فرقه پژوهی برداشت از بهائیت در ایران:
مقدمه:
استکبار با آگاهی از عقائد شیعه، خصوصا واقعه کربلا و دانش اینکه زنده بودن خون شهدای کربلا در متن جامعه اسلامی موجب شده هر مسلمانی تحت آموزش استکبار ستیزی قرار گیرد، دشمنی با جریان محرم را در اولویت برنامه هایش قرار داده است که تشکیلات بهاییت، در این دشمنی، جلودار افکار شیطانی غرب است. بهائیان با توجه به اینکه اصلی ترین دشمنان خود را شیعیان میدانند، باید طوری برای تفرقه بین آنها برنامه ریزی کنند و چه بهتر که تولد رهبران فرقه بهاییت که در ماه محرم متولد شده اند را در ایران بصورت قمری برگزار نمایند تا با این امر خون شیعه را بجوش آورده و باعث کشتار بهاییت بدست ایشان شوند تا بتوانند در جهان مظلوم نمایی کنند! چنانچه در ایام عاشورای حسینی در سال 1388 با همراهی و تحریک عدهای از ارازل و اوباش به آتش زدن خیمه عزای حسینی در میدان انقلاب تهران مبادرت کردند که این حادثه قلب تمام شیعیان و ایرانیان را جریحه دار کرد و چهره واقعی این تشکیلات دست ساز استکبار و جیره خوار اسرائیل را به همگان نشان داد.
الف) مراسم بهائیان در محرم
از مسائلی که در تشکیلات بهایی مشکل اساسی و بحرانی میباشد و بهاییت تاکنون نتوانسته برای آن توجیه و توضیح درستی بیاورد بحران هویتی در تاریخ بهاییت است. چنانچه بهائیان چندین تقویم، مناسبت تاریخی دارند و با اینکه بر اساس کتاب بیان علیمحمد باب، تقویمی من در آوردی بوجود آورده که نامش را تاریخ بدیع نامیده است و ایام سال و روز و ماه را تقسیم بندی بدون قاعده و طبق میل خود انجام داده اند به طوریکه طبق این تقسیم در انتهای سال، پنج روز اضافی میماند و برای این پنج روز هیچ حکمی ندارند. در واقع بهاییان به نوعی بازی در تقویم روی آورده اند و قاعده این بازی این است که از هر فرصتی برای رسیدن به مطلوب خود یعنی تبلبغ بهاییت استفاده کنند. تقویمی با انواع مناسبات و محاسبات مختلف، که در آن از تاریخ میلادی و تاریخ اسلامی و تاریخ شمسی و تاریخ بدیع، به نحو مطلوبی استفاده شده است .برای مثال سالروز اعدام باب را به تاریخ میلادی و سالروز اعلام من یظهره اللهی حسینعلی نوری را به تاریخ میلادی و ایام صیام را به تقویم بدیع و عید فطر را مطابق تقویم شمسی عمل میکنند. شاید با تحقیقات بیشتر به تقویم بودایی و تقویم مایایی و تقویم انسان های اولیه در غارها و…هم تاریخ نگاری کرده باشند.
یکی از ابزار های تبلیغی بهاییت استفاده تام و کامل از انواع تقویم میباشد، تقویمی خرافی که دست آویز علیمحمد باب برای تحمیق مردم گمراه شد و حسینعلی نوری هم آن را امضاء کرد، که یکی از این مناسبت های مهم بهایی که مورد منازعه و مناقشه، قرار گرفته است، تاریخ تولد علیمحمد باب و حسینعلی نوری میباشد که در اول و دوم محرم به تاریخ قمری قرار گرفته است و بهاییان هرساله در این ایام به رقص و جشن و پایکوبی مشغول میشوند.
این ایام در بین شیعیان، ایام محرم است و در تاریخ شیعه اهمیت بسزایی دارد و دلیل آن مصادف شدن ایام محرم الحرام با شهادت کاملترین انسان و مظلومترین امام شیعه، حضرت امام حسین علیه السلام میباشد و شیعیان و غیر شیعیان هم با برگزاری مراسمات مختلف یاد و خاطره و معارف آن حضرت را زنده و با حضرتش تجدید عهد مینمایند.
البته این بازی با تقویم و تاریخ و مناسبت با انواع تقویم ها در بهاییت بی دلیل نیست و چنانچه عرض شد یک حربه تبلیغی جهت دشمنی بهاییت و سران بهایی با اسلام و شیعه میباشد.
ب) شبهات بهاییان در توجیه مراسمات در ایام محرم
به برخی شبهاتی که بهاییان در سایت ها و تلویزیون های خود درباره توجیه مراسمات در ایام محرم، به آن پرداخته اند، اشاره میشود:
1- بهاییان مدعی هستند که بهاء الله نه تنها با اسلام و شیعه دشمنی ندارد بلکه برای امام حسین علیه السلام زیارتنامه مخصوصی هم دارد که بهاییان در شهادت آن امام قرائت میکنند و برای حضرتش خصایص و ویژگیهایی منحصر به فرد در آن زیارت نامه ذکر کرده است و به تمجید و اعزاز حضرت پرداخته است.
در جواب باید گفت: بله جناب بهاء برای عوام فریبی و اغفال مردم شیعه و محب اهل بیت علیه السلام ، این کار را هم انجام داده است تا بتواند خود را محب اهل بیت قلمداد کند. اما یک ضرب المثل شیرین و معروف فارسی میگوید : دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را …! جناب بهاء خود را رجعت حسینی و مظهر امام حسین در این عصر میداند که این ادعا حتی خشم بهاییان و نزدیکان حسینعلی نوری را به همراه داشته به طوریکه عزیه خانم خواهر بهاء الله در نامه خود به عبدالبهاء (که به لوح عمه مشهور است) چنین گزاف گویی برادرش را جواب میدهد: «اگر حسینعلی بود مظهر حسین علی، هزار رحمت به روان پاک یزید …!!! چگونه او مدعی دوست داشتن امام حسین است و خود را مظهر وجود امام حسین میداند . مگر میشود شخصی امام را بستاید سپس وجود امام را در خودش حلول کرده بداند و خود را که فردی پست و دنی میباشد هم رتبه با ذات امام بداند…؟!!»
2-بهاییان مدعی هستند که در این کره خاکی در هر دقیقه، صدها نفر به دنیا میآیند. بسیاری از آنها مسلمان وشیعه بوده و در روز اول و دوم محرم و یا حتی در روز نهم و دهم آن به دنیا میآیند. تکلیف آنها چیست؟ حسینعلی نوری و علیمحمد باب هم بدون اختیار خود در این ایام به دنیا آمده اند پس نباید آنها را شماتت کرد .
در جواب باید گفت: جناب بهاءالله گفت که دین باید سبب الفت و محبّت باشد. (پیام ملکوت ص 44) اگر دین سبب عداوت شود نتیجه ندارد بی دینی بهتر است زیرا سبب عداوت و بغضاء بین بشر است. و هر چه سبب عداوت است مبغوض خداوند است، پس اگر دین سبب قتال و درندگی شود آن دین نیست بی دینی بهتر از آن است. شما غیر از این دو مناسبت سایر مناسبت هایتان را در ایران با ماههای شمسی یا میلادی به حساب می آورید؟ چه اصراری بر برگزاری این دو مناسبت با ماههای قمری است؟ آیا این وحی مُنزلی است که نباید تغییری در آن ایجاد گردد؟ آیا جز عناد و دشمنی با شیعه، فلسفه دیگری پشت این جریان می تواند باشد؟ پس چه شد این الفت و محبتی که از آن دم زدید …؟؟؟
نکته قابل توجه اینکه؛ چون بهاییت از همه تقویمها استفاده وافر را میبرد ممکن است در برخی ایام، مناسبتی میلادی یا بدیعی با مناسبت شمسی یا قمری تلاقی کند، مثلا تاریخ ایام صیام در تقویم بدیع با تاریخ ولادت باب و بهاء در تقویم قمری یکی بشود در اینصورت حکم چیست و بهاییان باید چکار بکنند ؟؟؟ برای این معضل در رساله سوال و جواب در سوال 36 چنین جواب داده اند که حکم صوم در این روز مرتفع است و این یک حکم کلی برای استفاده در سایر موارد مشابه میباشد.
حال سوال این است که بهاییان که برای تصادم و تلاقی مناسبت های تقویم های مختلف خود برخی از این مناسبت ها را نادیده میگیرند، چرا در ایام محرم که شیعیان کل جهان و مخصوصا ایرانیان عزادار امام خود هستند شادی را متوقف و این جشن و پایکوبی خود را در تاریخ میلادی آن دو بجا نمیآورند؟؟؟ چنانچه در سال 168 بدیع همزمان با سال 1390 یوم ولادت ایندو با یوم صعود بهاء یکی شد و بیت العدل در پیامی به بهاییان مقرر کرد که این دو مناسبت را در تاریخ میلادی بجا بیاورند، تولد باب را در بیستم اکتبر و تولد بهاء در نوزدهم اکتبر!
3-بهاییان مدعی شده اند که اسلام و شیعه مکتب عزاداری و غم و غصه هستند و بهاء الله برای نجات بشر از این اوهام و تغییر ذائقه مردم ایران نزول اجلال کرده و برای شادی ارواح مردم آمده است.
در جواب باید گفت: در این مورد نیز بهاء، دلش برای مردم نسوخته بود، درست است که یکی از اهدافش در اتخاذ این رویه ،کشیدن خط خاتمه به روی امام شیعیان و از بین بردن مراسم یادآوری ایام شهادت و به تبع آن معارف اهل بیت علیهم السلام بوده، ولی نه به واسطه ی دلسوزی برای ملت بلکه به منظور آنکه به جای عزاداری برای آن امام بیایند برای آقای بهاء شادمانی کنند و به جهت ایام او نوحه و ندبه سر دهند کما اینکه در لوح احمد دستور میدهد در سالمرگش مراسمات عزا برپا کنند: «ان یا احمد لا تنس فضلی فی غیبتی ثم ذکر ایامی فی ایامک ثم کربتی و غربتی فی هذا السجن البعید» .وقتی دستور میدهد که برای او عزاداری نمایند و مصیبات جعلی او را ذکر کنند پس غرضش از انتخاب اول و دوم محرم بعنوان عید تولد خود و باب، صرفا به منظور یک تحریک بوده و این رویه جنایت آمیز و سیاست بیرحمانه، همانا از ابتدای شروع کار ریاست بهاء، به موقع اجرا گذارده شده یعنی در همان ایامی که خود و خانواده اش به مسلمانی و رویه سنت تظاهر و اعیاد آنان را جشن میگرفتند مریدان ساده لوح را تحریک میکردند تا برای نشان دادن استقلال دین جدید و عظمت شارع آن بهاء، اعیاد بهائی را منظور نظر دارند تا شاید مسلمین آنها را بکشند و موجبات تبلیغات و مظلوم نمایی فراهم شود.
تمسخر ایام محرم به طرق مختلف، از حضور زنان و دختران بهایی با حجاب نامناسب در مراسم این دهه تا ترویج و انتشار انواع جوک های عقیدتی با ابلاغ “بیت العدل” (پایگاه اصلی بهائیان در خاک رژیم صهیونیستی) جهت انحراف در عزاداریهای حسینی در دستور کار بهاییان قرار میگیرد. https://www.dana.ir/news/187698.html
4- بهاییان با شبهه افکنی مطرح میکنند که با توجه به فشارهای اقتصادی و معیشتی، منابع مالی مربوط به برگزاری هیئات مذهبی در امور خیریه و دستگیری از مستمندان هزینه شوند.
در جواب باید گفت: در آموزههای دین مبین اسلام همواره توصیه و تشویق به انفاق شده است و همواره مونین به این امر مبادرت دارند و بیشترین کسانی که در ایام محرم مورد توجه قرار میگیرند و نزورات دریافت میکنند مستمندان میباشند. یکی از حربه های بهائیان این است که مثل آفتاب پرست با شیعیان همنوا و وارد جمع آنها شوند، دل هایی را با خود همراه می کنند اما بعد زمینه های انحرافی به وجود آورند تا به اسلام ضربه بزنند. چرا که اساسا اسلام با جریان ارتداد تند برخورد می کند. طبق آیه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا کُفْرًا لَمْ یَکُنِ اللَّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِیَهْدِیَهُمْ سَبِیلًا» دقیقا همین است که کسانی همنوا می شوند و اظهار می کنند که عزادار هستند، موکب می زنند و سنگ تمام می گذارند اما بعد که به یک اعتبار و ظرفیتی رسیدند و اعتماد عمومی نسبت به آنها شکل گرفت، در مقام سوءاستفاده برمیآیند تا تفکر عزاداری برای امام حسین(ع) را از درون متلاشی کنند. این استراتژی بهائیت است. فرمان دارند خوش برخوردی و ملاطفت کنند تا پایگاه اجتماعی به دست آورند و افکارشان را اشاعه دهند. (در کتاب مستر همفر جاسوس انگلیسی هم این مسئله آمده است).
حتی امروز هم در بعضی کشورهای اسلامی این شیوه اجرا می شود. مثلا کسی در منطقه ای از افغانستان بزرگ و شیخ مردم شده بود و بعد از سالها وقتی اعتمادی را به دست آورد، صدمات بزرگی را به تفکرات مردم وارد کرد. این یک شیوه روشن و معلوم و مشخص و خیلی زیرپوستی است که شناسایی اش خیلی سخت است. چون بنای بهائیت به ضربه و صدمه زدن است، طبیعتا از خطرهای بزرگ محسوب می شوند. https://www.pana.ir/news/854595))
ج) نقش بهائیت در شکلگیری فتنه سال 1388 همزمان با محرم
فرقهی بهائیت با هدف ایفای نقش و دخالت در امور سیاسی، از سال 86 و همزمان با انتخابات مجلس شوری اسلامی فعالیت علنی خود را برای ورود به عرصهی سیاسی ایران آغاز کرد. (جهت مطالعهی بیشتر، بنگرید به مقالهی: هتاکی عاشورای 88 با مدیریت بهائیان(link is external) منبع: سایت آوینی، به نقل از رجا نیوز) نهاد رهبری بیتالعدل، بر خلاف آموزههای رهبران این فرقه، مبنی بر عدم مداخله در سیاست (پیام بیتالعدل اعظم، مورخ: 25 دسامبر 2007) . اجازهی ورود آنها را به این عرصه صادر نمود. پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88، فعالیتهای سیاسی بهائیان شکل تازهای به خود گرفت. آنها که فضا را متشنج میدیدند، سعی داشتند از آب گلآلود، ماهی بگیرند. عقدهها و کینههای رهبران بهائی نسبت به انقلاب اسلامی، با غنیمت شمردن فرصت به دست آمده، سر باز کرد.
نهاد رهبری این فرقه، در پیام خود به بهائیان ایران، صراحتاً آنان را در مقابل ظلمهای وارده به مردم ایران مسئول دانسته و آنها را به ادامهی آشوبها ترغیب میکند: «ملاحظه فرمایید که با چه سرعتی پردهها برافتاد! مظالمی که طی سالیان دراز از طرق سازمان یافته و پنهان، بر بهائیان و دیگر شهروندان آن کشور وارد آمده، در هفتههای اخیر در خیابانهای ایران در مقابل انظار جهانیان، نمایان گشته است… البته در عین حال نمیتوانید نسبت به مشکلاتی که گریبانگیر هموطنان عزیزتان است، بیاعتنا باشید».(پیام بیتالعدل اعظم به احبای ایران، 2 تیر 1388، مطابق: 23 جون 2009).
بر اساس اطلاعات به دست آمده، فرقهی بهائیت با تَوَهُّم اینکه نظام اسلامی به وسیلهی این آشوبها ساقط خواهد شد، نقشی پررنگ در این آشوبها ایفا نمود. فعالیت سازمانی و حسابشدهی تشکیلات بهائیت در عاشورای آن سال، دشمنی این فرقه را هرچه بیشتر به نمایش گزارد. سرکردگان این حزب در شب تاسوعای حسینی، با حضور در منزل یکی از دستگیرشدگان، هماهنگیهای لازم را انجام داده و برای حرمتشکنی روز عاشورا، برنامهریزی کردند. با توجه به امکانات این فرقه و تشکیلاتی بودن عناصر آن، با برنامه ریزی و آمادگی کامل در اغتشاش آن روز حضور یافتند.(جهت مطالعهی بیشتر، بنگرید به مقالهی: هتاکی عاشورای 88 با مدیریت بهائیان(link is external) منبع: سایت آوینی، به نقل از رجا نیوز)
نکته حائز اهمیت آنکه حدود 100 نفر از افراد دستگیر شده در واقعهی عاشورای 88، بهائی بوده؛ که چند تن از آنها از خانوادهی رهبران این فرقه میباشند. بروز همین مسأله، از اقدام برنامهریزی شدهی آنها، برای هتک حرمت در این روز مقدس، حکایت داشته است. (نظیر: آرتین غضنفری: فرزند مسئول تشکیلات سه نفره منطقه 6 بهائیت تهران، ژینوس سبحانی: دختر یکی دیگر از اعضای تشکیلات سه نفره منطقه 6 بهائیت تهران، بابک مبشر: داماد خانجانی از سران اصلی فرقه ضاله بهائیت و…).
اما پس از آنکه این اقدام بیشرمانه و حرمتشکنیهای فتنهگران، با پاسخ کوبندهی عامهی مردم ایران در 9 دی مواجه میشود؛ بلافاصله بیتالعدل در پیامی، به دستگیری چند بهائی، اعتراف و از اظهارات قبلی خود دست میکشد. از اینرو، نهاد رهبری بیتالعدل، برای دوری از خشم عامّهی ملّت ایران و کاهش نفرت و انزجار هرچه بیشتر مردم نسبت به خود، حضور بهائیان در این آشوبها و حرمتشکنیها را منکر میشود: «قاطبه ملّت شریف ایران، مردم جهان و جامعه بینالمللی، با ماهیّت عقاید و رفتار بهائیان آشنا هستند و به بیاساس بودن این ادعا واقفند. این دوستداران عدل و انصاف شهادت میدهند که بهائیان در هر کشور ساکن باشند، با توسل به قانون برای حفظ حقوق خود و دیگران اقدام میکنند و از ستیزهجویی و خشونت پرهیز دارند».(پیام بیتالعدل اعظم، 20 دیماه 1388، برابر 10 ژانویه 2010).
نتیجه گیری:
برگزاری مناسبت های تولد رهبران فرقه بهاییت به تقویم قمری، با هدف حرمت شکنی و در مسیر اهداف شوم جریان صهیونیسم برنامهریزی شده است، در این دو روز از نظر بهاییان کار حرام بوده و تمامی صنوف متصل به بهاییان، بصورت گسترده تعطیل میباشد و اعضاء این فرقه به جشن و پایکوبی میپردازند. و پر واضح است که این حرکت جهت مقاصد شوم بهائیت برنامه ریزی شده و هدف آن توهین به مقدسات شیعه و ایجاد آشوب و اغتشاش در جامعه اسلامی است.زیرا همانطور که در متن اشاره شد؛ چون بهاییت از همه تقویمها استفاده وافر را میبرد ممکن است در برخی ایام، مناسبتی میلادی یا بدیعی با مناسبت شمسی یا قمری تلاقی کند و همانطور کهدر جواب سوال اگر تاریخ ایام صیام در تقویم بدیع با تاریخ ولادت باب و بهاء در تقویم قمری یکی بشود. جواب داده بودند که حکم صوم در این روز مرتفع است و این یک حکم کلی برای استفاده در سایر موارد مشابه میباشد. چرا در ایام محرم که شیعیان کل جهان و مخصوصا ایرانیان عزادار امام خود هستند، شادی را متوقف و این جشن و پایکوبی خود را در تاریخ میلادی آن دو بجا نمیآورند؟ چنانچه در سال 168 بدیع همزمان با سال 1390 یوم ولادت ایندو با یوم صعود بهاء یکی شد و بیت العدل در پیامی به بهاییان مقرر کرد که این دو مناسبت را در تاریخ میلادی بجا بیاورند، تولد باب را در بیستم اکتبر و تولد بهاء در نوزدهم اکتبر! همه این شواهد بر غرض و هدف بهائیت در این قضییه دلالت میکند.و چهره پلید این تشکیلات را بیش از پیش نمایان میسازد.
سایتهای مورد استفاده:
- پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب https://www.adyannet.com/fa/news/2111
- https://www.pana.ir/news/854595
- https://www.dana.ir/news/187698.html
با تشکر از گرد آورنده مطلب سرکار خانم سمیه نجفی