سحر و جادو در فرقه های نوظهور

فرقه پژوهی

 یکی از راه‌های تسلط بر دیگران داشتن قدرت‌های ناشناخته مانند سحر یا جادو، احضار ارواح و  جن و… است. از آنجا که  این امور شگفت و خارق‌العاده برای اغلب افراد جذابیت دارد و اعجاب آنان را بر می‌انگیزد، رهبر یا رهبران بسیاری از فرقه‌ها با ارائه چنین اموری و نشان‌دادن چشمه‌هایی از آن، افراد ساده‌دل و بی‌خبر را جذب می‌کنند.

برخی از بزرگان فرقه اهل حق، مانند بسیاری از فرقه‌های دیگر برای پیشبرد اهداف فرقه‌ای خود به سحر و جادو و کرامات ساختگی متوسل می‌شوند و گاهی از اینها به‌عنوان عرفان یاد می‌کنند.(1)درحالی‌که عارف حقیقی، شیفته و پیرو حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام)  و ائمه طاهرین (علیهم‌السلام) است که این اولیاء الهی نه‌تنها به هیچ یک از این حیله‌ها متوسل نشدند؛ بلکه بر اساس روایات فراوان، با این شیوه‌ها به علت پیامدهای منفی این امور، برخورد می‌کردند (2) و هیچ‌وقت و در هیچ مرحله‌ای شریعت را ترک نکرده و تا آخرین لحظات عمر شریفشان خود را ملتزم به انجام اوامر و ترک نواهی الهی دانسته اند. نورعلی الهی،از بزرگان فرقه اهل حق، هر چند در ظاهر استفاده از سحر و جادو را مردود می‌داند؛ ولی در عین‌ حال اعتراف می‌کند که اکثر این علوم را یاد گرفته و به بعضی نیز عمل کرده است. (3)

اگرچه این اعمال، واقعیت دارند؛ ولی دین، قرآن، معصومین (علیهم السلام) و عارفان راستین، این امور را جزء ابزار غیرشرعی معرفی کرده‌اند(4). بعضی از افراد ناآگاه خیال می‌کنند داشتن این گونه قدرت‌ها از قبیل عرفان بوده و آن را نوعی معنویت قلمداد می‌کنند، درحالی‌که اینها از سنخ کرامت عرفا نبوده و ماهیت آن متفاوت از عرفان است. باید بدانیم  که اولاً کسانی که بر این امور توانایی دارند غالباً از راه‌های غیرشرعی مانند کمک‌ گرفتن از جنیان و شیاطین و سحر و جادو… به این امور دست می‌زنند.

ثانیاً توانایی بر انجام این امور حتی اگر از راه‌های حرام نباشد، دلیلی بر موجه بودن اشخاص نیست. چرا که گاهی کسی ممکن است به‌خاطر عواملی طبیعی یا غیرطبیعی توانایی‌هایی عجیب و خارق‌العاده پیدا کند و یا حتی ممکن است در موردی از باب تفضل خداوند در حق او باشد. اما در همین مورد نیز نمی‌توان نتیجه گرفت که همه اعمال و گفتارهای این شخص، درست است و می‌تواند مرجعیت فکری و دینی پیدا کند و مراد عده‌ای شود.

پی‌نوشت:

1-  حسینی، سید حسین، بررسی تحلیلی فرقه اهل حق، ذکری، ص590.

2- رک: حر عاملی، وسائل‌الشیعه، باب 25 من ابواب ما یکتسب به حدیث 7؛ تفسیر نمونه، ج‏1، ص380.

3-  الهی، نورعلی، آثارالحق، ج2، ص97-98.

4- رک: تحریرالوسیله، ج 1، ص 498، مسئله 16.