فرقه پژوهی برداشت از بهائیت در ایران:

پیامبرخوانده بهائی با انکار معجزات پیامبران الهی مدعی شد که شبه آیاتش به تنهایی می تواند دلیل حقانیت او قرار گیرند! اما اگر چنین بود پس چرا خدای تعالی از آیات و معجزات، به عنوان دو دلیل توأمان یاد کرده است؟! از طرفی، حتی اگر آیات به تنهایی دلیل حقانیت مدعیان پیامبری باشد، آیا سیاه مشق ها و متون اصلاح شده بهاء، از چنین قابلیتی برخوردارند؟!

پیامبرخوانده بهائی مدعی بود که شبه آیاتش به تنهایی می توانند دلیل حقانیت او قرار گیرند! اما آیا سیاه مشق ها و متون اصلاح شده او، از چنین قابلیتی برخوردارند؟!

پیامبرخوانده بهائیت مدعی شد همانگونه که نزول آیات، تنها علت ایمان آوردن پیروان ادیان گذشته به پیامبران بوده، پس انسان ها دیگر چه دلیلی از او جز صدور آیات برای ایمان آوردن می خواهند؟! چنان که از مخاطبینش پرسید: «قل یا قوم ان تکفروا بهذه الآیات فبأی حجه آمنتم بالله من قبل بگو ای قوم، اگر به این آیات کافر شوید، پس به کدامین حجت در گذشته به خداوند ایمان آوردید؟»

اما در پاسخ به پیامبرخوانده بهائیت باید گفت:

اول: صدور آیات و انتساب آن به خدای تعالی برای اثبات پیامبری افراد، به تنهایی کافی نیست و سیره اقوام گذشته نیز چنین نبوده است! در واقع آیاتی دلیل حقانیت و صدق گفتار مدعی پیامبری می شوند که یا همراه با پاسخ مثبت به درخواست معجزه افراد باشد یا هم خود آیات معجزه وار باشند!

چنان که خدای تعالی در قرآن کریم نزول آیات و صدور معجزات را توأمان و با هم دانسته است: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ… ؛ همانا ما پیامبران خود را با ادلّه و معجزات فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند.» به همین خاطر پیامبران الهی به درخواست معجزاتی که از سر حقیقت جویی صادر می شد، پاسخ مثبت می دادند. این در حالیست که پیامبرخوانده بهائی، معجزات مسلّم پیامبران قبل را برای آنکه از او درخواست نشود از اساس منکر شد!

دوم: تشکیلات بهائی ناخواسته اعتراف کرده که امکان صدور وحی و آیات غیرالهی از جانب پیامبران دروغین و انتساب آن ها به خدای تعالی ممکن می باشد؛ چنان که در ادامه استدلالِ مبلّغین بهائی (در متن فوق) می خوانیم: «به شهادت کلام الله مجید، اگر شخصی به دروغ ادعای وحی و نزول آیات از جانب خداوند کند، شخصی ستمکار است: «وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِیَ إِلَیَّ وَلَمْ یُوحَ إِلَیْهِ شَیْءٌ ؛ چه کسی ستمکارتر است از کسی که دروغی به خدا ببندد، یا بگوید بر من، وحی فرستاده شده، در حالی که به او وحی نشده است.»

پس بر خلاف استدلال مبلّغان بهائیت (که صرف نزول آیات و انتساب به خدای تعالی را دلیل حقانیت مدعیان پیامبری معرفی می کنند)، صدور آیات به تنهایی و انتساب آنان به خدای تعالی، دلیل حقانیت افراد نمی شود.

سوم: در صورتی که بپذیریم نزول و مشاهده آیات، تنها علت ایمان آوردن پیروان ادیان گذشته بوده، آیا آیات ساختگی پیشوایان بهائیت ظرفیت دلیل قرار گرفتن برای ایمان آوردن افراد را دارند؟! با نگاهی گذرا به متون ساختگی و پراشتباه بهائی که بارها اصلاح و غلط گیری و پاک نویسی شدند، درمی یابیم که بدون شک شبهه آیات ساختگی بابیت و بهائیت، ظرفیت دلیل قرار گرفتن برای مدعیان بابی و بهائی را نیز ندارند. چرا که هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد آیاتی که از منبع علم بی نهایت خداوند صادر شود، نیاز به چرک نویس-پاک نویس و یا اصلاح بشری داشته باشد.

پی‌نوشت:

. حسینعلی نوری، ادعیه حضرت محبوب، نسخه الکترونیکی، ص 195.

. از جمله معجزات حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله)، غیر از معجزه جاوید حضرتش قرآن کریم، می توان به: شقّ‌القمر، ردّالشمس، جاری شدن آب از بین انگشتان پیامبر، تسبیح گفتن دانه‌های سنگ در دستان پیامبر و… اشاره کرد؛ جهت مشاهده اسناد، کلیک کنید… https://www.adyannet.com/fa/news/24464

. ر.ک: ابوالفضل گلپایگانی، فرائد، هوفمایم آلمان: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 2001 م، ص 80.

. ر.ک: حسینعلی نوری، اقدس، نسخه الکترونیکی، رساله سوال و جواب، ص 59.

. چنان که ولی امر بهائیت، خبر از نابودی شبهه وحی های پیامبرخوانده بهائی به دست خودش داده است: شوقی افندی، قرن بدیع (1892-1853)، بی‌جا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 125 بدیع، ج 2، ص 146. حال آنکه خدای حکیم بی دلیل وحی نازل نمی کند تا توسط امین وحی او محو شود. پس مشخص می شود که پیامبرنمای بهائی دستور به نابودی سیاه مشق ها و چرک نویس هایش می داد تا پاک نویس هایش را به اسم وحی، به خورد پیروان دهد.