فرقه پژوهی برداشت از بهائیت در ایران
مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان در خطبه های نماز جمعه تاکید کرد که حقوق همه مردم ایران، حتی بهائیان هم باید رعایت شود. او با تأکید بر ایرانی بودن تمامی اقلیّت ها از جمله بهائیان، ملاک رعایت حقوق افراد در کشور را ملیّت ایرانی برشمرد و افزود که نباید باور افراد، دلیلی برای نقض حقوق شان قرار گیرد.(1)
اما در پاسخ به امام جمعه اهل سنت زاهدان، لازم است چند نکته به اطلاع ایشان رسیده و یا یادآوری شود:
اول: آقای عبدالحمید شما که با بیان اظهاراتی به اسم شهروندان ایران، آب به آسیاب بهائیت ریختید، آیا می دانید به ترویج و حمایت از چه جریانی پرداخته اید؟! آیا می دانید که بهائیت بخاطر انکار عملی توحید، انکار رستاخیز موعود اسلام و تحریف آیات قیامت و انکار خاتمیت پیامبر گرامی اسلام و طرح ادعای رسالت جاسوسان استعمار، مظهر کفر و دشمن اعتقادی اسلام است؟!(2)
آیا نمیدانید جریان باب در اجتماع بدشت اسلام را نسخ اعلام کرد .
آیا می دانید که علاوه بر علمای شیعه، حتی رهبران مذهبی اهل سنت هم حکم به کفر و ارتداد بهائیان داده اند؟! تا جایی که لُجنه فتوای الأزهر مصر هم در تعریف بهائیت و حکم پیروانش گفته است: «به درستی که مذهب بهائیت، مسلکی باطل است و در هیچ چیز با اسلام اشتراک ندارند، بلکه آن ها جزو یهود و نصاری هم نیستند و هرکس از مسلمانان به این مذهب گردن نَهَد و به آن اعتقاد پیدا کند، مُرتد و خارج از دین اسلام است. به تحقیق، این مذهب در بردارنده اعتقاداتی است که مخالف اسلام است و اسلام به طور کامل، آن ها را انکار و نفی می کند…»(3)
دوم: بر اساس متن قانون اساسی، ادیان الهی در ایران از رسمیت برخوردارند و حقوق پیروانشان رعایت می شود. حتی پیروان عقاید غیرالهی و غیررسمی در ایران هم تا زمانی که بر علیه کشور و اسلام توطئه نکنند، با اخلاق نیک مواجه شده و حقوق انسانی آنان محترم شمرده می شود.(4)
از این رو پیروان بهائیت در ایران هم از حقوق انسانی برخوردار بوده و بهائی باوری در ایران همچون سایر فرقه ها، تا زمانی که از مرز قانون تجاوز نکنند، جرم نیست و محدودیتی به دنبال ندارد.
اما جناب عبدالحمید آیا کیفرخواست بهائیان دستگیر شده را مطالعه کردید؟! به نظر شما، آیا با کسانی که خود را بهائی معرفی می کنند و با تبلیغ فرق ضالّه و جاسوسی برای مستکبرین، علیهِ اسلام و جمهوری اسلامی فعالیت می کنند هم نباید برخورد کرد؟!
آیا آن دسته از بهائیانی که در دشمنی با اسلام و ایران، نه تنها شرط قانون را زیرپا می گذارند، بلکه حتی شرط بهائی بودن خود (که اطاعت از حکومت است)(5) را هم نقض می کنند، باید از حقوق برابر با سایر شهروندان برخوردار باشند؟! آیا بیان چنین اظهاراتی موجب بهره گیری تشکیلات بهائیت از شما نمی شود؟! تشکیلاتی که بارها دشمنی خود را با اسلام و انقلاب به اثبات رسانده است؟!
در پایان آقای عبدالحمید، با توجه به جایگاه با نفوذ جنابتان، اظهار بی اطلاعی از این موارد، گمان غرض ورزی را نسبت به شما پررنگ می کند. آیا بهتر نیست قبل از چنگ اندازی به هر خش و خاشاکی برای اعلام مخالفتتان با جمهوری اسلامی، کمی راجع به آن تحقیق کنید! تا به اسم رأفت اسلامی و ملیّت ایرانی، آب به آسیاب دشمنان اسلام و ایران نریزید؟!
پینوشت:
1- اظهارات مولوی عبدالحمید در خطبه های نماز جمعه مسجد مکی زاهدان، مورخ: 11/9/1401.
2- جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: چه کسانی و چرا بهائیان را کافر میدانند؟!
3- مجله الازهر، ملحق المجله، شعبه 1405 ق.
4- ر.ک: جهانگیر منصور، قانون اساسی، تهران: نشر دوران، 1393 ش، ص 35-34.
5- پیشوایان بهائی گفته اند: «هرکسی در امور سیاسیه مداخله کند و خارج از وظیفه خویش حرفی بزند و یا حرکتی نماید، همین کافی است که بهایی نیست و دلیل دیگر نمی خواهد»: اشراق خاوری، گنجینه احکام و حدود، بی جا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، چاپ سوم، 128 بدیع، ص 267.