فرقه پژوهی
آنچه که در دنیای امروز با نماد کلیسای شیطان در جهان فعالیت دارد فرقه شیطان گرایی می باشد یعنی همه پیروان آن اجبارا شیطان را پرستش نمیکنند اما گرایشات تقریبا یکسانی دارند. درواقع در طول تاریخ فرقههایی که در نفی خدا مشترک بودند با یکدیگر جمع شدند و جریان صهیونیسم یا شیطان گرایی که امروز با نام شیطان پرستی شناخته میشود، را ایجاد کردند.
فرقههای شیطان پرستی با ایجاد جنبشها و تعاملات اجتماعی بهترین شیوه برای تبلیغ در فضای جامعه را به کار میگیرند. یکی از بارزترین نمونههای آن جنبش عصر جدید است که بر این باورند که پیام آوران خداوند شیاطین هستند. شیطان پرستی به چهار دسته شیطان پرستی فلسفی، شیطان پرستی لاوی، شیطان پرستی دینی و شیطان پرستی گوتیک(شرپرستی) تقسیم می شود.که در ادامه به بررسی و تحلیل شیطان پرستی دینی می پردازیم.
این نوع شیطان پرستی گرایشات مشابه با شیطان پرستی فلسفی دارد به عنوان نمونه در این نوع شیطان پرستی خود شخص در الویت قرار دارد شیطان پرستان دینی معمولا افرادی هستند که پیش مقدمه و پیش نیازی برای خود قائل می شوند و آن این است که یک شیطان در قدم اول باید یک قانون ماورایی را که در آن یک یا چند خدا وجود دارد که همه شیطانی هستند یا به وسیله شیطان شناخته میشوند را قبول داشته باشند اما شیطانی که در گروه شیطان پرستی دینی تعریف شده می تواند تنها در ذهن یک شیطان پرست تعریف یا از یک دین (معمولاً قبل از مسیح) اقتباس و گرفته شود.
بعضی از این خدایان از ادیان بسیار قدیمی مانند ادیان قدیمی مصر باستان و بسیاری از الهه های باستانی بین النهرینی و بعضا از الهه های رومی و یونانی بهعنوانمثال (مارس خدای جنگ) گرفته شدهاند بیشتر شیطان پرستان می گویند خدای معبود آنها در واقع قدمت بسیار زیادی دارد شاید از دوران ماقبل تاریخ و شاید این خدای معبود،اولین خدایی باشد که توسط انسان مورد پرستش قرار گرفته است.
در حقیقت این گروه از تحریفات تورات استفاده کرده و معتقدند ابلیسی که در کتاب تورات آمده و انسان را به چیدن میوه درخت شناخت خوب از بد تشویق کرده است میگوید (تو مطمئناً نمی میری چرا که خدا در همان روزی که این کار را انجام می دهی از آن خبر خواهد داشت ،و سپس چشمانت باز خواهد شد و شما مانند خدا خواهید شد و خوب را از بد تشخیص خواهید داد)
از طرفی مابقی گروههای شیطان پرستی تعبیری سخت گیرانه تر از اینها را میپرستند. آنهایی که سیمای فرشته گونه ی سقوط کرده از انجیل مسیحی را میپرستند، در حالی که بسیاری آن را به عنوان شر، طبق تعریف کلیسای مسیحی، میپندارند. این گروه در مقابل آن را به عنوان محق و کسی که در مقابل خدا شورش کرده است قبول دارند. تمام این ادیان با هم و با شیطان پرستان فلسفی مشترک هستند چرا که خود شخص را در اولویت اول قرار داده اند.
با استفاده از این مفهوم شیطان پرستان خود را بهتر از هر الهه دیگری دارای قدرت تشخیص خوب از بد می پندارند از آنجا که این گروه از شیطان پرستان خود را بسیار قدیمی تر از بقیه می دانند نام شیطان پرستان سنتی را بر خود گذاشتند و به شیطان پرستان فلسفی “پرستان معاصر” می گویند.
با تشکر از تهیه کننده مطلب سرکار خانم ” م . ا “