غدیر

فرقه پژوهی:

با فرا رسیدن ۱۸ ذی الحجه دل ها متوجه یک امر مهم اعتقادی و سرنوشت ساز می شود که آن، ولایت و رهبری جامعه اسلامی است. به همین خاطر می توان ادعا کرد عید غدیر از دو جهت با اهمیت است: یکی به سبب اصل ضرورت وجود امام و ولیّ در جامعه اسلامی و دیگری به سبب ویژگی های یک امام و رهبر در جامعه دینی، که این دو موضوع برای عدم انحراف جامعه دینی از اهمیت خاصی برخوردار است.

فرق مختلف صوفیه از اهمیت این موضوع سوء استفاده کرده و غدیر را به نفع خود مصادره کردند، چنان‌چه سید هبه‌الله جذبی پدر علیرضا جذبی قطب فعلی صوفیه گنابادیه می گوید: “در زمان غیبت امام زمان این امر مهم بنابر آیه مبارکه «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی» که موجب اکمال دین است ساقط و نسخ نشده، لذا باید عقلاً و نقلاً و فضلاً در زمان غیبت هم این عمل را انجام دهند و آنها مجازین در درایت و بزرگان عرفا می‌باشند که به اجازه‌ی متصله به وسائط به امام، از مستعدین اخذ بیعت می‌نمایند.

مانور صوفیه با سواستفاده از غدیر در بحث ولایت در حالی صورت گرفته است که یکی از مسائل اعتقادی در مذهب شیعه ولایت و امامت اهل بیت (علیهم‌السلام) است که آیات و احادیث نبوی بر این مطلب دلالت دارند.

 شیعه اعتقاد دارد ولایت ائمه اطهار (علیهم‌السلام) در طول ولایت خداوند و پیامبر گرامی اسلام(صلی‌الله علیه و آله) قرار دارد. از این رو امامت و ولایت امامان معصوم از اصول مذهب شیعه به شمار می آید. اما در این مسئله صوفیان شیعه مذهب، راهی رفته اند که هیچ تطابقی با مذهب تشیع ندارد.

برای نمونه میتوان به ادعای ملاسلطان گنابادی در اجازه‌ قطبیتی که برای فرزندش نوشته، استناد کرد: پوشیده نماند که چون هر یک از اولیای عظام را در زمان حیات و بعد از ممات، خلفا و نوّاب لازم که رشته دعوت منقطع نشود بلکه در بقاع ارض و در جمله‌ ازمان حکم «یا أیها الرّسول بلّغ ما اُنزل إلیک» جاری باشد.

در این اجازه نامه، ملاسلطان خود را ھمان منصب دار حضرت رسول اکرم (صلی‌ الله علیه و آله) معرفی می کند که به حکم «یا ایھا الرسول بلغ…» فرزندش ملاعلی را به‌عنوان امام مفترض الطاعه در غدیر خم، معرفی می‌کند که این موضوع کاملاً بیگانه از متون اسلامی و عقاید مسلمین است.

نکته جالب و قابل تامل این تفکر انحرافی آن است که راه رسیدن به این ولایت برای همگان باز گذاشته شده و آن را اکتسابی دانسته و اراده خداوند را در آن دخیل نمی دانند و هیچ نوع انحصاری برای آن قائل نیستند و لذا می گویند:

دست زن در دامن هر کو ولی است

خواه از نسل عمر و خواه از علی است

نتیجه این فکر آن می شود که شخصی مانند مصطفی آزمایش با تمام انحراف اخلاقی و اعتقادی ادعای ولایت و قطبیت میکند و کشف حجاب همسرش را به طریق مختلف توجیه می‌کند.

شاید بتوان با استناد به بحث انحراف صوفیه از غدیر شاخه ای شدن فرقه صوفیه گنابادیه را توجیه کرد زیرا در حقیقت صوفیه ولایت ائمه (علیهم السّلام) را در ابعاد علمی، دینی و رهبری سیاسی عملاً قبول ندارد، بلکه معتقد به یک نوع ولایت‌اند که در اثر ریاضت‌های صوفیانه ممکن است برای هر کسی حاصل گردد.

از این رو از یک طرف محمد اسماعیل صلاحی ادعای قطبیت میکند و از طرف دیگر خاندان تابنده تلاش دارد قطبیت از این خانواده خارج نشود و از طرف دیگر دراویش مدرن تلاش دارند ردای قطبیت برتن مصطفی آزمایش قرار گیرد.

بدون شک پیام غدیر تداوم ارتباط جوامع بشری با خداوند متعال از طریق ولایت حقیقی است نه ولایت شیطانی و اگر این پیام به خوبی برای افراد جذب شده به این فرقه انحرافی تبیین می شد شاهد فجایع انسانی در گلستان هفتم که دل هر انسان آزاده ای را میلرزاند نبودیم.

فاجعه ای که در دوشنبه ۳۰ بهمن سال ۹۶  توسط جریان افراطی دراویش فرقه گنابادی در پایتخت رقم خورد و با اقدام وحشیانه آن‌ها خون مأموران پلیس بر کف خیابان پاسداران نقش بست؛ نباید بدست فراموشی سپرده شود . فراموش نکنیم جوانانی که گناهی جز پاسداری از آرامش و آسایش مردم نداشتن، قربانی تفکر فرقه ای شدند  و صد البته ، امروز وظیفه طلاب و روحانیون تبیین غدیر و ولایت حقیقی به افراد جذب شده این فرقه انحرافی است تا با غدیرشناسی مانع از انحراف بیشتر آنها شوند و به جای مطالعه کتاب پند صالح و دیگر کتب انحرافی به مطالعه کتاب نهج البلاغه بپردازند تا شخصیت علمی و حقیقی حضرت علی (علیه السلام) به صورت کامل شناخته و مانع انحراف آنها شود.