین مشخص نمیشد.»
وی به اهانت های فوق بسنده نکرده است و در اهانتی بی سابقه، برخی از شرایط دوران ظهور امام زمان (عجل الله تعالى فرجه الشریف) را به تمسخر میگیرد. یکی از حاضران میگوید: «به حدیثی برخورد کردم که ایشان میآیند که باعث نزول باران از آسمان بشوند و از زمین … برویانند». طاهری پاسخ میدهد: «تمام شد؟ حالا فکر کردند حالا امام زمان بیاید، بارندگی زیاد میشود مثل شمال میشود ما از خشک سالی نجات پیدا میکنیم… (خنده حضار ).»[12]
طاهری این مطالب را با تمسخر و در حالی که حاضران به شدت میخندند، بیان میکند. این بیان و لحن به اصطلاح استاد موجب میشود، یکی از آقایان حاض جسارت کند و روایت دیگری را به تمسخر بگیرد و طاهری نیز با عبارت «هر کسی از ظن خود شد یار من» سخنان او را تأیید کند.
یکی دیگر از حاضران میگوید: «یکی میگفت بریم کوفه، یه خرده زمین بخریم، برای اینکه روایته امام زمان اونجا حکومت تشکیل میده، آباد میشه.»
طاهری در پاسخ میگوید: «هر کسی بر اساس تفکراتش میره جلو.»
سرکرده عرفان حلقه در خصوص اعتقاد به رجعت میگوید: «تفکری هست که میگه حق به حقدار میرسه و اینا رو میگن آقا اینا دوباره زنده میشن چه امتیازی داره مگه برای اینا؟ مگه زمین چه امتیازی هست که به کسی حالا بعد از هزار سال دوباره بخواد بیاد؟ مثلاً زرتشت یا مسیح یا هر کسی حالا دوباره زنده بشه؟ حالا چه گلی میخوان بزنن به سرش؟ چه فایدهای داره؟
اینا جایی هستن که از اینجا متکاملتره مثل اینه که یه نفرو از دانشگاه بیارنش تو کلاس یک دوباره بشینه الان برای ما دیگه جالب نیست که بریم تو کلاسی بشینیم معلم بیاد بگه: آااا ااا، فلان… این چیزا رو مثلاً بخواد بگه، ما یه ساعت هم نمیتونیم دوام بیاریم. حوصلمون به شدت سر میره ولی برای کلاس یکیه اون یه جور دیگه فکر میکنه.»
سؤال یکی از حاضران: «کسی که میخواد برگرده همون کلاس یک میمونه؟»
پاسخ طاهری: «در سطح کلاس یک یه جور دیگه فکر میکنه ولی کسی که رفته دانشگاه دیگه نمیتونه دوباره بشینه کلاس یک حالا مثلاً ائمه بیان، لباس تنشون کنن و بشینن و غذا بخورن و دوباره بخوان ازدواج کنن و بخوان مثلاً، حالا برن و بیان و حالا اون موقع اسب بوده سوار میشدن حالا این چیزا هم که نیست، حالا مثلاً رانندگی یاد بگیرن.»
۴. توهین به علمای دین در عرفان حلقه
طاهری علاوه بر توهین به اهل بیت به دانشمندان دین نیز اهانت میکند. او که هدف خود را آشتی بین مذاهب، صلح، دوستی، انسان دوستی و… معرفی میکند. در بیانیهای، روحانیت و مبلغان دین را ابولهبهای زمان مینامد و میگوید:
«متأسفانه ابولهبهای زمان در حالی که خود را معرف و مبلغ دین و شریعت و میزان تشخیص حق از باطل میدانند، همچنان در عمل منکر گفتار نبی اکرم هستند.»
این سخنان طاهری در حالی ادا شده که احترام به انسانها از اصول مسلم تربیت و نشان دهنده رشد و شکوفایی فرهنگ و تحکیم مبانی اخلاقی است. آموزههای دینی و آموزگاران بزرگ بشر و پیشوایان دین نیز همواره بر آن تأکید داشتهاند.
۵. زیر سؤال بردن قرآن در عرفان حلقه
طاهری که ادعای ترویج عرفانی اسلامی ایرانی را دارد، در جلسه اول کمیته عرفان میگوید: «من هنوز یک دور هم قرآن نخواندهام» و هنگامی که با تناقض ادعاهایش با آیات قرآن مواجه میشود، میگوید «نباید تضاد داشته باشه یه جایی اصلاً دیگه مشکل ما نیستیم، مشکل خود آیات قرآن با خودشه.» وی در همین جلسه میگوید: «اسرائیل، یعنی حزب الله!»
طاهری در جلسه نهم کمیته عرفان صراحتاً قرآن را زیر سؤال میبرد و میگوید: «کشتی نوح از نظر علمی نمیتواند اتفاق افتاده باشد. نمیتوان از نظر علمی همه انواع حیوانات را در یک کشتی جمع کرد.»
وی خلود و جاودانگی در جهنم را که نص صریح قرآن است، رد میکند و از خود میپرسد، آیا ممکن است کسی از جهنم خارج نشود؟ سپس پاسخ میدهد: «نه»؛ در حالی که طبق آیات قرآن، افرادی در آتش جاوداناند و هرگز از آن خارج نمیشوند.
۶. تفسیر به رأی در عرفان حلقه
طاهری به گمان خود تلاش میکند، رویکردی جدید و جذاب از عرفان به مخاطبان ارائه کند. که در این روند اصول و مبانی این گرایش و رویکرد از عرفان با مبانی اسلام و عرفان ناب اسلامی تطابق ندارد و دچار انحرافها و التقاطهای بسیاری است.
طاهری در عرفان کیهانی (حلقه) با حفظ پوشش ظاهری اسلام، الفاظ دینی را تحریف میکند و از آن، تفسیری مادی ارائه میدهد که نوعی تفسیر به رأی است. اینک به برخی از این تحریفها اشاره میشود.
الف. تکذیب عزرائیل
طاهری در جلسه نهم کمیته عرفان میکوشد، عرفانی مارکسیستی ماتریالیستی را بهعنوان عرفان ایرانی اسلامی به خورد مخاطب دهد؛ چنان که میگوید:
«ببینید! وقتی میگوییم عزرائیل، عزرائیل که وجود خارجی ندارد؛ قانون تولد و مرگ است. چیزی که جاری میشود و حاکم است، آنتروپی و خستگی است که شامل همه ذرات میشود. سیم برق بعد از یک مدتی قابلیت هدایتش را از دست میدهد. سیمساز بعد از مدتی میمیرد! روی تمام اجزای هستی قانون تولد و مرگ را گذاشتهاند؛ به طوری که هیچ چیزی ثابت و برجای نماند و همه چیز در تغییر و سیر باشد و اسم این تغییر عزرائیل است.»[13]
ب. مادی بودن ملائک
در حالی که در تفکر اسلامی و قرآنی ملائکه از امور غیبی هستند، طاهری در برداشتی کاملاً مادی، ملائک را اوربیتال و اتم و جزء دنیای مادی و قابل مشاهده میداند. او در جلسه نهم کمیته عرفان میگوید:
«ملائک با دو بال و سه بال و چهار بال و… اتمهایی با دو اوربیتال و سه اوربیتال و… در آن زمان که نمیتوانستند مثل امروز بگویند «اتم» و… همه را به نام کلی ملائکه نام بردهاند که در اصل اینها همه کارگزاراناند و همه ایشان هم به تسخیر ما در میآیند، به غیر از تضاد (ابلیس). حالا در این زندگی و یا در زندگی بعدی و یا در زندگی بعدی و… همه به تسخیر ما در میآیند.»
ج. تمجید از شیطان
به نقل از قرآن کریم وقتی خداوند به همگان فرمان داد، در مقابل حضرت آدم سجده کنند، شیطان سجده نکرد و کافر، رجیم، ملعون، فاسق، عصیانگر و… شد، اما عرفان حلقه درباره «شیطان» نگاهی همسو با برخی از فرقههای شیطانگرا و آیینهای انحرافی دارد.
طاهری شیطان را موجودی موحد، فریبخورده از طرف خداوند، مأمور امر الهی و… معرفی کرده است و تلاش میکند، او را از گناه تمردش تبرئه کند و شرارت وی را از اذهان بزداید.
او در کتاب موجودات غیرارگانیک، تمرّد شیطان را از سجده این گونه توجیه میکند:
«برای به وجود آمدن چرخه جهان دو قطبی (مَلَک جاری کننده قانون تضاد)، وجود عامل تضاد ضرورت داشت و برای این منظور ابلیس به فرمان سجده بر آدم اعتنا نکرد و این وظیفه را انجام داد.» وی در فایل صوتیای که از او منتشر شده است و در بسیاری از سایتها وجود دارد، عنوان میکند: «شیطان اول موحد عالم است؛ چون به غیر خدا اصلاً سجده نکرد.»[14]
همچنین اضافه میکند:
«خدا با خلقت آدم خواست شیطان را آزمایش کند. اگر شیطان سجده میکرد، خدا به او میگفت مگر به تو نگفتم، به غیر من سجده نکن؟!»
او در یکی از نوشتههای خود آورده است: «خداوند به ابلیس مأموریت داد، به فرمان سجده بر آدم اعتنا نکند و او نیز این مأموریت را پذیرفت و برخلاف ملائکی که بر آدم سجده کردند، از فرمان سجده سرپیچی کرد و به اذن خداوند تا پایان سیر او در دوقطبی، به سجده در برابر وی در نخواهد آمد؛ یعنی تا مقطع معلومی بر سر نقش خود پابرجا خواهد بود.»[15]
معلوم نیست، بنیان گذار عرفان حلقه دستور جدا و امر مجزای خداوند را برای شیطان از کجا آورده است که حکم موحد بودن و شایسته تقدیر بودن شیطان را صادر کرده است؟
منبع: سعید صدری، کتاب روایت انحراف، نشر جمکران، صص ۱۰۷- ۱۲۵
[1]. طاهری، عرفان کیهانی، ص ۱۲۴
[2]. همو، فرهنگ اصطلاحات عرفان کیهانی، ج۱، ص ۴۳
[3]. همو، انسان از منظری دیگر، ص ۷۵
[4]. همان، ص ۳۱
[5]. همان، ص ۴۱
[6]. شهید مطهری، آشنایی با علوم اسللامی، جلد دوم، ص ۱۶۱
[7]. طاهری، «چند مقاله، تأملی درباره الصلوه»، ص۲۱
[8]. فایل صوتی سخنان طاهری در ترم دوم عرفان کیهانی نزد نویسنده موجود است.
[9]. طاهری، انسان و معرفت، ص ۵۹
[10]. نتایج امواج تهاجم علیه هوشمندی مثبت الهی، ص ۴۹
[11]. فایل صوتی این ادعای طاهری در بسیاری سایتها منتشر شده و موجود است.
[12]. ر.ک: فایل صوتی این مطلب به نشانی ۱html.zohoor taheri.mp
[13]. «اظهار ظهور طاهری» کمیته عرفان، در ezharezohoor.blogfa.com
[14]. فایل این سخنرانی نزد نویسنده موجود است.
[15]. طاهری، انسان و معرفت، ص۲۱۸
ارتباط با ما: ferghepajoohi@gmail.com
