دین عصر جدید

دین عصر جدید: در دسامبر سال ۲۰۰۹ همایش بزرگی با عنوان پارلمان ادیان جهان در استرالیا برگزار شد. در این اجلاس هزارن نفر از ادیان گوناگون شرکت کردند و درباره مسائل و بحران‌های جهانی به گفت‌وگو نشستند. هدف آشکار و اصلی این نشست، حل مسائل و بحران‌های جهانی، نظیر جنگ، محیط زیست، تبغیض و… است.

دانش و بصیرتی که با تحلیل تاریخچه پارلمان ادیان جهان به دست می‌آید به ما کمک می‌کند که فرصت‌ها و تهدیدهای آن را هوشیارانه بشناسیم و نسبت هوشمندانه‌ای با آن برقرار کنیم. این موضوع برای پیروان تمام ادیان که به این پارلمان فراخوانده می‌شوند، بسیار مهم است و برای مسلمانان و به ویژه جمهوری اسلامی ایران، اهمیت بیشتری دارد.

لذا آنچه در این نشست قابل توجه است وصول به اشتراکات ادیان مختلف است، در بدو امر این اقدام بسیار بجا و راهگشا برای بحران های جهانی است، ولی اگر در بررسی این موضوع بیشتر تأمل کنیم به نکات و مسائل قابل توجه و مهمی می‌رسیم.

  • اولا این پارلمان را چه کسی و کسانی ایده‌پردازی و راه ‌ندازی کرده اند؟
  • و در ثانی استرالیا از مستعمرات آمریکا در عصر حاضر است که باید گفت این اقدام با هدایت کشورهای غربی و دستگاه‌ها، اندیشکده‌های فکری- اندیشه‌ای آمریکا و غرب انجام می‌شود.

لذا می‌شود گفت که بستر ایجاد این پارلمان در حقیقت «الهیات لیبرالیستی» است که در فکر ایجاد دینی جدید برای عصر حاضر است. آنها به درستی فهمیده‌اند که تمدن غرب به آخر خط رسیده و پاسخگوی نیازهای معنوی انسان عصر حاضر نیست، لذا به دنبال فصلی جدید و نسخه جدید برای انسان‌های این عصر هستند که آن‌ها از چاله منحط و رذالت لیبرالیسم غربی، به چاه منحرف دینی به شکل عمیق وارد کنند، یعنی یک نقشه آن‌ها ایجاد فرقه های نوظهور مثلا معنوی برای مردم است و نسخه عام و فراتر آن ایجاد دین و حتی ادیان جدید است.

نکته بسیار ظریف و قابل تأمل در این موضوع این است که جبهه استکبار و استعمار جدید زمانی در حدود دویست سال پیش با همین ایده و نظر، اقدام به ایجاد فرقه و سازمانی به نام «بهائیت» در ایران و بعد کشورهای اسلامی و در نهایت کشورهای غربی با عنوان «دین جدید» نمود و ادعا کردند که این دین جدید بهائیت عصاره ادیان قبلی است. چنین به نظر می‌رسد که شاید اندیشکده‌ای غربی از این دین ساخته و پرداخته خودشان یعنی بهائیت دیگر ناامید شده‌اند و در فکر هستند که طرح نو دراندازند.

لذا این دین عصر جدید که از دهه ۱۹۷۰ میلادی در حال گسترش است، باید طوری باشد که مردم جهان آن را به عنوان جایگزینی برای دین اصلی خود بپذیرند. برای این منظور این دین، باید عناصر مشترک ادیان دیگر را در خود داشته باشد و هم زمان با نظام سرمایه‌داری و تمدن مدرن سازگار باشد. این دین جدید بر پایه «لیبرالیسم الهیاتی» طراحی شده و تلاش می‌کند، باورها و ارزش‌های خود را به‌عنوان بخشی از ادیان موجود معرفی کند.

دورویی

دین جدید دارای ارکانی است که در ادامه ارائه می گردد.

۱. تضعیف و تحریف آموزه‌های ادیان

دین عصر جدید از مفاهیم مشترک میان ادیان استفاده می‌کند؛ ولی این مفاهیم را به شکلی تغییر می‌دهد که با اهداف آن سازگار باشد. به‌عنوان مثال، به‌جای مبارزه با ظلم و بی‌عدالتی، پذیرش رنج و حفظ آرامش درونی به‌عنوان راه رسیدن به رهایی، آرامش و صلح معرفی می‌شود. یا با تکیه بر مفهوم «عشق» و بهره‌گیری از سنت‌هایی نظیر «تانترا یوگا» روابط آزاد و نامشروع، امری عادی جلوه داده می‌شود.

تحریف ادیان

 

۲. جا انداختن «تناسخ» در همه ادیان

این دین جدید سعی دارد، مفاهیمی که در ادیان دیگر وجود ندارد، مانند «تناسخ» را وارد آموزه‌های دینی کند؛ برای مثال، در اسلام و مسیحیت، تناسخ جایی ندارد؛ ولی این دین، تلاش می‌کند که تناسخ را با قرائت‌هایی نزدیک به برخی از مفاهیم اسلامی و مسیحی به‌عنوان مفهومی مشترک جا بیندازد.

تناسخ

۳. تقلیل اعمال عبادی ادیان به مدیتیشن

یکی دیگر از تلاش‌های دین عصر جدید، این است که تمامی عبادات و مناسک مختلف ادیان را به مدیتیشن تقلیل دهد. مدیتیشن به‌عنوان یک عمل مشترک میان تمامی ادیان معرفی می‌شود و عبادات مختلف مانند نماز مسلمانان، مراسم عشای ربانی مسیحیان و اعمال یهودیان به‌عنوان نوعی مدیتیشن تلقى می‌شوند و میان صورت‌های عبادت اسلامی و مدیتیشن تفاوتی نیست و این‌ها می‌توانند جانشین هم باشند.

مدیتیشن

۴. تحریف مفهوم خدا؛ کائنات یا نیروی درون؟!

دین جدید سعی می‌کند، مفهوم خدا را به‌صورت یک انرژی و نیروی درونی در وجود هر انسانی معرفی کند. سنت بودایی، ظرفیت خوبی برای تثبیت این پندار داشت؛ از این رو زمینه‌های ترویج آن در دنیا به‌طور گسترده‌ای فراهم شد؛ حتی شخصیت‌های برجسته بودایی، به‌عنوان رهبر معنوی جهان معرفی شدند. هدف این است که پیروان تمام ادیان به این دیدگاه نزدیک شوند. به‌عنوان مثال مفهوم اسلامی «شناخت خود، راه شناخت خداست»، با مفهوم «خدای درون» یکی پنداشته می‌شود.

تحریف مفهوم خدا

۵. علمی‌سازی آموزه‌های دینی

این دین تلاش می‌کند، آموزه‌های خود را با تفسیرهای به ظاهر علمی توجیه کند. هدف این است که افراد باور کنند که این تفسیرهای علمی نشان‌دهنده حقانیت و پیشرفت دین جدید است. رهبران و مروجان این دین با استفاده از تعابیر دانش‌هایی چون فیزیک و روان‌شناسی و پیوند آن‌ها با مفاهیم معنوی، اصطلاحات و مفاهیم ثابت‌نشده‌ای را مانند شفای کوانتمی، قانون جذب و…. را خلق و ترویج می‌کنند. بدین خاطر ما شاهد ترویج قانون جذب حتی در فرقه های نوظهور هستیم.

علمی‌سازی

۶. تأکید افراطی بر عواطف و احساسات

دین جدید به‌گونه‌ای طراحی‌شده که جنبه‌های سخت و قاطع دین‌های سنتی را حذف کرده و بیشتر بر احساسات و عواطف تمرکز می‌کند. این دین به‌جای تأکید بر اصول قاطع و منطقی، بیشتر بر پذیرش و تسلیم و عشق و محبت تاکید دارد و در نهایت، به سلطه‌پذیری انسان‌ها منجر می‌شود. انسان‌هایی که از گرفتن حقوقشان می‌ترسند، با چند تهدید سکوت می‌کنند، مقاومت خود را زود از دست می‌دهند و تسلیم می‌شوند.

عواطف

کلیدواژه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.