جامعه‌سازی

فرقه پژوهی برداشت از بهائیت در ایران

جامعه‌سازی بهائی، کلیدواژه اصلی‌ترین نقشه بهائیت برای تبدیل جوامع هدف، به اجتماعی بهائی‌منش است که در نهایت به نوعی سلطه تشکیلات بر آن جامعه منجر خواهد شد.

در طرح روحی با تبلیغ مروجین بهاییت در مناطق جغرافیایی مختلف ذهن افراد را آماده پذیرش طرح و نقشه خود می نمایند  و به دنبال آن  با استفاده از «گفتمان‌های اجتماعی» و «توسعه اجتماعی-اقتصادی» بقیه نقشه خود را عملی می نمایند. این دو بخش اخیر،  بسیار حائز اهمیت و همچنین مرتبط به یکدیگرند: «در این برهه خطیر از اجرای نقشه، تفکر در دو حوزه فعالیت که به هم مرتبط و تقویت‌کننده یکدیگرند یعنی اشتغال به اقدام اجتماعی و شرکت در گفتمان‌های رایج در اجتماع، سودمند خواهد بود(1).

به طور کلی در بهاییت سه خط، یعنی طرح روحی، گفتمان اجتماعی و توسعه اجتماعی-اقتصادی، همچون اجزای مختلف دامی هستند که برای گرفتار کردن بشر، در کنار یکدیگر و به هم پیوسته عمل می‌کنند. تشکیلات با برگزاری کلاس‌ها، ذهن را به سمت دلخواه سوق داده و با بندهای مختلفِ گفتمان‌های اجتماعی، طرح اقتصادی-اجتماعی خود را در منطقه، پی‌ریزی می‌کند.

گفتمان‌های اجتماعی

گفتمان اجتماعی، در پایین‌ترین و اولیه‌ترین سطح خود، به همان تبلیغ زبانی بهائیان در میان تمام اقشار اجتماع و اطرافیانشان معطوف می‌شود که از پیدایش این فرقه، با آن عجین و از مؤکدات تشکیلاتش بود. اما تأسیس مرکزی برای هدایت هرچه بیشتر آن و قرار دادنش ذیل برنامه گسترده «توسعه اجتماعی»، برمی‌گردد به سال 2010 م. که مرکز اصلی تشکیلات در پیامی با کلید واژه «مکالمات هدفمند»، به شکلی تخصصی بر این طرح کلید زد.

مکالمات هدفمند دربردارنده منویات، توضیح فعالیت‌ها و نتایج آن‌ها به شکل مدنظر تشکیلات، در اجتماعی غیربهائی بوده که لازمه آن ایجاد فضایی برای اصطلاحاً مشورت و گفتگو است. به معنای دقیق‌تر، اشتراک‌گذاری دیدگاه‌ها و اقدامات بهائی است به منظور تأثیر بر غیربهائیان.

ایجاد این فضای اصطلاحاً مشورتی، امکان حضور بهائیت در مجامع مختلف را فراهم آورده و منجر به تعامل تشکیلات با سازمان‌های گوناگون خواهد شد. مثلاً موضوعات زیست‌محیطی یا بهداشت در دنیا گفتمان‌هایی را به خود اختصاص می‌دهند، بهائیت با استفاده از این موقعیت، محفلی برای ابراز وجود به بهانه اشتراک تجربیات جهانی یافته و اهداف بالادستی خود را پیش می‌برد.

«مشارکت در گفتمان‌های اجتماعی در سطح محدوده جغرافیایی، می‌تواند شامل یک عمل ساده مثل استناد به اصول دیانت بهائی ضمن یک صحبت روزمره تا فعالیت‌های منظم‌تری مانند تهیه مقالات و حضور در جلساتی راجع به مسائل، از جمله تغییر آب و هوا و محیط زیست یا حاکمیت و حقوق بشر، باشد. این مشارکت مستلزم تعامل هدفمند و مفید با گروه‌های مدنی و سازمان‌های محلی در دهکده و محله نیز می‌باشد.»(2) اهداف این گفتمان همانطور که در خط اول پیام بیان شد، شناساندن بهائیت و دعوت به آن است، چراکه در همین پیام آمده است «تبلیغ بایستی برای هریک از احبا بالاترین اولویت را داشته باشد.»(3) همچنین «دوره‌های متسلسل اصلی به نحوی سازمان یافته‌اند که فرد را اعم از اینکه بهائی باشد یا نه در مسیری قرار می‌دهند که بر اثر تجربیات جامعه، در راه ارائه دیدگاه نظم جهانی حضرت بهاءا… به نوع بشر تعیین می‌گردد(4).

با پیشرفت طرح، سال 2013 «دفتر گفتمان‌های عمومی» در فلسطین اشغالی، برای هدایت اعضا پیرامون این امر، تأسیس شد که تا هم‌اکنون نیز، مدیریت مستقیم گفتمان‌های اجتماعی را برعهده دارد. «از جمله مواهب گران‌بهایی که نصیب جامعه بهائی شده، تأسیس شبکه چشم‌گیر از دفاتر مخصوص در سطح ملی می‌باشد که به طور سیستماتیک با دولت‌ها و سازمان‌های جامعه مدنی رابطه برقرار ساخته است. به موازات توسعه این دفاتر، فرایندهای نقشه‌های متوالی توانایی جامعه را برای مشارکت در گفتمان‌های رایج در فضاهای گوناگون، از مکالمات شخصی تا اجتماعات بین‌المللی افزایش داده است. در سطح مردمی این کار از طریق همان رویکرد ارگانیک که موجب ازدیاد تدریجی اشتغال احبا به اقدام اجتماعی می‌شود به طور طبیعی گسترش می‌یابد…اما در سطح ملی، شرکت در گفتمان‌های رایج اکثراً مطمح نظر این دفاتر است که هم‌اکنون در ده‌ها جامعه ملی مشغول فعالیت هستند…به منظور افزایش اینگونه مجهودات و با هدف تسهیل یادگیری در این عرصه و برای تضمین انسجام این اقدامات با سایر مساعی جامعه بهائی، اخیراً در مرکز جهانی بهائی «دفتر گفتمان‌های عمومی» را تأسیس نموده‌ایم.(5).

چنانچه بخواهیم این گفتمان‌های بهائی را به صورت تفکیک‌شده بررسی نماییم، می‌توان دو سطح کلی برای آن قائل شد:

–           سطح مردمی

–           سطح بین‌المللی

سطح اول همان گفتگوهایی است که روزانه بهائیان برای ایجاد ارتباط و تأثیرگذاری‌های شخصی از آن استفاده می‌کنند. «برخی در تعاملات روزانه خود نفوسی را ملاقات می‌کنند که آماده کاوش مطالب روحانی در محیط‌های مختلف هستند، عده‌ای می‌توانند پاسخگوی آمادگی روحانی افراد در دهکده‌ها و یا محله‌ها باشند و شاید به آن نقاط نقل مکان کنند.»(6) همچنین «بسیاری از بهائیان از طریق شغل و حرفه خود در اقدام اجتماعی و گفتمان‌های عمومی مشارکت دارند».(7)

البته همین نوع از گفتمان نیز، به دعوت ساده زبانی ختم نمی‌شود، بلکه با برنامه‌ریزی و آموزش، شیوه‌های نفوذ کلام در دیگران، به اعضا آموخته می‌شود تا به قول خودشان مخاطب را منقلب سازند:

«برای استفاده کامل از فرصت‌های تبلیغی موجود در عالم بهائی، گفتگوهای ممکن با هر فردی از افراد باید خلاقانه مورد تأمل قرار گیرد. در این چنین گفتگوهای هدفمندی قلوب منشرح می‌شود و در مواردی تقلیب بغتتاً ایجاد می‌گردد. همگی به انجام این وظیفه ارزشمند دعوت می‌شوند و هیچ‌کس نباید خود را از شادمانی حاصله از این خدمت محروم نماید».(8)

در سطح دوم، تعاملات وسیع‌تری به بهانه مسائل عمده جهانی از قبیل تغییر اقلیم، محیط زیست، حقوق بشر و… ایجاد می‌شود که تمامشان زیر نظر دفتر گفتمان‌های عمومی است. مرکزی که نه تنها هدایت و انتخاب اعضا را، که حتی انتخاب موضوعات هم از طرف آن صورت می‌گیرد. بسیاری از مذاکرات با نمایندگان کشورهای مختلف، کلاس‌های اینترنتی و نشست‌هایی که در کشورهای مختلف پیرامون موضوعاتِ ظاهراً اجتماعی برگزار می‌گردد، زیر نظر دفتر گفتمان‌های عمومی واقع در حیفا و به میزبانی بهائیت است. بنابراین تشکیلات بهائی به طور غیرمستقیم در حال برنامه‌ریزی برای بخش‌های مختلف جهان می‌باشد.

همان‌طور که بارها بیان شده است، تمام بخش‌های جامعه‌سازی، در یک راستا و تسهیل‌گر هم می‌باشند. در واقع گفتمان اجتماعی پیش درآمد استقبال از بخش بعدی، یعنی فعالیت‌هایی موسوم به «توسعه اجتماعی-اقتصادی» می‌باشد. لذا طرح توسعه اجتماعی-اقتصادی در ادامه گفتمان‌های اجتماعی ظاهر شده و نمونه عملیاتی آن می‌باشد: «همان‌گونه که بینش حاصله از شرکت در برخی گفتمان‌ها می‌تواند به روشن شدن مفاهیمی کمک کند که اقدام اجتماعی را شکل می‌دهد، اقدام مؤثر اجتماعی نیز موجب غنی شدن مشارکت در گفتمان‌های عمومی می‌گردد(6).

توسعه اجتماعی و اقتصادی

برای ورود به بحث «توسعه اجتماعی و اقتصادی» گریزی خواهیم داشت به آنچه پیش‌تر مطرح شده بود. برنامه بهائیت برای جامعه‌سازی دو حوزه عمده «جامعه» و «اجتماع» را شامل می‌شود. «جامعه» گروهی از مردم را گویند که با هم وجه اشتراک داشته، در سرزمینی واحد زندگی می‌کنند، اعضای آن با هم آشنایی و صمیمیت نسبی دارند و به طور خلاصه گروه کوچک‌تری را در برمی‌گیرد. در حالی که «اجتماع» به جمعیت بزرگتری که دارای کیفیت روابط فوق نیستند اشاره دارد، مثل ساکنین یک شهر یا یک کشور.

کلاس‌های اطفال، گروه‌های نوجوانان، حلقه‌های مطالعه و جلسات دعا که در شماره‌های پیشین توضیح داده شدند، فعالیت‌هایی معطوف به «جامعه» بوده و «گفتمان اجتماعی» و «اقدامات اجتماعی-اقتصادی» فعالیت‌هایی هستند که در سطح «اجتماع» صورت می‌گیرند، بنابراین پیچیدگی و گستردگی خاص خود را می‌طلبد.

البته در اصل، تشکیلات هیچ یک از این اقدامات را منفک از یکدیگر نمی‌داند. در واقع پایه تمام این نقشه‌ها، همان مؤسسه روحی می‌باشد. کلاس‌ها و کتاب‌های روحی باعث می‌شود برنامه‌ها، با بینشی بهائی، پیاده‌سازی و اجرا شوند و این دقیقاً زمینه‌ساز همان سلطه مورد نظر بهائیت است: «کاری که امروز در اطراف و اکناف کره ارض در حال پیشرفت است، نمایان‌گر مرحله اخیر مساعی مستمر جامعه بهائی برای ایجاد هسته تمدنی شکوهمند است که در تعالیم این ظهور اعظم مندمج می‌باشد.(10)»

اقدام اجتماعی به بهترین تعریف، طیفی از مجهوداتی است که می‌تواند از یک سو مساعی نسبتاً غیررسمی و کوتاه‌مدتی را که افراد یا گروه‌های کوچکی از احبا انجام می‌دهند شامل شود و از سوی دیگر، برنامه‌های پیچیده و پیشرفته توسعه اجتماعی و اقتصادی سازمان‌های ملهم از تعالیم بهائی را در برگیرد. هر نوع اقدام اجتماعی، صرف نظر از دامنه و مقیاس آن، کوششی برای به‌کارگیری تعالیم و اصول امر الهی، به منظور اصلاح یک و یا بعضی از جنبه‌های حیات اجتماعی یا اقتصادی گروهی از مردم می‌باشد(11).

تمامی فعالیت‌های بهائیان در سراسر نقاطی که به نوعی در پی ایجاد مقری برای اقدامات خود هستند، تحت نظارت و هدایت مستمر مرکز جهانی تشکیلات در حیفا، انجام گرفته و به تدریج بر ابعاد و دامنه نفوذ آن افزوده می‌شود. در اکتبر 1983م. پیامی مبنی بر توجه سیستماتیک به فعالیت‌های توسعه اجتماعی و اقتصادی به اعضای تشکیلات صادر شد. در این پیام تأکید شده بود که برای پیشرفت و نفوذ بهائیت به بطن جامعه، باید از انگیزه‌های طبیعی مردم برای حیات و ارتقا، بهره برد.

تشکیلات به این منظور و برای ترویج و هماهنگ ساختن فعالیت‌های بهائی در این زمینه، مرکزی به نام «دفتر توسعه اجتماعی و اقتصادی» را در فلسطین اشغالی راه اندازی نمود. تمرکز اصلی این دفتر، بر توسعه مفاهیم بهائی در مناطق مختلف بود. عمل به این منظور، با نفوذ بهائیان در شرکت‌های مختلف یا تأسیس شرکت‌های مستقل بهائی، همراه بود.

بهائیت بعد از ده سال در سال 1993م. برنامه جدیدی در این زمینه ارائه کرد که ده سال آینده را، به موضوع قابلیت‌سازی در جوامع اختصاص داد؛ به این معنی که «فعالیت‌ها در مقیاسی نسبتاً کوچک شروع شود و رشد و پیچیده‌تر شدنشان تنها در تناسب با منابع انسانی موجود صورت گیرد.»(12) بنابراین مرکز اصلی تشکیلات، برای محوریت‌بخشی و دقت بر عملکرد زیرگروه‌هایش در نقاط مختلف، مفهومی به نام «کلاستر» یا «محدوده جغرافیایی» را ایجاد نمود که به دو نوع کلاستر شهری و روستایی تقسیم می‌شود. کلاستر شهری، شامل یک شهر بزرگ و حومه آن و کلاستر روستایی مشتمل بر چندین روستا می‌باشد.

فعالیت در این محدوده‌ها، با توجه به استعداد، نیاز و علاقه ساکنین طرح‌ریزی می‌گردد. ضمن توسعه اجتماعی-اقتصادی، با برگزاری دوره‌ها و تعریف فعالیت‌های مختلف جمعی، نوع جدیدی از تعامل و رفتار به شکلی عملی، توسط بهائیان مطرح می‌شود تا برنامه‌های بهائی به صورتی نامحسوس با رعایت جوانب احتیاط به خورد اجتماع داده شود، چراکه به گفته خودشان «روابط لازم برای تداوم اجتماع، باید در پرتو ظهور حضرت بهاءا… از نو طرح‌ریزی شود.»(13) در واقع تشکیلات در نظر دارد با به کار بستن آموزه‌های بهائی در فعالیت‌های به ظاهر اجتماعی و اقتصادی، منجر به ساخت بافتی بهائی، در جامعه گردد.

البته در بخش عمده‌ای از مناطق، اعضا بهائیت را –حداقل از همان شروع- اعلان عمومی نمی‌کنند، بلکه طی چندین مرحله، باعث رسوخ آن در باور و عمل افراد می‌شوند. نهایتاً هم چاره‌ای جز بهائی شدن و پذیرش کامل سیطره تشکیلات بر زندگی، برای فرد باقی نمی‌ماند.

برای انجام این نقشه‌ها، بهائیان از طرف تشکیلات دستور می‌یابند که به نقاط مختلف، مهاجرت کنند. از آنجا که بومیان منطقه، ممکن است در مقابل این بیگانگانِ تازه‌وارد مقاومت نشان دهند، صرف بازه‌های زمانی نسبتاً طولانی برای بومی‌سازی این افراد از ملزومات نقشه به حساب می‌آید، تا به قول خودشان جزئی از نظام جمعی محله جدید شده و مردم به چشم خودی به آنان نگاه کنند. آنگاه با استفاده از مؤسسات امری و آموزش، زیرساخت لازم برای نقشه، پی‌ریزی می‌گردد.

تبدیل شدن به جزئی از بومیان، خود طبق نقشه‌ای از پیش تعیین شده سامان‌دهی می‌شود. طوری که در آغاز خود را عاری از هرگونه تعصب نشان داده و توصیه شده «رشد پایدار در هر یک از محدوده‌های جغرافیایی منوط به خصایصی است که خدمات شما به مردم جهان را متمایز می‌سازد. افکار و اعمال شما باید آنچنان عاری از هرگونه تعصب باشد که حتی بیگانه نیز شما را دوست مهربان انگارد»(14) در این مرحله، هدف قرائت اجتماع و تنظیم دیدگاه برای انتخاب عملکردی مثمر ثمر برای تشکیلات است: «با پایداری و مداومت، توانایی بیشتری یافته‌اند تا دریابند که آیا میزان آمادگی مستمعین ایجاب می‌نماید که محتاط باشند یا جسور، سریع‌العمل باشند یا صبور، روش مستقیم اختیار کنند یا غیرمستقیم.»(15) این عیناً نمونه‌ای بارز از مکر و حیله‌گری در برخورد است. در جای دیگری تأکید شده «آنچه جنبه حیاتی دارد این است که قرائت اجتماع بر اساس تعالیم امر مبارک استوار باشد…کسانی که به اقدام اجتماعی اشتغال دارند بر طبق قرائت خود از اجتماع، بینشی از کار خویش را در فضای اجتماعی مورد دسترس‌شان شکل می‌دهند…بینش باید گویای این باشد که اهداف چگونه تحقق خواهند یافت: ماهیت استراتژی‌هایی که باید به کار برده شود، رویکردها، طرز فکر و گرایش‌هایی که باید پذیرفته شود و حتی رئوس مطالب برخی از روش‌هایی که باید به کار گرفته شود.»(16) لکن زمانی که تمام جوانب سنجیده و آغاز فعالیت‌ها کلید خورد، به مرور زمان جنبه بومی بودن کنار رفته و بر ماهیت بهائی تأکید می‌شود. این بهائی‌مآبی و روی ریل تشکیلات حرکت کردن به طور مداوم مورد بررسی قرار می‌گیرید، زیرا به قول تشکیلات: «باید مراقب باشند که مبادا اجازه دهند تعالیم امری به خاطر هم‌سویی با ایدئولوژی‌های گوناگون، عقاید روشنفکرمآبانه و رسوم مُدِ روز، از واقعیت خود دور شوند. در این ارتباط قابلیت سنجش ارزش رویکردها، عقاید، نگرش‌ها و روش‌های رایج با موازین بهائی مسأله‌ای حیاتی است(17)».

بعد از این مراحل، وارد فاز عملیاتی توسعه اجتماعی و اقتصادی شده که خود شاخصه‌های گوناگونی دارد و از شرکت در اجلاس مختلف تا همانطوری که گفته شد ورود به شرکت‌های اقتصادی یا تأسیس کارتل‌های بهائی را دربرمی‌گیرد. فلذا بهائیان یا در سازمان‌های بین‌المللی و ملی عضو می‌شوند یا خودشان سازمان‌هایی را تأسیس می‌کنند تا راهی برای پیاده سازی امور تشکیلاتی خود باشند. «در این راستا، مساعی توسعه اجتماعی و اقتصادی برای تقویت قابلیت تشکیلاتی سازمان‌های ملهم از تعالیم بهائی اهمیت می‌یابد. بهائیان همگی، چه در امور حرفه‌ای چه در ایفای مسئولیت‌های شغلی و چه در سایر معاملات خود، از تعالیم و اصول آیین بهائی الهام می‌گیرند و می‌کوشند که موازین عالی آن را در تعاملات روزانه خود منعکس نمایند…عده‌ای از بهائیان با توجه به ماهیت کار توسعه، تصمیم خواهند گرفت که به یکی از نهادهای ملی یا بین‌المللی بپیوندند و در عملیات خود تا حد ممکن، تعالیم بهائی را مد نظر داشته باشند…اما در بستر فعالیت‌های خود جامعه بهائی، اصطلاح سازمان‌های ملهم از تعالیم بهائی، به شیوه بسیار مخصوصی به کار می‌رود که توسط گروه کوچکی از احبا ایجاد می‌شود، تحت هدایات کلی و مرجعیت اخلاقی مؤسسات بهائی باقی می‌ماند(18).

اینکه این شرکت‌ها و اقدامات به چه صورت جامعه را به بیراهه می‌کشد، با مطالعه آثار و متونی که تشکیلات در زمینه نقشه جامعه‌سازی تنظیم کرده، تا حدودی می‌توان با شگردهای ممزوج کردن بهائیت و استحاله اعتقادی مردم، ضمن انجام فعالیت‌های به ظاهر اجتماعی و اقتصادی آشنا شد. در ادامه تا آنجا که در این مجال ممکن باشد، راهبردهای بهائیت در این زمینه مطرح گردیده است.

قابلیت‌سازی

در سطور قبل، توضیحی کوتاه بر کلیت این عبارت داده شد، اما خود تشکیلات به طور دقیق‌تر در این مورد توضیح می‌دهد که «نفوذ و اثرات مؤسسه آموزشی جنبه حیاتی دارد. این مؤسسه با مجهز ساختن افراد با بینش و دانش روحانی [بهائی]، خصایص و نگرش‌ها و مهارت‌ها و توانایی‌های لازم برای ایفای خدمت که جزء ضروری حیات جامعه بهائی است، گنجینه‌ای از منابع انسانی ایجاد می‌کند و امکان شکوفا شدن مجهودات توسعه اجتماعی و اقتصادی را فراهم می‌سازد… شرکت‌کنندگان در چنین مجهوداتی قادرند که دانش و مهارت‌های مربوط به زمینه خاصی از اقدام را که به آن اشتغال دارند –از جمله بهداشت، تولیدات کشاورزی و آموزش و پرورش- کسب نمایند و به تحکیم قابلیت‌هایی که قبلاً توسط مؤسسه در آنان پرورش یافته، مثلاً ترویج وحدت در کثرت، پیشبرد عدالت، مشارکت مؤثر در مشورت و… ادامه دهند»(19)

در واقع «موسسات امری در سوق دادن انرژی فردی و جمعی، در جهت تقلیب اجتماع عمل می‌نمایند.» بنابراین اکیداً توصیه شده «هر کوششی در عرصه اقدام اجتماعی، باید مسأله قابلیت تشکیلاتی را در نظر بگیرد… به عبارت دیگر این فرایند باید وارد حیطه فرهنگ شود»(20)

همان‌طور که روشن است تشکیلات مد نظر دارد با آموزش‌هایی که پیش‌زمینه مشارکت عمومی در پروژه‌های اقتصادی و اجتماعی است، مقاصد بهائی را با جان و مال مردم آنچنان بیامیزد که جزئی از فرهنگ آنان شود. منویاتی که نسخ تمام ادیان، بی‌بند و باری نوین و سلطه‌پذیری، از اجزای لاینفک آن است.

  • ایجاد هماهنگی بین فعالیت‌های مادی با باورهای بهائی

فقر جوامع، از جمله حربه‌هایی است که بهائیان همواره از آن برای افزایش آمار و فریب استفاده کرده‌اند. در این پیام، ذوق تشکیلات از جذب بومیان فقیرِ برخی مناطقِ دورافتاده، کاملاً مشهود است: «پیشرفت دیگری که حاصل گردید ازدیاد محسوسی در میزان قبول مسئولیت احبای بومی برای خدمات تبلیغی و تزیید معارف امری در کشورهای خود بود. در مناطقی که به مشاکل و متاعب شدید دچار بودند از جمله آنگولا، کامبوج، لیبریا و سی‌یرالیون احبا در زمینه تبلیغ امرا… که موجب اقبال نفوس کثیره گردید و یا تأسیس و تجدید فعالیت محافل روحانی و یا ایجاد و ادامه طرح‌های توسعه و عمران به انتصارات مهمی دست یافتند…فعالیت‌های بسیار متنوعی در این جوامع انجام گرفت که مشتمل بود بر قیام مبلغین محلی، تعلیم و اعزام تعداد قابل ملاحظه‌ای از مبلغین سیار به جزایر مجاور، افتتاح مدارس ابتدائی، ایجاد فرصت‌های متعدد برای اعلان امرا… و ترتیب و اجرای برنامه‌هایی که مقامات عالی رتبه و صاحبان نفوذ در آن حضور داشتند».(21)

  • ایجاد حس مشارکت در مردم منطقه

«آنچه در هر منطقه یا محدوده جغرافیایی مورد نیاز است، مشارکت تعداد روزافزونی از مردم در یک فرایند یادگیری جمعی است»(22) مشارکتی که در چارچوب خواست تشکیلات و زیر نظر مؤسسات امری به منظور بهائی کردن افراد صورت می‌پذیرد. در متن سند توسعه اجتماعی-اقتصادی به طور صریح امده است که با وجود مشورت، تصمیم نهایی باید توسط مقامات مسئول گرفته شود و این را وجه تمایز عملیات یک سازمان ملهم از تعالیم بهائی دانسته‌اند. هدف نهایی هم در این پیام به خوبی مشهود است: «آنچه حائز اهمیت بیشتری می‌باشد این است که هر فرد احساس کند همکاریش با جامعه بهائی در کمک به بهسازی اجتماع با گرمی مورد استقبال قرار می‌گیرد و از این طریق در مسیری از خدمت به بشریت گام می‌نهد که ممکن است در بدایت و یا در مراحل بعدی به تسجیل او بیانجامد».(23)

  • در نظر داشتن طیف وسیع سطح اقدامات مربوط به مسائل اجتماع و اقتصاد

این فعالیت می‌تواند در زمینه‌هایی مانند کشاورزی و دامپروری، صنعت و بازاریابی، مدیریت امور مالی و منابع طبیعی، بهداشت و بهسازی، آموزش و اجتماعی کردن، ارتباطات و سازمان‌دهی جامعه را شامل گردد(24).

  • شروع با اقدامات ساده و کوچک

  • اصرار بر تداوم بخشیدن به شکلی نامحسوس اما زیر نظر محفل روحانی محلی

«آنچه حائز اهمیت است آن است که به افراد دست‌اندرکار اجازه داده شود تا به نحوی ارگانیک، بدون فشار بی‌جای ناشی از عقایدی صرفاً مبتنی بر ملاحظات نظری، دامنه فعالیت‌های خود را گسترش دهند.» دلیل آن هم در ادامه آمده است: «گسترش تدریجی چنین برنامه‌ای در جامعه موجب افزایش نیروی انسانی و… می‌گردد.»(25) بنابراین بهائیت با در نظر داشتن «خط عمل» سلسله‌ای از فعالیت‌ها را ایجاد می‌کند که هر یک بر قبلی بنا شده و راه را برای فعالیت بعدی آماده می‌کند.

  • هدایت منابع مالی به سمت مدیریت بیت‌العدل به بهانه تعدیل منابع

این بخش، در مناطق مختلف، با اجرای حکمی به نام «حقوق‌ا…»، «تبرعات» و… در جهت قدرتمند ساختن تشکیلات از جنبه مالی صورت گرفته و «اجرای این حکم به بیت‌العدل اعظم امکان می‌دهد که وجوهی برای پروژه‌های توسعه در دست اجرا، در همه قارات جهان فراهم نماید(26)».

این تنها گوشه‌ای از پروژه تشکیلات سری بهائیت، به قصد ایجاد حکومت مورد نظر خود می‌باشد. متأسفانه غفلت جوامع و خوش‌باوری برخی، نسبت به ظاهرِ خدمت‌گونه این فعالیت‌ها، راه را برای جولان آنان باز کرده و این نفوذ و استعمار پنهان را جزو نقاط طلایی رزومه خود به جهانیان عرضه می‌دارند. حال آنکه همه تلاششان به این منظور است که از طریق چنین اقداماتی، تشکیلات خود را فربه کرده تا به خیال خود به این سخن سومین سرکرده بهائیت دست یابند: «این تأسیسات از مفاخر و امتیازات این عصر است و بر ماست که این عصر را مخلد سازیم، زیرا نفوذ و تأثیر مؤسساتی که اکنون در حال تکوین است و باید مآلاً سلطنت الهیه‌ای که حاکی از هلول عصر ذهبی جمال قدم است بر آن مستقر شود، منوط و متعلق به مجهودات حالیه مبذول می‌گردد(27).

پی‌نوشت:

  1. پیام بیت‌العدل خطاب به بهائیان جهان، رضوان 2010 م.
  2. همان.
  3. همان.
  4. پیام بیت‌العدل خطاب به محافل روحانی ملی، 12 دسامبر 2011.
  5. پیام پیام بیت‌العدل خطاب به بهائیان جهان، رضوان 2013 میلادی.
  6. همان.
  7. پیام بیت‌العدل خطاب به بهائیان جهان، رضوان 2010 م.
  8. پیام بیت‌العدل خطاب به بهائیان جهان، رضوان 2017.
  9. پیام بیت‌العدل خطاب به بهائیان جهان، رضوان 2010 م.
  10. همان.
  11. نوشتاری از دفتر توسعه اجتماعی و اقتصادی در مرکز جهانی بهائی، 26 نوامبر 2012م.
  12. همان.
  13. همان.
  14. پیام بیت‌العدل خطاب به بهائیان جهان، رضوان 2008 م.
  15. همان.
  16. نوشتاری از دفتر توسعه اجتماعی و اقتصادی در مرکز جهانی بهائی، 26 نوامبر 2012م.
  17. همان.
  18. همان.
  19. همان .
  20. همان .
  21. پیام بیت‌العدل خطاب به بهائیان جهان، رضوان 1996م.
  22. نوشتاری از دفتر توسعه اجتماعی و اقتصادی در مرکز جهانی بهائی، 26 نوامبر 2012م.
  23. پیام بیت‌العدل خطاب به بهائیان جهان، رضوان 2010 م.
  24. نوشتاری از دفتر توسعه اجتماعی و اقتصادی در مرکز جهانی بهائی، 26 نوامبر 2012م.
  25. همان.
  26. همان.
  27. افندی شوقی، دور بهائی، آلمان: لانگهاین، 1988، ص3.