علی سلیمانی مهرآبادی| قرآن و حدیث از مهمترین منابع فهم اسلام هستند که غالب شیعیان و اهل سنت حجیت آن را قبول داشته و احکام و قوانین الهی را از آن منابع استنباط و استخراج میکنند. آیات و احادیث زیادی بر حجیت این دو رکن بههمراه هم تأکید داشته و آنها را مایه سعادت مسلمانان میدانند اما رویه افراط برخی مسلمانان در قرآن و حدیث سبب بهوجود آمدن جریانهایی خاص شده است.
در بحث حدیث، افراطگرایی بهشکل «اخباریگری» در شیعه و «سلفیگری» در اهل سنت بروز کرد. در بحث قرآن نیز افراطگرایی بهشکل «قرآنیون» در میان شیعه و سنی مطرح و مورد حمایت عدهای نیز واقع شد. هر دو گروه در مقوله حدیث و قرآن زیادهروی میکنند. مثلاً قرآنیون جز احادیث اندک و معدود چیزی را نمیپذیرند یا اصلاً هیچ چیز غیر قرآن را صحیح نمیدانند؛ اخباریون هم چیزی جز احادیث را نمیپذیرند و برداشتهای عقلانی از احادیث را معتبر نمیدانند، حتی برخی از آنها سخنان تندی نسبت به احادیث و کتابهای حدیثی بیان میکنند.
باید توجه داشت که قرآنیون مختص به یک مذهب نیستند؛ هم در مذهب شیعه و هم در مذهب اهل سنت افرادی با اعتقادات و گرایشهای قرآنیون وجود دارند. پیشینه جریان قرآن بسندگی را میتوان در زمان حیات پیامبر اکرم ﷺ و در ادامه آن در قرنهای اول و دوم جستجو کرد، اما در قرن سیزدهم ه.ق بهعنوان جریانی سازمانیافته در شبهقاره هند، مصر، سوریه، لیبی، سودان و سایر سرزمینهای اسلامی سر برآورد.
باید توجه داشت، نامگذاری این جریان به قرآنیون یا اهل قرآن، وصف ستایشی برای این جریان نیست، بلکه این نام از آن رو بر این جریان نهاده شده که آنان اطاعت و پیروی بدون چون و چرا از پیامبر را منکر شدهاند و حال آنکه نص قرآن کریم مردم را نسبت به پیروی مطلق از پیامبر فرا خوانده است.
مؤسس فرقه قرآنبسندگی
این فرقه را غلام احمد پرویز ۱۹۰۳۱۹۸۵۱م ) تأسیس کرد. پرویز از پیروان طریقت «چشتیه نظامیه» بود که در سال ۱۹۳۸م با نشر مجله «طلوع الإسلام»، دعوت خود را شروع کرد. او منکر امور خارقالعاده، معتقد به نظریه تکامل و لزوم تفسیر قرآن بر اساس دادههای علمی بود. وی آثاری چند نیز به نگارش درآورد که تبویب القرآن، أنا والرب، إبلیس و آدم، المجتمع المسلم، عالم الغد، الحرکه القادیانیه و ختم النبوه، القرآن والدکتور محمد إقبال از آن جملهاند.
در سال ۱۹۶۱م همایش بزرگی از علمای اهل سنت، او را تکفیر کردند. این فرقه در حال حاضر از فعالترین فرقههای منکر سنت است که در پاکستان، آمریکا و برخی دیگر کشورها فعالیت دارد.[1]
مراکز اصلی فرقه قرآنبسندگی
خاستگاه اندیشه قرآنبسندگی در دوران معاصر به دو حوزه جغرافیایی کاملاً متمایز شبهقاره هند و مصر باز میگردد. عمدتا دو مرکز در هند وجود دارد، یکی شهر «امرتا» و دیگری «لاهور» بنیانگذار این فرقه در لاهور، «عبدا.. چکرالوی» است و مؤسس فرقه امرتا، «خواجه احمدالدین امرتاسی» (متوفای ۱۹۳۶م) نام دارد.
البته اینها در میان خود اختلاف دارند، در اینکه کدام یک اولین کسی بود که فرقه اهل قرآن را در شبهقاره هند بنیانگذاری کرد.[2] پس از آن، این اندیشه به دیگر نقاط جهان اسلام نیز راه یافته و امروزه به کمک رسانههای جمعی و فضای مجازی به سراسر جهان نفوذ کرده است.
شخصیتهای بارز فرقه قرآنبسندگی
- «عبدا… بن عبدا… جکرالوی»، مؤسس جماعت اهل الذکر، متولد پاکستان، برخی از تألیفات او عبارتند از: تفسیر القرآن بآیات الفرقان»، «ترجمه القرآن بآیات الفرقان»، «رد النسخ المشهور فى کلام الرب الغفور» و «البیان الصریح لإثبات کراهه التراویح».
- «احمدالدین امرتسری» مؤسس فرقه امت اسلامی، متولد هند.
- «حافظ محمد اسلم جراجبوریی»، متولد ۱۸۸۰م، در هند که از ارکان فرقه قرآنیون بهشمار میرود.
- «غلام احمد پرویز» رئیس جمعیت اهل قرآن که به دلیل تألیفات زیاد، برخی او را «مؤلف حرکت قرآنی» نامگذاری کردهاند.
- «احمد صبحی منصور»، استاد دانشگاه «الازهر». او پس از اخراج از دانشگاه، مقیم آمریکا شد و از طریق فضای مجازی به تبلیغ افکار خود اشتغال دارد.[3]
مبانی اعتقادی فرقه قرآنبسندگی
به طور کلی مبنای اعتقادی قرآنبسندگی بر چند اصل بنا شده که اهم آنها به شرح ذیل است:
- به باور قرآنیون قرآن کتابی است، جامع که تمام تفاصیل و جزئیات دینی را شامل میشود و تنها منبع احکام شرعی است. به گفته عبدا… چکرالوی، قرآن تنها وحی است که خداوند بر پیامبر نازل کرده است. قرآنیون معتقدند همه ضروریات اسلام بهتنهایی از قرآن قابل استخراج است و نیازی به حدیث نیست.[4]
- احمد صبحی منصور یکی از سران قرآنیون معاصر معتقد است، قرآن کامل جامع و تنها منبع شریعت و سنت پیامبر است. او تأکید میکند که قرآن بهطور مستقل مبین خود بوده و تمام نیازمندیهای هر بشر را دربردارد. وی مدعی است پیامبر ﷺ اساساً تشریع نکرده و تنها مجری قرآن بوده است. بنابراین سنت پیامبر همان قرآن است، اطاعت از پیامبر نیز منحصر به سنت عملی اوست[5] و هر چیز غیر از قرآن جزء سنت پیامبر بهحساب نمیآید.
- این فرقه سنت عملی پیامبر را قبول نداشته و میگویند: «سنت قولی و عملی پیامبر، حجیت مطلق زمانی و مکانی ندارد؛ چون آن حضرت احکامی را به تناسب آن عصر و زمان و نیز در فضای آن منطقه و تحت شرایط خاص صادر فرموده است و مقتضیات آن دوره اجتماع و فضای صدور آن احکام اکنون از بین رفته و سپری شده معلوم نیست که آن احکام وفق مصالح کنونی و متناسب با نیاز زمان ما باشد. لذا میتوان گفت اطاعت از سنت متناسب با آن زمان صرفاً حجیت برای آن عصر و فضا را داشته و برای عصر ما الزامآور نیست.»[6]
- یکی دیگر از ادلهای که قرآنیون بر ادعای قرآنبسندگی خود ارائه داده و به آن استناد میکنند، این است که قرآن فقط بر پیامبر وحی شده و سنت آن حضرت، منشأ وحیانی ندارد، لذا فاقد حجیت است؛ یعنی سنت نبوی نوعی اجتهاد شخصی پیامبر ﷺ است، به وحی منزل از جانب خدا و هر بشری در اجتهاد خود میتواند بهواقع برسد و مصیب باشد یا به خطا رود و به واقع نرسد، لذا سنت پیامبر ﷺ مصون از خطا و اشتباه نبوده حجیت ندارد و پیروی آن بر ما لازم نیست. به همین جهت قرآنیون نتیجه میگیرند: «سخنی جز سخن قرآن و سنتی غیر از سنت خدا وجود ندارد.»[7]
- دلیل دیگری که قرآنیون طرح کردهاند، این است که اگر سنت جزئی از دین بود، پیامبر کتابت حدیث را منع نمیکرد. قرآنیون بهمنظور اثبات صحت ادعایشان به حدیثی مخدوش و نامعتبر استشهاد میکنند. احمد صبحی منصور میگوید:
«در اثبات این ادعا همین بس که پیامبر ﷺ که ما را از کتابت غیر قرآن نهی کرده است و بزرگان صحابه نیز طریق او را پیش گرفتند و به قرآن بسنده کردند. تدوین احادیث منتسب به پیامبر که طبق آثار صحابه معصیت و مخالفت با امر و وصیت اوست که این حرکت دو قرن پس از وفات پیامبر که یعنی در قرن سوم آغاز شد….
ممنوعیت کتابت حدیث از سوی صحابه پس از پیامبر ، دلیل محکمی است بر منع حضرت از تدوین حدیث و روایت آن… و دلیل ما بر این ادعا، نهی پیامبر از کتابت غیر قرآن است.»[8]
چنانکه از قول آن حضرت ﷺ گفتهاند: «لا تَکتُبُوا عَلَى وَمَن کَتَبَ عَلَى غیر القرآن فلیمحه؛ از من چیزی جز قرآن را ننویسید و هر کس از من چیزی جز قرآن نگاشته باشد، باید آن را محو کند.»[9]
صحابه نیز پیرو این امر کتابت و حفظ آن را فروگذاشتند و خلیفه دوم راویان حدیث را تهدید و عدهای از آنان را به جرم کتابت حدیث حبس کرد.[10]
صبحی منصور همچنین ادعا میکنند تدوین حدیث در قرن سوم، یعنی دو قرن پس از رحلت پیامبر که آغاز شد.[11]
- قرآنیون معتقدند در سنت نبوی (یعنی اخبار و روایات منقوله یا محکیه از پیامبر اکرم) وضع حدیث و جعل اخبار در حدی گسترده صورت گرفته، لذا نمیتوان به اخبار حاکی از سنت اعتماد کرد و در نتیجه حجیتی هم ندارد و در این مورد نوشتهاند:
«وحی در مدت طولانی نازل میشد ولی مدت طولانی نازل می شد ولی شرع هنوز کامل نشده بود و جایی برای اجتهاد در تشریع وجود نداشت و نیز آنگاه که وحی از حیث نزول کامل گردید و از نگاه قرآن دین تکمیل شد، نقش پیامبر ﷺ هم به پایان رسید و بعد از آنکه امانت رسالت را ادا و قرآن را به مردم رسانید، رحلت فرمود.
لذا سنت نبوی جایگاه رسمی چون قرآن را ندارد، بلکه صرفاً برای استیناس و بیان مورد استفاده قرار میگیرد، نه برای استدلال و اثبات حکمی از احکام و نیز چون سنت نبوی جایگاه قرآن و حجیت ندارد و صرفاً برای شاهد گرفتن و تأیید از آن استفاده می شود، پس آنکه به سنت تمسک میکند با کسی که به سنت تمسک نمیکند همسانند و فعل هر دو مقبول است.»[12]
اختلافات قرآنیون
باید توجه داشت که حلقات قرآنیون یکدست نبوده و علاوه بر اختلاف با دیگر مسلمانان، در بین خود هم اختلافات عمیقی دارند. تفسیرها و نظریات دکتر منصور، بالنور، المهدوى، شحرور، شریف هادی، اهل الذکر و مسلم حنیف چنان فاصلههای عمیقی از یکدیگر دارد که جز در اکتفا به قرآن چندان اشتراک نظری میان آنها دیده نمیشود.
مثلاً، صبحی منصور بر تدبر و اجتهاد آزاد در قرآن، اهل الذکر به تفسیر ابجدی و عددی، صالح بن نور به الهام و دکتر شحرور به منابع لغت تأکید دارند. در تفسیر آیات و فتاوای فقهی هم اختلافات بسیار گسترده است.
حتی در بین اعضای یک فرقه نیز اختلافات شدیدی وجود دارد؛ مثلاً شریف هادی با اینکه صبحی منصور را معلم و رهبری روحی خود دانسته و امام اهل القرآن میخواند، در موارد متعددی با وی مخالفت میکند؛ برای نمونه، برخلاف احمد صبحی منصور، تشهد رایج بین مسلمانان را میپذیرد، به سنت عملی رسول اکرم اعتقاد داشته و شهادت به رسالت او را شرک نمیداند و نیز شفاعت را میپذیرد، خلود در جهنم را رد میکند، با صلح با اسرائیل مخالف است، بر لزوم پنج نماز در شبانه روز اصرار دارد و آن را سنت عملی رسول الله میداند که به تواتر ثابت شده است.
اختلافات بین قرآنیون به قدری گسترده است که یکی از نویسندگان آنان از این وضع به هرچ و مرج تعبیر میکند. دکتر منصور هم با اذعان به این اختلافات به آن خوشامد میگوید و معتقد است، قرآن امام است و هر کس مسئول نظر خویش، ولی جای این پرسش است که اگر برداشتهای سطحی و بدون ضابطه افراد منتسب به قرآنیون محترم است. چرا برداشتهای پیامبر و اهل بیت، صحابه، تابعان و عالمان اسلامی قرنهای گذشته و عصر حاضر، محترم نیست؟[13]
نقد و بررسی فرقه قرآنبسندگی
- هر چند خداوند قرآن را کتابی جامع و کامل در امر هدایت بهشمار آورده و دستور به تدبر و اندیشه در آن داده اما در عین حال، قرآن را نیازمند تبیین از جانب پیامبر دانسته است؛ برای نمونه در قرآن دستور به اقامه نماز داده شده ولی هیچ توضیحی درباره اجزای نماز بیان نگشته و این پیامبر است که در نقش مبین و مفسر قرآن، آیات را تبیین میکند و کسی نمیتواند خود را از آن بینیاز بداند.
از این رو خداوند در آیات متعددی دستور به اطاعت از پیامبر داده و مردم را از سرپیچی از اوامر ایشان بازداشته تا جایی که اطاعت از او را عین اطاعت از خدا به شمار آورده است. بنابراین میتوان گفت، سخن و رفتار پیامبر خدا همانند قرآن، حجت و لازم الاجراست.
همین آیات، عصمت پیامبر ﷺ را اثبات میکند و آیاتی که در ظاهر پیامبر را مورد عتاب قرار میدهد، بر این آیات حمل و توجیه میشوند. برای نمونه برخی از این آیات را اصلاً مربوط به شخص پیامبر ﷺ ندانسته و برخی دیگر را از باب کنایه میدانیم که در واقع، افراد دیگر را برای عتاب خود مدنظر دارد ولی از باب اینکه به در میگویند تا دیوار بشنود پیامبر مورد خطاب قرار گرفته است.[14]
- از آنجا که اینها منکر حدیث هستند. لذا قاعدتاً باید نماز هم نخوانند؛ چون کیفیت نماز در قرآن کریم نیامده است. قرآنیون مدعیاند کیفیت عباداتی چون نماز، نسل به نسل و با تواتر منتقل شده و مسلمین بر آن اجماع دارند؛ حال آنکه این پنداری است در نهایت سستی. افزون بر اینکه شیعه در کیفیت نماز با اهل سنت اختلاف دارد، خود اهل سنت نیز بر سر کیفیت نماز، وضو و امثال آن اتفاقنظر کامل ندارند. لذا اگر اینها حقیقتاً راست میگویند باید اکثر سنن نبوی را کنار بگذارند جز چند مورد که در قرآن کریم بهصراحت بیان شدهاند اما چنین نمیکنند؛ چون میدانند در این صورت ناخواسته حکم نابودی خود را صادر کرده اند.
- خداوند متعال در آیه هفت سوره مبارکه «آلعمران» به صراحت بیان میفرماید، برخی آیات متشابهند و معنی واقعی آنها را نمیداند مگر خدا و راسخان در علم. راسخ در علم یعنی کسی که علم او صد در صد یقینی است و خطا برنمیدارد و این یعنی معصوم بودن در فهم. لذا طبق این آیه آنها باید از معصوم تبعیت کنند.
- قرآنیون مدعیاند که اخبار متواتر را قبول دارند اما دروغ میگویند؛ چون حدیثهای «غدیر» و «ثقلین» متواتر است، ولی برخلاف آنها رفتار میکنند. طبق حدیث ثقلین، رسول خدا ﷺ به صراحت بیان داشته که وظیفه امت تبعیت از قرآن و عترت است نه قرآن تنها.
- قرآنیون مدعیاند در اموری که تمام مسلمانان بر آن اتفاق نظر دارند، تابع مسلمین هستند اما این گونه نیست؛ چون تمام مسلمین – اعم از شیعه و اهل سنت – سنت پیامبر ﷺ را واجب الاتباع دانسته و روایات نبوی را با رعایت ضوابطی قبول دارند. لذا باورشان تناقض درونی دارد.
قرآنبسندگان فهم قرآن را آسان پنداشته و معتقدند بدون کمک احادیث به راحتی ادراک میشود. حال آنکه میتوان صدها آیه مطرح کرد که اگر احادیث را کنار بگذارند، قادر به فهم مقصود آنها نخواهند بود. برای نمونه میتوان به موارد زیر اشاره داشت:
- آیا سوره «کوثر» صرف نظر از شأن نزول قابل فهم است؟ مصداق کوثر چیست؟ بدون حدیث هر چه بگویند تفسیر به رأی و حدس خواهد بود.
- آیا میتوانند سوره «فیل» را صرف نظر از شواهد روایی معنی کنند؟ اگر حدیث را کنار گذاشتهاند، تاریخ را نیز باید به نحو اولی ترک کنند؛ چراکه اکثر نقلهای تاریخی یا همان احادیثند یا فاقد سند متعبر بوده و اسناد ضعیف دارند.
- بدون توجه به احادیث منظور از «بلد امین» در سوره «تین» چیست؟ مکه، مدینه، حجاز یا…؟ ممکن است بگویند، این سوره مکی است، پس مکه مراد است و سوره بلد را هم شاهد بیاورند. اما حتی قادر به این استنتاج هم نخواهند بود؛ چون بدون احادیث شأن نزول نمیتوان مکی و مدنی بودن سورهها را بهطور قطع مشخص ساخت، مگر از روی حدس و تخمین.
- منظور از والد و ولد در سوره «بلد» کیستند؟ بدون حدیث هر سخنی در این باب حدس و تخمین بوده و حقی را اثبات نمیکند. اگر آنها حدیث نبوی را کنار بگذارند، چارهای جز تفسیر ظنی و تخمینی قرآن نخواهند داشت که این نوع تفسیر از منظر قرآن مذموم است: «وَإِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبِیلِ اللهِ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلا یَخْرُصُونَ» (الأنعام: ۱۱۶) «وَ مَا یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنَّا إِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنَى مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ » (یونس: ۳۶)[15]
***
میتوان گفت، قرآنیون با ادعای خلوص در دین، برای قدم نهادن در جاده تجددگرایی، بهبهانه استقلال و استنکاف قرآن، منکر سنت شده و با تفسیر به رأی و تأویلهای سلیقهای میکوشند، اهداف و انگیزههای متجددانه و اغلب غربگرایانه خود را توجیه دینی کنند و در این مقام از روشهای جزمی و افراطی بهره گرفته و شاید خویشتن نیز در درون بر غلبه روح تعصب و فقدان پشتوانههای منطقی بر مدعیاتشان آگاه باشند؛ آگاهی کممایه، زیر سایه عصبیت.
[1]. حسینی، سید عبدا…، قرآنیون یا منکران سنت، فصلنامه معرفت کلامی، سال اول، شماره ۴، ۱۳۹۶.
[2]. بررسی و نقد دیدگاههای قرآنی و حدیثی قرآنیون اهل سنت، پژوهشنامه معارف قرآنی، سامانه مدیریت نشریات علمی، بهار ۱۳۹۳.
[3]. «فرقه قرآنیون چه کسانی هستند؟»، باشگاه خبرنگاران جوان ۳/ ۵/ ۱۳۹۴.
[4]. خادم حسین الهیبخش، القرآنیون و شبهاتهم حول السنه، ص ٩٩.
[5]. صبحی، منصور احمد، القرآن وکفى مصدراً للتشریع الاسلامی، صص۲۳- ۲۸، ۶۸- ۷۹ و ۸۹- ۱۰۰.
[6]. صبحی، منصور احمد، القرآن و کفی، ص ۷۰.
[7]. مزروعه، محمود محمد، شبهات القرآنیین حول السنه النبویه، ص ۵۵.
[8]. صبحی، منصور احمد، القرآن و کفی، ص ۱۳۸.
[9]. احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۱۷، ص ۱۵۶.
[10]. همان، ج ۳، ص ۳۲۱.
[11]. صبحی منصور، احمد، همان، ص ۱۲۰.
[12]. منصور جوده، اسماعیل (۱۴۱۶ ق)، تبصیر الأمه بحقیقه السنه، ص ۶۶۳.
[13]. حسینی سید عبدالله، همان.
[14]. فرقه قرآنیون چه کسانی هستند، باشگاه خبرنگاران جوان، ۳/ ۵/ ۱۳۹۴.
[15]. فرقه قرآنیون، پرسمان دانشجویی، ۰۶/ ۰۲/ ۱۳۹۳.
ارتباط با ما: ferghepajoohi@gmail.com