اسلامستیزی و حمله به مقدسات اسلامی از سوی صاحبان قدرت و ثروت سابقهای طولانی دارد. بهویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و احیای مجدد اسلام در دنیای امروز، استکبار به رهبری صهیونیسم و امریکا، عمیقاً احساس خطر کرده و سیاست تحریف و توهین و ارعاب را در پیش گرفت؛ امری که تا به امروز ادامه داشته و لجن پراکنیهای امثال سلمان رشدی، اینک با مواردی همچون انتشار کاریکاتور و تولید فیلم در اروپا تداوم یافته است و دنیای سکولار و استعماری غرب، علناً گفتگو، منطق، استدلال و اخلاق را به کناری نهاده و به متعصبانهترین رفتارهای عصر جاهلیت روی آورده و در این مسیر از هیچ اقدامی، فروگذار نمیکند.
در این نوشتار برخی از توطئههای جریان سیاست افراطی علیه اسلام و مسلمین که از گذشته تا به امروز تداوم داشته است، مورد بررسی قرار میگیرد.
جلوگیری از اتحاد مسلمانان
بیشک ملتها و امتهای یکدل و متحد کمتر آسیب پذیرند و در برابر هر نوع یورش بیگانه تاب میآورند. از این رو، جریانهای صلیبی جدید، خط مشی خود را چنین بیان میدارند؛ چنانچه مسلمانان با در نظر گرفتن این توان بالقوه با یکدیگر متحد شده و امت واحدهای که آرمان مسلمانان تلقی میشود و در قرآن نیز به آن اشاره شده تشکیل شود، اساسیترین مشکل در برابر سیطره دنیای مسیحیت ایجاد شده است.
با توجه بههمین قدرت شگرف وحدت امت مسلمان بود که جاسوسان انگلیسی ایجاد جنگهای فرقهای در میان مسلمانان را توصیه میکردند: «باید هر چه بیشتر بدگمانی نسبت به یکدیگر را در میان مسلمانان گسترش داد و در این مورد باید به انتشار کتابهایی که در آن به مذاهب یکدیگر توهین کرده باشند و تفرقه را دامن بزنند پرداخت.»[1]
اتحاد فرقههای مسیحی علیه اسلام
فعالیتهای تبلیغی و نفوذی مسیحیت تبشیری در جهان اسلام و بهویژه ایران، تنها مخصوص کاتولیکها نبوده و پروتستانها نیز در پی تحقق اهداف استعماری در جهان اسلام بودهاند.
“ایوانف”، ایرانشناس روسی در اینباره مینویسد:
«میسیونرهای آمریکایی که از اواسط قرن ۱۹ میلادی بهمنظور توسعهطلبی آمریکا به ایران آمده بودند، در اوایل قرن بیستم فعالیت خود را در این کشور توسعه دادند. در اواخر قرن ۱۹ میسیونرهای پروتستانی آمریکا غیر از ارومیه در تهران، تبریز و همدان هم مشغول فعالیت شدند و تبلیغات خود را از راه تأسیس کلیسا و نمازخانه و کلاس و داروخانه انجام میدادند.»[2]
کشیشان پیشقراولان ارتشهای استعماری در جهان اسلام
در طی دوران استعمار، جریان تبشیر همواره از حامیان اصلی استعمار غرب در جهان اسلام به شمار آمده است و در این راستا از هیچ تلاشی برای یاریرسانی به جریان استعمار و غارت جهان اسلام فروگذار نکرده است.
ژنرال مایک، فرمانده سفیدپوست غربی و پیش قراول حمله به استانلی ویل یکی از ایالات مسلماننشین کنگو در خاطرات خود آورده است:
«ما به کوچک و بزرگ رحم نمیکردیم. ما به این بهانه که هر کدام از مسلمانان ممکن است، عضو نهضت آزادی بخش ملی کنگو باشد حداقل پنج هزار زن و کودک و پیر و جوان را قتل عام کردیم و در این جریان کشیشان سفیدپوست وابسته به میسیونرهای مذهبی مسیحی به علت آشنایی با وضع محل ما را رهبری میکردند.»[3]
همچنین یکی از برنامههای استعمارگران غربی در جهان اسلام این بوده است که از کلیسا و جمعیتهای مسیحی و تبلیغی مسیحیت برای ایجاد بلوا و اختلافات داخلی و ترویج شعائر انحرافی مانند ملیتگرایی افراطی و… بهرهبرداری کنند.
در این زمینه میتوان به تحریک بومیان افریقا علیه مسلمانان اشاره کرد. در اوگاندا بارها بومیان مسیحی به تحریک میسیونرها با مسلمانان درگیر شدند و گاه به کمک سلاحهای مجهز و امکانات فراوانی که غرب در اختیار آنها قرار میداد، مسلمانان را قتل عام کردند.
نفوذ در میان نخبگان جهان اسلام
“همفر”، جاسوس انگلیسی در کتاب خاطرات خود برنامه طراحیشده غرب برای نابودی اسلام و مسلمین را اینگونه بیان میکند: «یکی از طرحها، توسعه برنامه تبلیغی مسیحیت است. بدین ترتیب که مبلغان را در هر صنف وارد کنیم، بهخصوص در میان نخبگانی همچون حسابداران و پزشکان و مهندسین و مانند آنان و نیز لازم است، در تقویت کلیساها، مدارس، بیمارستانهای مسیحی، کتابخانهها و جمعیتهای به اصطلاح خیریه تبلیغاتی در پهنه سرزمینهای اسلامی بکوشیم.»[4]
نفوذ در آموزش و پرورش کشورهای اسلامی
کلیسا با ایجاد مدارس ویژه در کشورهای اسلامی تحت پوششهای مختلف به جذب دانشآموزان و جوانان مسلمان پرداخته است. در این زمینه بهویژه تلاش وافری برای جذب فرزندان رهبران کشورهای اسلامی انجام شده است.
از جمله آموزش شاهزادگان که در آینده سیاسی یک کشور نقش دارند یا آموزش فرزندان رؤسا و صاحبمنصبان کشورهای اسلامی تا در آینده به بهترین وجه از وجود آنان در مسیر اهداف استعماری بهرهبرداری شود.
تهاجم فرهنگی و کادرسازی میان زنان و جوانان مسلمان
تحریف سیمای مسلمین، تهمتها و افتراهای بیاساس به اسلام، مرتجع نشان دادن چهره اسلام به جهانیان، کتمان واقعیتهای تاریخی اسلام، طرح و القای شبهات ضد اسلامی بزرگ و زیبا جلوه دادن مسیحیت، تبلیغ دروغین صلح دوستی مسیحیت و منزه جلوه دادن تعالیم کلیسا از جمله روشهایی است که استعمار برای تهاجم فرهنگی بهکار میبرد.
اولین نتیجه تلاشهای مبشران، مسیحی کردن شمار اندکی از پسران و دختران مسلمان و عادت دادن تدریجی افکار عمومی مسلمین به اقتباس افکار مسیحیت است. دنیای غرب همه سلاحهای جنگی، علمی، فکری، اجتماعی و اقتصادی خود را در میدان مبارزه با اسلام به کار میبرد.
تأسیس دولت غاصب اسرائیل در قلب عالم اسلامی نیز جزئی از برنامهای بود که برای این پیکار ترسیم شده است. ایجاد یک رژیم متجاوز برای جدا ساختن پیوند دنیای اسلام در آسیا و افریقا و پیشبرد هدف مسیحی کردن افریقا نیز در همین راستا صورت گرفته است.
سانسور اسلام در غرب
گوته”، شاعر، فیلسوف و روشنفکر بزرگ آلمانی، سیاستهای نفوذی و استعماری کلیسا را چنین افشا میکند:
«سالیانی دراز کشیشان از خدا بیخبر ما را از پی بردن به حقایق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن دور نگه داشتهاند، اما هر قدر که ما قدم در جاده علم و دانش گذارده و پرده جهل و تعصب نابجا را دریدهایم عظمت احکام مقدس اسلام که قرآن مجموعه آن است، بهت و حیرت عجیبی در ما ایجاد کرده است و به زودی این کتاب توصیفناپذیر عالم را به خود جلب نموده و تأثیر عمیقی در علم و دانش جهان میگذارد و بیتردید، قرآن جهانگیر میشود.»[5]
توجه به سخنان وی نشان میدهد که از عمده تاکتیکهایی که کلیسا برای حفظ مسیحیت افراطی روبه زوال و جلوگیری از گرایش جهانیان بهویژه مسیحیان به اسلام به کار میبرد، تلاش برای عدم دسترسی مسیحیان به معارف اصیل اسلام است.
تبشیریها در این راستا به تحریف مباحث اسلامی دست زده و هجوم به مهمترین و اساسیترین منبع تعالیم و شریعت اسلامی یعنی قرآن کریم را با انکار وحی الهی و شبههپراکنی علیه آن رقم زدهاند.
در این راستا ایجاد داعش در جهان اسلام برای بد جلوه دادن اسلام و مسلمانان در پیش چشم جهانیان به خصوص جوانان غربی است که تشنه معارف اسلامی شده اند و از طرف دیگر نامه های که توسط مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای (دام ظله) به جوانان غربی نوشته و ارسال گردید برای پاسخ به این مسئه بود که آنها اسلام را از منابع اصیل خودش جست و جو کنند نه از فیلتر وهابیت، تکفیر و داعش.
یکی از تاکتیکهای جنگ فرهنگی استعمار غرب و کلیسا علیه اسلام تلاش برای بَشَری نشان دادن قرآن و ساختگی دانستن آن بوده که تا به امروز هم تعقیب میشود.
همفر در زمینه فعالیت برای طرح شبهه علیه قرآن و تحریف آن توصیه میکند: «مسلمانان، ارزش بسیاری برای قرآن و حدیث قائل هستند. لازم است، پیرامون قرآن اشکال تراشی کرد و قوانین ساختگی بسیاری در آن وارد ساخت به این بهانه که در قرآن کم و زیاد شده است و نیز لازم است، آیاتی از قرآن را که علیه یهود و مسیحیت و کفار است از آن حذف کنیم، همچنین باید در غیر کشورهای عربی قرآن به زبان عربی خوانده نشود و باید جا انداخت که ترکها قرآن را به ترکی و فارسها به فارسی و دیگر کشورها به زبان خود بخوانند.»[6]
حمله به شخصیت پیامبر اسلام (ص)
از دیگر فعالیتهای مسیحیت، تحریف سیمای ملکوتی پیامبر اسلام (ص) است. از آخرین نمونههای بارز و مشهور اینگونه خصومتها، علاوه بر نشر وسیع فیلم و کاریکاتور علیه پیامبر (ص)، انتشار جهانی کتاب آیات شیطانی اثر سلمان رشدی است که در آن نسبت به پیامبر اسلام (ص) و همسران و اصحاب ایشان همچنین تعالیم قرآن تحریفها و توهینهای فراوانی وارد شده است.
تحریف و تحقیر و تکذیب معجزات و نشانههای رسالت پیامبر (ص) نیز از روشهایی است که کلیسای تبشیری در مسیر تحریفات خود از آن بهرهبرداری کرده است.
تحریف تاریخ اسلام و تمدن مسلمین
«کلیسا بارها کوشیده تا تاریخ پرفراز و نشیب اسلام را نیز مورد تحریف قرار دهد؛ این توطئه که با همکاری شرقشناسان غربی صورت پذیرفت، شامل کتمان نو و گاه واژگون جلوه دادن تاریخ اصیل اسلام است.
عموماً تاریخهایی که مستشرقان نگاشتهاند، مواردی را متذکر میشوند که در بیداری و هوشیاری امت اسلام یا جوامع انسانی تحت سلطه، تأثیری نخواهد داشت.
آنها از کاخها، خیابانها، معماری مساجد، لباسها، حرمسراهای حکام، پادشاهان و خلفای اسلامی، اسامی پادشاهان و خدم و حشم آنها سخن میگویند اما از ذکر تاریخ قیامهای مسلمانان، تفکرات رهبران جوامع مسلمان و بهویژه شیعی، مبارزات دانشمندان و اندیشمندان اسلامی، مجالس درس بزرگان و شیوههای زندگانی و سیر و سلوک آنها، تاریخ علم و تمدن اسلامی و اخلاق و انسانیت مسلمانان سخنی به میان نمیآورند و اگر هم مسائلی در زمینه حقوق اسلام، اقتصاد اسلامی یا کلام اسلامی به میان میآید، در همه موارد سعی در پنهان ماندن اسلام اصیل و معارف و اندیشه اسلامی شده است.»[7]
تحریف مفاهیم و ارزشهای اسلامی
«کلیسا با بررسی و مطالعه و تحقیق فراوان بر روی کتب اسلامی به اهمیت مفاهیم و اصطلاحات اسلامی و نقش ویژه آنها پیبرده و یکی از کانونهای تحریف اسلام، تفسیر واژگون مفاهیم اسلامی و تلاش برای وارونه جلوه دادن اصطلاحات اسلامی بوده است.
ترویج تفاسیر نادرست از اسلام و قرآن و حدیث میتوانست، بهترین روش باشد؛ چرا که با پوششهای گوناگون نظیر نقد مفاهیم، بررسی اصطلاحات، برداشتهای تاریخی و در مسیر انحراف افکار مسلمین گام برداشته و از رسیدن مفاهیم عمیق اسلامی به غیر مسلمانان و مسیحیان نیز جلوگیری میکردند.»[8]
اقدام دیگری که توطئهگران علیه ارزشهای اسلامی صورت دادهاند، به اعتراف خود آنان گسترش محرمات در جوامع اسلامی است. بهعنوان نمونه همفر انگلیسی توضیح میدهد که گرچه در سیستم اقتصادی اسلام ربا بهطور کلی حرام و ممنوع است و شدیدا از آن جلوگیری شده اما باید با رواج برخی تفاسیر غلط پیرامون آن، ربا را میان مسلمین شایع ساخت.
تلاش برای حذف یا تخریب علمای اسلام
یکی دیگر از حوزههایی که مسیحیت تبشیری برای تخریب آن تلاش کرده، سیمای علمای اسلام و روحانیت بهعنوان حافظان معارف و احکام اسلام بوده است؛ زیرا با حذف علمای اسلامی راه تحریف و حذف اسلام نیز باز میشود.
با توجه به نقش حساس روحانیت در تربیت و پرورش و بیداری امت مسلمان و دمیدن روح استقلالطلبی و آزادیخواهی در کشورهای اسلامی، کینهتوزی افراطگرایان نیز علیه علمای بیداری و انقلابی بیشتر بوده است.
طرح تهمت و افترا علیه روحانیت انقلابی و تحریف وقایع تاریخی که روحانیت در آن نقش داشتهاند، به اندازهای بود که این تهمتها و شایعات علیه علمایی مانند آخوند خراسانی (ره)، آیتالله بروجردی (ره) و آیتالله کاشانی (ره) و حتی امام خمینی (ره)، آیت الله مصباح یزدی(ره) مطرح میشد تا ارتباط مردم با آنان قطع شود.
مبارزه با زبان عربی و تلاش جهت قطع رابطه مسلمین با اسلام
یکی دیگر از روشهای اسلامستیزانه استعمارگران و همپیمانان صلیبیشان برنامهریزی وسیع برای حذف زبان عربی و از میان بردن روند آموزش و یادگیری آن در کشورهای اسلامی بوده است. بدین منظور از شیوهها و ابزارهای مختلفی استفاده کردهاند. از جمله:
- حذف برنامههای آموزشی زبان عربی از برنامههای مراکز آموزشی کشورهای مسلمان و با اهمیت جلوه دادن زبان لاتین و زبانهای اروپایی.
- برانگیختن و تحریک حس ملیتگرایی افراطی در کشورهای مسلمان
- تهیه و تنظیم و چاپ و نشر لغتنامههای عربی به لهجههای گوناگون محلی برای تضعیف زبان عربی فصیح
- ترویج زبانهای لاتین مانند فرانسوی، انگلیسی، ایتالیایی، آلمانی و آمریکایی
اسلامستیزی در پوشش اسلامشناسی
از دیگر شگردهای تبلیغاتی مسیحیت تبلیغ و تطبیق تعالیم اندیشههای مسیحی تحت عنوان تحقیقات اسلامی است. عمده این وظیفه بر عهده مستشرقان و اسلامشناسان غربی قرار داده شده است. از طرفی مسیحیان برای نفوذ در عمق جامعه اسلامی به شرقشناسی و اسلامشناسی روی آوردند.
منافع کلیسا و اهداف استعمارگران با یکدیگر تلاقی یافت و کلیسا و استعمار در گسترش و نفوذ خود در شرق به یکدیگر پیوستند؛ کلیسا، رهبران استعمار را قانع کرد که مسیحیت پایگاه استعمار غرب در شرق خواهد شد و استعمار هم به حمایت مالی و سیاسی از مبلغان پرداخت.
تبشیر در پوشش ارائه خدمات
«امروزه تشکیلات رهبری مسیحیت با اختصاص بودجه سه میلیارد دلاری و به کارگیری ۱۵۰ هزار نیرو رؤیای دیدن افریقا را بهعنوان یک قاره مسیحی در سر میپروراند. کوششهای آنان در این راستا طی چند دهه اخیر منجر شد، کشورهایی همچون ملاوی و اوگاندا که زمانی اکثریت جمعیت آنها مسلمان بود، به کشورهایی مسیحی تبدیل شوند.»[9]
همچنین هم اکنون «بیش از ۵۰۰ دانشکده، دبیرستان و کانون آموزشی، ۵۵۰ بیمارستان، ۱۰۲۴ داروخانه، ۱۱۱ انجمن پزشکی و ۹۳ جمعیت پرستاری، ۲۶۵ دارالایتام، ۱۲۰ جذامخانه، ۱۱۵ آموزشگاه نابینایان، ۱۳ درمانگاه و بیمارستان برای مبتلایان به مواد مخدر، ۸۵ پناهگاه برای زنان بیوه و صدها کانون و شبکه دیگر به وسیله جمعیتهای تبشیری در دنیا اداره میشود که هزاران نفر از فرزندان مسلمین هم تحت تعلیم و تربیت آنها هستند.
هر چند این مراکز به ظاهر به عنوان خدمت رسانی به وجود آمده اند و دارو و درمان و آموزش و پرورش و دیگر خدمات در آنها مجانی است اما در واقع کمینگاههایی هستند که گروه های تبشیری به وسیله آنها مقاصد شوم استعمار را عملی می سازند.»[10]
توطئه در مطبوعات کتاب و سایر رسانهها در جهان اسلام
«مطبوعات و انتشارات یکی از ابزارهای مهم و ویژه تبلیغات کلیسا و غرب است. آنان با این ابزار حساس تلاش میکنند تا افکار و اندیشههای غرب مسیحی را به اذهان عمومی مسلمین القا کنند. با توجه به فناوریهای پیشرفتهای که در زمینه صنعتی به آن دست یافتهاند و پشتوانه عظیم اقتصادی، هر ساله هزاران کتاب، مقاله، عکس، پوستر، روزنامه و مجله علیه عقاید اسلامی و مسلمین، در سطح بسیار گسترده توزیع میشود.
آنها میکوشند، با تخریب افکار و عقاید اسلامی و موجه جلوه دادن اندیشههای مسیحی، اولا جوامع مسیحی را از تفکر و تدبر در اسلام و آشنایی با آن دور نگهداشته و ثانیا در اندیشه جوامع اسلامی سنتی و شبهه ایجاد کرده و به تبلیغ اندیشه مسیحی بپردازند.
علاوه بر کمیت بالای تهیه و توزیع این آثار، بهرهگیری از نویسندگان، روانشناسان و کارشناسان این امور نیز در کیفیتبخشی به اثرات نقش بهسزایی دارد.
هم اکنون در سراسر جهان فروشگاهها و جمعیتهای بازی برای ارائه کتب، روزنامهها و مجلات وابسته به مسیحیت در حال فعالیت هستند. توزیع رایگان انجیل در کشورهای اسلامی نیز جریان دارد.»[11]
«واتیکان در سراسر دنیا پنج هزار مجله و روزنامه با شمارگان دو میلیاردی منتشر میکند، در خود واتیکان علاوه بر روزنامه روزانه ایتالیایی که از ۱۳۰ سال پیش تاکنون منتشر میشود، هفتهنامههایی هم به زبان انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، اسپانیایی و پرتغالی منتشر میگردد.»[12]
«امروز، برخی کانالهای ماهوارهای هم در راستای تبلیغ مسیحیت در ایران و دیگر کشورهای اسلامی ۲۴ ساعته فعالیت میکنند، اما مهمترین رسانهای که مسیحیت افراطی برای تبلیغ و تبشیر و نیل به اهداف خود از آن بهره میجوید، سینما است.
شیوه عمومی کارگردانان و نویسندگان فیلمنامههای مسیحی که متصدی تبلیغ هستند، ارائه آداب و رسوم و فرهنگ مسیحیت در صحنههای گوناگون و بخشیهای مختلف داستان بر اساس فنون و روشهای تبلیغاتی پیشرفته و روانشناسانه است.
مسیحیت، فیلمهای بسیاری را هم با مضمون توهین به اندیشهها و افکار مسلمانان تهیه و توزیع کرده است که از آن جمله میتوان به فیلمهای «بچههای محله ما» از محمد عبدالسلام، بر اساس رمان نجیب محظوظ اشاره کرد.»[13]
آنچه بیان شد، تنها گوشهای از توطئههای جریان استکبار و یکی از مهمترین بازوهای آن یعنی مسیحیت تبشیری علیه اسلام است. این جریان همواره کوشیده با اشاعه مسیحیت جعلی، اسلام را تضعیف کند، در حالی که کلیسا و پاپها در خانه خود، اروپا همواره از سوی مردم، اندیشمندان و روشنفکران مسیحی و غربی مورد تردید و اتهام بودهاند و مسیحیت به یک دین در حال زوال تبدیل شده که برای بقا دستوپا میزند؛ حقیقتی که غرب همواره سعی در کتمان آن دارد.
[1]. نظری، مرتضی، بررسی شیوههای تبلیغ مسیحیت علیه اسلام، صص ۵۵- ۵۶
[2]. همان، صص ۷۲- ۷۳
[3]. همان، ص ۷۳
[4]. همان، صص ۶۷- ۶۸
[5]. هاشمینژاد، عبدالکریم، مناظره دکتر و پیر، ص ۱۲۹
[6]. همان، صص ۱۱۸- ۱۱۹
[7]. همان، ص ۴۰
[8]. علمالهدی، سید احمد، وهابیت؛ ایده استعمار (یادداشتهای یک جاسوس انگلیسی مستر همفر)، ص ۱۵۱
[9]. بررسی اجمالی استراتژی فرهنگ تبلیغاتی مسیحیت در کشورهای مسلمان، اداره کل پژوهشهای سیما، ص ۳۴
[10]. قربانی، زینالعابدین، علل پیشرفت اسلام و انحطاط مسلمین، صص ۴۵۸- ۴۵۹
[11]. همان، ص ۲۳۷
[12]. نظری، مرتضی، همان، صص ۲۳۴- ۲۳۶
[13]. همان، صص ۲۴۱- ۲۴۲ و ۲۶۱
ارتباط با ما: ferghepajoohi@gmail.com