تهاجم يهود عليه اسلام
ابراهیم ارجینی| پس از وقوع انحرافات عظیم در مسیحیت و ناکارآمد شدن این شریعت الهی، خداوند، خاتم پیامبران خود حضرت محمد (ص) را به رسالت مبعوث کرد تا جریان ناب توحید همچنان به حیات خود ادامه دهد. اما سازمان مادی‌گرای یهود باز هم ساکت ننشست؛ چراکه می‌دانست با شکل‌گیری اسلام ناب، دیگر هیچ قدرت غیر الهی توان ماندن و استثمار بشر را نخواهد داشت. پس با تمام توان به مبارزه با این دین الهی برخاست. در این مسیر یهودیان اقدامات و توطئه‌های بسیاری انجام دادند که برخی از آن‌ها به شرح زیر است:

۱. بر اساس آیه مبارکه قرآن که می‌فرماید اهل کتاب پیامبر اسلام (ص) را مثل فرزندان خود می‌شناختند، آن‌ها اطلاعات بسیار وسیعی از نسب و زمان و مکان پیامبری ایشان داشتند. لذا حدود ۳۰۰ سال قبل از ظهور اسلام در منطقه یثرب مستقر شده بودند و انتظار ظهور پیامبر موعود را می‌کشیدند و به مشرکان می‌گفتند که پیامبر آخرالزمان خواهد آمد و ما را بر شما غلبه خواهد داد.

اما پس از رسالت پیامبر (ص)، یهودیان نه‌تنها به ایشان کمک نکردند، بلکه با همیاری مشرکان و منافقان علیه پیامبر توطئه چینی کرده و به ایشان خیانت کردند، به‌طوری که هر سه قبیله مهم یهودیان در مدینه یعنی بنی نضیر، بنی قریظه و بنی قینقاع، عهد خود را با نبی مکرم اسلام شکستند.

۲. برخی تاریخ‌پژوهان و محققان جریان ترور جناب هاشم جد پیامبر[1] و ترور نافرجام عبد‌المطلب[2] را بی‌ارتباط با تروریسم یهودی پیش از تولد حضرت محمد (ص) نمی‌دانند؛ چراکه از یک طرف با توجه به اهمیت علم انساب در حجاز آن زمان اجداد پیامبر مشخص بود و یهودیان هم به‌طور ویژه در تبارشناسی و چهره‌شناسی مهارت زیادی داشتند.

از طرف دیگر مسیحیان، یهودیان و سایر مردم با توجه به بشارت‌های پیامبران پیشین به‌ٔشدت انتظار پیامبری از تبار اسماعیل (ع) را می‌کشیدند، بر این اساس برخی محققان حتی مرگ عبدا… و آمنه (رحمه علیهم) والدین گرانقدر پیامبراکرم (ص) را در کودکی و در نزدیکی مدینه که محل تجمع سازمان یهود بود مشکوک و قابل‌تأمل ارزیابی می‌کنند.[3]

۳. در تاریخ آمده است که عبدالمطلب، ابوطالب و حلیمه کوشش وافری در حفظ جان پیامبر اسلام (ص) در کودکی و جوانی داشته‌اند[4] و می‌دانستند عده‌ای درصدد سوء قصد به پیامبر اسلام هستند.[5] چندبار هم گروهی اقدام به ترور نافرجام حضرت کردند[6] و در نهایت هم مرگ حضرت به احتمال زیاد یک اقدام تروریستی از جانب خط یهود بوده است.[7]

۴. در زمان حکومت پیامبر علاوه بر مواجهه مسلمانان با یهودیان بنی قینقاع، بنی نضیر و بنی قریظه[8] ارتش اسلام با یهودیان خیبر نیز نبرد سرنوشت‌سازی داشت و یهودیان بارها علیه اسلام جنگ‌آفرینی کردند.[9]

۵. یهودیان دژهای نظامی مستحکمی در فاصله بین مدینه و بیت‌المقدس ساخته بودند و جالب اینکه جنگ‌های پیامبر اسلام هم به‌سمت شمال غرب شبه جزیره عربستان (بیت‌المقدس) بود که آخرین جنگ‌ها در تبوک و موته[10] رخ داد و اتحاد مثلث شوم یهود، مشرکان و منافقان اجازه نداد، حضرت در زمان حیات بیت‌المقدس را آزاد کند.

۶. همیشه در کنار روش‌های مبارزاتی، نفوذ و جاسوسی و استحاله، نقش بسزایی داشته است. یهودیان هم از این حربه کمال استفاده را برده‌اند و در انحراف خط ولایت در اسلام با سران جبت و طاغوت هماهنگی بسیار منسجمی داشتند و توانستند خود را تا سطوح رهبری سیاسی و دینی مسلمانان غافل و سست اراده صدر اسلام بالا بکشند.[11]

۷. یهودیان با بیان داستان‌های دروغین متون کتاب تحریف شده‌شان، عده‌ای از مردم جاهل و سبک مغز را از خط اصیل معرفت و علم به سمت علوم و معارف مادی‌گرایانه خود می‌کشاندند و در جنگ روانی علیه حجیت آیات قرآن علمیت معارف اسلام و نبوت نبی مکرم نقش بسزایی داشتند.

هنوز هم مستشرقان و اسلام شناسان غربی که اکثرا یهودی و همیار استعمارگران هستند، پیامبر اسلام (ص) را صرفا سیاستمداری هوشمند می‌نمایانند که صرفاً مطالبی را از تورات و انجیل بیان می‌کرد.

۸. بعد از فوت شهادت‌وار پیامبر (ص) همکاری غاصبین با یهود به اوج خود رسید و کم کم منع کتابت حدیث با شعار فریبنده “حسبنا کتاب الله” رایج شد. به این ترتیب از یک سو خط توحیدی ولایت و یاران اندک امیر المؤمنین (ع) هر چه بیشتر به حاشیه رانده شد و از سوی دیگر یهودیان تازه‌مسلمان شروع به جعل احادیث و اسرائیلیات کردند و ضربه بزرگی به بینش جامعه اسلامی زدند. به طوری که شبهات این نوع روایات اسرائیلی هنوز هم گریبان‌گیر اسلام است.

۹. در زمان غصب حکومت اسلامی یهودیان تازه‌مسلمان با پشتیبانی محکم حزب اموی، کم کم توانستند به رأس امور حکومت مسلمین راه یابند و مطامع شیطانی و مادی خود را در انحراف بیشتر آن پی‌بگیرند. در زمان خلفای ناحق، فردی مثل معاویه به حکومت شام آن روز که شامل قسمت عمده فلسطین می‌شد، رسید و دربار وی محل نفوذ اهل کتاب شد. تا حدی که یزید از مادری اهل کتاب زاده شد. هنوز هم یهودیان مسلمان‌نما یا مسیحی‌نما (مارانوها و دونمهج‌ها) ضربات محکمی به اسلام و مسیحیت می‌زنند.

۱۰. یهودیان از همان صدر اسلام نقش مهمی در ایجاد فرقه‌های انحرافی در اسلام داشتند و هنوز هم شاهد ترویج قرائت‌های مختلف از دین، اشاعه پلورالیسم و تسامح با هر عقیده‌ای از جانب یهودیان و مزدوران متفکرنمای آن‌ها هستیم.

وهابیت، قادیانی‌گری، بابیت و بهائیت نمونه‌هایی از این فرقه‌های انحرافی هستند که دست یهود و استعمار انگلیس در تأسیس و ترویج آن‌ها آشکار است.

خاطرات و اعترافات جاسوسانی همچون مستر همفر، لورنس عربستان، کنیاز دالگورکی، کلنل پرسی کاکس و جان فیلبی، مملو از مدارک و مستنداتی در باب صهیونیستی بودن فرقه‌های وهابیت و بهائیت است. علاوه بر این ارتباط نزدیک قادیانی‌های هند و وهابیت عربستان با انگلیس و آمریکا و یهود واقعیتی انکارناپذیر است.

۱۱. یهودیان در راه ترویج فرهنگ اومانیستی، دنیامحور و سکولار خود، همواره عالِم‌نمایان خودباخته و خائن را مورد انواع حمایت‌های مالی و سیاسی و رسانه‌ای خود قرار داده‌اند که اسناد و شواهد بسیاری در این رابطه وجود دارد.

البته عملیات نفوذ و استحاله یهود در میان مسلمانان آن‌چنان عمیق و گسترده است که نیاز به تدوین دانشنامه مفصل و دقیق دارد. امید که با این مختصر جرقه‌هایی در ذهن عالمان غیرت‌مند و دانشمندان حق طلب زده شود تا در راه آگاه‌سازی اذهان جامعه از ماهیت و اهداف ضد اسلامی این قوم گام بردارند.

یهودیان چون طبق کتاب‌های آسمانی انجیل و تورات می‌دانستند پیامبری به عنوان خاتم مبعوث می‌شود و مکان آن را در یثرب (مدینه فعلی) شناسایی کرده بودند از سی صد سال قبل از ظهور اسلام با مهاجرت به مدینه در این شهر ساکن شدند و طبق آیات کتاب های آسمانی این پیامبر برکت و رحمت با خود به همراه دارد. لذا یهودیان برکت و رحمت را با «ثروت» مادی تفسیر کردند و امید داشتند با ظهور پیامبر خاتم به ثروت‌های مادی هنگفت برسند ولی زمانی که پیامبر عظیم الشأن اسلام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) ظهور کرد، اقدامات وی را در راستای منافع خود ندیدند لذا شروع با تقابل و مقابله و مسلمانان و پیامبر نمودند.
این تقابل تابحال ادامه داشته و اگر به صورت مقطع بندی تاریخی شمارش می کنیم تابحال 11 بار با مسلمانان درگیر شدند و آخرین آن که 12 بار می شود وضعیت فعلی اشغال سرزمین‌های اسلامی و فلسطین طی هفتاد سال اخیر است که با ظهور جبهه مقاومت این اشغال و کشتار بی‌رحمانه به چالش کشیده شده است.

شهدای جبهه مقاومت مثل شهید سید حسن نصرالله و سنوار و …. در حقیقت شهدای تقابل این جبهه تاریخی اسلام و کفر و شرک هستند.

[1]. تبار انحراف؛ پژوهشی در دشمن‌شناسی تاریخی، مؤسسه اطلاع‌رسانی و مطالعات فرهنگی لوح و قلم، قم، پاییز ۱۳۸۳، جلد۱، ص ۲۱۰

[2]. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت: موسسه الوفاء ۱۴۴۰ ه . ق، ج ۱۵، ص ۵۳

[3]. بحار الانوار، ج ۱۵، ص ۹۰؛ بحار الانوار، ج ۱۰۸ ، ص ۲۰۳؛ الکامل فی التاریخ، محمد ابن عبد الکریم ابن اثیر، بیروت: دار بیروت و دار صادر، ۱۳۵۸ ه.ق، ج ۲، ص ۶؛ تاریخ طبری، محمد بن حریر طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، نشر اساطیر، چاپ دوم، تهران، ۱۳۶۲، ج ۲، ص ۸؛ سیره حلبی، علی بن برهان‌الدین الحلبی، بیروت، دار احیا التراث العربی، ج ۱، ص ۸

[4]. تیار انحراف، همان، ص ۲۱۲

[5]. بحار الانوار، ج ۱۰، ص ۴۱۰؛ طبقات الکبری، محمد بن سعد، بیروت، دار صادر، ج ۱، ص ۱۲۰

[6]. سیره ابن هشام عبدالملک بن هشام، بیروت: دار احیا التراث العربی، ج ۱، ص ۱۹۳

[7]. تهذیب الاحکام، محمد بن حسن الطوسی، تهران: دار الکتاب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۵۶، ج ۶،  ص ۲

[8]. تبار انحراف، همان، ص ۲۹۶

[9]. همان، ص ۳۰۵

۱۰. همان، ص ۳۱۱

[11]. همان، ص ۳۱۷؛ سیره ابن هشام، ج ۱، ص ۵۳۷؛ انساب الاشراف، احمد بن یحیی البلاذری، بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات چاپ اول، ۱۳۹۴ ه.ق، ج ۱، ص ۳۳۹؛ کمال الدین و تمام النعمه، محمد ابن علی بن بابویه شیخ صدوق، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۶۳، ج ۲، ص ۴۱۲؛ اسناب الاشراف، ج ۱، ص ۳۲۹

ارتباط با ما: ferghepajoohi@gmail.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.