فرقه پژوهی
اغتشاشات اخیر در کشور سبب شده تا افراد بسیاری که جزء خواص جامعه هستند، دچار لغزش های فراوانی شوند. آشوب های اخیر در زاهدان که بعد از خطبه های نماز جمعه مولوی عبدالحمید صورت گرفته، منجر شد تا بسیاری از مردم، فریب اغتشاشگران و گروهک های تروریستی را بخورند و آسیب های غیر قابل جبرانی به جامعه اهل سنت وارد شود.
اخیراً مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی که به عنوان امام جمعه اهل سنت شهر زاهدان شناخته می شود، در اظهارات خود در نماز جمعه اهل سنت با توهین و جسارت به رهبری معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنهای حوادث رخ داده در شهر زاهدان و کشته شدن عدهای از هم وطنان به دست گروهک تروریستی جیش العدل را متوجه نظام و رهبری دانست و نیروهای نظامی و انتظامی را عامل کشتار مردم معرفی میکند.
اینکه این واقعه میباید مورد بررسی و تفحص قرار گرفته و عاملان مورد برخورد قرار گیرند کاملا بجا و منطقی است. اما اینکه زمینه ساز اینگونه حرکتها معمولا چهره های خواص هستنند که بدون منطق، تامل و تعقل مطالبی را بزبان می آورند که حتی در نشستهای خصوصی خود به آن اعتقاد ندارند. ما در این مطلب میخواهیم رفتار جناب مولوی عبدالحمید را با استفاده از منابع اهل سنت مورد بررسی قرار دهیم.
نکته مهم و قابل توجه در خطبههای ایشان سخنانی است که بوی تفرقه و آشوب از آن استشمام میشود؛ هر چند بر اساس قانون، اعتراض به بعضی از اتفاقات حق هر شخصی است، ولی راهکار آن تحریک مردم نیست؛ بیان این اعتراضات و وارد کردن اتهام به نظام، بدون مستندات، آن هم در فضای اغتشاشات اخیر کشور به غیر از ایجاد تنش در جامعه و ایجاد فرصت برای منافقان و جنایتکارانی همانند گروهکهای تروریستی ثمری نداشته و نخواهد داشت.
قطعاً مولوی عبدالحمید اهل مطالعه بوده و کتابهای روایی و حدیثی اهل سنت را ملاحظه کرده و از اعتقادات مذهب خویش اطلاع دارد. در منابع معتبر اهل سنت، احادیث صحیح السندی مکرراً بیان شده که به تبعیت از حاکم حتی اگر ظالم باشد دستور داده است. بر اساس این روایات، اگر حاکم اسلامی در جامعه عملی انجام دهد که منجر به آسیب به سایر مسلمانان باشد، باز هم تبعیت از او وظیفه الهی هر فرد مسلمانی که خود را پیرو اهل سنت میداند است.
مسلم نیشابوری در کتاب صحیح خود که جایگاه خاصی نزد اهل سنت دارد مینویسد: «حذیفه بن یمان میگوید: به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) عرض کردم، ما در راه شر (و گمراهی جاهلیت) بودیم؛ خداوند برای ما خیر (و نیکی اسلام را) آورد. آیا پشت این خیر، شری به ما میرسد؟ فرمودند: آری! عرض کردم، آیا بعد از آن شر، خیری هم هست؟ فرمودند: آری! عرض کردم، چگونه؟ فرمودند: بعد از من امامانی خواهند بود که به هدایت رهنمون نمیکنند و به سنت من عمل نمیکنند و در بین آنان مردانی هستند که قلوب شان قلبهای شیطان است و جسم شان جسم آدم، عرض کردم وظیفه ما در این هنگام چیست؟ فرمودند: فرمانبردار و مطیع امیر باش و سخنش را بشنو! اگرچه تو را بزند و اموالت را بگیرد، فرمانبردار و مطیع باش.»(1)
حال با وجود این حدیث، اگر حاکم، ظالم باشد، اطاعت از او واجب میشود. در نتیجه در خطاب به آقای مولوی عبدالحمید و سایر علمای اهل سنت میگوییم، تبعیت از حاکم عادلی همچون رهبر معظم انقلاب، چه حکمی دارد؟ آیا به تحریکات و ایجاد آشوبهای صورت گرفته از سوی شما و ادعاهای کذایی در سخنانتان که نیروهای انتظامی و نظامی را مورد هجمه تهمتها قرار دادهاید را میتوان مصداق فرمانبرداری و اطاعت از حاکم گفت؟!
خطبه های نماز جمعه هفته گذشته آقای مولوی عبدالحمید سبب آشوب و اغتشاش در جامعه شده و منجر به عصیان و خروج بعضی از مردم، علیه حاکم و نظام شده است. این در حالی است که گروهک تروریستی نیز از آب گل آلود ایجاد شده توسط آقای مولوی عبدالحمید، به قتل و کشتار مردم پرداخته و از هیچ گونه ظلمی نسبت به مردم دریغ نکردهاند.
در این مدت، بارها مقام معظم رهبری به خواص جامعه امر کردهاند که با بصیرت مضاعف، صف مردم را از اغتشاشگران جدا کنند و جامعه را از دسیسههای دشمنان آگاه کنند. اما متاسفانه مولوی عبدالحمید با وجود اینکه دوربینهای مداربسته حضور تروریستها و مردم تحریک شده ای که اسلحه به دست، به سمت پاسگاه نیروی انتظامی تیراندازی میکنند را انکار کرده و اغتشاش صورت گرفته را متوجه نظام و رهبری دانسته است.
اطاعت از حاکم جامعه به معنای تبعیت از تمام فرامین است و اگر کسی از تبعیت حاکم دست بردارد، به مرگ جاهلیت مرده است. مسلم نیشابوری در صحیح مینویسد: «عبدالله بن عمر به سوی عبدالله بن مطیع آمد؛ همان زمانی که واقعه حره در زمان یزید اتفاق افتاد. عبدالله بن مطیع گفت: برای ابو عبدالرحمن بالش بگذارید تا تکیه دهد. ابن عمر گفت: من نیامدهام تا بنشینم؛ آمدهام تا اینکه سخنی را که از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) شنیدم بیان کنم. حضرت فرمود: کسی که دست از اطاعت حاکمی بردارد، روز قیامت بدون حجت و دستاویز، خداوند را ملاقات میکند و کسی که بدون بیعت بمیرد، همانند مرگ جاهلیت مرده است.»(2)
با بیان این احادیث که بر مبنای اعتقادات آقای مولوی عبدالحمید است و از کتب معتبر روایی اهل سنت بیان شد، مشخص می گردد هرگونه خروج و یا اغتشاش و یا آشوب علیه حاکم جامعه اسلامی برابر با نفاق بوده که ثمره آن مرگ جاهلی خواهد بود و اینگونه خطبه خوانی در نماز جمعه، به غیر از ایجاد جنگهای داخلی و آسیب رساندن به اتحاد ایران اسلامی و ضرر زدن به مردم مسلمان، ثمره ای نخواهد داشت.
پینوشت:
1- مسلم بن حجاج نیشابوری، صحیح مسلم، ج5، ص173، رقم: 4813، دار التأصیل – القاهره، بی تا. «وحَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ سَهْلِ بْنِ عَسْکَرٍ التَّمِیمِیُّ، حَدَّثَنَا یَحْیَى بْنُ حَسَّانَ (ح) وحَدَّثَنَا عَبْدُ اللهِ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الدَّارِمِیُّ، أَخْبَرَنَا یَحْیَى، وَهُوَ ابْنُ حَسَّانَ، حَدَّثَنَا مُعَاوِیَهُ، یَعْنِی ابْنَ سَلاَّمٍ, حَدَّثَنَا زَیْدُ بْنُ سَلاَّمٍ، عَنْ أَبِی سَلاَّمٍ، قَالَ: قَالَ حُذَیْفَهُ بْنُ الْیَمَانِ: قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللهِ، إِنَّا کُنَّا بِشَرٍّ، فَجَاءَ اللهُ بِخَیْرٍ، فَنَحْنُ فِیهِ، فَهَلْ مِنْ وَرَاءِ هَذَا الْخَیْرِ شَرٌّ؟ قَالَ: نَعَمْ، قُلْتُ: هَلْ وَرَاءَ ذَلِکَ الشَّرِّ خَیْرٌ؟ قَالَ: نَعَمْ، قُلْتُ : فَهَلْ وَرَاءَ ذَلِکَ الْخَیْرِ شَرٌّ؟ قَالَ: نَعَمْ، قُلْتُ: کَیْفَ؟ قَالَ: یَکُونُ بَعْدِی أَئِمَّهٌ لاَ یَهْتَدُونَ بِهُدَایَ، وَلاَ یَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِی وَسَیَقُومُ فِیهِمْ رِجَالٌ، قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ الشَّیَاطِینِ فِی جُثْمَانِ إِنْسٍ، قَالَ: قُلْتُ: کَیْفَ أَصْنَعُ یَا رَسُولَ اللهِ، إِنْ أَدْرَکْتُ ذَلِکَ؟ قَالَ: تَسْمَعُ وَتُطِیعُ، وَإِنْ ضُرِبَ ظَهْرُکَ، وَأُخِذَ مَالُکَ، فَاسْمَعْ وَأَطِعْ.»
2-مسلم بن حجاج نیشابوری، صحیح مسلم، ج3، ص1478، رقم: 1851، دار إحیاء التراث العربی – بیروت، بی تا. «حَدَّثَنَا عُبَیْدُ اللهِ بْنُ مُعَاذٍ الْعَنْبَرِیُّ، حَدَّثَنَا أَبِی، حَدَّثَنَا عَاصِمٌ وَهُوَ ابْنُ مُحَمَّدِ بْنِ زَیْدٍ، عَنْ زَیْدِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ نَافِعٍ، قَالَ: جَاءَ عَبْدُ اللهِ بْنُ عُمَرَ إِلَى عَبْدِ اللهِ بْنِ مُطِیعٍ حِینَ کَانَ مِنْ أَمْرِ الْحَرَّهِ مَا کَانَ، زَمَنَ یَزِیدَ بْنِ مُعَاوِیَهَ، فَقَالَ: اطْرَحُوا لِأَبِی عَبْدِ الرَّحْمَنِ وِسَادَهً، فَقَالَ: إِنِّی لَمْ آتِکَ لِأَجْلِسَ، أَتَیْتُکَ لِأُحَدِّثَکَ حَدِیثًا سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُهُ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: «مَنْ خَلَعَ یَدًا مِنْ طَاعَهٍ، لَقِیَ اللهَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ لَا حُجَّهَ لَهُ، وَمَنْ مَاتَ وَلَیْسَ فِی عُنُقِهِ بَیْعَهٌ، مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّهً.»
با تشکر از گرد آورنده مطلب جناب حسام فاطمی