خلاصه :
مهدویت و مسأله ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یکی از اعتقادات مشترک و مهم مسلمانان شیعه و سنّی است که می توان گفت به صورت 24ساعته توسط جریانات وهابی و سلفی و تکفیری مورد هجوم است و این حملات در ایام ولادت حضرت در ماه شعبان شدت می گیرد؛ که نشان از درماندگی آنان در برابر نصوص معتبر و متواتر مهدویت در کتب معتبر مسلمین به خصوص اهل سنت است. برخی فرقه های وهابی و سلفی می کوشند مساله تولد و خلافت الهی و زنده بودن طولانی مدت آن حضرت و مسائل دیگر در حوزه مهدویت را زیر سوال ببرند و شگفت است که آن را عجیب ترین دروغ تاریخ می دانند! این مقاله می کوشد با استفاده از منابع اهل سنت که از منابع فرقه های وهابی و سلفی و تکفیری نیز هست، به اشکالات و شبهات پوچ این فرقه ها جواب دهد و اثبات نماید که اعتقاد به مهدویت با جزئیات مشترک فراوان بین اهل سنت و شیعه ثابت است و اینکه وهابیت آن را انکار می کند؛ تنها حربه ای تبلیغاتی و جنجالی فریب دهنده و نشان دهنده دست خالی آنان است و مساله مهدویت در واقع روشن ترین واقعیت اعتقادی مسلمین است! وعجیب ترین دروغ تاریخ انکار مهدویت از سوی افرادی جاهل و گمراه و ضد مسلمین است.
کلید واژگان : مهدویت، روشن ترین حقیقت، دروغ گویی وهابیت، ، منابع معتبر اهل سنت، عقیده مشترک شیعه و سنی خلیفه الله
پیش گفتار :
یکی از اعتقادات گروه های مختلف مسلمین اعم از شیعه و سنی اعتقاد به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که خلیفه خداست و فرزند رسول خداست و از فرزندان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است و و در آخر الزمان به امر الهی ظهور می فرماید و دنیا را پر از عدل و داد می نماید، چنانکه پر از ظلم و جور شده است. درباره حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اشتراکات زیادی بین شیعه و سنی وجود دارد که در ادامه مقاله مطرح می گردد، گرچه اختلافاتی نیز بعضاً وجود دارد، در هر صورت این اعتقاد یک اعتقاد اسلامی و از سرچشمه پاک نبوت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله به مسلیمن خبر داده شده است، اما متاسفانه از آنجا که در چند صد سال اخیر جریانی به اسم وهابیت پدید آمده است و موجودیت خود را در مخالفت و انکار اعتقادات شیعه و اعتقادات مشترک اهل سنت با شیعه می داند و هر اعتقادی که در شیعه با تفصیل بیشتری بیان شده است را نماد تشیع می دانند، لذا دست به عوام فریبی و انکار گسترده و هوچی گری های بی مبنا می زنند تا مردم بی اطلاع را فریب و به دام خویش اندازند. کار فرقه وهابی و جریان های منکر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شبیه بمب های دودزایی است که در اطراف یک حقیقت منفجر می شوند و به خیال خود می خواهند حقیقت را با دود و غبار پنهان کنند ولی بیچاره نمی دانند که این دودها و غبارها رفتنی است و آنچه در نهایت باقی است و تا به الان مانده است؛ حقیقتی است که در منابع مسلمین است که در طی قرن ها سینه به سینه و کتاب به کتاب منتقل شده است و جای هیچ انکار ندارد و به صورت متواتر در کتب مسلمین یافت می شود. روایات حضرت مهدی (ع) در کتب اهل سنت که از منابع وهابیت نیز به شمار می رود آنقدر زیاد است که جای هیچ انکار و دروغ پردازی و دروغ انگاری باقی نمی گذارد و بهتر است با شیعیان از این ظرفیت بزرگ در جهت تحقق ظهور منجی بزرگ بشر در آخر الزمان همکاری نمایند.
احادیث بسیار زیاد، زیبا و صریحی در مورد حضرت مهدی (عج) در کتب معتبر اهل سنت مثل بخاری و مسلم و … وجود دارد و تقریبا همه ویژگی هایی که شیعه می گوید را اثبات می نماید موضوعاتی مثل : الهی بودن خلافت حضرت مهدی (عج)، اینکه خداوند او را در آخر الزمان بر می انگیزد، او امام مسلمین است، از فرزندان رسول الله و فاطمه زهراست، فرزند امام عسکری علیه السلام است، دنیا را پر از عدل و داد می کند چنانکه پر از ظلم و ستم شده است، حضرت عیسی پیامبر بزرگ اولوالعزم الهی در هنگامه ظهور پشت سر او در بیت المقدس نماز می خواند و موضوعات دیگر … که در ادامه بدانها اشاره خواهد شد و منصفین به دیده تحقیق خواهند نگریست که مساله حضرت مهدی موعود علیه السلام چنانکه گفته شد در منابع فریقین به صورت متواتر نقل شده است و جای هیچ انکار ندارد.
- مهدی خلیفه الله است
یکی از مباحثی که همیشه بین شیعیان و غیر شیعیان مطرح است این است که بعد از پیغمبر اکرم(ص) دیگر وحی به اتمام رسیده است و ختم نبوت اعلام شده است و علاوه بر اینکه هیچ پیامبری نمی آید، هیچ فرد دیگری نیز از طرف خداوند به عنوان خلیفه و حجت الهی و … در بین مردم حضور ندارد، و نمونه اش اختلافات زیاد بعد از رحلت پیغمبر اکرم (ص) است که تا کنون ادامه دارد، اهل سنت معتقدند خلیفه به دست مردم انتخاب می شود، ولی شیعیان می گویند درست است که ختم نبوت اعلام شده است و ماهم قبول داریم؛ ولی خلیفه پیغمبر و اوصیاء او طبق سنت الهی در مورد پیغمبران سابق، به نصب الهی منصوب می شوند نه به رای و نظر مردم، و جالب این است که منابع معتبر کسانی که معقدند خلیفه بعد از پیغمبر (ص) توسط مردم انتخاب می شود، در مورد حضرت مهدی علیه السلام می گوید خداوند او را بر می انگیزد و دست بشر از انتخاب او کوتاه است و در کتب مختلفشان آمده است که حضرت مهدی(ع) خلیفه الله است.
و خلیفه الله یعنی خداوند او را انتخاب می کند و گرنه بزرگان اهل سنت چون ابوبکر و عمر طبق آنچه نقل شده است وقتی به آنان گفته شد شما خلیفه الله هستید، گفتند ما خلیفه رسول خدا هستیم، خلیفه الله نیستیم[1] و مشخص است اگر معنای خلیفه الله همان معنای معمولی حاکم مسلمین بود، قطعا رد نمی کردند، ولی از این جواب مشخص می شودکه این کلمه خلیفه الله بار معنایی سنگینی دارد که ابوبکر و عمر در سدد نفی آن از خود بودند.
پس این دیدگاه دقیقا با نظر شیعه همراه است، شیعه نیز حضرت مهدی را خلیفه الله می داند و در منابع اهل سنت در قرون مختلف این روایت با سند معتبر نقل شده است .
در منابع زیادی از اهل سنت کلمه خلیفه الله نقل شده است که مختصرا نقل می کنیم و تحقیق بیشتر توسط مخاطبین محترم:
- در سنن ابن ماجه در مورد هنگامه ظهور حضرت مهدی علیه السلام مطالبی نقل شده است و سپس گفته شده است :
«فإذا رَأَیتُمُوهُ فَبَایعُوهُ وَلَوْ حَبْوًا علی الثَّلْجِ فإنه خَلِیفَهُ اللَّهِ الْمَهْدِی»
هرگاه شنیدید حضرت مهدی(عج) ظهور کرده است، به سوی او بشتابید ولو بر روی برفها و یخها راه بروید( مراد این است که اگر حتی وسیله نقلیه یا مرکب نداشته باشید و با دست و پا روی برف راه بروید و به حضرت مهدی(عج) برسید) زیرا او خلیفه خدا حضرت مهدی(عج) است. ابن ماجه در ادامه می نویسد: درزوائد(منظور مجمع الزوائد آقای هیثمی) گفته سند این روایت صحیح و رجال آن ثقات است. حاکم نیشابوری هم میگوید: این روایت شرایط صحیح بخاری و صحیح مسلم را دارد. همچنین آقای بزّار از علمای اهل سنت در کتاب مسند خود همین تعبیر را میآورد. ایشان می نویسد: ثم ذکر شیئا فإذا رأیتموه فبایعوه ولو حبوا علی الثلج فإنه خلیفه الله المهدی.
همچنین آقای سیوطی در کتاب العرف الوردی فی اخبار المهدی چنین مینویسد:
«یخرج المهدی وعلی رأسه غمامه, فیأتی مناد ینادی: هذا المهدی خلیفه الله, فاتبعوه.»
وقتی حضرت مهدی (عج) ظهور میکند، بالای سر او ندا کننده ای می گوید : این مهدی، خلیفه خدا است از او تبعیت کنید.
- خداوند او را بر می انگیزد
این مطلب دقیقی است که در روایات حضرت مهدی علیه السلام در بین اهل سنت نقل شده است که خداوند او را بر می انگیزد، یعنی وجود ایشان، سنخ حجت های الهی است و فردی معمولی نیست، چه کسی می تواند کل زمین را پر از عدل و داد نماید ؟ اولا در یک نقطه زمین مثل یک شهرستان یا یک استان یا یک کشور، ادعای برقراری عدالت کامل ادعای سنگینی هست تا چه رسد به کل زمین و مثلا بتواند در بین هشت میلیارد انسان عدالت برقرار نماید و جهان یعنی جهان را پر از عدل و داد نماید. پس مشخص می شود ایشان از سوی خداوند متعال مبعوث می شود و خداوند خود، ایشان را تایید می گرداند و یاری می کند و قدرت انجام این کار را عنایت می فرماید ، همان حرفی که شیعه می زند که حضرت آخرین خلیفه پیامبر(ص) است و در آخرالزمان دنیا را پر از عدل و داد می نماید.
تعابیر مختلفی از نصب الهی حضرت مهدی سلام الله علیه در منابع اهل سنت وجود دارد و به راحتی نشان می دهد که آخرین خلیفه پیغمبر اکرم (ص)نیز توسط خداوند انتخاب شده است چنانکه اولین خلیفه نیز توسط خداوند برای امت آخر الزمان نصب شده است.
تعابیری که در منابع اهل سنت آمده است و اشاره به این دارد که خداوند متعال حضرت مهدی علیه السلام را بر می انگیزد، عباراتی چون یبعث الله، لبعث الله،یصلحه الله و …
نمونه های از این تعابیر را در عبارات زیر جستجو نمایید:
- وَأخرج أَحْمد وَأَبُو دَاوُد وَالتِّرْمِذِیّ وَابْن مَاجَه (لَو لم یبْق من الدَّهْر إِلَّا یَوْم لبعث الله فِیهِ رجلا من عِتْرَتِی)
- و فی أُخْرَى لأبی دَاوُد وَالتِّرْمِذِیّ (لَو لم یبْق من الدُّنْیَا إِلَّا یَوْم وَاحِد لطول الله ذَلِک الْیَوْم حَتَّى یبْعَث الله
- عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: الْمَهْدِیُّ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ یُصْلِحُهُ اللَّهُ فِی لَیْلَهٍ
- حضرت مهدی از فرزندان و هم نام پیامبر است
ابو نعیم اصفهانی در بیان “صفت مهدی (عج) ” به اسناد خود ازحذیفه بن یمان نقل می کند که پیامبر خدا صلی الله علیه وآله، روزی به هنگام ایراد خطبه فرمود:
اگر تنها یک روز به پایان جهان باقی مانده باشد، خداوند، صاحب عزت و جلال، آن روز را طولانی می سازد تا مردی از فرزندان مرا که همنام من است، برانگیزد در این هنگام سلمان فارسی برخاست و گفت: ای فرستاده خدا! [او] از کدامین فرزندت [خواهد بود]؟ آن حضرت در حالی که دست خود را به حسین [علیه السلام] می زد فرمود: از نسل این فرزند من است. (1)
- حضرت مهدی از فرزندان فاطمه است
سعید بن مسیب گوید در نزد ام سلمه بودیم که درباره حضرت مهدی علیه السلام گفتگو می کردیم سپس جناب ام سلمه فرمودند : از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمودند : مهدی از فرزندان فاطمه است. (2)
- حضرت مهدی از اهل بیت پیامبر علیهم السلام است
در منابع اهل سنت عباراتی پرمعنا از آنچه در حدیث ثقلین دیده ایم در مورد حضرت مهدی علیه السلام از زبان مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله صادر شده است که هر انسان حق جویی را به حقیقت هدایت می کند، کلماتی چون مهدی از اهل بیت من است یا مهدی از عترت من است، کدام اهل بیت ؟
همان اهل بیتی که طبق حدیث متواتر ثقلین در کنار قرآن دستور به تمسک به آنان داده شده است و عدم ضلالت و گمراهی ابدی نتیجه تمسک به آنان است.
اگر تمسک به افرادی موجب نجات از ضلالت و گمراهی ابدی است و در کنار قرآن نیز قرار داده شده اند؛ مشخص می شود که آنان نیز همانند قرآن مصون ازخطا و اشتباه هستند و معصوم هستند : لا یاتیه الباطل من بین یدیه ولا من خلفه تنزیل من حکیم حمید (فصلت. 42)
این عبارت پیغمبر اکرم (ص) : “مردی از اهل بیت من” بسیار در منابع اهل سنت تکرار شده است که برای نمونه بیان می کنیم
- ابن ابی شیبه از علمای بزرگ و متقدم اهل سنت و استاد بخاری در مصنف خود می گوید : رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود : اگر از روزگار، روزی نماند مگر یک روز، خدا مردی از اهل بیت مرا میفرستد که زمین را از عدل پر میکند همچنانکه از ظلم پر شده باشد.(3)
- مهدی از عترت رسول الله است
ابو داوود سجستانی از علمای بزرگ اهل سنت در سنن خود نقل می کند که جناب ام المومنین ام سلمه سلام الله علیها، همسرگرامی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، روایت می کند که آن حضرت فرمود : مهدی از عترت من و از فرزندان فاطمه است.(4)
همان عترتی که در حدیث ثقلین در کنار قرآن قرار داد و تمسک به آنان را مایه نجات از گمراهی ابدی دانست و مشخص است که، منظور رسول الله صلی الله علیه و آله از اهل بیتش و عترتش هر فردی از اولادش نیست که در آینده می آیند، بلکه منظور از عترت افراد خاصی از اهل بیت افراد هستند، چنانکه علما بدان تصریح کرده اند[2] افرادی که در کنار قرآن مرجع الهی مسلمین هستند و از خطا و اشتباه به دور هستند و خداوند آنان را برگزیده است، وگرنه تمسک و تبعیت از افرادی که غیر معصوم هستند و خطا و گناه و اشتباه نیز دارند معنا ندارد و موجب عدم گمراهی دائمی نمی شود و نقض غرض می شود زیرا این دستور مهم تمسک به قرآن و عترت برای هدایت واقعی امت است.
- حضرت مهدی (عج)در آخرالزمان ظهور می کند و دنیا را پر از عدل و داد می کند
حاکم نیشابوری از بزرگان اهل سنت در کتاب مستدرک خود نقل می کند :
ساعت (مراد ساعت ظهور است یا قیامت ) بر پا نمی شود تا آنکه زمین پر از ظلم و جور و تعدّی شود، سپس از اهل بیتم کسی قیام می کند که آن را پر از عدل و داد می کند همان گونه که پر از ظلم و جور شد.
سپس می نویسد: این حدیث صحیحی است به همان شرطی که شیخین (بخاری و مسلم) قرار گذاشتند ولی آندو این را ننوشتند. (5)
- مهدی(عج) از فرزندان امام حسن عسکری(ع) است
علمای زیادی از اهل سنت به تولد حضرت مهدی علیه السلام اشاره نمودند که ما تنها سخن یکی از بزرگانشان یعنی ذهبی را نقل می کنیم. ذهبی که یکی از علمای متعصب اهل سنت و مورد علاقه وهابیت است درباره تولد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می نویسد :
منتظر شریف أبو القاسم محمد بن الحسن العسکری بن علی الهادی بن محمد الجواد بن علی الرضى بن موسى الکاظم بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن زین العابدین بن علی بن الحسین الشهید بن الامام علی بن أبی طالب، العلوی الحسینی آخرین نفر از امامان دوازده گانه است که شیعه قائل به عصمت آنان است و این محمد همانی است که شیعه معتقد است او حجت و خلف است و او صاحب الزمان است و صاحب سرداب سامرا است ( یعنی منزل حضرت در سامرا است به اعتقاد شیعه) و او زنده است و نمی میرد تا اینکه قیام کند و زمین را پر ازعدل و داد نماید همچنان که پر از ظلم و جور شده است، ما نیز دوست داریم این گونه شود.(6)
- حضرت عیسی (ع)پشت سر حضرت مهدی(عج) نماز می خواند
بزرگانی از اهل سنت طبق روایات معتبری معتقدند که حضرت عیسی علیه السلام که از پیغمبران اولو العزم الهی است در زمان ظهور حضرت مهدی علیه السلام، از آسمان فرود می آید و پشت سر حضرت نماز می خواند و این مطلب دلیلی بر بزرگی مقام و برتری امام مسلمین و خلیفه الهی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است.
در صحیح بخاری و مسلم از رسول خدا صلی الله علیه وآله روایت شده است که فرمودند:
حال شما چگونه است هنگامی که پسر مریم علیه السلام در میان شما فرود آید و امام شما از شما باشد؟(7)
ابن حجر عسقلانی نیز می نویسد:
ابو الحسن الخسعی الأبدی در کتاب مناقب الشافعی گفته است: اخبار، متواتر است بر اینکه مهدی علیه السلام از این امت است و عیسی علیه السلام پشت سرش نماز می خواند.(8)
مردم در زمان حضرت مهدی علیه السلام از برکات زمین متنعّم شوند
ابو سعید خدری از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده که حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود: در امت من مهدی است …. و امت من در زمان مهدی علیهالسّلام از نعمتهایی متنعم میشوند که به مثل آن هرگز برخوردار نشدهاند؛ آسمان بسیار بر آنان میبارد و زمین چیزی از گیاهان خود را فرونگذاشته و آن را بیرون میدهد . حافظ ابوالقاسم طبرانی در معجم الکبیر خود این حدیث را آورده است.(9)
طبق این روایت مشخص است که کار حضرت یک کار بزرگ و الهی است و از عهده یک فرد معمولی برنمی آید، کار او کار انبیاء الهی که موید مخصوص من عندالله بودند می باشد، گرچه حضرت نبی و رسول نیست، ولی از اوصیاء پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و خلیفه الهی رسول الله هست
- مهدی خلیفه آخر :
طبرانی از علمای بزرگ اهل سنت نقل کرده است که : حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام نقل کرده که از پیامبر صلی الله علیه وآله سوال کرد: مهدی از بین ماست یا از بین دیگران یا رسول الله؟ در جواب فرمود: بلکه از ماست، خداوند همچنان که به ما آغاز فرمود، به ما هم ختم خواهد کرد. به وسیله ماست که مردم از شرک نجات می یابند، به وسیله ماست که خداوند بین دل های مردم، الفت وپیوند ایجاد می کند، بعد از آن که به دشمنی حاصل از شرک، بینشان جدایی افتاده باشد.(10)
این روایت نیز از روایات عجیب است که هر طالب حقیقتی را به راه حق رهنمون می شود
در این روایت وجود مقدس پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید حضرت مهدی (عج) از ما اهل بیت است و کار جهان با او ختم می شود چنانکه خداوند با ما آغاز کرد که به نظر می رسد منظور حضرت از آغازکار، شاید اشاره به امر خلافت و وصایت امیرالمومنین علیه السلام باشد یا اشاره به رسالت خویش داشته باشد ولی به قرینه بنا یختم الله به نظر می رسد امر امامت و خلاف منظور باشد در هر صورت چه امر رسالت باشد و چه امرامامت و خلافت بعد از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله، طبق این بیان نورانی مشخص می شود که اول و آخر کار اسلام در بین محمد و آل محمد علیهم السلام است و کسی بیگانه از اهل بیت علیهم السلام شایستگی زمامداری مسلمین را ندارد.
- مردم مشرق زمین زمینه ظهور حضرت مهدی علیه السلام را فراهم می کنند.
در کتاب سنن ابن ماجه آمده است که، رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: مردمی از مشرق زمین قیام می نمایند وبرای سلطنت وحکومت حضرت مهدی علیه السلام زمینه سازی می کنند.(11)
این روایت و مضمون آن در منابع شیعی نیز آمده است.
نتیجه :
یکی از شگردهای جریانات تکفیری سلفی وهابی انکار اعتقادات مسلمین و دروغ پنداشتن آن و تمسخر اعتقادات مسلمین است و این شگرد نخ نما با روایات معتبر در کتب معتبر اهل سنت در طول قرون متمادی همخوانی ندارد، جریانات وهابی با دروغ پنداری مساله مهدویت به دنبال شبهه افکنی در بین مسلمین و سست کردن عقیده الهی آنان هستند در حالی که ما هستیم و روایات متواتر مهدویت در منابع شیعه و سنی، این مقاله در یادداشتی مختصر با نمونه های شگفت انگیزی از روایات مهدوی در کتب اهل سنت ثابت کرد که عقیده به حضرت مهدی(عج) در نزد اهل سنت در موارد بسیار زیادی با شیعه مشترک است و جای هیچ انکار نیست و این عقیده متواتر زمینه خوبی برای همکاری مشترک شیعه و سنی است تا با پرداختن و تبیین بیشتر این مساله الهی مهم، فتنه های دروغین وهابیت و سلفیت و جریان های تکفیری را ناکام بگذارند. از مجموعه روایات ذکر شده مشخص شد که عقیده شیعه نیز در موارد زیادی مشابه اهل سنت است با تفاصیل بیشتر و برخی اختلافات که آن نیز خدشه ای به تواتر اعتقاد به مهدی موعود علیه السلام نمی زد.
- پیوست ها :
- العرف الوردی فی اخبار المهدی سیوطی به نقل از صفه المهدی ابو نعیم اصفهانی : لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله، عزوجل، ذلک الیوم حتی یبعث فیه رجلا من ولدی اسمه اسمی. فقام سلمان الفارسی، فقال: یا رسول الله، من ای ولدک؟ قال: هو من ولدی هذا، و ضرب بیده علی الحسین.
(2)سنن ابن ماجه : عن سعید بن المسیب قال کنا عند أم سلمه فتذاکرنا المهدی فقالت سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول المهدی من ولد فاطمه
(3) مصنف ابن ابی شیبه : أبی الطفیل عن علی عن النبی -صلى اللَّه علیه وسلم- قال: “لو لم یبق من الدهر إلا یوم لبعث اللَّه رجلا من أهل بیتی یملؤها عدلا کما ملئت جورا
(4) سنن ابی داوود سجستانی : المهدی من عترتی من ولد فاطمه
(5) حاکم نیشابوری : عن ابی سعید خُدری قال: قال رسول اللَّه : لاتقوم السّاعه حتّی تملأ الارض ظلماً و جوراً و عدواناً ثمّ یخرج من اهل بیتی من یملأها قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و عدواناً .
(6) سِیَر اعلام النبلاء از ذهبی : المنتظرالشریف أبو القاسم محمد بن الحسن العسکری بن علی الهادی بن محمد الجواد بن علی الرضى بن موسى الکاظم بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن زین العابدین بن علی بن الحسین الشهید بن الامام علی بن أبی طالب، العلوی الحسینی خاتمه الاثنی عشر سیدا، الذین تدعی الامامیه عصمتهم – ولا عصمه إلا لنبی – و محمد هذا هو الذی یزعمون أنه الخلف الحجه، وأنه صاحب الزمان، وأنه صاحب السرداب بسامراء، وأنه حی، لا یموت حتى یخرج، فیملأ الارض عدلا وقسطا، کما ملئت ظلما وجورا. فوددنا ذلک – والله
(7) صحیح بخاری و صحیح مسلم : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ علیه وسلم: کیف أنتم إذا نزل ابن مریم فیکم، وإمامکم منکم
(8) فتح الباری ابن حجر عسقلانی: َقَالَ أَبُو الْحَسَنِ الْخَسْعِیُّ الْآبِدِیُّ فِی مَنَاقِبِ الشَّافِعِیِّ تَوَاتَرَتِالْأَخْبَارُ بِأَنَّ الْمَهْدِیَّ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّهِ وَأَنَّ عِیسَى یُصَلِّی خَلْفَهُ //
تهذیب التهذیب ابن حجر عسقلانی: وقد تواترت الأخبار واستفاضت بکثره رواها عن المصطفى صلى الله علیه وسلم فی المهدی وأنه من أهل بیته وأنه یملک سبع سنین ویملأ الأرض عدلا وأن عیسى صلى الله علیه وسلم یخرج فیساعده على قتل الدجال وأنه یؤم هذه الأمه وعیسى خلفه فی طول من قصته وأمره
(9) معجم الکبیر طبرانی : أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: یَکُونُ فِی أُمَّتِی الْمَهْدِیُّ، إِنْ قُصِرَ فَسَبْعٌ وَإِلَّا فَثَمَانٍ، وَإِلَّا فَتِسْعٌ، تَنْعَمُ أُمَّتِی فِیهِ نِعْمَهً لَمْ یَنْعَمُوا مِثَلَهَا، یُرْسِلُ اللَّهُ السَّمَاءَ عَلَیْهِمْ مِدْرَارًا، وَلَا تَدَّخِرُ الْأَرْضُ بِشَیْءٍ مِنَ النَّبَاتِ وَالْمَالُ کُدُوسٌ یَقُومُ الرَّجُلُ فَیَقُولُ: یَا مَهْدِیُّ، أَعْطِنِی فَیَقُولُ: خُذْهُ .
(10) معجم الاوسط طبرانی : عَنْ عُمَرَ بْنِ عَلِیٍّ، عَنْ أَبِیهِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ، أَنَّهُ قَالَ لِلنَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: أَمِنَّا الْمَهْدِیُّ أَمْ مِنْ غَیْرِنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ:بَلْ مِنَّا، بِنَا یَخْتِمُ اللَّهُ کَمَا بِنَا فَتَحَ، وَبِنَا یُسْتَنْقَذُونَ مِنَ الشِّرْکِ، وَبِنَا یُؤَلِّفُ اللَّهُ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ بَعْدَ عَدَاوَهٍ بَیِّنَهٍ، کَمَا بِنَا أَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ بَعْدَ -عَدَاوَهِ الشِّرْکِ قَالَ عَلِیٌّ: أَمُؤْمِنُونَ أَمْ کَافِرُونَ؟ فَقَالَ: «مَفْتُونٌ وَکَافِرٌ
(11) سنن ابن ماجه : عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَارِثِ بْنَ جَزْءٍ الزَّبِیدِیِّ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ – صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ -: “یَخْرُجُ نَاسٌ مِنْ الْمَشْرِقِ، فَیُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِیِّ” یَعْنِی سُلْطَانَهُ
- منابع:
- سنن ابن ماجه
- معجم الکبیر طبرانی
- معجم الاوسط طبرانی
- مصنف ابن ابی شیبه
- مستدرک حاکم نیشابوری
- مسند بزّار
- مسند احمد حنبل
- سنن ترمذی
- العرف الوردی فی اخبار المهدی
- سنن ابی داوود سجستانی
- سیر اعلام النبلاء ذهبی
- صحیح مسلم
- صحیح بخاری
- منهاج السنه ابن تیمیه
- فتح الباری ابن حجر عسقلانی
- تهذیب التهذیب ابن حجر عسقلانی
[1] – وَلِهَذَا لَمَّا قَالُوا لِأَبِی بَکْرٍ: یَا خَلِیفَهَ اللَّهِ. قَالَ: لَسْتُ خَلِیفَهَ اللَّهِ، بَلْ خَلِیفَهُ رَسُولِ اللَّهِ، وَحَسْبِی ذَلِکَ .منهاج السنه ابن تیمیه
[2] . عِتْرَه الرَّجُلِ: أخَصُّ أقَارِبه .نهایه ابن اثیر