خلاصه :
جریان سلفی گری ایرانی یا وهابیت وطنی یا فرقه قرآنیون، منظور گروهی از شیعیان هستند که نگاهی بدبینانه به اعتقادات و معارف و میراث حدیثی شیعه دارد و در صد سال اخیر شکل منسجم تری گرفته است و داعیه داران این تفکر که در پی احیای تفکر “حسبنا کتاب الله (فقط قرآن کافی است) هستند، بسیار علاقه مندند که خود را نه شیعه بدانند و نه سنی ؛ بلکه مسلمان و پیرو قرآن معرفی کنند، ولی در عمل آنچه بدان معتقد می شوند و از آن تبعیت می کنند، تفکرات تند جریان های سَلَفی و وهّابی است. این جریان با این نگاه بدبینانه به میراث حدیثی شیعه، در تلاش برای انکار و رد بسیاری از اعتقادات شیعه برآمده است و با نگاهی به اصطلاح نو اندیش با سوء برداشت از آیات قرآن و نادیده گرفتن روایات شیعه، بدون تبعیت از روش های علمی معتبردرون شیعی به انتقاد از مبانی کلامی و معتقدات شیعیان می پردازد و در نهایت آنچه ماحصل این تفکر نمایان می شود، شخصی به ظاهر شیعی ولی با تفکرات وهابی و سَلَفی است که بسیاری از اعتقادات شیعیان را در طول تاریخ ندارد و آن ها را به چالش می کشد.
حال در ادامه قسمت اول به باقی مبانی اعتقادی جریان سَلَفیگری ایرانی یا وهابیت وطنی میپردازیم:
۵. تظاهر به روشنفکری و استغناء از عالمان دینی:
برخی از افرادی که در درون شیعه دچار تفکرات سلفی گری یا قرآن بسندگی می شوند افرادی هستند که دارای تحصیلات دانشگاهی یا حوزوی هستند و مطالبی را اجمالا در حوزه اعتقادات شیعه و دیگر مذاهب اسلامی مطالعه کرده اند ولی به پختگی نرسیده اند و روش های علمی جمع روایات مختلف را آگاه نیستند لذا در تعارضات اولیه روایات و زوایای مختلف اعتقادات، توان فهم آن را نداشته و نگاه به بیرون مذهب شیعه انداخته و آنچه به نظر و میل آنها موافق تر باشد همان را مبنای اعتقادی خود قبول می کنند و از آن تبلیغ می کنند این در حالی است که تحقیق و بیان مطلبی متقن در حوزه اعتقادات و سپس تبلیغ آن، نیاز به سالها تحقیق و تلاش و زحمت بسیار دارد و این طور نیست که هرچه را من پسندیدم و خوشم آمد، همان مبنای اعتقادی من باشد و هر چه را نپسندیدم شرک و کفر بدانم! از همین روی، خطر بزرگی که جامعه فرهیخته دانشگاهی و حوزوی ما را تهدید می کند احساس استغناء زودهنگام از مباحث تحقیقی و علمی و خود را صاحب رای و نظر دانستن در حوزه اعتقادات است که ممکن است چنین نتایج فاسدی را به دنبال داشته باشد.گاهی اوقات یک نگاه تاریخی یا تفسیری یا نگاه جامع به روایات شیعه و سنی و فهم فضای تقیه و غیر تقیه و سایر امور دیگر می تواند انسان را از تحلیل های اشتباه نجات بخشد و تک بعدی نگاه کردن به مسائل دینی مشکلات زیادی را می آفریند.
۶. انکار بدون علم برخی از اعتقادات شیعه:
جریان سلفی گری ایرانی همان طور که در بالا اشاره شد مجموعه ای از اعتقادات تشیع را منکر می شود و آن را نمی پذیرد که به صورت مختصر به مواردی اشاره می نماییم :
یکی از مباحثی که این جریان با بی ادبی تمام نسبت بدان سخن می رانند مساله مهدویت و زنده بودن امام دوازدهم حضرت مهدی علیه السلام است.
مصطفی طباطبایی از سران این فرقه منحرف در عصر حاضر در کتابهای خود و جلسات مختلف تفسیری و … بارها با بی ادبی تمام نسبت به این موضوع سخن گفته است و شدت بی ادبی او به حدی است که حتی یک مسلمان اهل سنت نیز این گونه سخن نمی گوید. طباطبایی گرچه خود را مسلمان می داند و به صراحت اعلام خروج از مذهب تشیع نکرده است ولی نسبت به صدها بلکه هزاران روایاتی که نسبت به مساله زنده بودن حضرت مهدی علیه السلام و عمر طولانی آن حضرت در کتب معتبر شیعه وجود دارد دست به انتخاب گزینشی می زند و آنها را نمی پذیرد و در مناظرات خود با عالمان شیعه، آنها را فاقد اطمینان برای خود می داند! این در حالی است که روایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمینه تولد و عمر طولانی حضرت بسیار زیاد است و تواتر دارد.
در زمینه توسل و تبرک و استغاثه و …نیز که در مذهب تشیع با ادله مخلف قرآنی و روایی ثابت است بلکه در اهل سنت نیز این اعتقادات وجود دارد، این جریان همانند فرقه وهابی، بسیار تند و خشن برخورد می کنند و شیعیان را مشرکان عصر حاضر می دانند.(4) درباره عاشورا نیز مصطفی طباطبایی مطالب بسیار سخیفی دارد و گریه و عزاداری و نوحه خوانی و سینه زنی را خلاف عقیده اسلامی می داند و حال آنکه روایات در این زمینه و سیره اهل بیت علیهم السلام اعتقاد شیعیان را به راحتی ثابت می کند و جای هیچ شک و شبهه ای نیست.
۷. سخت گیری عامدانه در تصحیح روایات
یکی از نکات مهمی که باید در تصحیح روایات شیعه بدان توجه کرد این است که اعتبار سنجی روایات در نزد شیعه در بین متقدمین و متأخرین فرق دارد و مبانی رجالی نیز بین علما مختلف است چه بسا راوی که توسط یکی از صاحبان علم رجال تضعیف شود و توسط فردی دیگر از متخصصین این علم توثیق شود. نکته دیگر اینکه مبانی اعتبار سنجی روایات بین شیعه و سنی نیز فرق دارد و گاه ممکن است با قرائن مختلف بتوان اطمینان از توثیق راوی و سپس اعتبار روایت حاصل کرد.
این مساله علمی متاسفانه توسط جریان وهابی گری ایرانی رعایت نمی شود و وقتی اعتقادی از شیعه را زیر سوال می برند ممکن است به روایتی واحد تمسک کرده و بگویند به دلیل وجود فلان راوی این حدیث ضعیف است و لذا نمی توان فلان اعتقاد شیعی را قبول کرد! در حالی که چه بسیار ممکن است همان راوی که توسط این جریان های سلفی گری ایرانی تضعیف می شود توسط عالمان دیگری توثیق شده باشد و شواهد و قرائن فراوانی بر صدور آن روایت در منابع موجود باشد ولی این افراد به عمد به ضعف یک راوی تمسک کرده و آن را دست آویزی برای تردید در برخی اعتقادات شیعه قرار می دهند.مصطفی طباطبایی در کتاب عاشورای دین عاشورای مذهب به شدت به دنبال تضعیف فرهنگ عاشورا هست و عزاداری و نوحه خوانی و سینه زنی را با دید خرافات و آنچه در دین نیست می نگرد، در حالی که صدها و بلکه هزاران روایت در زمینه گریه و عزاداری و نوحه خوانی بر امام حسین علیه السلام وجود دارد که هرگز نمی توان این همه روایات را منکر شد و سندهای آن را تضعیف کرد و به راحتی از کنار شواهد و قرائن فراوان صحیح بودن گریه و عزاداری و نوحه خوانی برای امام حسین علیه السلام و مجالس برای اهل بیت علیهم السلام گذشت.
۸. به اسم تفسیر ولی با هدف تخریب تشیع:
یکی از سران جریان وهابیت ایرانی به اسم تفسیر قرآن کریم جلساتی را برگزار می کند و در لابلای مباحث به اصطلاح تفسیری اش به شدت اعتقادات شیعه را تخریب می کند و بر آنها می تازد. متاسفانه این شخص در تهرآن در حال تربیت نیروهای وهابیت وطنی است و افرادی که در جلسات او شرکت می کنند،سر از شبکه های وهابی درآورده یا اگر در مجامع علمی کرسی تدریس داشته باشند به انتشار تفکرات خطرناک این جریان مشغول اند. البته ناگفته نماند جلسات مناظره های خوبی با سران این جریان خطرناک نیز برگزار شده است و در فضای مجازی منتشر شده است و جوابیه های خوبی در نقد حرفهای بی دلیل این فرقه منحرف توسط فضلای جوان حوزه علمیه قم در حال انجام است. آنچه جای تعجب است این است که سخنان سران این فرقه و جلسات تفسیرشان و کتب اینها در مجامع وهابی در حال انتشار است و به صورت گسترده از آن تبلیغ می شود.
نتیجه :
در هر حال متاسفانه جریان سلفی گری ایرانی با کناره گیری از روش های متقن علمی حوزوی و رسمی و صاحب فکر و اندیشه دانستن خود و نقد بدون پشتوانه علمی برخی اعتقادات شیعه، از مسیر تشیع به سرعت در حال کناره گیری هستند و امیال شخصی خود را بر مباحث علمی ترجیح می دهند و آنچه در نهایت بدان معتقد می شوند همان تفکرات وهابیت و سلفی هاست بلکه در برخی زمینه ها تند تر و خطرناک تر و آنچه امروز به شدت جامعه شیعی ایران را تهدید می کند به تعبیر اساتید حوزه علمیه، همین جریان وهابیت وطنی است که باید با برنامه های مختلف به نقد و خشکاندن ریشه این تفکرات خطرناک پرداخت.
پینوشت:
4- بیانات در دیدار میهمانان شرکتکننده در کنفرانس وحدت اسلامی 24/7/1368
5.مصطفی طباطبایی از سران جریان قرآنیون یا وهابیت وطنی در جلسات مختلف خود بارها با جسارت تمام به این مطلب اشاره می کند.
منابع :
- جریان شناسی سلفی گری ایرانی رسول چگینی
- بازخوانی اندیشه امامتی سلفی گری ایرانی سید محمد مهدی موسوی دو فصلنامه علمی پژوهشی امامت پژوهی
- آسیب شناسی غلو پژوهی در اندیشه سلفی گری ایرانی سید محمد مهدی موسوی فصلنامه علمی پژوهشی انجمن کلام اسلامی حوزه
- مقاله ظهور سلفی گری شیعی در ایران و تقابل اعتقادی آنان با شیعیان امامی از سید مصطفی حسینی ،پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه
- پایگاه جامع اطلاع رسانی امامت
- سایت موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف