کمتر کسی است که تفاوت انجام دادن کارها با برنامهریزی و بدون آن را تجربه نکرده باشد. عمدتاً وقتی برای بازه ای زمان خود هدفگذاری کرده و طبق آن هدف، برنامه مشخصی را طرحریزی مینماییم، آرامش فکری و تمرکز در انجام امور به نسبت بالایی افزایش مییابد. این خاصیت عملکرد ذهن آدمی است که دستمایه سوءاستفادههای فرقهای نیز میگردد.
یکی از راههای مورد استفاده فرقهها و بهطور کلی گروههایی که خواستار کنترل ذهن و سوءاستفاده از افراد برای پیادهسازی منویات خود هستند، تعریف هدف و معنای زندگی برای جامعه مدنظرشان است. به اذعان بسیاری از روانشناسان امروز بیانگیزگی به یکی از معضلات جوامع تبدیل شده و مخصوصاً جوانان بیش از هر قشر دیگری دچار سردرگمی هستند که از نتایج مستقیم بیهدفی محسوب میشود. اگر از نتایج هدفمندی و تأثیر آن بر زندگی افراد بهویژه جوانان آگاه باشیم، اهمیت سرمایهگذاری فرقههایی چون بهائیت را در جذب این قشر از جامعه بیش از پیش درک خواهیم کرد.
در ادامه، ابعادی از زندگی اشخاص که مستقیماً با تبیین هدف افراد در ارتباط است، مورد اشاره قرار گرفته سپس توضیح داده میشود که فرقهای نظیر بهائیت چگونه در تلاش است، با شکلدادن مقاصد خود در قالب «هدف» زندگی افراد،د اعضای این فرقه را کنترل و نقشههایش را اجرا نماید.
تأثیر متقابل هدف و معنای زندگی
تعریف هر فرد از زندگی به حیات او معنا و مفهوم میبخشد؛ معنایی که موجب میشود، با توجه به آن هدفی را برگزیند. بنابراین، بسیار حائز اهمیت است، معنای زندگی جوانان از چه منبعی برایشان تبیین گردد؛ چراکه هدفی که در پی آن انتخاب القاء میشود، در واقع هویت فرد را میسازد. پس میتوان گفت هدف شخص هویت او را شکل میدهد. وقتی میگوییم، محیط فرقهای، هویت فرقهای را تولید و حفظ مینماید، منظور دقیقتر آن است که فرقه با تعریفی که از زندگی ارائه میدهد و اهدافی که در سطوح مختلف برای اعضا تعیین مینماید، هویت آنان را نیز صورتبندی میکند.
ارائه نقشه راه
وقتی از بیشتر افراد دور و اطراف درباره هدفشان از زندگی سؤال کنیم، پی خواهیم برد که در اکثر مواقع اشخاص در دام هدفهای کلی و غیرقابل تعریفی افتادهاند که اگر نگوییم امکان ترسیم مسیر مشخصی برای رسیدن به مقصودشان ندارند، حداقل میتوان گفت، مسیرشان بسیار دشوار و مبهم است؛ مثلاً، هدف از زندگی خود را در قالب منظوری کلی همچون رسیدن به «صلح»، «موفقیت در زندگی»، «ثروتمند شدن» و… می گنجانند ولی برای دستیابی به آنها راه روشنی ندارند. در صورتی که فرقه با ارائه هدفهای مشخص قابل تعریف و بعضاً کوچکتر و سهل الوصول، نقشه مسیری را که میخواهد، توسط اعضا طی شود، به آنها القا میکند.
توهم کنترل
از طرفی، انتخاب هدف مناسب و برنامهریزی در راستای آن باعث میشود، احساس کنیم که کنترل زندگی خود را در دست داریم، حتی اگر این هدف توسط «دیگری» تعریف شده باشد. چراکه باعث میشود شخص احساس کند، تسلط امور و کنترل زندگیاش را در داختیار دارد و صرفاً این شرایط پیش آمده نیست که او را به این سو و آن سو هدایت میکند. این احساس بعضاً جعلی، مثمر ثمر بودن و رهایی از حس انفعال در انجام اهدافی که فرقه تعریف میکند، نیز حاصل میشود.
انگیزهبخشی در جذب
همانطور که قبلتر هم اشاره شد، یکی از بخشهای مهم هدفگذاری، تقسیمبندی هدف به اهداف کوچکتر و قابل دسترس است. به این ترتیب، هدف اصلی متناسب با تواناییهای اشخاص خرد شده و در هر بازه زمانی انتظار میرود، بخشی از آن اجرا شود. این کار باعث میشود، موانع و مشکلات موجود در مسیر هدف نیز به همان میزان خرد و کوچک شوند که به خودی خود موجب انگیزهبخشیدن به اشخاص است.
اولویتبخشی
در عین حال، تواناییهای افراد محدود است و هر فرد هم به خودی خود ممکن است، خواستهها و روحیات متفاوتی داشته باشد که اگر در فضایی آزاد و کنترل نشده قرار بگیرد، هدفهای مختلف و گوناگونی را ایجاد مینماید. بنابراین، فرقههای تشکیلاتی برای استفاه حداکثری از توانایی اعضاء با برگزاری جلسات پیدرپی و اولویت دادن به خواستههای خود زمانی برای کار غیرفرقهای باقی نمیگذارند.
بهائیت و تخصیص هدف به اعضاء
یکی از روشهای بهائیت برای هویتبخشی و هدفدهی، اجرای طرح «روحی» است. به ویژه در کتاب پنجم این طرح، مشخصاً جوانان را که بیش از هر قشری بهدنبال هدف و معنای زندگی هستند، هدف قرار داده. این دوره بر تربیت جوانان متمرکز شده تا به بهائیانی فعال و تشکیلاتی تبدیل گردند. آنها با جمع کردن این افراد بهصورت هفتگی یا حتی چندبار طی هفته به گرد هم، این رویکرد را القاء میکنند که باید بیش از همه چیز برای بهائیت و برنامههای آن وقت بگذارند و امور دیگر در زندگی کارهایی سطحی و بیارزش محسوب میشوند.
بهطور کلی فرقههایی نظیر بهائیت، مدعیاند که فقط خودشان کارهای بزرگ و مثبت انجام میدهند و مابقی اشخاص خارج از فرقه، در زندگی سطحی و روزمره اسیرند و لازم است، با جذب و تبلیغ به فرقه نجات داده شوند. به جوانانی که دنبال اثرگذاری و مهمبودن هستند، این حس را منتقل میکنند که با پذیرفتن نقش فرقهای عضوی مثبت و مفید در جهان بوده و مسئولیتی بزرگ یعنی جذب دیگر افراد سردرگم در مسیر زندگی را بر عهده دارند. در یک کلام می توان گفت برای فرقه بهائیت «خدمت» مهمترین هدفی است که از اعضا انتظار میرود به انجام رسانند، خدمتی که در راستای آرزوی همیشگی بهائیت یعنی سیطره بر تمام جهان است. تشکیلات بهدنبال این است که با شناخت و هدایت انرژی سرشار جوانان آنان را وارد فعالیتهای خدمتی کرده و در مرحله، بعد با اهرمهای انضباطی – تشکیلاتی، به کنترل فرد در فرقه بپردازد. تا آنجا که در نهایت شخص بهائی بپذیرد، زندگی خود را وقف برنامهریزی تشکیلات کرده و هیچ زمانی برای خود باقی نگذارد(1).
یکی دیگر از راهکارهای بهائیت، کلاسهایی است که از کودکی با عناوین «گلشن» و امثالهم برای کودکان خانوادههای بهائی برگزار میشود. اگر هدف کلی تشکیلات بهائی را دنبال کنیم، در نهایت به بهائی کردن همگان و طبق مراحل تعیین شده توسط «شوقی افندی» (سومین سرکرده و تبیینگر آثار مؤسسان فرقه)، سیطره حکومت بهائی بر جهان میرسیم. اما در لایههای درونیتر کلاسها محلی برای تبدیل افراد به مبلغانی است که مهمترین هدف زندگی خود را گسترش بهائیت در جامعه بدانند.
مرکز اصلی تشکیلات بهائی در پیامهای مختلف به بعضی بهائیان ردهپایین که تصور میکنند این کلاسها تنها برای آموزش اخلاق و تاریخ بهائی است و جنبه تشکیلاتی و عملی آن را درک نکردهاند، اجازه کمرنگشدن این جلسات را نداده و حیات بهائیت را وابسته به آنها عنوان میکند. همانطور که در پاسخ به یکی از همین افراد بیانشده کلاسهای محلی تزیید، معلومات مدارس تابستانه و زمستانه و جلسات مخصوصی که در آن، احیای متبحر در آثار بهائی میتوانستند بینش خود را درباره مواضیع مختلف با دیگران در میان بگذارند طبیعتاً از ویژگیهای برجسته حیات بهائی گردید… یافتهها و تجربیات کسبشده در بیش از دو دهه از اخیر، ارتباط بین تزیید معلومات و برنامههای مؤسسه آموزشی را روشن میسازد. آنچه معهد اعلی از اهل بها، در سراسر جهان خواستارند، این است که اجازه ندهند تمایلات و عقاید شخصیشان به هیچ وجه مانع توسعه این فرایند آموزشی شود.(2)
دقیقا بههمین خاطر است در جوامع مختلفی که بهائیت اجازه داشتن تشکیلات و اقدام آشکار را دارد. علیرغم ادعای کمک به محرومان و جامعهسازی کلاسهای بهائی را برای بومیان منطقه نیز برگزار میکنند و تاکید زیادی بر حضور در این کلاسها دارند. هر چند در ایران هم که ادعای مظلومیت و تبعیت از قانون دارند، مرکز فرقه این طور از نتایج چشمگیر این کلاسها گفته و بر لزوم برپایی آنها تأکید میورزد و جامعه اسم اعظم در ایران سابقه درخشانی در تدوین مطالب درسی و تشکیل کلاسهای منظم درس اخلاق برای کودکان بهائی داشته و این کلاسها بهطور یقین نقشی بسزا در تقویت بنیه روحانی و پیشرفت اجتماعی جامعه و حفظ و صیانت امرا… در آن سرزمین مقدس ایفا کرده است…. یکی از مؤثرترین فعالیتها در فرآیند جامعهسازی تشکیل کلاسهای منظم برای کودکان و نوجوانان در سطح محله به اهتمام دوستان تعلیمدیده در دورههای آموزشی میباشد. تاکید برنامه آموزشی نوجوانان، ایجاد توانمندی انگیزه خدمت و حس مسئولیت در آنان یک به بهبود وضع اجتماع است. به حدی که ایجاد قابلیتهای لازم بکوشند و زندگی خود را وقف تقلیب اجتماع نمایند.»(3)
این پیام چندین جنبه از کذبگویی بهائیت را به خوبی روشن میکنند. اولا، بهائی مدعی است، هیچ شخصی از کودکی توسط تشکیلات بهائی نمیشود، رسیدن به سن ۱۵ سالگی و بعد از تحقیق و تفحص به شخصه بهائیت را برمیگزیند و نسبت به ثبت هویت بهائی خود اقدام میکنند. در صورتی که اصرار بر تشکیل کلاسهای فرقهای و اجباری اینچنین برای حضور اطفال در آنها خلاف این ادعاست.
از طرفی بهائیت، در این پیام اعتراف میکنند، هر جلسه بهائی تهدیدی برای کل محله و مناطق اطراف نیز محسوب میشود. چرا که علاوه بر کودکان بهائی، غیربهائیان هم در معرض تبلیغات و جلسات این تشکیلات قرار دارند و از این ترفند برای افزایش شمار بهائیان استفاده میکنند. حتی در ایران که بنابر قانون، فعالیتهای تشکیلاتی ممنوع اعلام شده. مرکز اصلی فرقه بهصورت رسمی به تداوم برنامههای آموزشی تبلیغی دستور میدهد. شاید در مواجهه اول، عجیب بهنظر برسند که بهائیان ایران با توجه به منع قانونی این طور از فرامین فرقه اطاعت میکنند. اما بنا بر یک نظریه علمی این هم ترفند تشکیلات است که اتفاقاً بهائیان ساکن در جمهوری اسلامی را بیش از هر کشوری به تبلیغ و فعالیت ضد قانونی تحریک میکند.
ادوین لاکه روانشناس آمریکایی در سال ۱۹۶۸ نظریه «تعیین هدف» را صورتبندی کرد. لاک نشان داد، هر قدر هدف دشوارتر و مشخصتر باشد. افراد برای دستیابی به آن تمایل بیشتری به انجام کار سختتر نشان خواهند داد. اینجاست که شکستن قانون در مقابل واضحبودن اهداف تعریف شده توسط فرقه به چالشی پذیرفتنی برای اعضاء تبدیل میشود.
در نهایت هم در پیام فوق مشخص میشود که نتیجه اصلی این کلاسها همان ایجاد هدف مورد نظر تشکیلات در افراد و سوق دان آنها به خدمت و تبلیغ هرچه بیشتر در راستای بهائیت است.
علاوه بر طرح روحی و جلسات آموزشی، برای تلقین هدف بهائیپسند به جوانان و دیگر افراد جلسات و ضیافات هم از دیگر ابزارهای تشکیلات در این زمینه بهحساب میآیند. ضیافت جلسهای است که بهائیان هر ۱۹ روز یکبار موظف به برگزاری آن بوده و شامل بخشهای اصطلاحاً «روحانی» و «اداری» میباشد. محور اصلی و مفاد این جلسات تشکیلاتی توسط سرکردگان فرقه بهطور دقیق تنظیم و به اعضای فرقه ابلاغ میگردد. در این جلسات بهشکل مستقیم و غیرمستقیم به اهداف بهائیت و نشاندن آنها در ذهن مخاطبان پرداخته میشود. امروزه بخشی از برنامه ضیافات از طریق فضای مجازی در اختیار عموم بهائیان قرار میگیرد و برای هر کدام عنوانی تعیین میکنند. مثلاً یکی از برنامههای اخیر فرقه که مشخصاً «هدف از زندگی» نام داشت، بهطور واضح با توجه به نیاز انسانها به هدف تنظیم شده بود. تمام آنچه در ابتدای این نوشتار پیرامون اهمیت هدف و نحوه اثربخشی آن بر شخص ذکر شده بود، را می توان در این برنامه مشاهده کرد. در قسمت روحانی جلسه، جملاتی پیرامون اهمیت هدف معنا و مقصد زندگی و لزوم مقاومت در رسیدن به هدف صحبت به میان آمده و در انتها هدف اصلی هر بهائی «تبلیغ بهائیت» عنوان میشود. «برنامه ای که تحت عنوان هدف از زندگی تهیه گردیده است. قصد دارد، هر یک از ما را به تأمل در خصوص هدف از حیات ترغیب نماید. هدفی دوجانبه که به فرد کمک میکند، زندگی خود را بر مدار خدمت و فداکاری تنظیم نماید، منسجم زندگی کند و از دوگانگیهای کاذب فراتر رود… چقدر انسان شریف و عزیز است، اگر به آنچه باید و شاید قیام نماید زندگی در این عالم عبارت از یک رشته امتحانات و موفقیتها، یک سلسله شکستها و ترقیات روحانی است. گاهی اوقات سیر امور ممکن است دشوار بهنظر آید، اما مکرراً میتوان مشاهده نمود، نفسی که در کمال استقامت از احکام حضرت بهاء …. هر قدر که مشکل بهنظر برسند، اطاعت میکند(4)». در ادامه جمله کلیدی جلسه این است: «امر تبلیغ به این دلیل از اهمیت اساسی برخوردار است که مبرمترین نیاز افراد بشر، وصول به عرفان مظهر ظهور الهی و پیبردن به نحوه همکاری سازنده است(5)».
به زبان دیگر این برنامه که با توجه به شواهد حاصله توسط نظریهپردازان فرقه تدوین شده، هدف از زندگی بهائی را در نهایت تبلیغ بهائیت مطرح میکند تا عده بیشتری در خدمت سردمداران منفعتطلب فرقه درآیند. متاسفانه در این زمان که با توجه به مشکلات مختلف اقتصادی و فرهنگی جامعه بیش از پیش با مسئله بیانگیزگی و سردرگمی، دست و پنجه نرم میکند بهائیت سعی دارد، بیشترین بهره را برده و میداند چه چیز را نشانه بگیرد. در این میان مراکز فرهنگی و آموزش و پرورش وظیفه بسزایی در تولید محتوای هدف بخش و تزریق امید و پویایی در بدنه جوان جامعه بر خواهند داشت.
پی نوشت
- موسوی زاده، حسینعلی، روش های تبلیغی بهائیت و راهکارهای مقابله با آن، تهران، پژوهشکده باقر العلوم ١٣٩٩ ، ص ٧٢.
- نامه ابلاغی از مرکز اصلی بهائیت ۸ سپتامبر 2020.
- همان.
- برنامه ضیافت تحت عنوان «هدف از زندگی».
- همان.