فرقه پژوهی:
معنویت های فرد گرایانه، سبک های نوین در ظاهری معنوی، معنویت های منحرف شرقی و غربی و… همه و همه با فعالیت فراوان دایره رسیدن به معنویت – بخوانید انحراف- را برای افرادی که با حقیقت معنویت آشنایی ندارند باز نموده است.
امروزه با گسترش بسترهای دریافت اخبار و معلومات چه به صورت صحیح و درست و چه در قالب دروغ، غلط و شایعه، موضوع معنویت آموزی و عرفان دیگر از کرسی های درس اساتید اخلاق، متون علمی و دینی و مانند این ها خارج شده است.
با این وجود برای علاقمندان به معنویت حقیقی خصوصا نسل نونهال و نوجوان کشور تولید محتوا به شمایلی شکیل و در قالب های نوین اما بدون انحراف و بزرگنمایی و دروغ که در عرفان های کاذب به وفور نمایان است، ضروری جلوه می کند.
اندکی به ترویج یوگا در کشور دقت کنید، یوگا از ابتدای شکل گیری تا کنون روز به روز بر شدت برنامه های تبلیغی خود برای کودکان در فضای مجازی و حقیقی افزوده است.
درباره این مهم که به یوگا در هیچ کجای دنیا به چشم ورزش تنها نمی نگرند در گذشته مطالبی نگاشته شده است. یوگا حقیقتا یک ابزار ورزشی است برای تغییر سبک معنوی شدن! معنویتی با سبک اباحه گرا، تناسخ محور، بدون شریعت و…
مدعیان فرقه های کاذب عرفانی در این سال ها نهایت استفاده را از ولنگاری فضای مجازی در ایران نموده اند و با استفاده از بستری که متاسفانه در کشور بخاطر ضعف نهادهای دینی، علمی و معنوی وجود دارد بر گستره پیروان خود افزوده اند.
مدعیان دروغین در سایه اقداماتی جذاب و پر انتشار در فضای مجازی با سوء استفاده از ضعف مبانی دینی، طیفی از جوانان و نوجوانان را به وادی پر خطر انحرافات متعدد اعتقادی و اخلاقی کشانده اند.
قطعا در صورتی که موضوعات دینی و اخلاقی، مباحث روانشناختی و اجتماعی و… با سطح بالای معرفتی و در نهایت دقت پیاده سازی شود تاثیرات آن را در آینده نسل ایرانی خواهیم دید.
اما مهم ترین رکن ساختن مبانی فکری و معنوی دقیق برای کودک، نونهال و نوجوان، ابتدا در خانواده است و نقش اصلی در این بین بر عهده پدر و مادر قرار دارد. هر اندازه پدر و مادر در یک خانواده به عنوان نهاد اصلی در ساختن بنیان فکری فرزندان بتوانند فعال تر و آگاهانه تر عمل نمایند یقینا بر فرزندان تاثیرات مطلوب تری خواهند گذاشت و آینده آنان را به جهت فکری مطمئن تر خواهند ساخت.
یقینا این جمله را شنیده اید که؛ بچه ها آن شکل و مدلی خواهند شد که در دوران کودکی و نوجوانی مشاهده می کنند، نه آن چیزی که به آنان در دوران نونهالی و نوجوانی گفته می شود. واضح تر و به عنوان مصداق؛ پدر و مادری که نماز و فرائض دینی را در اولویت زندگی قرار نداده و از آن عبور می کنند هر چند به فرزندان دائما بگوید شما نماز بخوانید و اهل رعایت فرائض دینی باشید، این گفتار تاثیری عمیق و مستمر نخواهد داشت، چون در رفتار پدر و مادر نمونه عینی مشاهده نکرده اند.
حال این مصداق را وارد مقوله های معرفتی و علمی دیگر نمایید. اگر پدر و مادر به عنوان دو الگوی ابتدایی کودکان و نونهالان در مباحث مورد نیاز ورود نموده و اطلاعات ابتدائی و مورد نیاز یک کودک و نونهال را بدست آورند و با آنان همراه شوند چه تاثیر شگرفی بر زندگی فرزندان خواهند گذاشت.
بگذارید نمونه ای و مثالی از تحقیق میدانی که بین طرفداران دو تیم مطرح تهرانی صورت گرفته است برایتان ذکر کنیم تا موضوع بسیار ساده و قابل دریافت و اهمیت آن آشکارتر گردد.
اکثر قریب به اتفاق پدرانی که در خانواده، طرفدار یکی از تیم های آبی و یا قرمز بوده اند و این علاقه و احساس خود را در سطح خانواده و منزل بروز داده و درباره آن گاهی سخن گفته اند، دارای فرزندانی هستند که به همان تیم مورد علاقه پدر گرایش پیدا نموده اند!
در حقیقت پدر فعال خانواده که در یک موضوع ورزشی بین فرزندان نونهال خود ابراز علاقه به رنگ و تیمی نموده است به مرور این حس را در فرزند نیز ایجاد کرده تا او نیز به همان تیم علاقمند شود!
این مسئله ساده و کوچک نشان از اهمیت بالای نقش پدر و مادر فعال در خانواده است. حال نیم نگاهی به افراد جذب شده در فرقه ها بیندازیم، عمده افرادی که اسیر فرقه های انحرافی شده اند از جایگاه اجتماعی، فرهنگی و سطح معلومات علمی و معرفتی خانواده خود رضایت نداشته و یا اصلا در خانواده ای متزلزل رشد کرده اند.