فرقه پژوهی برداشت از بهائیت در ایران
بهائیت یک انحراف در تفکر شیعه بود که حسین علی ملقب به “بهاء” آن را از ادعاهای علی محمد باب برداشت کرد، و مدعی نبوت شد و به گمانش به واسطه ظهور و بعثت او شریعت اسلام نسخ شده است. پس از مرگ باب، بهاء مدعی نبوت شد ولی تنها به این ادعا اکتفا نکرد بلکه از آن هم پا فراتر گذشته و مدعی الوهیت گردید؛ بدین معنی که او همان پاینده پابرجایی است که می ماند و مدعی شد روح خداست و او همان کسی است که پیامبران و رسولان را مبعوث داشته و ادیان را به صورت وحی ارسال و به گمانش باب تنها پیامبری بود که کار مهمش بشارت به ظهور او بوده است.
-بهائیت عبارت از تعالیمی مختلط و گوناگون است که سرچشمه به خصوصی نداشته و از افکار و اراء زیادی نشات میگیرد، اما میتوان گفت که اراء و عقائدی که به زعم میرزا حسین افکار و سخنانی بدیع و جدید میباشند، با اسلوبی بسیار رکیک و پر از اشتباه از قرآن کریم و سایر ادیان و فرق آنزمان گرفته شده اند،
*نظر علمای اهل سنت:
*آقای طاها المولوی تاریخ نگار مسلمان
«در حالی که علماء مسلمان بهائیّت را مورد لعن خود قرار دادند یهود به ترویج بهائیت پرداخت. چرا؟ چون بهائیّت به اسلام حمله می کند و مدعی است که دوران اسلام به سر آمده و تلاش می نماید تا بذر مذهب دروغین خود را که ترکیبی از یهودیت، مسیحیت، اسلام و بت پرستی است بکارد».( نشریه الانام: جلد 63)
*پروفسور بنت الشاطی
«صهیونیسم آشکارا تمام نیروهایش را در خدمت عبدالبهاء در آورد و بر اساس منافع خود و جهت تقویت بنیه¬ی مالی بهائیان این دولت املاک یهودیان را در اختیار عبدالبهاء قرار داد. همچنین گروهی از پیروان این آئین را در شرق اسلامی فلسطین سکنا داد، یعنی جائی که عباس افندی با بیشترین مقاومت اسلامی روبرو بود و هدف از این اقدام تبلیغ فرقه بهائیّت و گسترش ابعاد نفوذ و حاکمیت این مسلک بود. در زمان عبدالبهاء بود که صهیونیسم آشکارا برنامه شرورانه خود «از نیل تا فرات» را علنی ساخت و بهائیان را واداشت تا به عنوان هم پیمان یهود زمینه را برای ورود یهود به ارض موعود فراهم سازد. در آن زمان که عبدالبهاء مقاله ای تحت عنوان «سیره الملوک» نوشت که به سلطان عثمانی به بهانه جدائی حقوق مسلمین و یهود انتقاد می کرد. مرکز بهائیان در «کوه الکارمل» به صورت پناهگاهی برای رهبران صهیونیسم بین الملل و عوامل آن درآمد که پس از تأسیس اسرائیل انتصابات کلیدی در نهادهای اسرائیل در این «دژ» انجام می شد».
*خالد محمّد خالد متفکر برجسته اسلامی
«بر اساس مطالعاتم از بهائیّت متوجّه چهره¬ی زشت این مسلک شدم. مرحوم امام شیخ محمّد الخضر حسین دانش گسترده و عمیقی از این فرقه داشت، با ذکر مثالی چنین آورده: این فرقه از اسلام طرد شد ولی پیروان آن مدعی اند که تلاش آن ها مربوط به رسالت پیامبر است و حتّی پا را از این فراتر نهاده و معجزات پیامبران را به بهانه غیر منطقی بودن آن رد می کنند، روز رستاخیز، بهشت، دوزخ و زیارت کعبه [مناسک حج] را رد کرده، حتّی مصممند که کعبه را نابود کنند. این گروه همه مرتدند. بهائیّت ابداع فکری است که چندین هدف سیاسی را دنبال می کند و بنابراین مسلک فریبکارانه ای است».
*دکتر محمّد ناصر نویسنده صاحب نظر اسلامی
دکتر محمّد ناصر نویسنده صاحب نظر اسلامی در بحث حمایت امپریالیسم و صهیونیسم از فرقه بهائیّت گفته است: «بهائیان می گویند دلیل گسترش دعوت بهاء تأثیر کلمات وی بوده که فارغ از هر گونه ارتباط پنهان سیاسی و بلکه به اراده¬ی الهی محقّق شده است. چنین منطقی در واقع دلیل بر خودخواهی بهائیان بوده و اشتباهی آشکار است. بهائیان در تمام زمینه ها از ادّعاهای خود عقب رانده شدند؛ مگر آن جا که امپریالیسم و صهیونیسم در جهت حفظ منافع خود از آنان حمایت کرده اند.»( حقایقی درباره¬ی بابیّه و بهائیّه ص 59)
*عبدالعزیز ناشی
عبدالعزیز ناشی شخصیت علمی فرهنگی ارشادات اسلامی مصر و شاگرد سید رشید رضا
«به نظر من وظیفه دانشمندان، متفکران، خطبا و تمام افراد صاحب نفوذ اعم از مرد و زن و تمام کسانی که می توانند بخوانند و بنویسند این است که تمام مسلمین را آگاه ساخته و آنان را از خطر فریب و اغواء بهائیان بر حذر دارند و نگذارند که مسلمین به جمع بهائیان وارد شده و کتاب های آنان را بخوانند. [زیرا] بهائیان تیشه ای خطرناک برای ریشه کن کردن اسلام هستند.» (حقایقی درباره¬ی بابیّه و بهائیّه: ص 24)
*محمّد رشید رضا متفکر اسلامی مصری، سردبیر نشریه منارالاسلام
«بهائیّت بر مبنای بابیّت شکل گرفت که اساس هر دو کذب است. بنابراین چگونه از مسلمانان انتظار می رود که بابیّت و بهائیّت را بپذیرند، در حالی که مانند مسیحیت صفات الهی را به انسان نسبت می دهد.» نام برده به اظهار نظر سید جمال الدین اسد آبادی استناد کرده که گفته است: «بهائیّت یکی از ادیان خطرناک است و فلسفه ضدّ اسلامی دارد. فرقه ای است که یهودیان در آن نقش مهمّی دارند. در سال 1842 بابی ها جدائی خود را از اسلام اعلام داشته و شروع به مبارزه با اسلام و زبان عربی کردند.»( نشریه هفتگی منارالاسلام: 7/343 و /199)
*دکتر شیخ عبدالمؤمن النهر
«می دانیم که بهائیان پیشتر مسلمان بوده، ولی بعدها از اسلام خارج شده و آئین جدیدی را بنیان نهادند؛ بدین منظور که به اسلام صدمه وارد سازند. بنابراین از آغاز ظهور این شبه مذهب، احکام اسلام علیه آنان است، چه آن هائی که قبلاً مسلمان بوده و بعد بهائی شده و یا این که از پدر و مادر بهائی به دنیا آمده، در این خصوص مفتیان متفق القولند.»
*شیخ ابراهیم القیّومی رئیس کمیته تحقیقات اسلامی
«بهائیان فرقه ای خارج از حوزه اسلام اند که علیه اسلام طغیان کرده اند و بهائیّت یکی از خطرناک ترین نیروهای علیه اسلام است که تحت توجّه صهیونیست به وجود آمده و از حمایت دشمنان اسلام برخوردار است.
*شیخ محمد طنطاوی شیخ الازهر
«بهائیان مصری از حوزه اسلام و نیز تعالیم سایر مذاهب الهی خارجند. این گروه ضاله نباید زهر خود را در جامعه اسلامی تزریق کند. بهائیّت کاملاً مخالف اسلام است و درست نیست کسی بهائیّت را دین بداند، برای این که بهائیّت خارج از قلمرو اسلام و تعالیم سایر ادیان الهی است. بهائیان نباید از نام «بهائی» به جای دین دین در اوراق هویّت ملّی خود استفاده کنند؛ همچنانکه مورد نظر و تأیید وزیر کشور است».
*فتوای شیخ ابن باز در مورد بهائیت:
سؤال: کسانی که معتقد به مذهب بهاء الله شده اند و کسی که مدعی نبوت و همچنین مدعی است که خداوند در او حلول کرده است حکمشان چیست؟ آیا برای مسلمانان جایز است که به این کافران اجازه دهند تا در قبرستان مسلمانان دفن شوند؟
جواب: اگر عقیده بهائیت همانگونه باشد که ذکر گردید در کفرشان هیچ شکی وجود ندارد بنابراین درست نیست که آنها را در قبرستان مسلمانان دفن نمود. هرکس بعد از بعثت پیامبر ما محمد _صلی الله علیه و سلم _ مدعی نبوت باشد دروغگوست و به نص و اجماع مسلمانان کافر است چون تکذیب کننده این فرموده خداوند است:” وما کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِکُمْ وَلَکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ”(احزاب -40) “محمد پدر هیچکدام از مردان شما نیست بلکه رسول خدا و خاتم پیامبران می باشد.” احادیث رسول الله _صلی الله علیه و سلم_ در حد تواتر در مورد اینکه رسول الله _صلی الله علیه و سلم_ خاتم پیامبران است و پیامبر دیگری بعد از او نخواهد آمد وجود دارد و همچنین هرکس ادعا کند که خداوند در او یا یکی از مخلوقات حلول کرده است به اتفاق همه مسلمانان کافر است چون خداوند در هیچیک از مخلوقاتش حلول نمی نماید بلکه او بزرگتر از آن است و هرکس گوینده این سخن باشد او نیز کافر است و تمام آیات و احادیثی که دلالت می کنند بر اینکه خداوند متعال بر عرش قرار دارد را تکذیب نموده است. به تحقیق که او بالای همه مخلوقات است بزرگتر از آن است که مثل و مانندی داشته باشد او شبیهی ندارد و در کتاب خویش اینگونه خود را معرفی می نماید:” إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ”( اعراف – 54 ) “همانا پروردگار شما کسی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید آنگاه بر عرش قرار گرفت.” چیزی را که خداوند متعال توضیح داده عقیده اهل سنت و جماعت است همان چیزی که پیامبران علیهم الصلاه و السلام و پایان بخش نبوت، محمد مصطفی _صلی الله علیه و سلم _ ، جانشینان هدایت یافته و اصحابش که مشمول رضایت خداوند و تابعینی که پیروی کننده در نیکی و احسان که تا امروز بر آن بوده اند، می باشد.
ای برادر لازم است که بدانی من تا به امروز چیزی را از کتابهای بهائیت مطالعه نکرده ام ولی با توجه به آنچه که در موردشان شایع و مشهور گردیده فهمیده ام که آنها طایفه ای گمراه و کافر هستند و از دایره اسلام خارجند و بر اساس آنچه در سؤال سائل اقتضا می کند، جواب معلوم است.
پس بعد از دادن جواب به جریان گفتگو که در بین یک سنی و یک بهائی روی داده و مجله “الهدی النبوی” شماره4 که متعلق به انصار السنه در قاهره می باشد آن را منتشر می کند اطلاع یافته سه شماره آن را که در رمضان و ذی القعده که دو عدد آن در سال 1368ه. و سومی در ربیع الثانی سال 1369ه. منتشر گشته بودند را مطالعه کردم. در آن گفتگو بهائی تصریح می نماید که بهاء الله رسول طایفه بهائی است و به گمانش ناسخ شریعتهای قبل از خود می باشد که آنها را تعدیل کرده
فرقه ضاله بهائیت نه تنها توسط علما و دانشمندان شیعه، ضال و مضل معرفی شده بلکه در میان بزرگان اهل سنت نیز با این تعابیر وصف شده است. از عبدالله بخاری صاحب مدرس و امام مسجد جامع دهلی در مقام مفتی اعظم هند، به صراحت درباره مسلک بهائی و ازدواج با بهائیان که معتقد به ظهور پیامبری بعد از پیامبر اسلام هستند سوال شده است که در پاسخ اظهار داشت:
اگر کسی بپذیرد که پس از پیامبر اسلام، پیامبر دیگری ظهور خواهد کرد، کافر است. پیامبر اسلام آخرین فرستاده خدا است. این مسئله به استناد قرآن و سنن نبوی ثابت شده است. همچنین سایر علما نیز معتقدین به بهائیت را کافر می دانند. بنابر این ازدواج با مرد یا زن بهائی از نظر اهل سنت و جماعت صحیح نیست.
بهائیت فرقه ای است که تنها برای تحریف و تخریب آموزه های ادیان الهی و اخلاقیات ساخته شده و بر همین اساس است که اهل علم و تحقیق نیز حکم به انحراف و گمراهی آن داده اند. آگاهی و بینش عمیق اهل علم و محققان مسلمان موجب شده تا امروزه بهائیت، مبدل به فرقه ای منزوی و رو به زوال گردد.
*رئیس کمیته احکام دینی دانشگاه الازهر مصر، شیخ عبدالمجید سلیم، به سوال الازهر درباره بهائیت چه می گوید، اینگونه پاسخ داد:
بهائیت فرقه است و اصول آن مغایر با اصول اسلام و در تضاد با مذاهب الهی است. زن مسلمان نمی تواند با مرد بهائی ازدواج کند و اگر ازدواج کند، ازدواجش باطل است. مسلمانی که بهائی می شود، مرتد است و ازدواج با زن بهائی باطل است.(سپتامبر سال 1949)
شیخ عبدالمجید سلیم از پیشگامان تقریب مذاهب بود که هدف اصلی خود را وحدت و انسجام مسلمین می دانست. درباره وی نوشته اند که عبدالمجید سلیم در میان فقهای الأزهر، همواره از پرکارترین افراد بود که تعداد فتواهایش این نظر را تأیید میکند. نکته مهم در فتواهای عبدالمجید این است که به رغم کثرت آنها، مبانی عمیق فقهی و علمی در آنها به چشم میخورد و او هرگز تعمق و تفقه در فتوا را فدای کثرت صدور فتوا نکرده است.
درباره ویژگی ها و خصیصه های اخلاقی وی علامه محمدتقی قمی دبیر کل دارالتقریب مینویسد: «شیخ عبدالمجید سلیم… نسبت به ظلم هم نهایت حساسیت داشت». (بیآزار شیرازی، 1379، ص191؛ ر. ک: احمدی و دیگران، 1379، ص 235 از آیتالله واعظزاده خراسانی).
با توجه به درجه علمی و صفات روحی شیخ سلیم(مانند همین ظلم ستیزی) می توان پی برد وی تا چه حد فتنه و گمراهی بهائیان را مهلک می دانسته که علی رغم روحیه مسامحه و آسان گیری، حکم به ارتداد اعضای این فرقه ضاله داده است. (برگرفته از (rahpoyan.blog.ir
*فتوای شورای تحقیقات اسلامی الازهر(فتوای دارالافتاء در الازهر)
«مسلک بهائیّت و وابستگانش سمّ مُسری مهلک روشنفکری اند که دولت باید قاطعانه آنان را سرکوب کند».
بسم الله ، والحمد لله، والصلاه والسلام على رسول الله ، وبعد: بهائیت یک فرقه و گروه مرتد از اسلام است، درست نیست که به آن ایمان آورد و با آنها مشارکت نمود و نسبت به ایجاد جمعیتها و مؤسساتی که ایجاد می کنند نباید بی تفاوت بود و چشم پوشید. این به آن سبب است که آنها بر اساس عقیده به حلول و تشریع غیر از آنچه خداوند نازل کرده و ادعای نبوت و حتی ادعای الوهیت به وجود آمده اند لذا مجمع بحثهای اسلامی در زمان شیخ جاد الحق این فتوی را صادر و مجمع کنونی نیز آن را تأیید می نماید.
علی جاد الحق _ رحمه الله _ رئیس قبلی الازهر می گوید: بابیه و بهائیه فکری است که از اختلاط فلسفه ها و دینهای متعدد به وجود آمده و در آن چیز تازه ای وجود ندارد که امت اسلامی برای اصلاح حال و وضع خویش در همه مسائل به آن احتیاج داشته باشد بلکه در واقع چیزی است که برای خدمت کردن به صهیونیسم و استعمار شکل گرفته است و مجموعه افکار و یک دین ساختگی است که امت با آن آزمایش می شود و به نام دین اعلان جنگ بر علیه اسلام است.
*شیخ عبدالحمید مولوی و همگامی منافقانه او با بهائیان
عبدالحمید هر هفته با سوژه ای جدید سعی در تحریک احساسات جوانان دارد. این بار در قسمتی از خطبههای آخرین نماز جمعه قانون اساسی را دچار ضعف دانست و برای بهایی ها در ایران حق و حقوق قائل شد.
امام جمعه مسجد مکی در سخنان خود در نماز جمعه ابتدا یکی از آرزوهای خود را این گونه بیان میکند: «آبادانی آخرت را برای مردم ایرانزمین آرزو دارم که مردم رضامندی خداوند را داشته باشند».
عبدالحمید ادامه میدهد: «من تنها آخرت را برای شما نمیخواهم و تنها دنیا را هم نمیخواهم. بلکه سعادت دنیا و آخرت مردم آرزوی بنده است.»وی در بخشهای دیگری از خطبههایش میگوید: هرجا بروید دینی بهتر از اسلام نمییابید.
عبدالحمید اما در ادامه صحبت های خود به موضوع حقوق شهروندی میپردازد و جملاتی میگوید که حتی با فقه اهل بزرگان اهل سنت نیز در تعارض است؛ او میگوید: «اگر در نسلهای گذشته مذاهبی مانند بهائیان هم مرتد شمرده میشوند، نباید این حکم را به نسل جدید تسری داد و در حق آنان تبعیض قائل شد.»
این در حالی است که علمای اهل سنت رسما درباره ارتداد بهائیت و بهائیان اعلام نظر کردهاند. «شیخ جادالحق علی جاد الحق» از معروف ترین شیوخ الازهر مصر در عبارتی صریح چنین میگوید: «بهائیت مذهب باطلی است که نه تنها اسلام را رد میکند، بلکه ارتباطی با مسیحیت و یهود ندارد. بهائیت گروهی است که تابع صهیونیسم بین الملل بوده و ماموریت دارد تا برنامه های تبهکارانه آن را در کشورهای اسلامی و عربی به اجرا در آورد؛ و دلیل آشکار آن، پذیرفتن حیفا به عنوان قبله بهائیان است» (مرعشی، سید ملک محمد، بهائیت زدایی اهل سنت، ص۴۶، تهران، نشر راه نیکان، چاپ اول، ۱۳۸۹هش.)
رشیدرضا دیگر عالم شاخص اهل سنت نیز فرقههاى نوظهور و بدعت گذار ازجمله بابیت و بهائیت در ایران و قادیانیه/ احمدیه در هند، را باتوجه به اظهارات و ادعاهاى رهبرانشان، فرقههایى خارج از اسلام، همه پیروان آنها را مرتد و عقایدشان را مضرتر از هر دین یا فرقه دیگرى براى اسلام اعلام مىکند. (تفسیرالقرآن، ج 9، ص 135؛ المنار، ج 7، ش 9، جمادى الاولى 1322، ص 353ـ355)
علمای اهل سنت در ایران نیز مخالف جریان بهائیت بوده و پیروان این جریان را منحرف میدانند.
به عنوان مثال ماموستا مامد کلشینژاد، امام جمعه اهل سنت ارومیه معتقد است «امروز دشمنان اسلام هر لحظه به دنبال پرتاب تیرهای سهمگین خود به سمت جوانان هستند تا آنها را مسموم و دینگریز کرده و بهائیت و شیطانپرستی را جایگزین دین کنند”
در سوی دیگر اما اظهارات امام جمعه مسجد مکی به مذاق رسانههای ضد انقلاب خوش آمده و از روز جمعه نقل محافل آنها شده است.
بیبیسی فارسی، شبکه بهائی منوتو، رادیو فردا و از همه پرشورتر رسانه صهیونیستی سعودی اینترنشنال ضمن استقبال از سخنان عبدالحمید ساعتها روی آن تحلیل رفتند تا ثابت کنند حقوق بهائیت در ایران رعایت نمی شود.
سخنان عبدالحمید درباره بهائیان اما مسبوق به سابقه هم هست، او پیشتر با در کنار هم قرار دادن پیروان ادیان آسمانی چون مسیحیت و فرقه ضاله بهائیت خواهان برابری آنان شده بود؛ «بهائیان، دراویش، مسیحیان، مذاهب اقوام و ادیان مختلف کشور که در انسانیت و وطن با ما شریک هستند، باید برابر دیده شوند”
عبدالحمید در حالی از سویی به فکر آخرت مسلمانان و از سوی دیگر مدافع حقوق بهائیان است که عقاید میرزا حسینعلى بهاء (مؤسس فرقه بهائیت) بر این اصل استوار است که با ظهور او و همچنین على محمد باب، شریعت اسلام نسخ گردیده ، و دوره رسالت پیامبر اسلام(ص) سپرى شده است.
او معتقد بود که خداوند بارها بر زمین هبوط کرده و از آن جمله در باب و او تجسد پیدا کرده است.
با تشکر از گرد آورنده محترم “م . ا “