تصوف در ترکیه

جریان‌شناسی تصوف در ترکیه

وبسایت فرقه پژوهی، برداشت شده از مجله روشنا شماره 93

رابطه عرفان و سیاست همواره مورد مناقشه میان صاحبنظران سیاسی بوده‌‌است و از زمانی که عرفان به عنوان یک راه و روش در تعاملات اجتماعی و سیاسی مورد توجه قرار گرفت، با رد و پذیرش و نقض و ابرام متفکران مواجه شد. عد‌ه‌ای، راه سعادت و فضیلت انسان را در حیات مدنی و سیاسی جستجو می‌کنند و برخی نیز بر حمل ستون سیاست بر عرفان پافشاری دارند.(1)

می‌توان گفت این موضوع، یکی از چالش‌های نسبتاً‌ مهم دهه‌های گذشته در سراسر  جهان اسلام بوده‌ و در این میان در برخی مناطق استراتژیک، اهمیت و لایه‌هایی مضاعف داشته‌است. ترکیه، یکی از مهم‌ترین و حساس‌ترین این مناطق می‌باشد که به سبب ماهیت و ساختار خاص اندیشه‌های سیاسی-اسلامی، با فراز و نشیب‌های بسیار و البته سرنوشت‌سازی همراه بوده‌است.

ترکیه را می‌توان سرزمین انواع و اقسام فرقه‌‌های دینی و عرفانی دانست که از سده‌های دور و از دوران سلجوقیان و عثمانیان تاکنون، همواره در این کشور و در بطن اجتماع به حیات خود ادامه داده و ریشه دوانیده‌اند.. بخش قابل‌ توجهی از جریان‌های صوفی و عرفانی، همان‌هایی هستند که در دوران خوارزمشاهیان و بعدها مغول، از مناطق مختلفی در آسیای میانه و قفقاز مهاجر شده و به سرزمینی آمدند که امروزه، آن را ترکیه می‌نامیم.

سلجوقیان، صوفیان را بر صدر نشاندند و عثمانیان نیز به آن‌ها بها دادند اما در دوران جمهوری و  بویژه اوج گرفتن تفکرات لائیسم و نژادپرستی افراطی ترکی، نه‌تنها تکایا و خانقاه‌ها برچیده شد، بلکه برگزاری کلاس‌های قرآنی و تداوم فعالیت مدارس دینی هم، ناممکن بود.

بر اساس نتایج تحقیقات پروفسور «اثر بالجی»، استاد دانشگاه «ایلول» ترکیه، هم‌اکنون ۳۰ شاخه فرقه عرفانی در ترکیه فعال است که البته قرائت‌ها و جناح‌های مختلفی در هر کدام وجود دارد. فرقه‌ها در ترکیه، نزدیک به سه میلیون‌ها پیرو فعال دارند که نه‌تنها سبک زندگی خود را بر اساس مرام طریقت خود خویش تنظیم می‌کنند، بلکه با ارائه کمک‌های مالی و اعانه ثابت، دریایی از پول و درآمد می‌آفرینند که با صدها شرکت، ده‌ها مدرسه و مرکز فرهنگی، یک ساختار بزرگ به وجود می‌آورد.

تحقیقات تیم پروفسور اثر بالجی نشان داد که تنها در استانبول، نزدیک به ۵۰۰ تکیه فعال هستند و پس از استانبول نیز بیشترین شمار تکایا در استان‌های کردنشین شرق و جنوب شرقی است.(20)

اسلام‌گرایی در ترکیه

پیش از هر چیز باید به این نکته ظریف و مهم اشاره داشت که اسلام‌گرایی در ترکیه را باید از سایر مناطق متمایز دانست؛ چراکه عوامل زمینه‌ای آن متفاوت بوده و بالتبع، بروز و ظهور قرائت خاصی از اسلام را در آن کشور منجر شده‌است که در حال اشاعه به برخی مناطق دیگر نیز هست. خلاصه و لب‌کلام این گرایش، جمع میان سنت و تجدد است.

به‌واقع، این مسئله از اقدامات افراطی جریان «کمالیسم» در سرکوب دین‌ اسلام و اشاعه شدید غربگرایی در ساختار سیاسی-اجتماعی ترکیه پس از عثمانی آب می‌خورد. پس از روی کار آمدن «آتاتورک» و حکمرانی ایدئولوژی «لائیسیته» -تا دهه ۱۹۵۰- فضا برای هرگونه عرض‌اندام اسلام و اسلام گرایان بسته شدف اما وقوع انقلاب دموکراتیک در سال  ۱۹۶۴ و اضمحلال پایه‌های حزب «جمهوری‌‌خواه خلق» (به مثابه مجری گفتمان کمالیسم)، نقطه عطفی برای بازگشت دوباره اسلام به ترکیه بود. نظام چندحزبی جایگزین، میدان را برای رقابت باز کرد و احزاب مختلف برای جلب‌آراء  به عناصر اثرگذاری چون مذهب چنگ زدند. در این میان، حزب دموکرات به دلیل زاویه‌اش با کمالیسم، توانست بیشترین آراء  را جلب کرده و بستری برای ظهور و رشد مجدد اسلام فراهم آورد. تا دهه ۱۹۹۰،‌ اسلام‌گرایان سیاسی توانستند در میدان اجتماعی-سیاسی، فعالیت‌های چشمگیری داشته باشند و رفته‌رفته، قرائتی تازه از اسلام اجتماعی در ترکیه شکل گرفت. اما نکته مهم در این باب، نقش کلیدی فرقه‌های صوفی است که به عنوان بانی و مجری امواج نوین اسلام‌گرایی به ایفای نقش پرداختند. اگرچه ممکن است در زمینه میزان و کیفیت این نقش‌آفرینی، اختلاف‌نظرهایی میان محققان و اندیشمندان وجود داشته باشد، لیکن اصل قضیه مورد اجماع تام ایشان بوده و همین مسئله است که جریان صوفی‌گری ترکیه را از سایر مناطق،‌ به‌خصوص در جهان اسلام، متمایز می‌سازد،‌ تاجایی‌که می‌توان ترکیه را سرآمد صوفی‌گری سیاسی دانست؛ کشوری با ده‌ها شاخه و مجموعه طریقتی که با وجود منع قانونی تبلیغ، در عمل تا عمیق‌ترین لایه‌های سیاست داخلی و خارجی نفوذ کرده و تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز سرنوشت کشور هستند. برای درک بهتر این مهم، باید اشاره‌‌ای داشت به جریان‌‌های معروف تصوف در ترکیه.

طریقت‌های صوفی ترکیه

در میان اهل تسنن ترکیه، دو طریقت «نورسی» و «نقشبندی»، بسیار معروف است.  نورسی‌ها در بین جوانان اهل‌ سنت نفوذ بیشتری دارند ولی عوام‌الناس متمایل به طریقت نقشبندی‌اند. گروه‌های دیگری هم در بین اهل سنت وجود دارد که از جمله آن‌ها «یازجیلر، کایلانجیلر، سامی افندی و محمود افندی» است که البته پیروان چندانی ندارند. اما مهم‌ترین طریقت‌های ترکیه به شرح ذیل است:

  • بکتاشیه علویان
  • نورسی ها(نورچی‌ها)
  • شاخه‌های نورجی
  • گروه نورجی – شاخه محمد کئرکین جی
  • گروه نورجی – شاخه ینی آسیا – رهبری محمد کوتلولار
  • گروه نورجی مدرسه الزهرا
  • طریقت نقشبندی(خزنویلر، حقیقت چی لر، طریقت نقشبندی منزل طریقت نقشبندی، طریقت نقشبندی سلیمان جی لر، طریقت ارن کوی، گولنیست‌ها( گروه خدمت))
  • ، طریقت نقشبندی سلیمان جی لر، طریقت ارن کوی، گولنیست‌ها( گروه خدمت)
  • طریقت اسماعیل آقا
  • جماعت مسجد اسکندر پاشا در استانبول
  • جماعت اخلاص
  • جماعت نقشبندی یحیالی
  • جماعت طریقت ملامی
  • جماعت اجمال
  • طریقت خلوتی شاخه عشاقی لر
  • جراحی لر
  • طریقت قادری محمدیه
  • غالبی لر
  • طریقت خلوتی
  • تیلوجولار
  • طریقت خلوتی عشاقی عشاقی‌لر

هرچند تمام طریقت‌های مذکور از تکایا و خانقاه‌های مخصوص به خود در سراسر ترکیه برخوردار بوده و به فعالیت می‌پردازند، اما دو طریقت نقشبندی و نورسی را باید جریان‌های اصلی تصوف در آن کشور تلقی کرد که با نفوذ در ساختار سیاسی-امنیتی، عملاً ایدئولوژی لائیسیته را با چالشی انکارناپذیر مواجه ساخته‌اند؛ مهم‌ترین دغدغه لائیک‌ها و منتقدان عملکرد دولت‌های اخیر ترکیه. در ادامه، مروری داریم بر جنبه‌های سیاسی نقشبندیه و نورسی که به ترتیب، با فراهم آوردن تدریجی زیرساخت‌ها نشان دادند تصوف مدنظرشان به پستوی خانقاه‌ها، سماع،‌ گوشه‌نشینی و حلقه‌های ذکر و سیر،‌ محدود نشده و حتی به چیزی فراتر از فعالیت‌‌های اجتماعی علاقه‌مندند؛ حکمرانی و توسعه دایره قدرت.

نقشبندیه

نقشبندیه، یکی از بزرگ‌ترین طریقت‌های صوفی‌گری جهان است که توسط «محمد بهاءالدین نقشبند» در قرن هشتم هجری بنیان نهاده شد. این فرقه را باید از قدیمی‌ترین و رایج‌ترین طریقت‌های صوفی در ترکیه دانست. مهم‌‌ترین راه تقرب به خدا در نقشبندیه، انجام واجبات دینی و عبادات مستحبی است که البته بدون رابطه مرید و مرادی، ذکر دسته‌جمعی و تلاش برای حل رابطه بین شریعت و طریقت،‌ میسر نخواهدبود.(۳) برخی اصول عقیدتی و گرایش‌های فکری، این فرقه را از سایر جریان‌های صوفی‌گری در ترکیه متمایز می‌سازد؛ «برخلاف سایر طریقت‌های صوفی، این فرقه، ابوبکر را به عنوان خلیفه اول می‌شناسد و از این نظر، معتقد به نوعی سنت‌گرایی ارتودکسی در دین اسلام است. شاخه «خالدی» نقشبندیه ( قرن ۱۵، مؤسس: «خالدی بغدادی») بر بازگشت به سنت و شریعت تأکید بسیار دارد. در حقیقت، طبیعت اورتدکسی طریقت نقشبندیه، بهترین نمایش خود را در قرن ۱۹ و با مقاومت شدید در برابر اصلاحات غربی امپراتوری عثمانی بروز داد. نقشبندیه نیز مانند سایر فرقه‌‌های صوفی با اعلام جمهوری ترکیه و لغو فعالیت‌های دینی به یک حرکت زیرزمینی در دوره آتاتورک تبدیل شد. با مرگ آتاتورک، این فرقه، خود را به شکل فزاینده‌ای در سیاست بازیافت تا از این طریق، ارزش‌های دینی را احیا کند. (4)

درواقع، «طریقت نقشبندیه که خشک‌اندیش‌تر و سختگیرتر است و طریقت‌های آسانگیر را چندان که باید برنمی‌تابد، همواره در پی فرصتی بود تا لائیسیته را در ترکیه براندازد. از همین همین‌رو، هنگامی که نظام تک تک‌حزبیِ استوار بر کمالیسم، در سال ۱۹۴۶، جای خود  به نظام دموکراسی پارلمانی داد، مشایخ آن طریقت نیز پیروان خود را به سازماندهی و تشکیل حزب سیاسی فراخواندند و از آنان خواستند هرچه زودتر اداره کشور را به دست گیرند».(5)

به‌همین خاطر است که بسیاری از سیاستمداران راست ترکیه به نوعی با این فرقه ارتباط دارند؛ برای نمونه «نجم‌الدین اِربکان»، بنیانگذار حزب «نظام ملی»، دست‌پرورده یکی از مشایخِ طریقت نقشبندیه، «شیخ محمد زاهد کُتکو» بود که به عنوان امام و واعظ بانفوذ مسجد اسکندرپاشا در استانبول نیز فعالیت داشت. دولت ترکیه حزب نظام ملی را چندین‌بار ممنوع کرد، اما رهبران آن هر بار با نامی تازه به فعالیت سیاسی خود ادامه دادند. شیخ زاهد کُتکو تا پایان عمر یکی از مشاورانِ نزدیک اما مخفیِ آن حزب باقی ماند. «تورگوت اوزال»، رئیس‌جمهوری ترکیه از سال  198۱ تا ۱۹۹۳ نیز از مریدان نقشبندیه بود و در دوره زمامداری‌اش برای گسترش این فرقه در سراسر ترکیه بسیار کوشید.

پس از مرگ شیخ زاهد کُتکو، دامادش، «اسد جُوشان» به جای او نشست و تا سال 2۲۰۰ م. شیخوخت و به‌ عبارتی، رهبری معنوی جماعتِ اسکندر پاشای طریقتِ نقشبندیه را به بر عهده داشت. او مرشد و پیر معنوی «رجب طَیب اردوغان»(رئیس‌جمهور ترکیه) بود. اردوغان سازماندهی حزب حاکم «عدالت و توسعه» را از مدل طریقت نقشبندیه، گرته‌برداری کرده‌است.  نظام سلسله‌مراتبی، بیعت با رهبر و اطاعت کورکورانه به منزله سه ویژگی اصلی آن حزب، همه از مدل سازماندهی طریقت نقشبندیه اخذ شده‌است. به گفته «تی‌یری زارکون»، ترک‌شناس فرانسوی در سال ،2015 ، افزون بر «احمد داوود اوغلو»، نخست‌وزیر پیشین ترکیه، در حدود ۵۰ نماینده مجلس وابسته به حزب عدالت و توسعه، عضو شاخه اسکندرپاشای نقشبندیه بوده‌اند. نقشبندیه دارای سه شاخه اصلی است که هرکدام صدها هزار عضو دارد. شکی نیست که اردوغان در استوار کردن پایه‌های قدرت و پیشبرد سیاست‌های اسلامی‌اش از پشتیبانی آنان برخوردار است.(6)

در همین راستا، ‌اردوغان بارها با رهبران و سران شاخه‌های مهم نقشبندیه،‌ دیدار و برای جلب حمایت آن‌ها تلاش کرده‌است. برای نمونه، می‌توان به ملاقات وی با رهبر معنوی یکی از شاخه‌های کلان نقشبندیه،‌ «اسماعیل آقا» در سال ۱۳۹۸ اشاره داشت: « بی.بی.سی ترکی و روزنامه جمهویت با انتشار گزارش‌هایی، دیدار اردوغان با سران طریقت اسماعیل آقا را همچون رویدادی مهم ارزیابی کردند. دیدار اردوغان با پیر مکتب اسماعیل‌آقاییان، یک بار دیگر موجب نیش و طعنه رسانه‌های لائیک و کمالیست شد و آنان با توجه به این دیدارها و روابط حزب حاکم، ادعا ‌کردند اردوغان به دنبال تأسیس یک نظام سیاسی کاملاً دینی است و می‌خواهد اصل لائیسم را ملغی کند».(6)

البته این ارتباط تنگاتنگ، پیش از اردوغان نیز مسبوق به سابقه بوده و «حتی پیش از ظهور حزب عدالت و توسعه، سیاستمداران اسلام‌گرا همواره خود را نیازمند به حمایت چهره‌های متنفذ عرفانی و و سران طریقت‌های دینی دانسته و با آن‌ها روابط مستحکمی برقرار کرده‌اند. علاوه بر اردوغان، چهره‌های مهم دیگری همچون «عبدا… گل»، «بلنت آرنچ»، «مهمت علی شاهین» و بسیاری از مؤسسان حزب عدالت و توسعه، همواره به تکایای نقشبندیه رفت و آمد کرده و با آن‌ها در ارتباط بوده‌اند».(8)

پیش‌تر نیز اشاره شد که «نجم‌الدین اربکان، پیش از تأسیس حزب به خانقاه نقشبندیان رفت و با آنان ارتباط برقرار کرد. او بخشی از نیروها و کادرهای فعال خود را در همان خانقاه‌ها کشف کرد و از توان آنان بهره گرفت. «بن علی ییلدرم»، نخست‌وزیر اسبق ترکیه، زمانی که انتخابات شهرداری‌ها در حوزه استانبول به دور دوم کشیده شد، برای گرفتن رأی به همین طریقت پناه برد و از آنان کمک خواست».(9)

نکته قابل ذکر آنکه این تعامل کاملاً دوطرفه است، چنانچه مشایخ شاخه‌های نقشبندیه،‌ بارها به صراحت از لزوم نفوذ به ارکان سیاست به هر طریق، ولو به قیمت زیر پا نهادن آداب طریقتی سخن به میان آورده‌اند، ‌چنانچه «شیخ ایوب فاتح نورا…»، رهبر عشاق اسماعیلی،‌ مردادماه ۱۳۹۹ در یک مصاحبه تلویزیونی اظهار داشت: «اگر ورود به ساختار دولت و انجام وظایف دولتی، نیاز به کنار نهادن جبه و دستار داشته باشد، هیچ اشکالی ندارد. چراکه اگر ما وارد این ارگان‌ها نشویم، کسانی می‌آیند که معلوم نیست از کجا آمده‌اند. وقت برای جبه و دستار، زیاد است. بگذارید دولت اسلامی بنا شود، زیباترین جبه‌ها را ما بر شانه‌هایمان خواهیم انداخت و زیباترین دستارها را ما خواهیم بست».(10)

نورسی

نورسی را باید پس از نقشبندیه،‌ مهم‌ترین فرقه صوفی در ترکیه به شمار آورد که به لحاظ ایدئولوژی می‌توان گفت در جهتی متضاد با نقشبندیه قرار دارد. به به‌عبارتی، اصل بنیادین اولیه در نورسی‌ها،‌ عدم مداخله در سیاست است. هرچند این عقیده مبنایی، ‌امروز در عمل به نوعی مخدوش شده و یکی از مهم‌ترین جنبش‌های سیاسی سال‌های اخیر در ترکیه(کودتای ۲۰۱۶) به دست دست‌پرورده همین فرقه یعنی فتح‌ا… گولن رخ داد، ‌اگرچه او هم کودتای خود را حرکتی تربیتی می‌داند تا اقدامی سیاسی.

این طریقت، توسط «سعید نورسی»،‌ معروف به «بدیع‌الزمان نورسی» بنیان نهاده شد و حدود بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارد. اصول اساسی این فرقه در کتاب نورسی با نام «کلیات رساله نور» ذکر شده و مهم‌ترین وظیفه پیروان خود را حفظ ایمان در مقابل علم و فلسفه می‌داند. نورسی‌ها به مسائلی همچون سازماندهی و تشکیلات، اهمیتی نمی‌دهند ولی در بین خود دارای درجاتی همچون دوست، برادر ، طلبه و… هستند. این فرقه بعد از فوت سعید نورسی به مدت کوتاه به دسته‌های مختلف منشعب شد، ولی دوباره توسط فتح‌ا… گولن زیر یک چتر گرد آمد. جماعت نورسی‌ها،  گولن را «مهدی منجی» و «عیسی» می‌نامند.(11)

گولنیسم

البته باید توجه داشت، تجدیدبنای نورسی توسط گولن با تغییراتی همراه بوده که آن را از سنت‌های اولیه، دور می‌سازد؛ «جنبش گولن در مرحله رشد جنبش‌ها و طریقت‌های دینی در ترکیه یعنی دهه ۸۰ قرن بیستم سربرآورد. پس از کودتای نظامی به رهبری «کنعان اورن» در سال ۱۹۸۰ و تصمیماتی که دولت نظامی او در باب آزادی اقتصاد، خصوصی‌سازی مطبوعات و فراهم آوردن فرصت‌های کاری بیشتر برای سازمان‌ها و جماعت‌های دینی اعلام کرد، جنبش‌های دینی نیز رو به شکوفایی نهادند. در این میان، نورسی هم به دست گولن احیا شد. جنبش گولن شامل مدارس، دانشگاه‌ها، مؤسسات حرفه‌ای و کاری و حتی ایستگاه‌های رادیویی و تلوزیونی است…در کل،‌ ۳۴۳۴ هزار محصل در مراکز آموزشی گولن در ترکیه و دیگر نقاط جهان مشغول تحصیل‌اند.»(۱۲) با اینکه گولن از سنت نورسی‌ها برای عدم تأسیس حزب سیاسی پیروی کرده اما نگاه نوینی در ترکیه بنیان نهاده‌است. در حالی‌که جنبش نورسی‌ها به نوسازی ترکیه با دیده تردید می‌نگرد، جنبش گولن به دنبال این است تا به سنتزی از تجدد و اسلام سنتی در ترکیه دست یابد. گولن در منطقه ازمیر و سواحل دریای اژه -مدرن‌ترین و لیبرال‌ترین منطقه ترکیه- فعالیت کرده‌است… بسیاری از کسانی که در سازمان‌های ناسیونالیستی ترک فعال بوده و ترک بودن را یک آرمان دانسته و از پیشگامان کودتای نظامی ۱۹۸۰ بودند، در دهه 8۰ میلادی به سازمان گولن پیوستند… این عنصر ملی‌گرایی گولن دارای اهمیت بسیار است؛ چراکه بدین وسیله بسیاری از اعضای جنبش در دهه گذشته وارد ساختارهای پلیس و دستگاه قضایی ترکیه شدند و این نگاه رادیکال را که تحت‌تأثیر سازمان گولن بود، حفظ کردند. موضوع رویکردهای ناسیونالیست ترکی در میان پیروان گولن، به‌ویژه در مناطق شرق و جنوب شرق ترکیه که با مسئله کردها درگیرند، به شدت خود را نمایان ساخته‌است».(13)

مسئله قابل اهمیت، ‌درست همین نگاه گولن است؛ او به جای تلاش برای تسلط بر دولت، از طریق قوه مورد تأکیدش یعنی آموزش و تربیت‌یافتگان مکتب خود، ‌موفق شد طی‌سال‌ها به صورت تدریجی و نهانی در عمیق‌ترین ساختارهای سیاسی،‌ اقتصادی، فرهنگی و نظامی ترکیه نفوذ پیدا کند و همین جرگه بودند که –که به زعم دولت اردوغان- کودتای ۲۰۱۶ ارتش را رقم زدند؛ کودتایی نافرجام که تحقیقات نشان داد،‌ عمده بانیان آن از اعضا و پیروان گولینسم بوده‌اند. «صدها نوجوان و جوانی که از سال 1990 به بعد در مدارس گولن پرورش یافتند،د، ظرف مدتی کوتاه در ارتش و نیروهای مسلح ترکیه، پلیس،  پلیس، سرویس اطلاعاتی میت،  قوه قضائیه، بهداشت و درمان، بانک‌ها، بازار، رسانه‌ها و دیگر حوزه‌ها، شبکه و مجموعه عظیمی از تکنوکرات‌های سازمان سازمان یافته و گوش به فرمان گولن را تشکیل دادند که اساساً نیاز ی به آن نداشتند که در انتخابات شرکت کنند و دولت را در دست بگیرند؛ چرا که در همه اجزای سیستم نفوذ کرده بودند و بعدها مشخص شد که حتی در اتاق خواب اردوغان نیز شنود کار گذاشته‌اند و بدون اذن آنان در هیچ نهادی، هیچ تصمیم اتخاذ نمی‌شد. .»(۱۴) هرچند این کودتا تا حدی به دستگیری و محدودیت ظاهری فعالان گولنی منجر شد، ‌اما اقدامات و فعالیت‌های گولن از امریکا به‌خصوص در عرصه آموزش همچنان ادامه دارد و به همین‌خاطر است که دولت، آن را خطر جدی برای خود محسوب می‌کند.

 اما اختلاف بین دو جریان صوفی با ریشه‌ای مشترک (اندیشه صوفی‌گری) چطور سر برآورد؟

جنگ بین‌الطریقتین

هرچند دو طریقت مزبور، امروز –در عرصه سیاسی- در مقابل یکدیگر قرار دارند،‌ اما زمانی نه‌چندان دور، برای رسیدن به اهداف اولیه، به نوعی یار و همکار بودند؛ «در سال ۲۰۰۲ با به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه (آک پارتی) در ترکیه، دو جریان مهم اسلام‌گرا با پیشینه و سلوک متفاوت به ائتلافی تاکتیکی دست زدند تا پیروزی خود را در برابر یک رقیب مشترک و سرسخت یعنی نظامیان و کمالیست‌ها تضمین کنند. این اتحاد بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۰۷ مستحکم‌تر شد. جریان نقشبندیه –به منزله هسته مرکزی تفکر اک‌ پارتی- و جریان گولن… از بیم افتادن کشور به دست جریانات نظامی رادیکال و سکولار، اتحادی ترتیب دادند که نتایج ملموسی در پی داشت…با خنثی شدن تلاش‌های دشمن مشترک، اکنون سایه اختلاف میان دو گروه اسلام‌گرا خودنمایی می‌کند.

این اختلافات میان این دو طیف در مسائل مختلف داخلی و خارجی، نمایان است که بدون شک مسئله کردها مهم‌ترین موضوع این اختلافات بوده‌است. رویکرد مثبت آک‌ پارتی در خصوص کردها، مورد حمایت احزاب اسلامی و لیبرال قرار گرفت، در حالی‌ که گولنیست‌ها [با ایدئولوژی ناسیونالیستی خود] مخالف اتخاذ چنین رویکردی از جانب آک‌ پارتی بودند. در سیاست خارجی نیز اختلافات تا حدی نمایان شده‌ است…شبکه جهانی گولن، متشکل از معلمان و بازرگانان، جنبش را به سمت یک حرکت جهانی هدایت کرده که نتیجه این رویکرد، خارج شدن جنبش از گفتمان غالب گروه‌های اسلامی در سطح جهان، از جمله «ملی گوروش» و آک‌ پارتی یعنی نفی صهیونیسم و سامی‌گری است. از طرفی، رسانه‌های حامی گولن همواره بر ضد ایران و سوریه اعلام موضع داشتند که با سیاست‌های اسلام‌گرایان آک‌ پارتی در تضاد قرار دارد.

مؤلفه دیگر اختلافات، مسائل اقتصادی است. فعالیت‌های اقتصادی نزدیک به حزب عدالت و توسعه تا حد زیادی از تأمین اجتماعی بهره‌مند شده … و در چنین شرایطی، گولن عمدتاً از قراردادهای تجاری شرکت‌های وابسته به دولت که تا حد زیادی به اردوغان وفادارند، کنار گذاشته شده‌است…جنگ قدرت ادامه دارد… در واقع جنبش گولن احساس می‌کند آنگونه که شایسته آن بوده، پاداش حمایت از حزب آک‌ پارتی را دریافت نکرده‌است… در مقابل، اردوغان نیز به دنبال این است تا نفوذ اعضای جنبش گولن را در ساختار دولتی محدود کند، چراکه آن را تهدیدی نسبی برای حاکمیت آک‌ پارتی می‌داند و «دولت در سایه» بر می‌شمارد».(15)

با قطع‌نظر از فرجام کشمکش‌های طریقت‌های صوفی ترکیه، نکته آشکار،‌ «رنگ سیاسی صوفی‌گری» در آن کشور است، به‌طوری‌که می‌توان آن را در قیاس با کشورهای همسایه و سایر نقاط جهان، بی‌بدیل دانست. به عبارتی، ماهیت سیاسی جریان تصوف در ترکیه، طی سال‌های اخیر به اوج خود رسیده و میزان نفوذ طریقت‌های صوفی در ساختار حاکمیت به حدی است که شاید بتوان از احیای مجدد حکومت‌های صوفی در سر و شکلی تازه سخن گفت. رهایی تصوف از زنجیرهای لائیسیته و حصار سفت و سخت آتاتورک، از مدت‌ها قبل آن را آرزومند خیزی بلند ساخته بود و چنانکچه اکنون شاهد هستیم، یکی از سیاسی‌ترین وجوه تصوف در جهان را رقم زده‌است. این رویکرد تصوف به سبب پتانسیل بالا برای قدرت‌گیری و تحقق قرائت‌‌های مدنظر غرب از اسلام (میانه‌رو (/لیبرال)   -– با توجه به قدرت لائیسیم در ترکیه- همواره مورد توجه غرب بوده و بخش مهمی از سیاست‌گذاری‌های امریکا و هم‌پیمانانش را به خود اختصاص داده‌است؛ امری که در جریان‌شناسی تصوف در این منطقه باید مد نظر قرار داد.

پی‌نوشت:

1.      کمالیان، عباس و عزیز صالحی‌نجف‌آبادی، «رابطه عرفان  و سیاست در اندیشه سیاسی با تأکید بر دولت امام‌گرای اسماعیلیلان نزاری»، عرفانیان در ادب فارسی، ش۲۴، ۱۳۹۴، ص۱۵۱.

2.      خطرات نقش طریقت‌ها در ساختار سیاسی ترکیه، خبرگزاری تسنیم، ۲۸ مرداد ۱۳۹۹.

3.      رودگر، ‌محمد، محمدی، ‌فرزاد و قادر،‌ حافظ، «تأثیر عرفان نورسی بر اسلام اجتماعی ترکیه»،‌ جستارهای سیاسی معاصر،‌ س ۱۰، ش۳، پاییز ۱۳۹۸، صص۲۳-۱.

4.      اشرفی، حسن، اردوغان – گولن؛ جنگ قدرت پنهان، مرکز بین المللی مطالعات صلح، June 18, 2012.

5.      علیرضا مناف‌زاده، علیرضا، اسلام سیاسی در ترکیه و نقش تاریخی طریقت نقشبندیه.19/04/2017 – https://www.rfi.fr/f

6.      مناف‌زاده، علیرضا، همان.

7.      روابط خاص حزب حاکم ترکیه با طریقت‌ها، تسنیم، ۲۳ دی ۱۳۹۸.

8.      همان.

9.      همان.

10. خطرات نقش طریقت‌ها در ساختار سیاسی ترکیه، تسنیم، ۲۸ مرداد ۱۳۹۹.

11. طریقت طریقت‌های ترکیه، ویکی‌وحدت.

12. رودگر، ‌محمد، محمدی، ‌فرزاد و قادر،‌ حافظ، همان.

13. اشرفی، حسن، همان.

14. بررسی ابعاد کودتای نافرجام ترکیه پس از ۴ سال، تسنیم، ۲۵  تیر ۱۳۹۹ .

15. حسن اشرفی، حسن، همان.