7 دلیل شکست اسرائیل در جنگ غزه[1]
طوفانی که سحرگاه روز 7 اکتبر (15 مهر) در باریکه غزه شروع شد چنان هیمنه رژیم صهیونیستی را در هم شکست که به گفته کارشناسان محال است که دیگر اسرائیل بتواند شرایط را به قبل از طوفانالاقصی برگرداند. با گذشت بیش از 135 روز از جنگ کارشناسان بر این باور هستند که نشانههای شکست رژیم صهیونیستی در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی و امنیتی کاملاً عیان شده است. در این گزارش نگاهی گذرا میاندازیم به نشانههای شکست اسرائیل در جنگ غزه.
۱. فروپاشی اقتصاد اسرائیل
جنگ غزه اقتصاد رژیم صهیونیستی را به ورطه نابودی کشانده است. به گواهی بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران جنگ کنونی نه تنها هیمنه نظامی اسرائیل را از بین برد بلکه اقتصاد این رژیم را نیز نابود کرد. اقتصاد اسرائیل تحت تاثیر این جنگ روز به روز افول و سقوط جدیدی را تجربه میکند. در یک چشمانداز کلی میتوان تبعات ویرانگر عملیات طوفانالاقصی بر اقتصاد رژیم صهیونیستی را شامل این موارد دانست؛ کاهش ارزش پول، توقف ورود گردشگران خارجی به سرزمینهای اشغالی و کاهش درآمد توریسم و گردشگری، خسارت به بخش کشاورزی به دلیل توقف عملیات کشاورزی در مناطق جنگی، اختلال در عملیات نفتی، گازی و پالایشگاه رژیم صهیونیستی، توقف صادرات و واردات از طریق بنادر رژیم صهیونیستی، توقف پروژههای عمرانی بزرگ همچون شهرکسازی، کمبود بودجه ناشی از استقراض برای مصارف جنگی، کاهش نیروی کار به دلیل ترک شغل 300 هزار نظامی ذخیره، سقوط بورس رژیم صهیونیستی، کاهش امنیت غذایی، کاهش سرمایهگذاری خارجی، کمبود و نایابی کالاهای اساسی و کاهش شدید نرخ بهرهوری در بخشهای دولتی رژیم صهیونیستی.
در جدیدترین برآوردها رئیس بانک مرکزی رژیم صهیونیستی پیشبینی کرده است که هزینههای تجاوز این رژیم به نوار غزه به ۶۷.۷ میلیارد دلار افزایش یابد. ۱۸ دیماه گذشته نیز روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارنوت» در گزارشی نوشت: رژیم صهیونیستی از ترس فروپاشی سیستم اقتصادی و بازرگانی در بخش غیرنظامی مجبور به پرداخت دهها میلیارد شِکِل (واحد پول این رژیم) خسارت شده است که خسارتهای سنگین به ساختمانها و زیرساختها به ویژه در مناطق همجوار نوار غزه و شهرکهای همجوار با مرزهای لبنان را نیز باید به این مبالغ افزود. به گفته ناظران و کارشناسان، کابینه نتانیاهو نتوانسته اقتصاد اسرائیل را مانند جنگهای گذشته از ضرر و زیان آن در امان بدارد، به ویژه در منطقه همجوار نوار غزه که هدف عملیات طوفانالاقصی قرار گرفت و مسئول تامین حدود ۷۵ درصدی محصولات کشاورزی مورد نیاز رژیم بوده است جنگ آن را از یک منطقه کشاورزی به یک منطقه بسته نظامی تبدیل کرد.
اقتصاددان اردنی، عامر الشوبکی معتقد است مجموع خسارات اقتصادی مستقیم و غیرمستقیم رژیم اشغالگر بالغ بر ۱۶۵ میلیارد دلار بوده است. «الشوبکی» با بیان این که آنچه از سوی اسرائیل اعلام میشود، بخش کوچکی از خسارات واقعی نظامی این رژیم از جنگ است، میگوید: «هزینه عملیاتی این جنگ به ۲۸۰ میلیون دلار در روز رسیده است که معادل ۲۸ میلیارد دلار در ۱۰۰ روز اول نبرد است. علاوهبر هزینه ادوات نظامی این رژیم که توسط مقاومت منهدم شده و بالغ بر یک هزار خودروی زرهی تانک است و اینها خسارات نظامی است که اشغالگران هنوز آن را مشمول برآوردهای خود نکردهاند.»
وی با اشاره به اینکه بیش از ۳۰۰ هزار کارگر و کارمند در بخشهای مختلف اقتصادی رژیم صهیونیستی به جنگ فراخوانده شدند، گفت: «بخش فناوری که نیمی از صادرات اسرائیل را برعهده دارد در نتیجه جنگ متحمل خسارتی بالغ بر ۲۰ میلیارد دلار شده است و به گفته رسانههای اسرائیلی شرکتهای فناوری در ماه ژانویه بیش از یک هزار کارمند خود را اخراج کردند.» الشوبکی توقف سرمایهگذاریهای خارجی در رژیم صهیونیستی به دلیل جنگ غزه را هم موجب خسارت بزرگ ۱۵ میلیارد دلاری به این رژیم خواند و گفت: چرخ بخش گردشگری هم در نتیجه جنگ از حرکت ایستاده و ۷۵ درصد درآمد خود را از دست داده است در حالی که سالانه ۲۰ میلیارد دلار برای اسرائیل درآمدزایی کرده بود. اقدام اسرائیل در تخلیه شهرکهای صهیونیستنشین مناطق همجوار نوار غزه و شمال سرزمینهای اشغالی و اسکان قریب به یک میلیون نفر در ۲۸۰ هتل در مناطق دیگر، دستکم ۱۰ میلیارد دلار برای این رژیم هزینه داشته افزون بر اینکه باید غرامت زیان تجاری و صنعتی به آنها در نتیجه جنگ را هم پرداخت کند. به گفته وی تداوم بحران کشتیرانی در دریای سرخ و مقابله نیروهای مسلح یمن با کشتیهای مرتبط با رژیم صهیونیستی موجب شده است که تردد به بندر ایلات در جنوب سرزمینهای اشغالی تا ۹۵ درصد متوقف شده باشد و از سوی دیگر رژیم اشغالگر متکی به کشتیهایی است که از دریای مدیترانه به بنادر آن در ساحل این دریا میرسند و همین امر منجر به افزایش نرخ کرایه کشتیها و افزایش شدید قیمت کالاهای مصرفی و قیمت وسایل نقلیه در داخل اسرائیل شده است.
«حسام عایش»، دیگر کارشناس اقتصادی نیز تأکید میکند خسارات بخش اقتصادی، نظامی و فناوری اسرائیل از جنگ طی ۱۰۰ روز گذشته از ۱۰۰ میلیارد دلار گذشته و هر چقدر جنگ طولانیتر شود این خسارات بیشتر میشود. وی بخش فناوری اسرائیل را ستون فقرات اقتصاد اسرائیل توصیف و تأکید کرد: «افول در این بخش کاملا مشهود است درآمدهای مالیاتی آن ۸۰ درصد کاهش یافته است. دادههای رسمی همچنین نشان داد که انتظار میرود کسری بودجه از ۲.۲۵ درصد به ۶.۶ درصد تولید ناخالص داخلی در سال جاری افزایش یابد.» به گفته وی «کابینه نتانیاهو برای اینکه روند جنگ در نوار غزه را مختل نکند، حقیقت خسارات اقتصادی خود را پنهان میکند، اما اخیرا رسانههای غربی به ویژه آمریکاییها حقیقت را در مورد خساراتی که این رژیم بیش از ۱۰۰ روز تجاوز به نوار غزه متحمل شده است، منتشر کردند.»
۲. کابینه جنگی در آستانه فروپاشی
بروز اختلافات شدید در کابینه جنگی رژیم صهیونیستی از دیگر نشانههای شکست اسرائیل در جنگ غزه است. «عبدالباری عطوان»، تحلیلگر شناختهشده فلسطینی و سردبیر روزنامه فرامنطقهای رأیالیوم در همین باره نوشته است: «با گذشت 100 روز از جنگ غزه، اینکه 3 تن از وزرای برجسته کابینه جنگی اسرائیل علیه بنیامین نتانیاهو نخستوزیر این رژیم اقدام کردند و در تظاهرات اعتراضی اسرائیلیها که خواستار برکناری وی هستند شرکت کردند، این از نشانههای شکست قطعی اسرائیل است.» عطوان با لحنی کنایهآمیز ضمن اشاره به اختلاف شدید میان مقامات صهیونیست تأکید میکند: «کسانی که در جنگ پیروز شوند جشن میگیرند نه اینکه دعوا کنند و خواستار برکناری رئیسشان باشند.»
روزنامه تایمز انگلیس هم به نقل از یک مقام امنیتی رژیم صهیونیستی فاش کرد که کابینه جنگ این رژیم در آستانه فروپاشی است و نخستوزیر در تصمیمگیریهای خود مردد است و وقت خود را تلف میکند. در گزارش این روزنامه آمده است: اکنون سؤالاتی در مورد مراحل بعدی جنگ مطرح میشود و باعث از هم پاشیدگی این کابینه میشود. این سؤالات عبارتند از «آیا اسرائیل باید به جنگ گسترده علیه حماس ادامه دهد یا آتشبسی را انتخاب کند که اجازه آزادی ۱۳۶ زندانی اسرائیلی در غزه را بدهد. چه کسی در نهایت باید مسئول غزه باشد؟ در روز بعد از جنگ.»
به نوشته این روزنامه، گادی آیزنکوت، رئیس سابق ستاد ارتش رژیم صهیونیستی و یکی از اعضای کابینه جنگ، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر این رژیم را متهم کرده است که در مورد اهداف نظامی در غزه حقیقت را نگفته است و این نشاندهنده تنش در کابینه است. تایمز به نقل از یک مقام امنیتی درکابینه رژیم اسرائیل مینویسد: «نتانیاهو مردد است، وقت ارزشمند خود را تلف میکند. ترس اصلی او تصمیمگیری در مورد کاهش شدت جنگ است که باعث میشود احزاب راست افراطی در دولت او از ائتلاف خارج شوند و مجبور شود زودتر انتخابات را برگزار کند. گانتس که در پنج سال گذشته رقیب سیاسی نتانیاهو بوده و بر اساس نظرسنجیها، اگر امروز انتخابات برگزار شود، پیروز خواهد شد بر موضع خود درباره حمله به حزبالله ثابت باقی مانده و از حامیان توافق اول تبادل اسرا بود. اعتقاد بر این است که اسرائیل باید اولویت را به دستیابی به توافق برای آزادی اسرای باقی مانده بدهد و در صورت لزوم، با آتشبس با حماس موافقت کند. این گانتس بود که از نتانیاهو خواست برای کاهش نفوذ حزب راست افراطی و متحد کردن اسرائیل، یک کابینه جنگ تشکیل دهد. اما دستیاران او هشدار میدهند که صبر او تمام شده است و زمانی که احساس کند دیگر نمیتواند بر روند تصمیمگیری تأثیر بگذارد، به اپوزیسیون بازخواهد گشت و خواهان انتخابات خواهد شد.» این روزنامه با اشاره به تهدیدات گانتس و آیزنکوت مبنی بر خروج از کابینه جنگ نوشت: گانتس و آیزنکوت هنوز تاریخ قطعی خروج خود را اعلام نکردهاند. در صورتی که کابینه جنگ در مورد اسرا، آتشبس و برنامههای روز پس از جنگ موضع جدی نگیرد از کابینه کنارهگیری خواهند کرد اما ممکن است روزها یا حتی هفتهها طول بکشد.«لاپید»، رئیس جریان اپوزیسیون رژیم صهیونیستی هم از «بنی گانتز»، «گادی آیزنکوت» و «گدعون ساعر» خواسته است از ائتلاف دولتی خارج شوند، چرا که «این دولت شایستگی اداره جنگ را ندارد.» یائیر لاپید همچنین تأکید کرده است که نتانیاهو شایسته رهبری «اسرائیل» نیست.
۳. شکست در نابودی حماس
یکی از دلایل اصلی ورود اسرائیل به جنگ غزه نابودی حماس، رهبران و تونلهای آن بود، اما به اذعان همه رسانهها و کارشناسان رژیم صهیونیستی به این اهداف حتی نزدیک هم نشده است. بسیاری از کارشناسان بر این باور هستند که اسرائیل با این اهداف وارد غزه شد اما امروز با شکست در دستیابی به اهداف اعلامی مشخص، قادر به خروج از جنگ نیست. «مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی» مستقر در« واشنگتن دیسی» در تحلیلی از دلایل شکست اسرائیل در نابودی حماس مینویسد: بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل گفته است: اگر صلح میخواهید، حماس را نابود کنید. اگر امنیت میخواهید، حماس را نابود کنید. اگر آیندهای برای اسرائیل، فلسطینیها و خاورمیانه میخواهید، حماس را نابود کنید. بایدن رئیسجمهور آمریکا نیز مانند نامزدهای مختلف جمهوریخواه ریاستجمهوری پذیرفته است که حماس باید به طور کامل حذف شود. اسرائیل برای نابودی حماس سه گزینه پیش روی خود دارد: اول تلاش برای کشتن یا دستگیری رهبران حماس و از بین بردن شبکههای حمایتی گستردهتری که حماس از آنها استفاده میکند. راه دوم از بین بردن قدرت حماس از طریق تقویت رقبایش است که به آنها اجازه میدهد جانشین این گروه در نوار غزه شوند. آخرین گزینه هم تلاش برای مقابله با ایدئولوژی حماس است که مقاومت خشونتآمیز در برابر اسرائیل را ترویج میکند. دستیابی به همه این ایدههای آنها دشوار است و هر کدام چالشهای خاص خود را دارند.» به اذعان کارشناسان این اندیشکده اسرائیل قادر به نابودی حماس نیست. ترور رهبران حماس نیز ایده شکستخوردهای است که پیش از این آمریکا در مورد رهبران طالبان و القاعده عملیاتی کرد اما نتوانست این گروهها را از بین ببرد. جایگزینی حماس با تشکیلات خودگردان فلسطین هم عملی نیست؛ چرا که این گروه در فلسطین محبوبیتی ندارد و بیشتر مردم آن را آلت دست و مزدور اسرائیل میدانند. هیچ دولت و نهاد بینالمللی نیز حاضر به پذیرش مسئولیت اداره غزه و به دوش کشیدن مشکلات آن را ندارد. به باور نویسندگان این گزارش نابودی ایدئولوژی حماس نیز در حال حاضر امکانپذیر نیست؛ چرا که هیچ ایدئولوژی جذاب دیگری جایگزین آن وجود ندارد و علاوهبر این، ایدئولوژی مقاومت بعد از شروع جنگ کنونی در ۷ اکتبر(15 مهر) جذابیت بیشتری نیز در بین ملت فلسطین پیدا کرده است. این دو تأکید میکنند که اسرائیل قادر به کسب یک پیروزی راهبردی و حذف حماس در نوار غزه نیست و در سالهای آینده نیز با مشکلات غزه و حضور حماس درگیر خواهد بود.
«دیوید ایگناتیوس» هم در تحلیلی که روزنامه واشنگتنپست منتشر کرده در این باره نوشته است: یک ضربالمثل عربی هشدار میدهد که شما باید قبل از وارد شدن، به خارج شدن فکر کنید. این تمثیل، به طرز دردناکی درباره ورود اسرائیل به جنگ غزه صدق میکند؛ جایی که استراتژی منسجمی برای خروج ندارد. اسرائیل خواهان شکست قاطع حماس است، اما با وجود گذشت سه ماه، دستیابی به هدف مذکور بسیار دور از ذهن به نظر میرسد. حماس تونلهای زیرزمینی را مانند یک شهر زیرزمینی در زیر غزه ایجاد کرده و گروگانهای اسرائیلی را در آنجا نگهداری میکند. جامعه بینالمللی خواستار آتشبس برای نجات غیرنظامیان فلسطینی است. آنتونی بلینکن در سفر منطقهای، از عربستان، امارات، اردن و مصر، وعده حمایت برای بازسازی غزه پس از جنگ دریافت میکند مشروط بر اینکه اسرائیل با تشکیل یک دولت فلسطینی موافقت کند. راه خروج از بحران به وضوح مشخص شده است. با این وجود، بنیامین نتانیاهو تاکنون از ارائه تعهد لازم برای تشکیل کشور فلسطینی خودداری کرده است. بنابراین، بازی پایانی مهندسیشده توسط آمریکا متوقف شده است.»
شبکه آمریکایی«ان بیسی نیوز» نیز با اذعان به شکست ارتش رژیم صهیونیستی در تحقق اهداف اصلی خود در نوار غزه تأکید میکند که هیچ نشانهای دال بر نابودی و یا شکست جنبش حماس وجود ندارد. در این گزارش با عنوان «آیا حمله اسرائیل علیه نوار غزه موفقیتآمیز بوده یا شکست خورده است؟» آمده است: «اسرائیل تا به امروز در تحقق بسیاری از اهداف اصلی خود که دلیل آغاز جنگ علیه نوار غزه بوده شکست خورده است. پیشروی ارتش اسرائیل موقت است و هیچ نشانهای دال بر اینکه جنبش حماس در آستانه یک شکست راهبردی است وجود ندارد.» کارشناسان نظامی در گفتوگو با این شبکه آمریکایی تأکید کردند: «نیروهای جنبش حماس همچنان مبارزه میکنند و رهبران ارشد این جنبش در قید حیات هستند. هنوز دهها اسیر اسرائیلی نزد جنبش حماس بوده و این جنبش همچنان تنها قدرت حاکم بر نوار غزه به شمار میرود. این در حالی است که اسرائیل متعهد شده بود جنبش حماس را از بین ببرد. این به معنی شکست اسرائیل است.»
«مایکل ناگاتا » ژنرال بازنشسته ارتش آمریکا که ناظر نیروهای عملیات ویژه در خاورمیانه بوده است در گفتوگو با شبکه انبیسی نیوز تصریح میکند «احتمال اینکه اسرائیل بتواند هدف راهبردی خود را یعنی نابودی حماس در نوار غزه محقق کند روز به روز در حال ضعیف شدن است.» یک مسئول صهیونیست بلندپایه در گفتوگو با این شبکه آمریکایی تأکید کرد: «افزایش تعداد تلفات ما و کاهش احتمال دستیابی به یک نتیجه تعیینکننده باعث خواهد شد که اسرائیل از حملات خود بکاهد. ما به نقطهای رسیدهایم که نمیتوانیم به شکل کنونی ادامه دهیم.»
با گذشت بیش از 140روز از جنگ ساختار تونلهای حماس در غزه نیز همچنان پابرجا باقی مانده است. روزنامه وال استریت ژورنال در همین رابطه به به نقل از مقامات آمریکایی و صهیونیست نوشته است «۸۰ درصد از شبکه تونلهای حماس پس از گذشت تقریباً چهار ماه از جنگ و حملات گسترده ارتش اسرائیل دست نخورده باقی مانده است.»
ارتش صهیونیستی در تلاش برای کشف و تخریب تونلها از تاکتیکهای متعددی استفاده کرده است، از جمله نصب پمپهایی برای پر کردن آب از دریای مدیترانه، انهدام آنها با حملات هوائی و مواد منفجره مایع، جستوجوی آنها با سگها و روباتها، تخریب ورودیهای آنها و یورش شدید به آنها با سربازان آموزش دیده با این وجود به گفته مقامات آمریکایی این تاکتیکها تاکنون مؤثر نبوده و با هدف دیگر ارتش صهیونیستی که نجات زنده گروگانهاست در تضاد است.
۴. شکست در جنگ شناختی
جنگ غزه عرصه واقعی «جنگ شناختی» بود که صهیونیستها در آن شکست سختی را متحمل شدند. مهمترین بخش جنگ شناختی پیروزی در جنگ روایتها و همراهی افکار عمومی جامعه هدف با نیات مهاجم است. به همین دلیل طی جنگ کنونی رژیم اسرائیل بر خلاف جنگهای گذشته که به شدت مراقب بود تا آمار تلفات خود را پنهان کند برای جلب ترحم جهانی و همراه ساختن روح و روان افکار عمومی جهانی با خود پیوسته اخبار کشتهها و زخمیهای خود را منتشر میکرد و در این میان حتی به انتشار گزارشهای دروغ نیز مثل سر بریدن دهها کودک یا کشتار زنان و کودکان و غیرنظامیان توسط حماس نیز متوسل شد. در این روایتسازی، جریان اصلی سیاسی و رسانهای غرب نیز به کمک صهیونیستها آمدند رسانههای جریان اصلی طی این جنگ با نمادسازی به کمک روایتسازی اسرائیل آمده و سعی داشتند از حماس و نیروهای مقاومت، داعش دیگری را در اذهان مردم جهان بسازند. اما علیرغم این تبلیغات گسترده، در جنگ غزه تبلیغات نتوانست جای حقیقت را بگیرد و رژیم اسرائیل در جنگ روایتها شکست بسیار سختی را تجربه کرد. همراهی رسانههای جریان اصلی با رژیم اسرائیل به گونهای عریان و آشکار بود که شماری از خبرنگاران این رسانهها علناً به این موضوع اعتراض کردند. در همین رابطه 8 تن از خبرنگاران «بیبیسی» انگلیسی در نامهای اعتراف کردند «بیبیسی» در پوشش دقیق اخبار مربوط به درگیریهای میان اسرائیل و حماس کوتاهی کرده است.
وحشیگری و درنده خویی گسترده اسرائیل در جنگ غزه چنان وجدان عمومی بشری را جریحهدار کرد که اسرائیل نتوانست روایت خود را از جنگ به روایت غالب تبدیل کرد. توحش شدید صهیونیستها در این جنگ افکار عمومی در 5 قاره جهان را علیه رژیم اسرائیل بسیج کرد و طی نزدیک به 4 ماه گذشته میلیونها انسان آزاده از آمریکا گرفته تا اروپا، آسیا، آفریقا و اقیانوسیه به خیابانها ریختند و در همبستگی با ملت فلسطین خواستار توقف این وحشیگریها شدند. گستردگی حمایت جهانی از ملت مظلوم فلسطین به حدی بود که دولتهای غربی مجبور شدند محدودیتهای گستردهای را علیه حامیان فلسطین در غرب وضع کنند. با این وجود این محدودیتها نیز نتوانست همبستگی جهانی با مردم غزه را متوقف کند. «مؤسسه مطالعات امنیت ملی رژیم صهیونیستی» در گزارشی درباره جنگ میان حماس و این رژیم با اذعان به شکست این رژیم در جنگ شناختی نوشته است «در نهایت حماس در یک جنگ شناختی دیگر در برابر صهیونیستها پیروز شد.» در بخشی از گزارش این مؤسسه آمده است: «حماس بار دیگر موفق شد اسرائیل را به سخره بگیرد، اعصاب آن را خسته کند و دستاوردهایی در زمینه شناختی به دست آورد، یعنی بر افکار عمومی تأثیر بگذارد و این پیام مهمی به ملت فلسطین و حامیانش در رابطه با پایداری آن و پایبندی به ادامه نبرد است.»
بر اساس گزارش منابع مطالعاتی صهیونیستی که پایشی از افکار عمومی جهانی در جنگ غزه انجام دادهاند اکثریت قاطع افکار عمومی جهان در این جنگ با مقاومت فلسطین همراهی کرده و جنایات رژیم صهیونیستی را محکوم کردند که شکست مسلّم و قطعی رژیم صهیونیستی را در جنگ شناختی نشان میدهد. «جان مرشایمر» نظریهپرداز برجسته روابط بینالملل و استاد دانشگاه شیکاگو هم با اشاره به این پایش مهم میگوید: «جنگ نتایج معکوسی برای اسرائیل به دنبال داشته است 95 درصد از افکار عمومی جهان در این جنگ با فلسطین همراهی کردهاند و این نشان میدهد که افکار عمومی جهان بر ضد اسرائیل شدهاند.»
اگر عملیات طوفانالاقصی را باعث فروپاشی اعتبار و هیمنه ارتش رژیم صهیونیستی بدانیم و آن را شکست بزرگ تلآویو ارزیابی کنیم؛ باید شکست اسرائیل در جنگ شناختی و همراهسازی افکار عمومی جهان با خود را شکست بزرگتری برای این رژیم تصور کنیم؛ چرا که در جهان درهم تنیده کنونی دولتی که در جنگ شناختی مغلوب شود نتایج بسیار مصیبت باری را متحمل خواهد شد. البته باید این نکته را نیز ذکر کنیم پیروزی رژیم اسرائیل در جنگ «کودککشی» مقدمهای شد برای شکست این رژیم در جنگ شناختی. کشتار گسترده زنان و کودکان فلسطینی چنان وجدان بشری را جریحهدار کرد که نهادی مثل دادگاه لاهه که معمولاً تحت سلطه قدرتهای بزرگ قادر به موضعگیری علیه وحشیگریهای اسرائیل نیست به دنبال شکایت آفریقای جنوبی اسرائیل را تلویحاً به نسلکشی متهم کرد که به اذعان کارشناسان شکست بسیار بزرگی برای رژیم صهیونیستی محسوب میشود.
۵. نابودی احساس امنیت
رژیم اسرائیل از جنگ یوم کیپور در 1973 به این سو به شدت روی این مسئله که امنیت این رژیم به دلیل توان نظامی و اطلاعاتی بالا خدشهناپذیر است کار کرده بود. زمانی که شهرکهای صهیونیستنشین در اواخر دهه 1970 میلادی در کرانه باختری و نوار غزه شکل گرفت منتقدین در درون سرزمینهای اشغالی بر این باور بودند که دولت صهیونیستی قادر به تامین امنیت این شهرکها نخواهد بود. اما در تمام طول دهه 90 و بعد از آن دولتهای صهیونیستی همواره با تأکید بر قدرت نظامی و اطلاعاتی خود در ذهن شهرکنشینان این اعتماد و اطمینان کاذب را ایجاد کرده بودند که هیچ خطری امنیت آنها را تهدید نمیکند و اسرائیل به لحاظ امنیتی به مرحله بازدارندگی رسیده است.
در یک نگاه کلیتر اصولاً بنیان دولت صهیونیستی در سرزمین فلسطین بر این پایه بنا گذاشته شده بود که یهودیان در سرتاسر جهان امنیت ندارند و همواره از سوی جریانات یهودستیز در معرض فشار و سرکوب قرار دارند و احساس ناامنی همواره روح و روان آنها را آزار میدهد، لذا یهودیان باید برای تامین امنیت خود باید به فلسطین اشغالی مهاجرت کرده و زیر سایه دولت یهود حس فرحبخش امنیت را تجربه کنند. اما این پایه و بنیان روز 7 اکتبر(15 مهر) و به دنبال عملیات طوفانالاقصی به طور کامل از بین رفت. لذا برخی کارشناسان بر این باور هستند که عملیات طوفانالاقصی برای اولین بار موجب شکسته شدن امنیت هستی شناختی شهرکنشینان صهیونیست شد. وزیر جنگ رژیم صهیونیستی نیز به این واقعیت اذعان کرده است. «یوآو گالانت»، در مصاحبه با وال استریت ژورنال گفته است: «حمله ۷ اکتبر به اسرائیل شوک شدید به احساس امنیت اسرائیلیها وارد کرد. این حمله خونینترین روز برای یهودیان از سال ۱۹۴۵ است و جهان باید این موضوع را درک کند.»
در شهریور ماه گذشته و پیش از عملیات طوفانالاقصی در نتیجه تحولات سیاسی و اجتماعی داخل سرزمینهای اشغالی سازمان صهیونیستی «نگهبان جدید» بر پایه دادههای آماری خود اعلام کرد بود احساس امنیت در میان ساکنان اراضی اشغالی کاهش یافته است. روزنامه صهیونیستی «اسرائیل هیوم» نیز بر مبنای همین دادههای آماری گزارش داده بود که ۵۵ درصد ساکنان اراضی اشغالی احساس میکنند امنیتشان کاهش یافته است. این آمارها در مقایسه سال 2022 رشد قابل توجهی را نشان میداد مؤسسه تحقیقاتی ERI در تلآویو نیز پیش از شروع جنگ کنونی با انتشار پژوهشی نوشت اعتماد جوانان یهودی به رژیم و نهادهای آن به شدت کاهش یافته است. طبق گزارش این مؤسسه، در حالی که ۶۶ درصد جوانان ۱۸ تا ۴۴ ساله در سال ۲۰۲۲ گفته بودند «حتی اگر امکانش را داشته باشند، اسرائیل را ترک نخواهند کرد»، این میزان در سال ۲۰۲۳ به ۴۶ درصد رسید و ۵۴ درصد از این جوانان گفتند مایلند امکان مهاجرت را به طور عملی بیازمایند. بر اساس این گزارش احساس ناامنی و نگرانیهای امنیتی ناشی از حملات راکتی گروههای مقاومت فلسطینی و شرایط نابسامان اقتصادی نظیر افزایش مالیات، بیکاری و فقر، وجود اختلاف طبقاتی و تبعیضهای آشکار از دلایل عمده مهاجرت معکوس از سرزمینهای اشغالی است.
احساس ناامنی بعد از شروع عملیات طوفانالاقصی و ضربه سنگین اطلاعاتی و امنیتی به رژیم صهیونیستی رشد بسیار چشمگیری را نشان میدهد به طوری که گزارشها نشان میدهد دهها هزار صهیونیست شهرکهای نزدیک به نوار غزه و همچنین شهرکهای نزدیک به جبهه شمال در مرز بین فلسطین و لبنان را ترک کرده و اعلام کردهاند به دلیل احساس ناامنی دیگر هرگز حاضر به بازگشت به این شهرکها نیستند. حتی اگر جنگ کنونی به پایان برسد رژیم صهیونیستی هرگز قادر نخواهد بود آن احساس ناامنی شدیدی که بعد از شروع عملیات طوفانالاقصی در روح و روان صهیونیستهای ساکن اراضی اشغالی ایجاد شده است را درمان کند. از بین رفتن احساس امنیت پدیدهای است که خیلی سریع اتفاق میافتد اما بازگرداندن امنیت روانی و ذهنی فرآیند بسیار پیچیده و طولانی بوده و به سختی اتفاق میافتد. لذا به جرأت میتوان گفت از بین رفتن احساس امنیت به دنبال عملیات طوفانالاقصی یکی از بزرگترین شکستهای رژیم صهیونیستی طی چند دهه گذشته بوده است که هرگز جبران نخواهد شد.
۶. شکست در آزادسازی گروگانها
آزادسازی گروگانها و بازگشت سالم آنها به سرزمینهای اشغالی نیز از اهداف دیگر رژیم صهیونیستی برای شروع جنگ بوده است، اما این هدف نیز تاکنون محقق نشده است و غیر از تبادل اولیه اسرا در آذر ماه رژیم صهیونیستی موفق به آزادسازی گروگانها نبوده است و بسیاری از گروگانها نیز در حملات خود صهیونیستها کشته شدهاند. برخی از کارشناسان و مقامات صهیونیست اذعان دارند نتانیاهو هیچ اراده و توانی برای تحقق این هدف ندارد. مقامات صهیونیستی هم درباره کم و کیف آزادسازی گروگانها به شدت دچار اختلاف هستند. «عبران عتسیون»، تحلیلگر صهیونیست در این باره گفته است «ما در غزه گرفتار شدهایم… به شکل راهبردی گرفتار شدهایم و راه خروجی نداریم… در مورد اتحاد صحبت میکنند! اما چیزی که ما آخر هفته دیدیم تبادل آتش سنگین بین گانتس، نتانیاهو و گالانت بود… از خیابان عبور میکردم که یک نفر داد زد: همه این ۱۴۰گروگان را بمباران کنید تا مشکل حل شود!»
روزنامه نیویورک تایمز نیز در گزارشی از ناامیدی فرماندهان ارتش اسرائیل از آزادسازی گروگانها مینویسد: «پیشرفتهای اسرائیل در غزه کندتر از حد انتظار بوده و همین مسئله موجب شده فرماندهان اسرائیلی در محافل خصوصی اذعان کنند که آزادسازی بیش از 100 اسیر اسرائیلی تنها از طریق روشهای دیپلماتیک و نه نظامی امکانپذیر خواهد بود.» چهار نفر از سران ارشد نظامی اسرائیل در مصاحبهای با نیویورکتایمز به شرط عدم افشای نام گفتهاند تحقق همزمان 2 هدف آزادسازی اسرا و نابود کردن حماس اکنون اهدافی ناسازگار با یکدیگر به نظر میرسند. ژنرالهای اسرائیلی مضاف بر این گفتهاند که برای نابود کردن حماس ارتش اسرائیل باید وارد جنگ طولانیمدتی شود که به احتمال زیاد مرگ اسرا را به همراه خواهد داشت. «گادی آیزنکوت»، یکی از فرماندهان سابق ارتش که عضو کابینه جنگی اسرائیل است نیز از شکافهای گسترده در کابینه خبر داده و گفته است که داشتن این تصور که اسرا را میتوان با عملیاتهای نظامی آزاد کرد «توهم» است.
۷. شکست و تحقیر راهبردی ارتش و نهادهای اطلاعاتی اسرائیل
تحقیر ارتش و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی از دیگرمؤلفهها، نشانهها و نمادهای شکست رژیم اسرائیل در جنگ کنونی است. در آغاز عملیات طوفانالاقصی این تحقیر به صورت بارز خود را نشان داد. ارتش تا بن دندان مسلح اسرائیل و سازمانهای اطلاعاتی عریض و طویل آن که از سوی مهمترین سازمانهای اطلاعاتی جهان در آمریکا، انگلیس و فرانسه و حتی برخی کشورهای منطقه حمایت اطلاعاتی میشود در مقابل حمله یک گروه شبه نظامی چنان غافلگیر و متحمل شکست شدند که به اذعان بسیاری از کارشناسان تحقیر حاصل از این شکست هرگز جبران نخواهد شد. مؤسسه مطالعاتی آبزرور در تحلیلی نوشته است: «ارتش رژیم صهیونیستی میلیاردها دلار برای دیجیتال کردن و ارتقای فناوری قابلیتهای خود سرمایهگذاری کرده است. استفاده گسترده از هکرها، دوربینها، پهپادها و هوش مصنوعی در سیستمهای تسلیحاتی خود از برنامههای ارتش اسرائیل بوده است. با تمام این مزایا نقطهضعفهای خود را در هفتم اکتبر آشکار کرد.»
ضعف و شکست ارتش و نهادهای امنیتی اسرائیل در ادامه جنگ نیز خود را به خوبی نشان داد. دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی برای کشف اتاق فکر حماس و محل نگهداری گروگانها تلاشهای زیادی کرد اما شکست خورد. ارتش اسرائیل و نیروهای زبده آن نیز در تحقق اهداف جنگی نتانیاهو متحمل شکست شدند. طی بیش از 5 ماه گذشته بسیاری از فرماندهان و افسران و سربازان نیروهای ویژه این رژیم در نوار غزه کشته شدهاند به طوری که اسرائیل مجبور شده است نیروهای ویژه خود را از غزه خارج کند. طی این مدت ارتش تا بن دندان مسلح اسرائیل حتی نتوانسته است توان رزمی حماس در غزه را نابود کند؛ حملات موشکی به شهرهای اسرائیل همچنان ادامه دارد، شکار تانکها و نفربرها همچنان ادامه دارد و روزی نیست که سربازان و افسران اسرائیلی در کمین نیروهای مقاومت در غزه گرفتار نشوند.
در این میان طرفداران نخودی این رژیم جانی و غاصب مثل فرقه ضاله بهائیت، دیگر اپوزیسیون جمهوری اسلامی مثل سلطنت طلبان، منافقین و … چه حالی دارند!!!!! روزی در سر سوداری براندازی و جهانی شدن داشتند ولی حالا و شاید کمی بعد سوراخ موشی هم نصیب شان نشود.
منابع
- «چرا اسرائیل نمیتواند حماس را نابود کند» (فرهنگ سدید، 7 بهمن 1402)
- هزینه واقعی جنگ برای اسرائیل چقدر است؟ (فارس،2 بهمن 1402)
- کابینه جنگی صهیونیستها در آستانه فروپاشی (تسنیم، 25 دی 1402 )
- مقام امنیتی صهیونیست: کابینه جنگ اسرائیل در آستانه فروپاشی است (ایسنا، یک بهمن 1402)
- «4پرده از شکست اطلاعاتی اسرائیل در غزه» (23 آبان 1403)
- سرویس بینالملل کیهان
[1] – نویسنده مقاله سیدمحمد امینآبادی