فرقه پژوهی، برداشت از سایت مفاز
بررسی تطبیقی عرفان حلقه و ریکی
نکته مهمی که هم در حلقه و هم در ریکی[1] دیده می شود، این است که برای دریافت نیروی شفابخش الهی، نیازی به اعتقادات خاص یا ایمان به ادیان الهی نیست و گفته می شود: برای دریافت آگاهی فرقی ندارد فرد مشرک باشد یا کافر و گناهکار. این دریافت برای همه یکسان است.
این مطلب در ریکی این گونه بیان می شود: برای درمان این طریق، هیچ گونه ایمان، یا اعتقاد خاصی ضروری نیست. افرادی با مذاهب و ایمان های گوناگون، آزاداندیشان و پیروان فلسفه ها و جهان بینی های کاملاً متفاوت، ریکی را با موفقیت یکسانی به کار می گیرند. این حقیقت که ریکی بسیاری از مردم را به درک بهتری از مسائل مذهبی نائل می کند و آنها به تجارب معنوی عمیق تری دست می یابند، حاکی از جهانی بودن ریکی است (باگینسکی و شارامون، ۱۳۸۶، ص۲۹).
در عرفان حلقه نیز این مطلب تصریح می شود:
عرفان کیهانی (حلقه) نوعی سیر و سلوک عرفانی است که مباحث عرفانی را مورد بررسی نظری و عملی قرار می دهد. ازآنجاکه انسان شمول است، همه انسان ها صرف نظر از نژاد، ملیت، دین، مذهب و عقاید شخصی، می توانند جنبه نظری آن را پذیرفته و جنبه عملی آن را مورد تجربه و استفاده قرار دهند (طاهری، ۱۳۸۸الف، ص۵۵).
درواقع، طاهری راه نجات انسان ها را در اتصال به این حلقه دانسته و هیچ عاملی را در ایجاد اتصال شرط نمی داند. در عرفان کیهانی (حلقه) عوامل انسانی، خصوصیات فردی، شرایط جغرافیایی و اقلیمی، امکانات و توان های فردی و… نقشی در ایجاد اتصال و دریافت های ماورایی ندارند.
ـ سن، استعداد، سواد، معلومات، نوع تفکرات و اعتقادات و… ؛
ـ ریاضت، ورزش، نوع تغذیه و… ؛
ـ سعی، کوشش، تلاش، اراده، تقلا و… ؛
ـ تخیل و تصور و تجسم و ذکر و مانترا، نماد و سمبل، تلقین و تکرار، تمرکز و… ؛
ـ علم اعداد، موقعیت ستارگان، ماه تولد و… ؛
اصل: هر انسانی صرف نظر از نژاد، ملت، دین و مذهب، تحول خواه و کمال پذیر بوده، می تواند در صراط مستقیم قرار بگیرد (همان، ص۱۰۲).
با دقت در مطالب طاهری، باطل بودن آن مشخص می شود؛ چراکه طریق مشترک برای کافر و مؤمن، آن هم بدون مقدمه و خودسازی در مسیر کمال، اجتماع نقیضین است، وی از یک سو عرفان خود را همان صراط مستقیم می داند. از سوی دیگر، هیچ ملاک ایمانی یا عمل صالح برای این اتصال قائل نیست. درحالی که این تمایز بین مؤمنان و کفار در قرآن وجود دارد و در مقابل صراط مستقیم، صراط جحیم نیز آمده است. در اینجا لازم است مقایسه ای بین صراط مستقیم طاهری، که همان اتصال به شبکه شعور کیهانی است، با تفسیری که در قرآن کریم از صراط مستقیم ارائه می کند، بیان کنیم. آن گونه که از بررسی آیات قرآن مجید برمی آید صراط مستقیم ، همان آیین خداپرستی و دین حق و پایبند بودن به دستورات خداست. چنان که قرآن می فرماید: «قُلْ إِنَّنِی هَدانِی رَبِّی إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ دِیناً قِیَماً مِلَّهَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً وَما کانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ» (انعام: ۱۶۱)؛ بگو خداوند مرا به صراط مستقیم هدایت کرده، به دین استوار، آیین ابراهیم که هرگز به خدا شرک نورزید. همچنین می فرماید:« ألَمْ أعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنِی آدَمَ أنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ وَأنِ اعْبُدُونِی هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ »(یس: ۶۰ـ۶۱)؛ ای فرزندان آدم مگر با شما پیمان نبستم که شیطان را پرستش نکنید و مرا پرستش کنید. این همان صراط مستقیم است. در اینجا به جنبه های عملی آیین حق اشاره شده که نفی هرگونه کار شیطانی و عمل انحرافی است. به گفته قرآن، راه رسیدن به صراط مستقیم پیوند و ارتباط با خدا است وَمَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ (آل عمران: ۱۰۱).
راه مستقیم همیشه یک راه بیش نیست؛ زیرا میان دو نقطه، تنها یک خط مستقیم وجود دارد که نزدیک ترین راه را تشکیل می دهد. بنابراین، اگر قرآن می گوید: صراط مستقیم، همان دین و آیین الهی در جنبه های عقیدتی و عملی است، این فرض باطل است که صراط دیگری وجود داشته باشد که از دید طاهری جنبه رحمانیت عام الهی و اتصال به شبکه به اصطلاح شعور کیهانی است و فارغ از اعتقاد و انجام عمل صالح باشد. به همین دلیل، دین واقعی یک دین بیشتر نیست: انَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ (آل عمران: ۱۹)؛ دین در نزد خدا اسلام است (مکارم شیرازی و دیگران، ۱۳۷۴، ص۵۰).
همچنین روایاتی که در منابع اسلامی در این زمینه وارد شده و هریک به زاویه ای از این مسئله اشاره کرده، همه به یک اصل بازمی گردد. ازجمله، از پیامبر صلی الله علیه و آله چنین نقل شده است: الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ صراط الانبیاء و هم الذین انعم اللَّه علیهم (حویزی، ۱۴۱۵ ق، ص۲۰)؛ صراط مستقیم راه پیامبران است و همان ها هستند که مشمول نعمت های الهی شده اند.
از امام صادق علیه السلام می خوانیم که در تفسیر آیه اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ فرمود: الطریق و معرفه الامام (همان)؛ منظور راه و شناخت امام است. در حدیث دیگری از همان امام نقل شده: و اللَّه نحن الصراط المستقیم (همان، ص۲۱)؛ به خدا سوگند ماییم صراط مستقیم. در حدیث دیگری باز از آن حضرت می خوانیم که فرمود: صراط مستقیم (همان)؛ امیرمؤمنان علی علیه السلام است.
درحالی که طاهری اصولاً توسل و تمسک به امامان معصوم علیهم السلام را نوعی شرک به خدا می داند(ezharezohoor.blogfa.com) و قطعاً صراط مستقیم او از مسیر اهل بیت علیهم السلام عبور نمی کند. تمام این معانی، بازگشت به همان دین و آیین الهی در جنبه های اعتقادی و عملی است. دین، هم دارای اعتقاد است و هم انجام عمل صالح. درحالی که طاهری، اتصال به شبکه شعور کیهانی، یا همان صراط مستقیم خود را فارغ از هرگونه اعتقادی و عمل صالحی می پندارد:
در عرفان کیهانی عوامل انسانی، خصوصیات فردی،… نقشی در ایجاد اتصال و دریافت های ماورایی ندارد (مثل سن، استعداد، ریاضت، سعی و کوشش و…) هر انسانی صرف نظر از نژاد، ملیت، دین و مذهب تحول خواه و کمال پذیر بوده، می تواند در صراط مستقیم قرار بگیرد (طاهری، ۱۳۸۸الف، ص۱۰۲).
اجازه قبل از اتصال
هم در ریکی و هم در حلقه مستر(مربی)، برای انجام درمان باید از درمان پذیر اجازه بگیرد و در صورت عدم این کار، ضرر آن به درمانگر برمی گردد. در ریکی آمده است: کسی را به دریافت ریکی مجبور نکنید و بدون اجازه به کسی ریکی ندهید (وینسر، ۱۳۸۶، ص۲۱۱).
و نیز در حلقه گفته شده است:
تشعشع دفاعی راه دور مثل فرادرمانی است، فقط یک اسم و اعلام تشعشع دفاعی، همین و تمام، حالا از هر فاصله ای از هرجایی باشد، فقط یادتان باشد که حتماً اجازه بگیرید، روی کاغذ بنویسید. بالاخره در معرض تشعشع دفاعی قرار می گیرد. بنابراین، فراموش نکنید بعد از اینکه مطمئن شدید اجازه گرفتید، اسمش را اگر بشنوید، هم تمام است (طاهری، ۲۰۱۱ب، ص۱۲).
این تشابه در اجازه بی علت نیست و از مطالبی مبهم در پس پرده حکایت می کند. مسائلی که موجب می شود طاهری به مربی های خود اجازه درمان بدون لایه محافظ را ندهد.
لایه محافظ!
طاهری در این باره می گوید:
مربی به کسی اطلاق می شود که انتقال دهنده چارچوب عرفان حلقه به هنرجو بوده و مجاز به تفویض اتصال و لایه محافظ حلقه های شبکه شعور کیهانی مربوط به دوره موردنظر می باشد و عضو و محرم و قسم خورده نسبت به امانت داری مجموعه و الگویی برای آن به حساب آمده و اساسنامه عرفان حلقه را کاملاً قبول داشته باشد.
قرار گرفتن در حلقه به منزله فرادرمانگری و کسب لایه محافظ، با مکتوب نمودن سوگندنامه توسط درمانگر در سه برگ (یک برگ بایگانی ـ یک برگ مربی ـ یک برگ فرادرمانگر) و با امضاء مربی انجام خواهد گرفت (آیین نامه فرادرمانی، ص۱).
بنابراین، همان طور که از آثار به جامانده از اتصال و فرادرمانی و تشعشع دفاعی در مستر ها هویداست، نگرفتن اجازه و نداشتن لایه محافظ برای آنان آسیب هایی به دنبال دارد.
در ریکی نیز داشتن پوشش حفاظتی موردنیاز است:
پوشش حفاظتی را می توانید برای منظورهای زیر به کار ببرید:
حفاظت خود، خانواده، اموال، یا هر چیزی که می خواهید از نوسان های منفی محفوظ باشد؛ پاک سازی بدن اثیری و چاکرها؛ قرار گرفتن در پوشش حفاظتی به هنگام مراقبه؛ کنترل واکنش های خاص در موقعیت های نامطلوب؛ هنگام درمان بیماران (گوپتا، ۱۳۸۲، ص۱۳۸).
تأکید به داشتن لایه های محافظتی در ریکی و حلقه، بیانگر وجود خطر برای فرد درمانگیر و درمانگر است.
این هم سویی در حلقه و ریکی، در گرفتن لایه محافظ بسیار شبیه به ایجاد حفاظ در برخی جن گیری های مرسوم از گذشته است که اشخاص قبل از انجام این عمل، لایه حفاظتی حتی به صورت کشیدن خطی مدور دور خود انجام می دادند! تا از آسیب آن موجودات در امان باشند. طاهری در مباحث خود پیرامون لایه حفاظتی به حفاظت در مقابل موجودات غیرارگانیک یا همان اجنه، اشاره می کند:
درمانگری با مکتوب نمودن سوگندنامه، مبنی بر استفاده مثبت و انسانی به فرد تفویض می شود و با دریافت لایه محافظ که درمانگر را در مقابل تشعشعات شعور معیوب سلولی و سایر تشعشعات منفی و تداخل موجودات غیرارگانیک محافظت می نماید، آغاز می گردد (طاهری، ۱۳۸۸الف، ص۱۱۰).
این اذعان طاهری به ضربات این موجودات، ذهن را به این مطلب رهنمون می شود که حقیقت بحث اتصال و لایه محافظ آن با روند کلی کهانت در بین ملل در طول تاریخ قابل انطباق است.
فرقه کیهانی در اولین دوره درسی خود یعنی فرادرمانی، اقدام به اعطای مدرک پایان نامه و لایه محافظ می کند. به فردی که این مدرک را دریافت می کند، چنین القا می شود:
لایه محافظ لایه ای از جنس آگاهی است که در فرادرمانی با مکتوب نمودن سوگندنامه به فرادرمانگر تفویض می شود. این لایه، تحت هوشمندی شبکه شعور کیهانی ضمن محافظت فرادرمانگر، بیمار را نیز چه در فرادرمانی از راه دور و چه از راه نزدیک در حفاظ مطمئنی قرار داده تا از تداخل شعور معیوب سلولی و تشعشعات منفی و به خصوص در مقابل نفوذ موجودات غیراُرگانیک محافظت کند (همان، ص۹۶).
این همه تأکید بر جلوگیری از نفوذ موجودات غیرارگانیک به ذهن، این معنا را القا می کند که اصولاً اتصال نوعی درون ریزی این نیروها! در وجود آدمی است.
نکته عجیب اینکه در ریکی نیز بیان می دارد از زمان باستان، مرحله ورود به دوره ریکی به صورت سری نگهداری می شد. علت اصلی این امر احتمالاً سوءاستفاده از انرژی! بود (پالان، ۱۳۸۴، ص۳۶).
همان طور که گفتیم هر مانترا(ذکر) دارای اثر خاصی بر روی بدن، روح و فضا است. اگر این سمبل ها توسط افراد غیرمحتاط دریافت شوند از انرژی سوءاستفاده خواهد شد. پس فرزانگان بزرگ، در گذشته جهت مرحله ورود افراد به انرژی روشی را خلق کرده بودند. در این مرحله وی از مانترا استفاده می کرد. به همین ترتیب پس از ورود به ریکی I مجرا باید چرخه ۲۱ روز را تکمیل می کرد، قبل از آنکه استاد او را برای آغاز مرحله ریکی II احضار کند. قبل از آنکه مجرا از مرحله یک به دو برود، مجرا اسکن می شد. (بعداً توضیح داده خواهد شد) و پس ازتشخیص اینکه تا سطح خاصی پیشرفت کرده است آن گاه استاد اجازه ورود می داد (همان).
برون ریزی در ریکی و حلقه
هم در ریکی و هم در حلقه، فرد مربی موظف است به نوعی تحرکات عصبی در فرد درمان پذیر ایجاد کند تا وی در اصطلاح مجبور به برون ریزی بیماری ها شود. طاهری برون ریزی را عاملی برای دستیابی به سلامت جسم و ذهن می داند و معنای برون ریزی را خروج موجودات غیرارگانیک از درون فرد می داند. او معتقد است: برون ریزی، آشکار شدن سابقه بیماری ها (بیرون ریختن آنها) است. سابقه بیماری ها ممکن است حتی متعلق به دوران جنینی یا طفولیت، بیماری های کنونی آشکار یا نهان فرد و همچنین، ترس های نهفته، گره ها و تنش های روانی، نابسامانی های ذهنی و… باشد. طاهری از واژه اسکن نام می برد که به صورتی همه جانبه، بر جسم، روان و ذهن فرد انجام می شود و ادعا می کند در اسکن، گاه علائمی بروز می کند که آمادگی فرد برای ابتلا به بیماری هایی را نشان می دهد که در شرف آن است و در صورت بی توجهی، در آینده بروز خواهد کرد (طاهری، ۱۳۸۸ب، ص۶۶) و فرادرمانگر با تشخیص به موقع آنها مانع بیماری فرد نیز می شود. در ریکی نیز این فشارات عصبی ناشی از اتصال به روح ریکی به طور واضح مشهود است. در آموزه های ریکی نیز این مباحث آمده است و حتی بیان می دارد که ممکن است این تجربه هیجانی برای افرادی که مرتب به برون ریزی مبادرت دارند، در شکل شخصیتی خیالی و موهوم ظاهر شود!:
اغلب دریافت کنندگان ریکی در حین درمان شروع به استراحت می کنند و حتی ممکن است به خواب روند. اما این مسئله تفاوتی در تأثیر درمان ایجاد نمی کند. در دیگر موقعیت ها، ممکن است از تجارب قدیمی و لاینحل خود آگاه شوند. ممکن است رهایی از هیجانات به شکل جاری شدن اشک و خنده هایی از سرآسودگی صورت پذیرد. این جریان در شکل تجربه تصویری افراد نیز شناخته شده است. شاید برای کسانی که مرتباً مراقبه می کنند، در شکل شخصیتی خیالی ظاهر شود. ممکن است که در بعضی از جلسات درمان، موانعی که سد راه رشد جامع است از میان برداشته شوند.
گرچه، ما دست خود را برای اتصال بیمار به انرژی ریکی، بر بدن او می گذاریم و یا دستمان را بالای بدن او نگه می داریم، اما این انرژی تنها در سطح مادی بر او اثر نمی کند، بلکه بر کل جسم، ذهن و روح او تأثیر می گذارد (باگینسکی و شارامون، ۱۳۸۶، ص۴۱).
طاهری نیز می گوید: با برون ریزی است که افراد به سلامت جسم و ذهن دست می یابند:
برون ریزی، رو آمدن سابقه بیماری ها و بیرون ریختن آنهاست. سابقه بیماری ها ممکن است حتی متعلق به دوران جنینی، طفولیت، بیماری های کنونی آشکار یا نهان فرد باشد. همچنین، ترس های نهفته، گره ها و تنش های روانی، نابسامانی های ذهنی و…
اسکن به صورتی همه جانبه روی جسم، روان و ذهن فرد انجام می شود. در اسکن، گاه علائمی بروز می کند که آمادگی های فرد را برای ابتلا به بیماری هایی نشان می دهد که احتمالا در آینده بروز خواهند کرد (طاهری، ۱۳۸۸ب، ص۶۶).
طاهری در ادامه همین مطالب می افزاید:
اسکن فرادرمانی شامل آشکارسازی ترس های دوران کودکی نیز می شود که در ضمیر ناخودآگاه فرد ثبت و ضبط است. در این مورد، با دو دسته گزارش روبه رو خواهیم شد. دسته اول، افرادی هستند که در گذشته هیچ گونه سابقه و گزارشی از وجود ترس نداشته اند، پس از اسکن فرادرمانی با ترس های مبهم و ناشناخته ای روبه رو می شوند که خود از چگونگی آن هیچ گونه اطلاعی ندارند. در خیلی از موارد این ترس و یا ترس ها، در ابتدا رو به افزایش می گذارد. پس از یک دوره بیرون ریزی، کاهش پیدا کرده و خاتمه پیدا می کند. این بیرون ریزی ممکن است در خواب و به صورت کابوس هم اتفاق بیافتد (همان، ص۱۱۹).
تشابه در آثار و عملکرد، حاکی از همسویی در روش درمان است! در دوره های دفاعی و در بحث برون ریزی در حلقه، حملاتی به افراد دست می دهد که بعضاً با حرکات، تکان های شدید، حمله ها و خودزنی هایی همراه است و مستر(مربی) وظیفه دارد او را آرام و کنترل کند. در حین این عمل مجبور است که با او تماس فیزیکی داشته باشد. درواقع وقتی فرد در اتصال می نشیند، برون ریزی انجام می شود. به نظر می رسد، اتصال در عرفان کیهانی درواقع اتصال با موجودات غیرارگانیک است. در اتصال گفته می شود: شاهد و تسلیم باشید، تا بچشید و ببینید چه اتفاقی خواهد افتاد. فرد منتظر است ببیند چه اتفاقی می افتد. تسلیم است، بدون اینکه دروازه های ورودی خود را کنترل کند. بدون هیچ فیلتری در انتظار اتصال است. صحبت ما بر روی شواهد قبل و بعد از اتصال است. افراد، قبل از اتصال، خودشان هستند و بعد از اتصال به هم می ریزند و برون ریزی پیدا می کنند و احساس وجود غیرارگانیک را در وجود خود دارند. در ریکی نیز ممکن است رهایی از هیجانات به شکل جاری شدن اشک و خنده هایی از سرآسودگی صورت پذیرد. این جریان در شکل تجربه تصویری افراد نیز شناخته شده است. اینکه در ریکی بیان می دارد: برای کسانی که مرتباً مراقبه می کنند، این هیجان در شکل شخصیتی خیالی و موهوم! ظاهر شود، این مطلب را تأیید می کند. همچنین در ریکی خود مربی هم از این اتصال تأثیر می پذیرد و گفته می شود: ما فقط کانالی برای جریان ریکی هستیم. ما منشأ این انرژی نیستیم، بلکه خود را چون رابطی در اختیار آن قرار می دهیم. هیچ گونه قدرت یا استعداد خاصی لازم نیست و تلاش زیادی نیز صورت نمی گیرد و بیان می شود برعکس، هنگامی که جریان انرژی را به بدن یک بیمار هدایت می کنیم در آن موقع خود ما نیز سرشار از آن می شویم (باگینسکی و شارامون، ۱۳۸۶، ص۴۳).
نتیجه اینکه این عرفانهای نوظهور در حقیقت نوعی پیتزای روحی خوشمزه است که در بدو امر خیلی کارگشا و محلل مشکلات روحی و روانی انسانها به نظر می رسد، ولی زمانی که در باطن آنها غور می شود، اولا مثل پیتزای خوراکی در راستای رفع نیازهای روح و روان انسان نیست، و در ثانی با فرافکنی بیشتر یک مسکن لحظه ای می باشند که بیمار فکر می کند مثلا از بعضی بیماریها رهایی پیدا نموده استف ولی غافل از اینکه اصل موضوع پابرجاست.
[1] – «ریکی» به معنای انرژی کیهانی در قرن ۱۹ توسط میکائواوسوییدر ژاپن بنا گذاری شد. خاستگاه ابتدایی این مکتب هند، تبت و چین بوده است که توسط اوسویی در ژاپن با اعمال تغییراتی ریکی نامیده شد.