رفتار شناسی تبلیغی وهابیت در فضای مجازی( خصوصا شبکه وهابی فارسی زبان کلمه )

با گسترش فضای مجازی در چند سال اخیر ، ادیان و مذاهب و مکاتب و فرقه های انحرافی فرصتی یافته اند تا به ارائه مبانی خود بپردازند و برای خود پیروانی را جذب نمایند ولی از آنجا که بنای بسیاری از این ادیان و مذاهب و مکاتب بر صدق و تبیین صحیح نیست بسیار دیده می شود که با درهم نمودن حق و باطل و روش های فریبکارانه و القای شبهات دروغین به دنبال جذب دیگران هستند و در این مسیر ابایی از هیچ شیوه شیطانی  به کمین انداختن نا آگاهان و بی رونق کردن دین یا مذهبی که خصم خود می دانند ندارند به همین سبب لازم است مخاطبین این شبکه های وهابی به خصوص پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام قبل از هرچیز ، شناختی کامل از ماهیت این شبکه ها و روش های تبلیغی آنان پیدا کنند تا در دام شبهات آنان و فریبکاری هایشان قرار نگیرند .

یکی از این فرقه ها و جریان های انحرافی ، وهابیت است که عمر تاسیس آن به حدود دویست سال قبل بر می گردد و چون جریان وهابیت خود را در دایره اسلام و اهل سنت تعریف می کند و با دیگر مذاهب اهل سنت به صورت همه جانبه  و به راحتی نمی تواند مقابله کند و درگیر شود عمده درگیری های خود را به خصوص بعد از انقلاب اسلامی ایران در مقابله با تشیع و مبانی و اندیشه های مترقّی آن گذاشته است و در این راه بسیار کوشا بوده است و در چند سال اخیر ، در پی رشد فضای مجازی با ایجاد شبکه های متعدد ماهواره ای به دنبال تبلیغ وهابیت با روش های مختلف برآمده و تخریب مبانی و اعتقادات تشیع به شیوه های دروغین و غیر علمی و بی مبنای خود را وجهه همت خود قرار داده است

شبکه فارسی زبان کلمه یکی از این شبکه ها ی وهابی است که با پول عربستان و امارات در سالهای اخیر فعالیت های زیادی دارد

این نوشتار در رفتار شناسی شبکه وهابی کلمه ؛ حاصل رصد ده ساله این شبکه وهابی است و امیدواریم هر انسان آگاهی با اطلاع از شیوه های مزورانه این شبکه وهابی خارج نشین با اطلاع رسانی به دیگران ، آنان را از دام شبهات این فرقه انحرافی و ضد اسلام و قرآن و اهل بیت علیهم السلام نجات بخشد

لازم است این نکته را نیز متذکر شویم که شبکه وهابی کلمه چند سالی است که در شبکه خود رویکرد خاصی را دنبال می کند و آن هم دلایلی دارد که شامل موارد زیر می شود :

• تخریب نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران
• تخریب اعتقادات شیعه و القای شبهات مختلف

اما نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران شبانه روز در حال تخریب و بزرگ نمایی مشکلات است چون همگان می دانند که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ، شیعه در زمینه های مختلف قدرت مند شده است و مکتب اهل بیت علیهم السلام به سرتاسر عالم معرفی شده است و این برای جریانات وهابی زنگ هشداری است ولذا برای جلوگیری از عالم گیر شدن مکتب اهل بیت علیهم السلام به دنبال تخریب همان منشا هستند و لذا می بینید که در شبکه های خود 24ساعته در حال شبهه پراکنی و تخریب و بزگ نمایی مشکلات و القای ناکارامدی نظام اسلامی ایران  و دروغ پردازی بیش از حد در این زمینه هستند.

و اما اعتقادات شیعه را تخریب می کنند چون می دانند اگر فکر و منطق و مبانی شیعه که برآمده از مکتب اهل بیت علیهم السلام و اسلام ناب است به عالم معرفی شود، بساط دروغین آنان جمع خواهد شد و چون مکتب اهل بیت علیهم السلام در حوزه های علمیه شیعه و توسط عالمان ربانی و فضلای روحانی نشر و ترویج می یابد، تخریب روحانیت شیعه نیز به عنوان یک کلان پروژه به طور مستمر دنبال می شود و به دنبال بد بین کردن مردم به خصوص قشر جوان به روحانیت شیعه هستند.

اما رفتار شناسی وهابیت در عرصه تبلیغ

تخریب نرم

یکی از کلان اهداف جریانات تبلیغی وهابیت تخریب نرم اهل بیت علیهم السلام و انکار فضائل و مقامات آنان و حذف این رکن مهم مورد سفارش رسول اکرم صلی الله علیه و آله در حدیث ثقلین( صحیح مسلم :1873) است و چون اهل بیت علیهم السلام در نزد مسلمین دارای جایگاه گرامی هستند، آنان به صورت آشکار نمی توانند بر ضد آنها در شبکه های خود تبلیغ کنند (گرچه در مورد برخی از ائمه اهل بیت علیهم السلام به خصوص ائمه پایانی شیعه این کار را نیز با خباثت تمام می کنند و مانعی نمی بینند)، آنان اگر چه به صورت ظاهری به اهل بیت علیهم السلام اظهار احترام می کنند و می گویند اینها هم مانند بقیه صحابه قابل احترام هستند و اهل بیت رسول الله هستند ولی به صورت کاملا معنا داری با خدشه به فضائل و مناقب آنان و غلو دانستن برخی فضائل و  نسبت آن فضائل به غالیان شیعه و انکار سندی و دلالی آن، در سدد نابودی و حذف و سانسور مکتب اهل بیت علیهم السلام و فضائل و مقامات آنان هستند در حالی که کتب اهل سنت پر از فضائل اهل بیت علیهم السلام هست.

جا دارد هر مسلمان شیعه و سنی از خود بپرسد طبق حدیث ثقلین اگر اهل بیت علیهم السلام عِدل قرآن هستند و تمسک به آنان  در کنار قرآن تا قیامت موجب رهایی از گمراهی است پس لا جرم باید این مرجع الهی مسلمین، قول و فعل و تقریرشان که همان سنت رسول الله است در اختیار مسلمانان باشد تا مسلمین با تمسک به آن از گمراهی نجات یابند، مگر نه این است که آثار اهل بیت علیهم السلام در احکام و عقاید و اخلاق از طریق شیعیان به دست مسلیمن رسیده است؟ مگر نه این است که فقه و عقیده اهل بیت علیهم السلام در مذهب وهابیت هیچ جایگاهی ندارد، آیا تلاش وهابیت برای نابودی آثار اهل بیت علیهم السلام باعث نمی شود که ما در کنار قرآن تا قیامت از اهل بیت علیهم السلام محروم باشیم؟ در حالی که رسول الله صلی الله علیه و آله در حدیث ثقلین دستور به تمسک به آنان تا قیامت به امّتش داده است  پس با حذف و دروغ پنداری آثار رسیده از اهل بیت علیهم السلام به کدام اهل بیت و کدام سخن آنان باید تا قیامت تمسک کنیم؟

جنجال تبلیغاتی بر برخی مبانی

یکی از ویژگی های وهابیت این است که برخی از مبانی شاذ که در تشیع هست را بیان و مدام آن را تکرار می کنند تا به مخاطبین شیعه و سنی خود اعلام کنند که عموم شیعیان چنین نظری دارند در حالی که با بررسی های مختلف به این نتیجه می رسیم که اولا این نظر شاذ(استثنائی، مختص) است و ثانیاً در بین اهل سنت نیز چنین نظراتی موجود است و حال انکه وهابیت با خباثت تمام آن را پنهان می کنند.

یکی از آن موضوعات بحث تحریف قرآن است که بسیار بر سر آن در شبکه های خود جنجال می کنند که شیعه معتقد به تحریف قرآن است در حالی که با اندک تحقیقی در منابع اهل سنت متوجه می شویم که بحث تحریف قرآن به صورت گسترده تر در منابع درجه اول وهابیت مثل صحیح بخاری و مسلم نیز موجود است و برای آن کتاب ها نوشته اند و روایت ها نقل کرده اند.[1]

یا بحث شهادت ثالثه یعنی اشهد ان علیا ولی الله را که بسیار بر شیعه اشکال می گیرند که این بدعت است در حالی که خود وهابیت در نمازهای صبحشان جمله الصلاه خیر من النوم می گویند ولی آن را سنت عمر خلیفه دوم می دانند که هیچ اشکالی بر آن نیست و بدعت هم نیست ( وَحَدَّثَنِی عَنْ مَالِکٍ أَنَّهُ بَلَغَهُ أَنَّ الْمُؤَذِّنَ جَاءَ إِلَى عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ یُؤْذِنُهُ لِصَلَاهِ الصُّبْحِ، فَوَجَدَهُ نَائِمًا. فَقَالَ: «الصَّلَاهُ خَیْرٌ مِنَ النَّوْمِ، فَأَمَرَهُ عُمَرُ أَنْ یَجْعَلَهَا فِی نِدَاءِ الصُّبْحِ مؤذن نزد عمر آمد تا داخل شدن وقت نماز صبح را به او خبر دهد. ولی او را خفته یافت، لذا فریاد بر آورد: الصَّلَاهُ خَیْرٌ مِنَ النَّوْمِ، نماز از خوابیدن بهتر است، عمر دستور داد تا این جمله را در اذان صبح قرار دهند[2].

یا بحث ازدواج موقت که از آن به متعه تعبیر می شود و در کتب معتبر اهل سنت و وهابیت موجود است که در عهد رسول الله صلی الله علیه و آله، مسلمین متعه می کردند تا اینکه عمربن خطاب از این کار نهی کرد، ولی هیچ گاه وهابی ها بدان اشاره نمی کنند و با تعابیری زشت و تمسخرِ این حلال الهی شیعه را متهم به فحشا می کنند و حال آنکه کتب خود آنان مملو از روایاتی است که می گوید متعه در زمان رسول الله و ابوبکر و قسمتی از خلافت عمر حلال بوده و مسلمین هرگز آن را بدعت و فحشا نمی دانستند . حال سوال از وهابیت این است اگر متعه فحشا است چطور به عنوان حکم الهی در زمان رسول الله  صلی الله علیه و آله و شیخین حلال بوده آیا خداوند سبحانه و تعالی ابتدا به فحشا دستور می دهد و حلال اعلام می کند  و سپس آن را حرام اعلام می کند و فحشا می داند ؟ ان الله لا یامر بالفحشا

قَالَ سَمِعْتُ  جَابِرَ  بْنَ عَبْدِ اللَّهِ یَقُول کُنَّا نَسْتَمْتِعُ بِالْقَبْضَهِ مِنْ التَّمْرِ وَالدَّقِیقِ الْأَیَّامَ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَأَبِی بَکْرٍ حَتَّى نَهَى عَنْهُ عُمَرُ فِی شَأْنِ عَمْرِو بْنِ حُرَیْثٍ

از جابر بن عبد الله الأنصاری شنیدم که می گفت : ما در زمان رسول خدا و ابو بکر در مقابل یک مشت خرما یا آرد متعه       می کردیم . تا اینکه عمر در قضیه عمرو بن حریث از آن نهی کرد[3].

ارزیابی رجالی احادیث اهل سنت به روش وهابی ها نه علمای اهل سنت :

یکی از کارهایی که جریان وهابیت در دهه های اخیر انجام داده است این است که کتابهای مختلف حدیثی خود را به برخی از علمای وهابی سپرده است و آنها طبق میل وهابیت و مذهبشان روایات را ارزیابی می کنند و ذیل حدیث تنها یک کلمه صحیح یا ضعیف می نویسند،  سپس این کتاب ها در سالهای اخیر به صورت گسترده  چاپ شده است و ملاک ارزیابی حدیثی شبکه های وهابی قرار گرفته است در حالی مبانی رجالی اهل سنت و شیوه های جرح و تعدیل راویان کتب اهل سنت جدا مختلف است و به راحتی نمی توان حدیثی را ضعیف دانست و کنار گذاشت ولی می بینیم وقتی یک بیننده شیعه و یا سنی با این شبکه ها تماس می گیرد و حدیثی را در فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام یا اهل بیت علیهم السلام یا اعتقادات همسو با شیعه نقل می کند او به راحتی می گوید : البانی یا فلان شخصیت وهابی یا فلان عالم همسو با وهابیت در قرون گذشته مثل ابن تیمیه این حدیث را ضعیف دانسته و دهان منتقد را می بندد در حالی که وقتی این روایت را بررسی می کنیم می بینیم که از قرون اولیه، علمای بزرگی از اهل سنت این روایت را در کتب خود نقل نموده اند. چطور می شود البانی بعد از 1400سال حدیثی را صحیح یا ضعیف بداند و وهابیت آن را نظر نهایی اهل سنت و مسلمین بداند ولی فلان عالم اهل سنت در قرن اول یا دوم یا سوم که حدیث را صحیح دانسته، اشتباه کرده باشد و حرف او مورد قبول نباشد؟  و حدیث کذب در کتاب خود نقل کرده باشد !

معادل سازی برای اشکالات

یکی دیگر از شیوه های وهابیت، که از شگردهای جدید آنان است معادل سازی اشکالات است، بدین معنا که جریانات وهابی در سالهای اخیر با پولهای کلانی که عربستان برای پروژه های علمی اختصاص داده است کتاب های شیعه را مورد مطالعه قرار داده و خط به خط آن را مطالعه و به زعم خود در صدد اشکال برآمده اند[4].

لذا در این شبکه ها برای حفظ آبروی تاریخی خود مدام به دنبال معادل سازی اشکالات برآمده اند و در هر مطلبی به صورت نقضی، شبیه همین اشکال را به شیعه نیز مطرح می کنند تا طرف مقابل را خلع سلاح کنند در حالی که خیلی از این نقض ها به روش مغالطه و صرفا بدون تحلیل درست با چاشنی دروغ  و فریب است و صرفا برای بستن دهان منتقد است.

مثلا در یکی از برنامه های شبکه وهابی بیننده شیعه به فرار برخی از بزگان اهل سنت درغزو احد اشاره کرد و مجری شبکه با فراری روبرو جلو می گوید تو نیز ثابت کن که حضرت علی علیه السلام در جنگ احد فرار نکرده است و سپس روایتی مخدوش را از منابع خود می آورد و به زور به دنبال اثبات این مطلب بر می آید که در احد همه فرار کرده اند. حتی حضرت علی علیه السلام !!! این در حالی است که همه می دانند و منابع فریقین مملو است که حضرت در جنگ احد هفتاد یا نود زخم برداشتند و تا لحظه آخر جانانه از رسول الله دفاع کردند .

 تخریب امیرالمومنین علی  علیه السلام

یکی دیگر از کارهایی که جریانات وهابی در شبکه هایشان به تبع پیشینیان خود در پیش گرفته اند انکار مقامات و فضائل امیرالمومین علی علیه السلام است. البته این مطلب را به صورت خیلی محتاطانه بیان می کنند تا حساسیت اهل سنت که امیرالمومنین علی را خلیفه چهارم خود می دانند و همچنین عموم شیعیان بر نینگیزند تا بتوانند به مرور زمان مبانی بی خاصیت خود را در مخاطب تثبیت کنند.

آنها  کسانی را که قائل به این فضائل هستند غالی می دانند بدون اینکه بیان کنند که غالی چه کسی است ؟ آیا احمد بن حنبل و نسایی و هزاران عالم سنی که در فضائل اهل بیت علیهم السلام کتاب ها نوشته اند غالی هستند ؟

مثلا فضائل امیرالمومینن علی علیه السلام را در لیله المبیت که فضل آن شهره عالمیان است به راحتی زیر سوال می برند و می گویند چه کسی گفته است که خوابیدن در بستر پیامبر صلی الله علیه و اله فضیلت است حضرت علی علیه السلام از خردسالی  در منزل پیغمبر صلی الله علیه و آله بزرگ شده است و خوابیدن در بستر پیغمبر صلی الله علیه و آله حادثه بزرگی نیست!!! یا ولادت حضرت امیر علیه السلام را در  درون کعبه با اینکه بسیاری از اهل سنت بدان معترفند انکار می کنند یا بسیار در صدد عادی جلوه دادن جنگ معاویه با امیرالمومنین بر می آیند تا چهره معاویه را بازسازی کنند و آن را امر عادی جلوه دهند و بگویند جنگ دو مسلمان بوده نه جنگ حق و باطل و ایمان و کفر .

همه اینها در کنار انکار امامت الهی امیرالمومنین علیه السلام در غدیر و سایر مقامات ایشان برای تخریب چهره نورانی آن وجود مبارک است و وقتی امیرالمومنین علیه السلام را با تخریبِ شخصیت کنار گذاشتند به راحتی سایر ائمه اهل بیت علیهم السلام را نیز کنار می گذارند. لذا مخاطبین این شبکه وهابی باید دقت کنند بنای این شبکه بر تخریب موزیانه اهل بیت علیهم السلام و مکتب اهل بیت علیهم السلام به خصوص سید و سرور آنان و ما وجود نازنین امیرالمومنین صلولات الله علیه است.

اعتماد به نفس در دروغ پردازی

یکی دیگر از ویژگی های شبکه های وهابی اعتماد به نفس در دروغ پردازی است و این اعتماد به نفس به خاطر این است که عموم مخاطبینش از عوام الناس هستند و اطلاعات علمی محکمی در این زمینه ندارند و لذا به راحتی با دروغ مطالبی را القا و مخاطب را فریب می دهد.

مثلا کارشناس شبکه وهابی در برنامه زنده ماجرای صدقه دادن حضرت علی علیه السلام در نماز را زیر سوال می برد و با اجرای نمایشی رکوع می گوید چطور می شود در نماز انگشتر داد ؟! در حالی که منابع بسیاری از اهل سنت به صدقه دادن امیرالمومنین علیه السلام در نماز اشاره نموده اند و یا به منطقه ای در عربستان می رود و ادعا می کند که اینجا غدیر است و از آفتاب سوزان خبری نیست و شیعیان به دروغ گفته اند که در غدیر آفتاب سوزانی بوده است. در حالی که وجود برکه و غدیر و درخت منافاتی با آفتاب سوزان ندارد. اگر افرادی در اوایل فروردین به مناطق خوزستان و عراق و عربستان بروند با وجود سبزی منطقه می بینند که هنگامه ظهر چقدر هوا داغ می شود و سایر موضوعات دیگر…

القای شعارهای زیبا و پنهان کاری برخی امور :

شعار سازی و تبلیغ آن در بین عموم مسلمانان از دیگر ویژگی های وهابیت برای جذب مخاطب است.

یکی از شعارهای آنان بحث توحید است. این شبکه ها با شعارتوحید و اینکه ما فقط خدا را می پرستیم و از او اطاعت             می کنیم و غیر او را صدا نمی زنیم و مشرک نیستیم به دنبال حذف تداوم توحید و احیای جریان طاغوت هستند . توحید کلمه حقی است ولی برخی مواقع یزید نیز ممکن است شعار توحید سر دهد آیا باید گفت چون شعار زیبایی می دهد حرفش درست است ؟ شیطان نیز به ظاهر شعار توحیدی سر داد و به خداوند گفت فقط تو را می پرستم و به غیر تو سجده نمی کنم، در حالی که باید از امر خداوند اطاعت می کرد و به آدم سجده می کرد ولی این کار را نکرد و کافر شد و خداوند او را از درگاه خودش راند .

خداوند متعال در قرآن کریم اطاعت از رسول الله صلی الله علیه و آله و دستوراتایشان و کسی که خودش او را برای هدایت بشر نصب نموده است را عین توحید میداند. مثلا در آیات مختلفی می فرماید «من یطع الرسول فقد اطاع الله[5]» یا می فرماید «قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله[6]» یا می فرماید «ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا[7]» یا در آیه ای فرمود :  «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم[8]».

و مشخص است که دستورات رسول اکرم صلی الله علیه و آله در سنت ایشان و آثار مورد قبولشان در بین شیعه و سنی به دست ما رسیده است و رسول الله برای تداوم توحید تمسک به قرآن و اهل بیت علیهم السلام را به مسلمانان اعلام نموده اند و تمسک به هر چیز دیگری غیر از این دو طاغوت و غیر توحید است. پس چطور است که وهابیت مدام از توحید دم     می زند و در آن  مکتب توحیدی اش شخصیت هایی چون معاویه و یزید امیرالمومنین و مقدس هستند و مورد تبعیت و خروج بر آنان حرام و کفر است ولی اطاعت از اهل بیت رسول الله را بر خلاف توحید می دانند  ؟!!!

نکته مهم این است که بدانیم آنان که دم از توحید می زنند چرا تنها به توحید لسانی اکتفا کرده و توحید عملی و همه جانبه را که تمام شئونات زندگی انسان را فرا بگیرد رها کرده اند؟ چرا توحید در مالکیت را قبول ندارند و در صحنه عمل اطاعت هر شخص یاغی و ظالم و زناکار و فاسد را که حکومت مسلمین را بر عهده بگیرند قبول دارند؟ آیا قبول ولایت و حکومت شخص شرابخوار و فاسق و فاجر غیر توحید نیست؟ ( امام نووى» مى گوید: «اهل سنّت اجماع نموده اند که سلطان و خلیفه، با فسق از خلافت عزل نمى شود…[9].

همچنین تحقیق در مورد خدای کسانی که دم از توحید می زنند، نیز جالب است خدای آنان موجودی شبیه بشر است دست دارد ساق پایش معلوم است، موهایش فرفری است و شبیه یک نوجوان بی ریش است و آخر شب با مرکبش به روی زمین می آید و ….![10]

اجتهادات شخصی و حذف قاطبه علمای سنی برای فائق آمدن بر جریان مخالفشان

جریان وهابیت به خاطر بغض شدیدی که از مکتب اهل بیت علیهم السلام دارد هر نوع تاییدی که از کتب اهل سنت برای شیعیان و ائمه شیعیان و مبانی شیعه ببیند دست به انکار و رد می زند آنان به راحتی عالم سنی را به خاطر اینکه مطلبی در تایید مبانی شیعه بگوید کنار می گذارند و همچنین هر کتابی را که در آن مطالبی در تایید مبانی شیعه باشد به راحتی در مناظراتشان تضعیف و تحریف می کنند

مثلا اگر کسی از آنان بپرسد که بخاری یا مسلم یا حاکم نیشابوری یا ذهبی فلان حرف را در توسل یا تبرک یا فلان اعتقاد زده است اگر با مبانی آنها نخواند سریع اجتهاد شخصی کرده و می گویند مگر بخاری و مسلم معصوم هستند چه کسی گفته هر مطلبی که در بخاری و مسلم هست صحیح است ؟ یا می گویند حاکم متساهل بوده یا فلان عالم سنی شیعه بوده و تشیعش را پنهان می کرده ، در بحث توسل ، با وجود اینکه عموم مسلمین به زیارت و توسل اعتقاد دارند و برای قبور بزرگان اهل سنت و بزرگان در صدر اسلام گنبد و بارگاه ساخته اند  و بر سر قبورشان حاضر می شوند توسل و زیارت و گنبد و بارگاه را شرک می دانند و این در حالی است که تا صد سال قبل ، در شهر مکه بر قبور برخی از بزرگان صدر اسلام مثل حضرت عبدالمطلب حضرت ابوطالب ، حضرت خدیجه گنبد و بارگاه بوده است و قبور مختلفی همچنین در شهر مدینه در قبرستان بقیع گنبد و بارگاه داشتند که جریان وهابیت همه را تخریب کرده است .

بی سوادی در بیان علمی مطالب و بیان آن با اعتماد به نفس بالا

فقر علمی و مطالب کم عمق در شبکه های وهابی بیداد می کند و بنای پیشرفت این شبکه ها بر مغالطه و جدل است و چون جامعه هدفشان عموم مردم هستند زیاد ملتزم به بیان علمی قوی نمی شوند و همین مطلب باعث شده در خیلی از موارد تنها برای جذب مخاطب حرفهای بدون مبنای علمی بزنند. در یکی از برنامه های شبکه کلمه مجری برنامه که خود را دکترای تفسیر می داند، می گوید علی ولی الله که شیعیان گویند شرک است ؟! چون اگر ولی الله طبق تفسیر شیعه که ولی ّ را به معنای سرپرست می داند معنا کنیم باید بگوییم معنای علی ولی الله یعنی علی امام خداست و این کفر و شرک است. در حالی که هرکسی که یک سال ادبیات عرب خوانده باشد، می داند که این اضافه اضافه معنوی از نوع اختصاص است و ولی الله یعنی ولی و سرپرستی که از طرف خداست اختصاص به خدا دارد، الهی است، مثل رسول الله که یعنی رسولی که از طرف خداست . یا در برنامه دیگر می گوید : واو در اقیموا الصلاه مفعول اول و صلاه مفعول دوم است و این سطح از علمیت اوج بی سوادی است و موارد مشابه دیگر مثل اینکه کارشناس وهابی گوید ما متواتر ضعیف داریم.

قبیح پنداری مبانی فقهی و اعتقادی شیعه

برخی از رفتارهای بدون علم و مبنای افراد مذهب در حوزه مناسک دینی و بروز نابهنجاراعتقادات مذهبی همواره دست آویزی برای دشمنان برای تمسخر و تحقیر و تشویق مردم برای ترک آن مذهب و کوبیدن مبانی اعتقادی و دینی است.

جریان وهابیت نیز با استفاده از برخی رفتارهای ناصحیح برخی افراد در حوزه های مختلف اعتقادی شیعه مثل عزاداری و زیارت و خمس و متعه و … در سدد بزرگنمایی و تمسخر و تحقیر برآمده اند  و در شبکه های مجازی و تبلیغاتی خود بازتاب گسترده می دهند. البته این روش نفرت انگیز تنها منحصر به رفتارهای شاذ برخی افراد در مذهب تشیع نیست و اعتقادات صحیح شیعیان نیز در بحث توسل و تبرک و زیارت و …. که در بسیاری از موارد با اهل سنت نیز مشترک است، 24ساعته توسط این شبکه ها به تمسخر و توهین گرفته می شود. در برابر این توطئه شیعیان عزیز باید اطلاعات دینی خود را با مطالعه و گفتگو با علمای دینی و اساتید فن بالا ببرند تا گرفتارتحقیر کاذبی که ممکن است برای برخی افراد رخ دهد نشوند. در کنار اینها شناخت مبانی و اعتقادات وهابیت نیز که خود دارای اشکالات فراوان است می تواند انسان را از کنار این دام شیطانی وهابیت برهاند.

طرح اشکالات علمی تخصصی و جواب سطحی به مطلب

یکی از نکات بسیار مهمی که متاسفانه شبکه های وهابی آن را دنبال می کنند این است که فضای گفت و گوی عالمانه و تخصصی بین مذاهب اسلامی را به سطحی بسیار پایین تنزل داده و سپس با اشکال وارد نمودن سطحی و البته با چاشنی هیاهو و جنجال از آب گل آلود ماهی می گیرند و تفرقه، تنفر، اختلاف و توهین ایجاد می کنند و نظر خود را در فضایی پستو به دور از گفت و گو با کارشناسان جریان مخالفشان به کرسی می نشانند و چون مخاطب او اصولا در فضای علمی بحث نیست و نمی تواند مطالب تخصصی هر مذهب را درست درک کند او خود طرح شبهه می کند و جواب مغالطه آمیز می دهد تا مخاطبش بپذیرد و با او همسو شود، متاسفانه این رویه در فضای مجازی کنونی امروز بسیار پر رنگ است. راه نجات از چنین آسیبی رجوع به متخصصین آن حوزه علمی است. چنانچه بیمار قلب به پزشک قلب و بیمار چشم به چشم پزشک مراجعه می کند و از درمان خودسر قلب و چشم خود جلوگیری می کند.

نتیجه گیری

طبق برخی از روایات اهل بیت علیهم السلام انسان بدون بصیرت و معرفت نمی تواند پای در مسیری ناشناس بگذارد و در آن طی مسیر کند و پیش برود. فضای کنونی فضای انفجار اطلاعات و فضای رسانه هاست و هر دین و مذهب و آیینی در این فضا به ارائه آن چه بدان اعتقاد دارد پرداخته است. جریان وهابیت به عنوان جریانی که تداوم خط بنی امیه در طول تاریخ است به دنبال حذف اسلام ناب و خط تشیع است و در این مسیر از هیچ کوششی فرو گذار نکرده است و در عرصه رسانه ای و تبلیغاتی یک تنه فعالیت های چشمگیری دارد. شناخت روش های تبلیغی جریان وهابیت و شگردهای خبیثانه رسانه این شبکه ها، به شیعیان  و بلکه عموم مسلمانان کمک می کند که از پیروی از افکار شوم این شبکه های ضد منحرف و در خدمت دشمنان اسلام به دور باشند و با آگاهی دقیق در فضای مجازی قدم بگذارند و در فضای واقعی نیز با حفظ احترام، بدور از عصبیت جاهلانه و تشنج با منطق و استدلال و برهان با همدیگر گفت و گو داشته باشند.لذا مطالبی کلیدی از رفتار شناسی وهابیت بیان شد تا مخاطبین گرامی از آن آگاهی یابند.

1- (صحیح مسلم ج 4 ص 167کان فی ما انزل من القرآن عشر رضعات معلومات ، المصاحف سجستانی  ج 1 ص 284:صراط من انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم و غیر الضالین ومسند احمد حنبل ج 35ص 117:کان عبدالله یحک المعوذتین من مصاحفهو یقول انهما لیستا من کتاب الله تارک و تعالی ….)

[2] – موطأ الإمام مالک ج1 ص72 المؤلف: مالک بن أنس

[3] – صحیح مسلم ج2 ص 1023 باب نکاح المتعه

[4] – چون بسیاری از اشکالات مطرح شده نشان از عدم اطلاع از مبانی علمی مذهب تشیع و بی سوادی گسترده در علوم مختلف اسلامی است

[5] – آیه 80 سوره نساء

[6] – آیه 31 سوره آل عمران

[7] – آیه 7 سوره حشر

[8] – آیه 59 سوره نساء

[9] – شرح صحیح مسلم نووی جلد ۱۲

[10] – ( بیان تلبیس الجهمیه ج 7)