سید علی ساداتی|
حضور و فعالیت جریانهای معنوی نوپدید در جامعه پدیدهای انکارناپذیر در عصر حاضر است که آثار و پیامدهای مختلفی بهدنبال دارد. امروز محققان حوزه فرق، آسیبهای متعددی در عرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و در ابعاد شخصی، مادی و معنوی ناشی از فرقههای نوظهور معنوی برشمردهاند که جوامع گوناگون در شرق و غرب با آن دست به گربیاناند و به موازات بحران معنویت هزاره سوم، بهعنوان یکی از مسائل چالشٔبرانگیز این عصر از آن یاد میشود.
بر همین اساس مطالعه تحقیق و نقد و بررسی جریانهای مدعی معنویت بهویژه در جوامعی چون ایران که بهسبب زیرساختهای مذهبی، ظرفیت بالقوهای برای ظهور و بروز مدعیان معنویت دارد، امری است ضروری و اجتنابناپذیر.
تاکنون پژوهشهای بسیاری در این راستا صورت گرفته و کتب زیادی از سوی محققان داخلی و خارجی با رویکردهای مختلف تألیف شده با این وجود، بهسبب اهمیت و حساسیت مسئله، همچنان در این ناحیه نیازمند تولیدات تازه، بهروز و بومی هستیم. تولیداتی بر پایه آخرین مطالعات تئوری و میدانی صورتگرفته از جریانهای فرقهای و معنوی نوپدید که نمایانگر آخرین وجه شگردها، اهداف، فعالیتها، دامنه نفوذ و آسیبشناسی ریشهها و پیامدهای آنها باشد تا مسئولان و متولیان امر با تکیه بر دادههای حاصل از این آثار و بازآفرینیها بتوانند تصمیمات مقتضی را در باب نحوه مواجهه و مدیریت جریانهای فرقهای و مدعیان معنویت اتخاذ نمایند.
از طرفی، بیتردید این منابع یکی از کانالهای مناسب جهت اطلاعرسانی و ارتقای آگاهیهای جامعه در باب خطرات و تهدیدهای جریانهای مزبور است که نقش مؤثری در مصونسازی اقشار آسیبپذیر ایفا میکند.
کتاب «نقد و بررسی جریانهای مدعی معنویت» نوشته «علی محمدیهوشیار» یکی از تازهترین آثار تالیفی در این حوزه است که با زبانی ساده، اطلاعاتی مناسب و در عین حال جامع از جریانهای نوپدید معنوی گردآوری و عرضه داشته است.
این کتاب ۳۳۰ صفحهای در قالب درسنامه و در واقع، به منظور آموزش سرفصلهای مورد نیاز در کلاسهای نقد فرقهها و ادیان انحرافی تدوین شده و عناوین آن در گروه علمی نقد عرفانهای نوپدید حوزه علمیه به تصویب رسیده است.
شاید قرار گرفتن کتاب در ذیل عنوان درسنامه به مذاق برخی خوش نیاید و آن را بهلحاظ رتبهبندی کتب در ردههای پایین ارزیابی نمایند، اما باید از این خیل سختپسند و نیز منتقدان سرسخت درخواست کرد، چشمهای خود را شسته و جور دیگری به این کتاب نگاه کنند؛ چرا که اثر مزبور با وجود سادگی در سبک نگارش و شیوه ارائه مطالب اما گردآوری نیکویی از جریانهای مدعی معنویت بهعمل آورده و با اضافه نمودن چاشنی نقد و بررسی بدان در نهایت خوراکی مطبوع برای اذهان تهیه کرده است.
ضمن اینکه در این غوغای پیچیدگیها و کلاف سردرگمیهای روزمره، سادگی و سادهنویسی شاید باب طبع بسیاری باشد و در پارهای مطالعات سرعتی راهگشا.
البته بیتردید این اثر نیز خالی از عیب و نقصان نبوده و انتقاداتی نیز از ظاهر و محتوا بر آن وارد است که در ادامه مورد اشاره قرار خواهد گرفت. پس از این مقدمات، قدری در بخشها و رئوس ارائهشده دقیقتر میشویم تا دریابیم مواد تشکیلدهنده این خوراک فکری چیست و از چه محتویاتی تهیه شده است.
درسنامهای به زبان ساده در موضوع مدعیان معنویت
نویسنده در مقدمه با این عبارات به بیان اهداف و معرفی اثر خود میپردازد:
«این درسنامه برای دوره مقدماتی نقد شبهمعنویتهای نوپدید تدوین شده و از بیان مباحث غیر مرتبط با سطح متعلمین خودداری گردیده است که علاوه بر سنجش میزان اعتبار علمی و معنوی شبهمعنویتهای نوپدید درصدد بیان انحرافات آنها میباشد.»[1]
در ادامه وی به یکی از علل سادگی اثر اشاره نموده و مینویسد:
«با توجه به اینکه برخی انحرافات مطرحشده از سوی بعضی شبهمعنویتها با سایر شبهمعنویتهای نوپدید اشتراک دارند، در نقد هر یک از جریانها صرفاً به انحرافات اختصاصی آن بسنده شده و از ارائه مباحث تکراری جلوگیری بهعمل آمده است.»[2]
این کتاب بهطور اختصاصی نقد و بررسی جریانهای فعال در ایران را مدنظر قرار داده که بهعنوان یکی از ویژگیهای متمایزکنندهاش قابل تامل میباشد: «در گستره جغرافیایی غرب و شرق شبهمعنویتهای فراوانی فعال بوده و تعالیم انحرافی خود را ترویج میدهند، اما با توجه به اینکه هدف این درسنامه بررسی شبهمعنویتهای رایج در ایران میباشد، از طرح مباحث سایر جریانهای غیرفعال در کشور خودداری شده است.»[3]
این رویکرد در باب پدیدآورندگان جریان تفکر نوین نیز لحاظ شده و «با توجه به اینکه نظرات و تئوریهای مطرح شده از سوی افراد تأثیرگذار در حوزه مباحث روانشناختی، دارای اشتراکات زیادی است، از طرح نظریات هر کدام بهصورت جداگانه پرهیز و به بیان خلاصهای از مباحث پرکاربرد روانشناختی پدیدآورندگان تفکر نوین بسنده شده است. افرادی چون لوئیز هی وین دایر، دبی فورد، دونالد والش، برایان تریسی، کاترین پاندر، علیرضا آزمندیان و… که در نشر تفکرات سکولار و سبک زندگی غربی در ایران نقش قابل ملاحظهای داشتهاند.»[4]
به این ترتیب، کتاب حاضر با اهداف و سبک و سیاق فوقالذکر مباحث محوری خود را ذیل پنج فصل عرضه میدارد که در هر فصل به تناسب و اقتضای موضوع، مطالب در چند عنوان درسی (از پنج تا هشت درس) ارائه میگردد.
به روال رایج تألیف درسنامههای آموزشی در ابتدای هر درس اهداف درس بهصورت کوتاه، فهرست شده تا در کنار معرفی موضوع، زمینهای در ذهن مخاطب فراهم آورد.
در پایان مباحث هر درس نیز ضمن معرفی منابع بیشتر جهت تکمیل مطالعات، مجموعه پرسشهایی طراحی شده که بهنوعی، جمع بندی و نمایانگر اهم محتوای آن درس میباشد و ناگفته پیداست، این مورد رایج آموزشی نقش مثبتی در یادگیری و درک بهتر متون درسی از رهگذر طرح پرسشهای احتمالی از متعلمان با تلاش برای مطالعه و تحقیق بیشتر ایفا خواهد کرد.
تورقی در درسهای کتاب در نقد جریانهای مدعی معنویت
فصل اول کتاب بهمثابه دیباچه و بهمنظور فتح بابی برای ورود به موضوع اصلی و محوری اثر به بیان کلیات، موضوعشناسی و جریانشناسی اختصاص یافته است. این فصل که یکی از مطولترین بخشهای کتاب میباشد، مطالب خود را ذیل عنوان هشت درس به ترتیب به شرح ذیل عرضه داشته
موضوعشناسی، طبقهبندی و علل گرایش به شبهمعنویتها، تبلیغ در شبهمعنویتهای نویدید، مبانی شبهمعنویتهای نوپدید، مبانی معرفتی شبهمعنویتهای نویدید، اهداف رفتاری و انحرافات مشترک معنویتهای نوپدید، مؤلفههای معنویت تشیع، روش نقد و بررسی شبهمعنویتهای نویدید.
شایان ذکر است، رئوس مطالب هر درس نیز به تکفیک در فهرست و متن کتاب مورد اشاره قرار گرفته که دسترسی آسانتر به موضوع را میسر میسازد. یکی از ویژگیهای مثبت این فصل، اختصاص دادن یک درس به معرفی مؤلفههای معنویت تشیع بلافاصله بعد از درس اهداف رفتاری و انحرافات مشترک معنویتهای نوپدید است تا پس از آشنایی با وجه انحرافی کلی جنس بدنی مخاطب با جنس حقیقی یعنی شاخصهای معنویت شیعی نیز آشنا گردد و به این ترتیب، زمینه ادراکی مناسبتر در ذهن وی شکل گرفته و نگرش انتقادیاش نیز قوت یابد.
درس پایانی به تشریح روش نقد و بررسی اختصاص یافته و از تحلیل محتوا بهعنوان یکی از مقدمات نقد یک اندیشه یاد نموده است. با عنایت به مطرح بودن این روش بهعنوان یکی از شگردهای روز و کاربرد آن در تحلیلهای آماری و کیفی به نظر میرسد، اطلاعات قابل قبولی در این قسمت عرضه شده که در صورت کاربست در تحقیقهای مشابه میتواند نتایج مفیدی برای محققان دربرداشته باشد.
فصل دوم با عنوان شبهمعنویتهای نوپدید شرقی-هند و درایج در ایران ذیل پنج درس دروس نهم تا سیزدهم ارائه شده است که به ترتیب شامل آیینهای باستانی هندی، نقد و بررسی برخی از آموزههای یوگا، نگرشی بر آموزههای شبهمعنوی اوشو، نقد و بررسی برخی از آموزههای شبهمعنوی اوشو و شبهمعنویتهای سای بابا و لامائیسم میباشد.
این فصل، طیفی از مباحث از آشنایی با تاریخچه آیینهای شرقی تا نقد و بررسی برخی از مشهورترین جریانهای شبهمعنوی و مدعیان معنویت را دربرمیگیرد. معرفی آیینهای شرقی (هند) در درس نهم (ابتدای فصل) مقدمه خوبی برای نقد و بررسی جریانهای معنوی برآمده از این آیینهاست که در ادامه فصل بدان پرداخته شده است تا مخاطب بتواند ریشهها را شناسایی کرده و از سرنخها به اصل برسد.
یکی از نکات قابلتأمل در کتاب نقد و بررسی انحرافات از رهگذر توجه به منابع اسلام، سنت و کتاب است که استناد به کلام وحی و معصومین در موارد مقتضی صورت گرفته و بهعنوان روش نقد در این اثر قابل ارزیابی است.
شبهمعنویتهای نوپدید غربی رایج در ایران، موضوع فصل سوم کتاب را به خود اختصاص داده که ذیل دروس بررسی آموزههای اکنکار، بررسی آموزههای کارلوس کاستاندا، بررسی آموزههای پائولو کوئیلو، آموزههای شبهمعنوی کابالا و شیطانگرایی به بیان مباحث مورد نظر میپردازد.
یکی از تقسیم بندیهای مناسب اعمال شده در اثر، تمایز میان جریانهای رایج و جریانهای فعال در ایران است که اولی در فصل سوم و دومی در فصل چهارم بهصورت مجزا مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. این مسئله با وجود اکتفا به چند جریان شاخص و صرف نظر کردن از مابقی پیشزمینه مناسبی از وضعیت حاضر شبهمعنویتهای نوپدید در داخل بهدست میدهد.
البته گزینش چند جریان مشخص و تمرکز بر آن شاید به زعم برخی منتقدان یک نقطه ضعف به حساب آید، اما با توجه به توضیحات ابتدایی نویسنده در مقدمه و اهداف کتاب در ارائه یک بسته اطلاعاتی با رویکرد آموزشی، میتوان به دید اغماض بدان نگریست و گذاشت و گذشت.
یکی از شاخصهای فصل سوم، پرداختن جزئی بهویژگیهای برخی جریانها مانند شیطانگرایی است که الحاق نمادشناسی تصویری بدان ادراک هر چه بهتر مفاهیم را امکانپذیر میسازد.
از دیگر ویژگیهای دروس این فصل، نقد و بررسی آموزههای جریانها و عیان ساختن موارد انحرافی آنها از رهگذر اشاره به آیات و روایات است که تحلیل تطبیقی مناسبی فراهم میکند. این مسئله در درس هجدهم با عنایت به گستردگی موضوع شیطانشناسی در دین اسلام با بسط و عمق بیشتری همراه است. با این حال فصل سوم یک پرسش در ذهن باقی میگذارد؛ قرار گرفتن کابالا در ردیف جریانهای رایج در ایران با توجه به ماهیت خاص این جریان (بعد بینشی و رازگونه آن) قدری ابهام برانگیز است.
به عبارت دیگر اگر خطرات و ضرورت پرداختن به این جریان آن را در زمره جریانهای رایج در کشور قرار میدهد، شایسته بود بر نوع تجلی این خطرات و جنبههای نفوذی با زیرساختی آموزههای کابالا در دیگر جریانها و فرقههای معنوی نوپدید نیز تأکید گردد تا ادراک این ضرورت نزد مخاطب، قدری ملموستر شود.
در ارائه کنونی، چه بسا کابالا، مجموعه آموزههای عرفانی برآمده از تورات تحریف شده تلقی شود که تشخیص نمودهای آن بهعنوان جریانی رایج در ایران اندکی دشوار است.
تناسخ، عقلستیزی، کارما و پلورالیسم (تکثرگرایی دینی) از مباحث شاخص مورد اشاره در مجموعه دروس این فصل میباشد.
فصل چهارم، یعنی شبهمعنویتهای نوپدید بومی از میان جریانهای فعال در ایران، بر دو فرقه «عرفان حلقه» و «راما…» تمرکز نموده و طی دروسی با عناوین آموزههای شبهمعنوی عرفان حلقه، نقد و بررسی برخی از آموزههای عرفان حلقه (۱) و (۲) و فرقه رام ا… مورد نقد و تحلیل قرار میدهد.
البته همان موارد فوق الذکر در باب انتخاب گزینشی و بسنده نمودن به دو فرقه در این فصل نیز مصداق دارد و از منظر بسیاری از محققان و کارشناسان حوزه فرق، جریانهای فعال در کشور نهتنها از این دو مورد فراتر هستند، بلکه فرقه راما… پس از دستگیری سرکرده و افشای جنبههای مختلف بطلان مبانی فکری و تاکتیکهای فریب فرقهای با ریزشی شدید و انکارناپذیر همراه بوده، لذا هم ردیف کردن آن با عرفان حلقه بهعنوان جریانی آسیبزا و پویا و از آن مهمتر معرفی بهعنوان جریانی فعال و شاخص در جامعه میتواند با نقد منتقدان مواجه شود.
صرف نظر از این مسئله مجموعه نکات قابل قبولی در معرفی منتقدانه مبانی فکری و اصول عرفان حلقه عرضه شده است. با توجه به گستردگی نقدهای ارائه شده در باب این فرقه و تنوع موارد مورد نقد میتوان گفت تلاش نویسنده آن بوده تا رئوس اصلیترین موارد انحرافی و آسیبها را در بیانی موجز و البته متقن، مورد اشاره قرار دهد تا ضمن پرهیز از اطاله کلام تا جای ممکن حق مطلب را هم ادا کرده باشد.
آخرین درس این فصل که به فرقه راما… اختصاص یافته، برای نقد و بررسی این فرقه از روشی متفاوت با سایر بخشها بهره گرفته است. در این درس (بیست و دوم) بهمنظور توضیح وجوه انحرافی راما… ابتدا شاخصهای فرقهای بودن (مثل سرکرده فرقه، روشهای جذب، ساختار تشکیلاتی و نصب دستگاه فکری در اندیشه افراد) بیان و از طریق تطبیق آن با اظهارات یک بریده فرقه، مناسبات جاری در راما… مورد نقد و بررسی قرار میگیرد.
شاید هیچ مطالعه و پژوهش تئوری نتواند مانند سخنان یک شاهد عینی اثرگذار باشد. لذا تکیه بر این مستندات بهعنوان منبعی برای نقد فرقه، وجه قابل قبولی به این درس بخشیده که میتوان با لحاظ نمودن آن از کنار سایر نقیصههای پیشگفته در باب لزوم تکمیل و تعمیق بیشتر فصل مذکور عبور کرد.
آخرین فصل اثر به مطالعه شبهمعنویتهای روانشناختی اختصاص دارد که ذیل دو درس آموزههای شبه معنوی روانشناختی ۱ و ۲ مورد اشاره قرار میگیرد. در این بخش الهیات نوین برآمده از کلیسا و عناصر اصلی آن بهمنزله بستری برای شکلگیری جریان موسوم به تفکر نوین در غرب معرفی میشود که از دل آن تعالیمی چون روحالقدس، شعور برتر، تکامل، مثبتاندیشی، تجسم خلاق، عصر جدید، قدرت انتخاب، هیپنوتیزم و قانون جذب بیرون آمد و ملات فکری و بهعبارتی اصول تئوریک جریانهایی چون قانون جذب و روانشناسی مثبت را فراهم آورد تا از مجرای آثار نویسندگانی چون وین دایر، دبی فورد، برایان تریسی، کاترین پاندر و… اشاعه یاید.
در این قسمت از کتاب ضمن بررسی انتقادی کلیه تعالیم پیشگفته، در درس بیست و سوم تحلیل عمیقتر آن را در آخرین درس (بیست و چهارم) با تمرکز بر قانون جذب پی میگیرد.
بررسی مراحل قانون جذب، تجسم احساس و دریافت ابعاد فرضیه جذب و پردازشهای سهگانه آن (مبدأ هستیبخش، اسباب آفرینش و فرجام انسانی) از جمله مباحث مورد اشاره در این بخش است که هر کدام از طریق قیاس با مبانی اسلام و آیات قرآن مورد نقد و بررسی قرار گرفتهاند.
یکی دیگر از موضوعات این بخش، اشاره به تکنولوژی فکر، بهعنوان مدلهای ایرانی اسلامی قانون جذب و نقد یکی از سردمداران این جریان یعنی علیرضا آزمندیان میباشد. البته با توجه به فعالیت و حضور ملموس مروجان این جریان بهویژه در فضای مجازی در جامعه، جا داشت این بخش نیز ضمن تعمیق مباحث انتقادی آموزهها با اشاره به جریانهای مختلف برآمده از این اندیشه بهنوعی بهروز رسانی شده و با نقد هر مورد جنبهای کاربردیتر میگرفت.
به هر حال از برخی محدودیتهای موجود بر سر راه تألیف این سبک کتب آموزشی نباید غافل شد که مانعی برای بسط برخی مباحث بهحساب میآید؛ مواردی چون اولویت سرفصلهای آموزشی تعیین شده، محدودیت تعداد صفحات، برخی الزامات و باید و نبایدهای تخصصی در گزینش و ارائه محتوا و… .
کتاب با ضمیمهای از تصاویر رهبران و نمادهای شبهمعنویتهای نوپدید به پایان میرسد که با مجموعه تصاویری ساده میکوشد، برخی مباحث ارائه شده را به تصویر بکشد و بهنوعی مستندسازی کند.
در پایان این تورق در درسهای کتاب، باید به یک نکته کوچک اما مهم اشاره کرد؛ اگرچه در فصل اول این اثر ذیل بیان کلیات مفهوم شبهمعنویتهای نوپدید در کنار مفاهیمی چون عرفان، معنویت، جنبش و فرقه مورد تعریف و اشاره قرار گرفته و به وجوه افتراق و اشتراک هر مفهوم نیز پرداخته شده است، لیکن خلا یک توضیح کلیدی در باب چرایی انتخاب عبارت مزبور از میان خیل نسبتاً گسترده اصطلاحات و کلماتی که در این حوزه مطرح میباشد به شدت احساس میشود.
این در حالی است که مباحث مفهومشناختی و تبیین چرایی گزینش واژهها ضمن عرضه دورنمایی از اهداف و افق فکری نویسنده، الگوی بینشی خوبی برای مخاطب فراهم میسازد تا از همان ابتدا ارتباط بهتری با طرح ارائه شده در کتاب برقرار کند. از طرفی این قبیل مباحث به واسطه تطابق با استانداردهای رایج تحقیقات علمی بر اعتبار و روایی کتاب نیز میافزاید.
تلاش برای ارائه نقدی کاربردی
عدهای از کارشناسان بر این عقیدهاند که پرداختن به شبهمعنویتهای نوپدید در کشوری اسلامی، آسیبزا بوده و زمینه ترویج و تکثیر غیرمستقیم آنها را فراهم مینماید اما باید توجه داشت شبهمعنویتها بر خلاف فرق با نقاب بدلی در مقابل عرفان حقیقی قرار گرفتهاند و در باور پیروان خود بهعنوان دین جایگزین مطرح میشوند. لذا شاید خطرات پنهان آنها بهمراتب بیشتر باشد؛ مواردی چون ترویج بیاعتنایی و بیتفاوتی در مقابل ظلم، نقض حقوق مشروع مردم و تمامی نبایدهای اسلامی با بهانه تحصیل آرامش شخصی، اشاعه لذتطلبی، تقدسزایی برای اقطاب و سادهانگاری.
در چنین شرایطی آموزش نقد شبهمعنویتهای نویدید برای خواص و گروههای تأثیرگذار، جنبه روشنگری و اطلاعرسانی داشته و نزد گروههای مرتبط با خواص نیز از جایگاه ایمنسازی و پیشگیری برخوردار است. بر این اساس میتوان گفت در این درسنامه تلاش شده تا نقدی منصفانه و کاربردی از شبهمعنویتهای نوپدید بر اساس تعالیم گهربار دین اسلام ارائه گردد.
مطالعه این کتاب با توجه به سادگی ساختار ارائه و تمرکز بر مباحث محوری و شاخص هر موضوع به ویژه برای افرادی که بهدنبال کسب اطلاعاتی مناسب در این حوزه، در کمترین زمان ممکن هستند، مفید بوده و میتواند منبع خوبی برای طرح پرسشهای تازه و پژوهشهای عمیقتر و جاندارتر در این باب باشد.
کتاب نقد و بررسی جریانهای مدعی معنویت به کوشش معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه انتشارات (ذکری) منتشر شده و در دسترس علاقه مندان قرار دارد.
[1]. محمدیهوشیار، علی، نقد و بررسی جریانهای مدعی معنویت، قم: ذکری، چاپ اول، ۱۳۸۷، ص ۲۰
[2]. همان
[3]. همان
[4]. همان، ۲۰ – ۲۱