شاخص‌‌های دنیای نوین و جذب در جنبش‌های نوپدید دینی

مصطفی مشایخی – بهزاد حمیدیه| واژه دین پسوند همه‌ جنبش‌های نوظهور دینی است، لازم بوده در مقام مقدمه، مفهوم و ویژگی‌های دین به‌ویژه از سوی جامعه‌شناسان غربی به اجمال بررسی شود. مفهوم «دین» شامل طیف گسترده‌ای از ادیان ابراهیمی، ادیان بزرگ و متنوع شرقی، ادیان باستانی، ادیان التقاطی، ادیان بومی آمریکا، آفریقا و ادیان قدیم و ابتدایی می‌گردد.

شاید بتوان گفت که کثرت تعریف‌های و آراء موجود در جامعه غربی، مانع تمییز دادن گروه‌های مذهبی، معنوی و یا روانشناسی از یکدیگر شده است.

گاهی دامنه تعریف چنان گسترده است که حتی طرفداران تیمی فوتبال هم به دلیل هیجان فراوان جزو دین محسوب می‌شوند و در مواردی به‌قدری محدود است که تنها ادیان سنتی در آن قرار گرفته‌اند، به هر شکل برای تصمیم‌گیری در این‌باره که کدام گروه‌ها مذهبی محسوب می‌شوند، نباید دامنه تعریف را چندان گسترده و یا بسیار محدود کرد (قناد زاده، 1390: 7).

تعریف و نظریه‌های دینی بر پایه‌ ویژگی جوهری و یا ویژگی کارکردی است. کارکردگرایان معتقدند که باید دین را بر حسب چگونگی عملکرد آن در زندگی انسان تعریف کرد. دین به‌لحاظ روانی چه‌کاری برای فرد و از لحاظ اجتماعی برای گروه انجام می‌دهد. این نظریه‌پردازان توجه کمتری به جوهر واقعی عقاید و اعمال مردم دارند و به‌نظر آنان دین چیزی است که به مردم احساس خوشی و راحتی می‌دهد.

به هر صورت، جامعه‌شناسان و روانشناسان تعاریف متعددی از دین بیان کرده‌اند که هر یک از نقطه‌نظر خاصی بیان شده است. اما به‌طور کلی و با استفاده از نظرات این اندیشمندان می‌توان گفت که در دنیای امروز دین یکسان با یکتاپرستی نیست؛ زیرا برخی ادیان خدایان متعدد دارند. همچنین تنها شامل شیوه‌نامه اخلاقی نیست؛ زیرا خدایان یونانی به فعالیت‌های بشر بی‌تفاوت بودند.

ادیان یکسره به تبیین این نمی‌پردازند که دنیا چگونه به‌وجود آمد. اعتقادبه جهانی ماوراء‌الطبیعه از ملزومات تعریف دین نیست؛ زیرا این مورد در عقاید کنفوسیوسی یافت نمی‌شود (گیدنز، 1376: 496) و … .

با بررسی تحلیلی دین‌ورزی عملی در جنبش‌های نوپدید دینی می‌توان سه ویژگی را تشخیص داد:

  • پاپکورنیزاسیون دین: یا دین‌ورزی به‌مثابه‌ رفتاری یکسره مسرت‌بخش، موجب شادکامی و حتی مایه طنز و خنده؛
  • کالایی‌شدن دین: یا دین‌ورزی به‌مثابه‌ رفتاری در بازار مصرف (معامله‌ با دین برخورد کردن، به اینکه دین همانند کالای مصرفی‌ باشد)؛
  • درمانگرشدن دین: یا دین‌ورزی به‌مثابه‌ رفتاری شفاجویانه و درمانی (معامله‌ با دین برخورد کردن به این شکل که دین همانند ابزاری درمانی باشد).

همانطور که اشاره شد؛ معنای دین در عصر مدرنیته و جهانی‌شدن نیز دچار تغییرات اساسی شده است. ما در بررسی جنبش‌های نوپدید دینی شاهد فروکاهی دین به معنویت هستیم، به‌گونه‌ای که از آن به دین سکولار و التقاطی، خصوصی و گلچین‌شده، دین مدنی، امری انسانی و در خدمت بشر و … تعبیر شده است.

شاخص‌‌های دنیای نوین و جذب در جنبش‌های نوپدید دینی

گرایش به جنبش‌های نوپدید دینی متغیر وابسته این تحقیق است. تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای مستقل نیز به شرح زیر است:

۱. سبک زندگی: سبک زندگی اصطلاحی است که در فرهنگ سنتی چندان کاربردی ندارد؛ زیرا ملازم با نوعی انتخاب از میان تعداد بسیاری از امکان‌های موجود است. این رویکرد، راهی است که به درک مدرن‌بودن سبک‌های زندگی و تقابل آن‌ها با شکل‌بندی‌های پیشین می‌انجامد و این معانی نمادین اموری توافقی به‌حساب می‌آیند که پیوسته در حال از نو ابداع‌شدن هستند (گیدنز، 1383: 120).

زیمل، سبک زندگی را تجسم تلاش انسان برای یافتن ارزش‌های بنیادی و فردیت برتر خود می‌داند. به اعتقاد وی فرد می‌کوشد از طریق سبک زندگی، فرهنگ عینی‌اش را به سمع دیگران برساند. به گفته زیمل، افراد برای اینکه بتوانند از عهده زندگی شهری برآیند، از طریق کوشش برای دستیابی به نشانه‌های جایگاه اجتماعی، مد، لباس یا نشانه‌های اعتقادهای عجیب و غریب فردی، نوعی فردگرایی دروغین را برای خود ایجاد می‌کنند (استوری، 1386: 269).

۲. جامعه مصرفی: جامعه‌ای که مصرف‌گرایی به‌عنوان ایسم و اعتقاد حاکم است. در چنین جامعه‌ای مصرف نمادین نه برای رفع احتیاج، بلکه برای نشان‌دادن تمایز اجتماعی، برای خود ابرازی و تعریف‌کردن خود و جایگاه اجتماعی خویش است.

این جامعه تمایل دارد که همه چیز به دید مصرف نگریسته و کالا شود؛ حتی آنچه پیش از این، قابلیت خرید و فروش نداشت؛ نظیر منزلت اجتماعی، تفریح و مشورت (حمیدیه، ‌1391: 81).

بر اساس نظر گیدنز، جهانی‌شدن بر سبک زندگی اثر می‌گذارد و گونه‌هایی از سبک زندگی معنوی را پدید می‌آورد که شاخصه‌های تکثر‌گرایی، شک‌گرایی، احساس‌گرایی و خودمحوری در آن مشهود است (گیدنز، 1383: 120).

سبک زندگی بر اساس لذت‌گرایی، اوقات فراغت، مدیریت ظاهری بدن، فرد‌گرایی، سکولاریزه‌شدن، احساس‌گرایی، مصرف‌گرایی، ساختار خانواده، سنجیده و بررسی شده است. بر اساس نظر فرانسیس، از زمینه‌های گرایش به جنبش‌های نوپدید دینی، سبک زندگی دیکتاتوری است که بیشتر در خانواده‌های نامتعادل بروز و ظهور می‌کند (عقیلی، 1387: 10).

۳. رهبری کاریزما: بیشتر فرقه‌ها پیرامون رهبری الهام‌بخش تشکیل می‌شوند (قلیزاده، 18:1388). بر اساس نظریه تالرسینگر تمامی فرقه‌ها دارای رهبری کاریزماتیک هستند. رهبران جنبش‌ها در ارایه سبک زندگی نقش اساسی دارند.

فرقه‌‌ها منعکس‌کننده ایده‌ها، سبک‌ها و تفکرات رهبر بوده و سرچشمه گرفته شده از رهبر هستند (سینگر، 1388: 19و30).

این رهبران، هرچه بیشتر مقام و رتبه خویش را از هواداران جدا می‌کردند، به همان اندازه اثر فرهمندی آنان بیشتر می‌شود. کاریزماسازی شامل ساختن داستان‌هایی درباره وی، افسانه‌بافی درباره دوران کودکی رهبر، دارا بودن اشیا قدسی و هر داستان دیگری است که از این شخص موجودی خاص و انسان کامل بسازد (طالبی دارابی، 16:1387).

۴. رسانه‌های نوین: گیدنز معتقد است، تهدید استقلال کشورها از سوی ارتباطات الکترونیکی در قرن 20، از استعمار در گذشته خطرناکتر‌ است (گیدنز، 596:1376).

در زندگی ابتدایی و ساده بشر، جریان تغییر در فرهنگ بسیار کند و آرام صورت می‌گرفت؛ زیرا زمینه‌های تغییر سریع وجود نداشته است. از مهم‌ترین عوامل تکنیکی که گسترش آنها را در جهان سرعت بخشیده، دسترسی آنها به رسانه‌های بین‌المللی و اینترنت است.

زوئن از رابطه رسانه‌ها و جنبش‌ها با عنوان رقص مرگ یاد می‌کند. او معتقد است که رسانه‌ها به سه طریق به جنبش‌های نوین کمک کرده‌اند:

نخست اینکه جنبش‌ها از طریق رسانه‌ها قادر هستند به جمعیت بزرگ‌تری از مخاطبان دست یابند و تصدیق مدام را برای آرمان‌های هر جنبش جلب کنند.

دوم اینکه پوشش رسانه‌ای می‌تواند بین جنبش‌ها و سایر عاملان اجتماعی پیوندهایی نمادین برقرار کند و قادر است اولویت‌ها و دستور کار نهادهای مختلف را زیر نفوذ قرار دهد.

سوم اینکه فعالیت جنبش‌ها وقتی تحت پوشش رسانه‌های خبری قرار می‌گیرد، در برخی اعضای آنها این احساس را برمی‌انگیزد که کوشش ایشان برای دنیای خارج اهمیت دارد (زند وکیلی، 1383: 65).

ریویر، با توجه به نقش اساسی رسانه‌ها در جهانی‌شدن، دگرگونی فرهنگی را از پیامدهای مدرنیته و جهانی‌شدن می‌داند که در نتیجه‌ برخورد فرهنگی با فرهنگ دیگر، دگرگونی در نهادها، ارزش‌ها، گرایش‌ها و روش‌های آن فرهنگ و جامعه ایجاد می‌شود (ریویر، 257:1384).

۵. تضاد ارزشی: برایان ویلسون، جنبش‌های نوپدید دینی را مظهر فردگرایی، اصالت فایده و تضادهای درونی می‌داند (ویلسون، 69:1361). همچنین گلارک و استارک به بحث محرومیت پرداخته‌اند و پنج نوع محرومیت را مطرح کرده‌اند: اقتصادی؛ اجتماعی؛ ارگانیسمی؛ اخلاقی؛ روانی (پیرسون، 1384: 385). آنچه در این پژوهش مدنظر بوده محرومیت اخلاقی است، که اشاره به تضادهای ارزشی و ناخشنودی از آرمان دارد.

۶. بحران هویت: هویت افراد در دنیای مجازی هویتی دیجیتالی است. دیگر سرزمین، زبان بومی و محلی، کشور، فرهنگ ملی، نژاد و هویت افراد را در اجتماع مجازی تعیین‌کننده نیست، بلکه این منافع است که آنها را در نزد هم جمع می‌کند و هویت آنها را شکل می‌دهد (پور‌نقدی، 1391: 81).

امروزه جوامع انسانی، به لحاظ تعدد باورهای دینی و فرهنگی چند هویتی شده‌اند و کمتر جامعه‌ای را می‌توان یافت که هویت خالص دینی داشته باشد. از این‌رو، بسیاری از پدیده‌های نوین در جوامع رخ داده و یا در حال شکل‌گرفتن است؛ ازجمله آنها می‌توان به جنبش‌های نوپدید دینی اشاره کرد.

این فرقه‌ها که بیشتر در فرآیند جهانی‌شدن و بدون اتکا به هویت ملی کشورهای مقصد رشد یافته‌اند، ریشه در باورهای شرقی دارند. از این‌رو، ماهیت و کارکرد آنان متفاوت با شکل اولیه است و در برخی موارد نیز باورهای دینی رسمی را دچار چالش کرده‌اند (قاضی‌زاده، 1389: 149).

براساس نظر ملوین‌یمین بی‌هویتی دارای شاخص‌های متعددی است که عبارت‌اند از: احساس پوچی، بی‌قدرتی، بی‌معیاری، جامعه‌گریزی، اضطراب و … است (ستوده، 1376: 52). بحران هویت با معرف‌های احساس پوچی، بی‌قدرتی، بی‌معیاری، جامعه‌گریزی، اضطراب، احساس نارضایتی از جامعه و جدایی دین از سیاست عملیاتی شده است.

۷. التقاط‌گرایی: التقاط‌گرایی از مفاهیمی است که در دوران مدرن سر برآورد و در پی اثبات این نکته است که همه‌ی ادیان با هم برابرند و دفاع از حقوق نظامی دینی در برابر دیگری منطقی نیست.

تکثرگرایی بیشتر بر عقاید فردی پافشاری داشت. در این فرآیند، دین به تدریج به امری شخصی تبدیل ‌شده که هر فردی می‌تواند برای خود تفسیر خاص برگزیند و یا حتی هیچ دینی را برای خود انتخاب نکند. در این دوران، جامعه مدرن به‌دنبال جذب همه‌ی شهروندان به فرهنگ انتخاب آزادانه است و این امر باعث کاهش ارزش و اقتدار دیدگاه دینی می‌شود (همیلتون، 1389: 291).

گیدنز معتقد است که در هر نوع جامعه‌ی مدرن، فرد را بر تنوع دشواری از انتخاب‌های ممکن قرار می‌دهد و چندان کمکی به فرد ارایه نمی‌دهد تا وی را در گزینش‌هایش یاری کند (گیدنز، 1378: 120). براساس نظریه همیلتون، تکثر، تنوع و التقاط‌گرایی شدید، خصوصیت ویژه‌ای است که در جنبش‌های نوپدید دینی وجود دارد.

این جنبش‌ها عقاید و اعمال دینی ادیان مختلف را با هم ترکیب می‌کنند و میان ایمان‌های مختلف و حتی میان ایمان و سکولاریته، سازگاری ایجاد می‌کنند. این تنوع و گوناگونی‌های شدید، آنها را در طیف وسیعی از گروه‌ها با سازوکارها و نگرش‌های مختلف قرار می‌دهد.

جنبش‌های نوپدید دینی بیشتر در اصول، عقاید و سیستم مناسک و شعایر التقاطی هستند و با ترکیب آیتم‌های انتخابی از ادیان مختلف جهان، ملغمه‌ای تازه برساخته‌اند. بدین‌سان در بازار دینی، دین به سطح کالای عامیانه تنزل می‌یابد و هر فرقه‌ای تلاش می‌کند برای کالاهای خود با فنون تبلیغاتی، بیشترین مشتری را بیابد.

فهرست منابع

استوری، جان (1386) مطالعات فرهنگی درباره فرهنگ عامه، حسین پاینده، تهران: آگه.

پورنقدی، بهزاد (1391) بررسی فرصت‌ها، چالش‌ها و نقش دانشجویان در امنیت پایدار، فصلنامه دانش پلیس استان مرکزی.

پیرسون، کریستوفر (1384) معنای مدرنیته، گفت‌وگو با آنتونی گیدنز، علی‌اصغر سعیدی، تهران: کویر.

حمیدیه، بهزاد (1391) معنویت در سبد مصرف، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و ‌اندیشه اسلامی.

ریویر، کلود (1384) درآمدی بر انسان‌شناسی، ناصر فکوهی، تهران: نی.

زندوکیلی، مهدی (1383) مردم‌شناسی فرهنگی، قم: زمزم هدایت.

ستوده، هدایت الله (1376) آسیب‌شناسی اجتماعی، تهران: آوای نور.

سینگر، مارگارت (1388) فرقه‌ها در میان ما، ابراهیم خدابنده، اصفهان: دانشگاه اصفهان.

طالبی دارابی، باقر (1387) مکاتب جایگزین، قم: مؤسسه دارالمعارف.

عقیلی، وحید (1387) تکنولوژی کاربردی روابط عمومی الکترونیک، تهران: خجسته.

قاضی زاده، علیرضا (1389) هویت (2)، تهران: پژوهشکده تحقیقات استراتژیک، کمیل.

قلی‌زاده، محمدرضا (1388) منازعات فرقه‌ای و تحول مذهبی در ایران، قم: حبیب.

قناد زاده، انسیه (1390) علل گرایش به جنبش‌های شبه‌معنوی در دوره معاصر، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه الزهرا (س) .

گیدنز، آنتونی (1383-137 8-1376) جامعه‌شناسی، منوچهر صبوری، تهران: نی.

همیلتون، ملکم (1377) جامعه‌شناسی دین، محسن ثلاثی، تهران: ثالث.

Wilson, brayan (1982) religius in scilgical perspective, Oxfrd University press.

 

ارتباط با ما: ferghepajoohi@gmail.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.