میثم حسنی| در عصری که بشر اسیر در تاریکیهای ترس و ناآرامی ناشی از زندگی در جهانی ماشینی و در هجوم اطلاعات، سردرگم و حیران در جستجوی راهی برای نیل به آرامش راستین و پاسخ به ندای فطری خویش در لقای معشوق حقیقی به هر دستاویزی جنگ میزند، بازار سوداگران و منفعتطلبان گرم شده و با ادعاهای خود در اعطای معنویت و آرامش هزاران بیراهه و مسیر انحرافی ایجاد نمودهاند.
پیشرفت علم و تکنولوژی در کنار رسانههای ارتباط جمعی شرایط را بهمراتب پیجیدهتر میسازد. بهعبارتی، امروز دیگر هر جریان و فرد مدعی نمیتواند به راحتی توجه افراد را به خود جلب نماید و انسانهای عصر دیجیتال و دنیای مجازی بهدنبال مسائل خارقالعاده و به دور از روزمرگیهای موجود هستند. همین گرایش است که عرصه را برای ظهور و بروز انواع جریانهای عجیب و غریب با ادعاهای متفاوت فراهم ساخته است.
یکی از جالبترین مصادیق این جریانهای مدعی معنویت، فرقه موسوم به «رائیلیان» است که هسته اصلی آن اعتقاد به موجودات فرازمینی میباشد. انسانیت، عشق، سکس و دانش، شعار فرقه مزبور، بیش از هر امر دیگری میتواند گویای مبانی فکری و اعتقادی رائیلیان باشد که در برههای از زمان توانست اندک هوادارانی نیز در ایران دستوپا کند. موضوع گزارش پیش رو معرفی، نقد و بررسی فرقه مذکور است.
رائیلیان بر اساس ادعاهای فردی بهنام «کلود وریلهون»، در خصوص ارتباط با موجودات فرازمینی شکل گرفته است. بنابرای در ابتدا به زندگی و نحوه شکلگیری ادعاهای او میپردازیم.
خوانندهای که پیامبر شد
کلود وریلهون معروف به «رائیل» ۲۰ سپتامبر ۱۹۴۶، در ایالت ویسی (Vichy) فرانسه به دنیا آمد. او که نتیجه یک ارتباط نامشروع بود، بعد از تولد، مخفیانه به منزل پدری مادرش منتقل شد. وی در اینباره مینویسند:
«چون از پدر ناشناختهای بهدنیا آمده بودم، نمیتوانم بگویم که یک دوران طفولیت عادی داشتم. پدرم احتمالا یک پناهنده یهودی بوده است. مادر بیچاره من برای مدت طولانی تظاهر میکرد که من پسر یکی از دوستانش هستم که برای مدتی از من نگهداری میکند. هرچند پدر بزرگم دست آخر این مسئله را دریافت.»
رائیل در دوران کودکی به مدرسه شبانهروزی فرستاده شد. وی مدعی است، زندگی در آن مدرسه تأثیر زیادی در کشف درونیاتش داشته است. در آنجا بود که از شدت تنهایی بهقول خودش شعر را کشف کرد.
۱۵ ساله بود که مدرسه و خانه را ترک نمود و به خوانندگی در کابارهها مشغول شد. در این زمان به سبب علاقهاش به «تونی سلر» اسکی باز و قهرمان مسابقات رالی، نام مستعار «کلود سلر» را برای خود برگزید.
حدود پنج سال به خوانندگی کابارهها و ضبط آهنگ مشغول بود، اما بعد از یک سانحه تصادف مسیر زندگیاش را به سمت خبرنگاری مسابقات رالی تغییر داد. سه سال به فعالیت در این زمینه پرداخت تا اینکه در تاریخ ۱۳ دسامبر ۱۹۷۳ ادعای پیامبری کرد.
در کتاب او با نام «پیام نهایی»، درباره اولین مواجههاش با موجودات فضایی بهنام «الوهیم» میخوانیم: «صبح ۱۳ دسامبر ۱۹۷۳، کلود وریلهون مشغول رانندگی بهسمت کلرمون فرانسه بود که ناگهان تصمیم گرفت، بهسمت مخالف دفترش یعنی آتشفشان «پوپی دو لاسولا» برود.
وقتی به آتشفشان رسید، اتومبیل را پارک و بهسمت دهانه آتشفشان حرکت کرد و کمی در دهانه آتشفشان به خاطرات گذشته این کوه اندیشید. در کنار آتشفشان دولاسولا در حال قدم زدن بودم که ناگهان در میان مه، چشمم به نور قرمزی افتاد که چشمک میزد…
شیئی نزدیک به ۲۰ متری بالای زمین در پرواز بود. میتوانستم شکل آن را که کموبیش مسطح بود، ببینم. یک بشقاب پرنده! همیشه به وجود این قبل اشیای پرنده عقیده داشتم اما هیچ گاه فکر نمیکردم روزی یکی از آنها را مشاهده کنم. بعد موجودی با ۲ متر و ۲۰ سانتیمتر قد، چشمان بادامی، شکل و موهای سیاه و بلند که ریش سیاه کم پشتی داشت، از آن پیاده و به من نزدیک شد.»[1]
بعد از صحبتهای مقدماتی مشخص میشود که این موجود فضایی او را برگزیده تا پیام آنها (فرازمینیها) را به انسانهای زمینی برساند. وریلهون به داخل سفینه رفته و از سوی موجود فضایی مامور میشود، فردا به همان محل بیاید تا از حقیقت نژاد بشر و جهان مطلع شود.
در طول جلسات روزهای آتی، وریلهون توسط موجود فضایی به تفسیر جدیدی از انجیل آگاهی میباید. او یاد میگیرد که انسانهای روی زمین، در آزمایشگاههای موجودات سیارههای دیگر ساخته شدهاند. انسانهایی که در علوم زنتیک و سیولوژی سلولی بسیار پیشرفت کرده بودند، نام این خالقان «الوهیم»، (جمع واژه «الوها») است که به ادعای وریلهون در انجیل به اشتباه، به معنی «خدا» ترجمه شده و معنای حقیقیاش «کسانی که از آسمان آمدهاند» میباشد.
وریلهون توسط آموزگاران غیر زمینی «رائیل» نام گرفته و مأموریت خود را برای انتقال پیام آنها به بشریت آغاز میکند.
پس از این ادعاها وریلهون در فرصت کوتاهی موفق به چاپ مکالماتش با الوهیم، شرکت در برنامههای تلویزیونی و برگزاری نشستهایی با همین موضوع شد. او در ادامه، جنبشی تحت عنوان جنبش مادک (Madech) به راه انداخت. مادک به معنی حرکت برای خوش آمدگویی به الوهیم یا به قول وی «خالقین انسانیت» بود که چندی پس از شکلگیری به جنبش «رائیلیان» تغییر نام پیدا کرد و در سایه تبلیغات سردمدار خود توانست هوادارانی گرد آورد.
رائیل مدعی است، الوهیم خواستار انتقال به زمین و ملاقات با رهبران جهان هستند، تا تکنولوژی پیشرفته خود را بهتدریج در اختیار آنان قرار دهند. اما تحقق این امر در گرو برقراری صلح در زمین و ساخت مرکزی برای آنها در اورشلیم است که از آن بهعنوان سفارتخانه یاد میکند.
الوهیم از رائیل خواستهاند تا برای رسیدن به این هدف و رساندن پیامشان به زمینیها جنبشی ایجاد کند که با نام جنبش بینالمللی رائیلیها شناخته میشود.
مبانی فکری و اعتقادی رائیلیان
۱. بیخدایی در فرقه رائیلیان
نتایج حاصل از بررسی و مطالعه کتب رائیل و جنیش رائیلیان حاکی از آن است که این فرقه یک شبهمذهب بیخداست و هدفش پخش پیامهای بهاصطلاح «آشکارسازی» میان مردم زمین است که به ادعای رائیل توسط الوهیم بیان شده است.
رائیل با ادعای ترجمه غلط کلمه الوهیم در انجیل به خدا آن را عامل گمراهی انسانها دانسته و با ترجمه تازه خود (خالقانی که از آسمان آمدهاند)، مسئله موجودات فرازمینی را بهعنوان سازندگان بشر مطرح میسازد.
در اعلامیه تبلیغاتی و معرفینامه فرقه در این زمینه آمده: «الله یا همان یهوه (لغت عبری در تورات) رهبر الوهیم است و ۲۵ هزار سال پیش آفرینش انسان در کره زمین را اداره کرده است. الوهیم انسانها را به حال خود گذاشتند تا بهصورت مستقل پیشرفت کنند، اما تماسشان را از طریق پیامبرانی چون موسی، زرتشت، بودا، عیسی، محمد، بهاءا… و سایر پیامبران برقرار نگه داشتند.
پیامبران وظیفه داشتند… آثاری از الوهیم بر جای بگذارند تا زمانی که دانش و فهم ما به اندازه کافی پیشرفت کرد، الوهیم را بهعنوان خالقین خود تصدیق نماییم… اکنون دوره آشکارسازی است. دورهای که از سال ۱۹۴۵ میلادی پس از فاجعه اتمی هیروشیما آغاز شده قرار است، الوهیم به زمین بازگردند همانطور که در کتب آسمانی وعده داده شد (قیامت)، آنها پیامبران گذشته را نیز که با مهندسی ژنتیک دوباره خلق شدهاند و در سیاره الوهیم (بهشت) زندگی میکنند، با خود میآورند.»
رائیلیها اعتقاد دارند، نژاد بشیر از ازل بوده و تا ابد ادامه خواهد داشت: «همه چیز جاودانه است چه در شکل ماده یا انرژی و ما خودمان هم از ماده جاودانه ساخته شدهایم. الوهیم هم توسط افرادی که از کره دیگری آمدند، خلق شدند که آنها خودشان توسط افراد دیگری خلق شدند. به این طریق تا بینهایت… این احمقانه است که به جستجوی شروع زمان در دنیا بپردازیم و همینطور به ابتدای فضا بیندیشیم.»[2]
در واقع با این اظهارات منکر وجود خداوند، بهعنوان خالق هستیبخش شده و بحث خدایان فرازمینی را مطرح میسازند.
۲. پلورالیسم (تکثرگرایی) در فرقه رائیلیان
رائیل نیز همچون دیگر همقطارانش در سایر جنبشهای معنوی نوپدید، تکثرگرایی دینی را برای جلب توجه تمامی سلایق و اعتقادات، لحاظ نموده و رندانه میکوشد ضمن تطهیر چهره خود و جنبش اختراعیاش در احترام ظاهری به تمامی ادیان و پیامبران، نوعی تمایز و برتری به مسلک خویش بخشد.
بنابراین، هر چند بهظاهر از قبول داشتن تمامی مذاهب و ادیان دم میزند، لیکن در نهایت باور اصلی خود را مشترک با دیگر جنبشهای نوپدید در یگانه مسیر کمال بودن ابراز میدارد.
او در ابتدا پیامبران را فرستادگانی از جانب الوهیم معرفی میکنند، اما بهسبب تفاوت ماهوی رائیلیان با تعالیم ادیان، مدعی میشود که تنها او بنا به الهامات خالقین فضاییاش قدرت رمزگشایی از مطالب کتابهای مقدس را یافته و جز اندکی که به وی الهام شده، بقیه مطالب بهویژه محتوای انجیل، سخنان بیهوده و شاعرانهای بیش نیستند و دست آخر نیز به این نتیجه میرسد که دیگر نیازی به اجرای احکام و تعالیم مذهبی وجود ندارد و اعتقاد به ادیان تنها برای درک آرامش درونی و عشقورزی به الوهیم کافی است.
در اعلامیه تبلیغاتی فرقه میخوانیم: «رائیلیان به تمام مذاهب گذشته احترام میگذارند و میدانند که تمام پیامبران بر حق از طرف الوهیم فرستاده شدهاند. مذهب رائیلیان حقیقت تمام مذاهب گذشته را به طریق علمی بازگو و در نتیجه خرافات آنها را افشا مینماید.»
۳. نفی عصمت و جایگاه پیامبران در فرقه رائیلیان
رائیلیان پیامبران را «دختران و پسران خدا» مینامند که قادر به فهم و رمزگشایی پیامهای کتب آسمانی نبودهاند و تنها رائیل با کمک الوهیم موفق به درک معنا و پیام این کتب شده است. رائیل حتی به مسئله عصمت پیامبران از خطا و اشتباه نیز خدشه وارد ساخته و آنها را انسانهایی فراموشکار، دروغگو و مروج خرافه در میان مردم معرفی میکند و تنها خود را پیامبر دوران طلایی دانش و ناجی بشر از خرافههای دینی میداند.
«پیامبران دروغین زمان ما یعنی کسانی که اطلاعات نادرست افشا و تدریس میکنند؛ افرادی هستند که سعی میکنند، بشریت را به اعتقادات ابتدایی یک خدای غیر مادی و غیر قابل لمس برگردانند.»[3]
او در مطلبی دیگر از پیامبران بهعنوان انسانهایی ابتدایی و فاقد اطلاعات کافی یاد میکند: «نسبت به ما، یوحنا مرد ابتدایی بود و از آن جنبه همینطور موسی و عیسی و تمام پیامبران ما قبل از اینکه ما به اندازه کافی اطلاعات و معلومات در اختیارشان بگذاریم که آنها را قادر به درک و فهم این موضوع بکند که تمام کارهایی را که انجام دادیم، برای بهدست آوردن مهارت کامل در هنر و فنون تغییر شکل دادن ماده بوده است.»[4]
رائیلیان همچنین میکوشند، معجزات و وحی انبیای الهی را بر اساس باورهای خود بازتعریف و به عبارت دقیقتر، «تحریف» نمایند. مثلا در خصوص معراج رسول اکرم(ص) مینویسند: «محمد(ص) در شب معراج با اسب البراق که یک سفینه فضایی بود، از مسجد الحرام به مسجد الاقصی و از آنجا به سیاره الوهیم رفت و الله و پیامبران گذشته را ملاقات نمود.»[5]
۴. تناسخ و معادستیزی در فرقه رائیلیان
یکی از اصول مورد تاکید رائیلیان، باور به تناسخ با قرائتهای خاص و مبتنی بر توجیهات به ظاهر علمی است. در این نوع تناسخباوری، روح هیچ جایگاهی ندارد و افراد در چرخه توالی ژنتیکی، بازتولید میشوند. آنها در ابتدا به نفی وجود خدا پرداخته و در ادامه، باور به تناسخ را شرح میدهند:
«جهان بیثابت است و بینهایت نمیتواند مرکزیتی داشته باشد و این ثابت میکند که خدای ماورالطبیعهای در کار نیست. هیچ چیزی خلق نشده و از بین نمیرود، بلکه همه چیز فقط تغییر شکل میدهد.
الوهیم نیز مانند ما توسط انسانهای پیشرفته دیگری خلق شدهاند. این زنجیره خلقت تا بینهایت به گذشته برمیگردد و هیچ آغازی ندارد و هیچ پایانی هم نخواهد داشت.
الوهیم به رائیل گفتند که روح مجرد و جاودانهای که بدن را پس از مرگ ترک نماید، وجود ندارد، اما هر فردی یک کد ژنتیکی اختصاصی دارد که حاوی نقشه ذهنی و فیزیکی وی است و میتوان فرد را با استفاده از آن دوباره خلق کرد.»[6]
سپس در توجیه انکار معاد و دادرسی الهی چنین ابراز میدارند: «الوهیم، مردم زمین را از زمان تولد تا لحظه مرگ، توسط کامپیوترهای عظیمی تحت نظر دارند. کسانی که نتیجه زندگیشان مثبت باشد، به ویژه آنهایی که به رائیل در انجام مأموریتش کمک میکنند، دوباره خلق خواهند شد و پاداش خواهند گرفت. انسانهایی که کار مثبتی در زندگی انجام ندهند ولی بدنهاد هم نباشند، دیگر خلق نمیشوند و کسانی که نتیجه اعمالشان در طول زندگی منفی باشد، زمانی که برسد دوباره خلق میشوند تا آنطور که سزاوارند، مجازات گردند.»[7]
۵. نفی شریعت در فرقه رائیلیان
رائیلیان با خرافی خواندن تمامی قوانین و آداب و مناسک دینی، آنها را ابداعات مغرضانه پیامبران برای سرگرم نگاه داشتن بشر به امور واهی و دور شدنشان از اسرار الوهیم خوانده و بدین سان لزوم پایبندی به شریعت را زیر سؤال میبرند. آن گاه برای خالی نبودن عریضه و باورپذیرتر نمودن اصول اعتقادی خود روشی تحت عنوان مدیتیشن حسی ارائه میدهند که گرتهبرداری پیش پا افتادهای از روشهای مدیتیشن رایج است. روشی که اصالت را به حواس پنج گانه میدهد و هر نوع کامجویی و هوسرانی را ممدوح میشمارد.
«رائیلیان یک مذهب و روش جدید برای هزاره سوم ارائه میدهند که مذهب تمام مذاهب خواهد بود. روشی برای بیداری ذهن و آگاهی که قوای ذهنی و حسی را تقویت میکند و برای هارمونی و شادی در زندگی روزمره مفید است. روشی که انسان را قادر میسازد خود را با ذرات بینهایت کوچک که او را تشکیل میدهند و ذرات بینهایت بزرگ ماده که او جزئی از آن است، هماهنگ نماید. این روش «مدیتیشن حسی» است.»[8]
کتاب مقدس رائیلیان
رائیلیها کتاب مقدس خاصی ندارند، اما از آنجا که معتقدند بشر زمینی با مهندسی ژنتیک توسط موجودات کرات دیگر خلق شده و پیامبران نیز فرستادگان آنان هستند، میپذیرند که کتابهای مقدسی همچون انجیل و قرآن در اصل، فرستاده الوهیم و حاوی توضیحاتی منطبق با ادعای رائیل هستند.
البته آنان مدعیاند کتاب کابالا (Kabala) (نوشته ربیهای یهود) صحیحترین تفاسیر را در اختیار بشر قرار میدهد. شاید قرابتی که رائیل با کابالا احساس کرده ناشی از آلودهبودن هر دو جریان به خرافه و سحر و جادو و الهامات جنیان و شیاطین است. شاهد این مدعا آن است که در اولین دیدار رائیل با موجود فضایی او شرایطی را برای دیدار بعدی معین میکند که تأمل برانگیز است:
«فردا در همین زمان بیایید و کتاب انجیل و چیزی برای یادداشت کردن با خود بیاورید. هیچ چیز فلزی با خود نیاورید و درباره گفتوگویمان با هیچ کس صحبتی نکنید والا هرگز ملاقات دیگری نخواهیم داشت.»[9]
اباحهگری و آزادی جنسی در فرقه رائیلیان
یکی از مبانی فکری رائیلیان رهایی از قیود به اصطلاح دستوپاگیر مذاهب و ادیان و اعتقاد به آزادی جنسی است:
«مسائل جنسی از دیدگاه حرکت بینالمللی رائیلیان آزاد است. در همه جنبهها به شرط رضایت طرفین و رعایت حقوق فردی و… حفظ سلامتی و بهداشت همه نوع رابطه و رفتار جنسی آزاد است.»[10]
با این رویکرد دیدگاه فرقه مذکور به ازدواج نیز قابل تأمل است. در فرقه رائیلیان صرفاً ازدواجهای موقت پذیرفته هستند و جدایی به هر بهانهای نه تنها مجاز، بلکه امری پسندیده است.
رائیلیان با انتقاد از ادیان، آنها را بهسبب مذمت پدیده ،طلاق، «بنیادگرا» خوانده و معتقدند، بسیاری از افراد موفق فرزند طلاق بودهاند. جالب آنکه این فرقه کودکان را نیز قربانی این روش نموده و پیشنهاد میکند در فرایند جاری ساختن عبارات مربوط به جدایی والدینشان حضور داشته باشند تا به ادعای آنها دریابند زندگی و جدایی در هماهنگی کامل چطور رخ میدهد و آن را عاملی برای رشد کودکان میدانند.
در ادامه همین رویکرد آزادی جنسی، در سال ۱۹۹۷ جنبش رائیلی اعلام کرد شرکتی به نام Valiant Venture تأسیس کرده که به زوجهای همجنسگرا یا عقیم این فرصت را خواهد داد تا با روش کلونینگ از DNA خود صاحب فرزند شوند.
نمادها در فرقه رائیلیان
رائیلیان در ابتدا از یک صلیب شکسته محصور در ستاره داود بهعنوان نماد خود استفاده میکردند، اما چندی بعد، بهسبب تشابه آن با صلیب شکسته یهودیان نازی، نماد دیگری طراحی نمودند. نماد تازه همان ستاره داود است که یک کهکشان در حال چرخش را احاطه کرده است.
جالب آنکه رائیلیان مدعیاند، یهودیان تازی و صهیونیستها بهترتیب علامتهای چلیپا (صلیب شکسته) و ستاره داود را از الوهیم سرقت نمودهاند و نماد اصلی، همان ترکیب فعلی دو علامت در سمبل رائیلیان میباشد.
ساختار تشکیلاتی رائیلیان
رائیلیان پس از انتشار کتابهای رائیل و تبلیغات گسترده رسانهای توانستند تا اندازهای رشد کرده و پیروانی در نقاط مختلف جهان گرد آورند. به ادعای وبسایت رائیلیها، شمار پیروان این فرقه بیش از ۶۰ هزار نفر است.
«حرکت جنبش رائیلیان که خود یکی از فراگیرترین کلوبهای جهان است، در کشورهای مختلف از جمله آمریکا، انگلیس، فرانسه اسرائیل، کانادا و بیشتر کشورهای اروپایی نفوذ فراوانی دارد. در سالهای اخیر تمرکز فراوانی بر روی منطقه خاورمیانه، غرب آسیا و بهویژه ایران، بحرین، فلسطین، عربستان و امارات داشته است. به ادعای رائیلیها امروزه در حدود ۱۳۰ کشیش رائیلی در جهان پراکنده شدهاند که از آنها با عنوان «راهنما» یاد میکنند.
در سال ۱۹۹۵ جامعهشناسی بهنام «سوزان بالمر» این گروه را بررسی کرد؛ بر اساس نتایج تحقیقات وی این فرقه بین ۲۰ تا ۳۰ هزار پیرو دارد که تمرکز آنان در اروپای فرانسوی زبان است. پالمر تعداد رائیلیان در ژاپن را حدود ۴۰۰ نفر برآورد کرده و پراکندگی جغرافیایی آن را ۶۷ کشور ذکر میکند که از ۸۰ کشور مورد ادعای رائیلیان کمتر است.»[11]
یکی از اهداف تشکیلاتی رائیل، ایجاد مرکزی در جهان برای فرقه است که از بدو ادعای پیامبری آن را به عنوان یکی از شرایط حضور الوهیم در زمین مطرح نمود. بر این اساس، رائیلیان با تبلیغات و ترغیب پیروان به کمکهای مالی میکوشند، برنامه خود را در ساخت پایگاهی تحت عنوان سفارتخانه «الوهیم» در اورشلیم محقق سازند.
جنبش در سال ۱۹۹۷ اعلام کرد که در حدود ۷ میلیون دلار پول برای ساخت سفارت جمعآوری کرده و هم اکنون از نظر مالی مشکلی برای ساخت این مکان ندارد. اما هنوز موفق نشدهاند موافقت سران رژیم صهیونیستی را برای ساخت سفارت جلب کنند.
آنها هشدار دادهاند، در صورت عدم پذیرش مقامهای اسرائیلی، این رژیم برای بار دوم نابود خواهد شد و آنها سفارتخانه را در محلی دیگر بنا خواهند کرد. هدف اصلی رائیلیان نابودی دولتها و تشکیل یک حکومت جهانی مطلق است.
هم اکنون عمده فعالیتهای تشکیلاتی این فرقه بر تبلیغ و جذب بیشتر تمرکز دارد. در همین راستا رسانههای وابسته به رائیلیان با انتشار اعلامیهای تبلیغاتی به اشتراکگذاری کتابهای رائیل، ساخت کلیپ و اشاعه پیامهای سران خود در شبکههای اجتماعی میکوشند. توجه افراد بهویژه اقشار کنجکاو و علاقهمند به مباحث متافیزیکی و فضایی را جلب نمایند.
فرقهای بر مدار تخیل و اوهام
بنا بر آنچه گذشت، رائیلیان را نیز باید هم ردیف دیگر شبهجنبشهای نویدید معنوی ارزیابی کرد. با این تفاوت که اعتقاد آشکارش به بیخدایی آن را از دیگر جریانها متمایز میسازد. ضمن اینکه تلاشهای رائیلیان برای پیوند با دانش و مباحث فرازمینی جلوه خاص به آن میبخشد.
به عبارت دیگر، رائیلیان با تکیه بر مباحث علمی و تکنولوژی میکوشند، استدلالی برای انکار خدا دست و پا نموده و در عین حال، خوراکی باب طبع بشر محصور در حیات ماشینی و رویکردهای پوزیتیویستی (تجربهگرا) فراهم سازند.
بههمین خاطر است که ردپای معنویت در این فرقه کمرنگ بوده و بیشتر بر معقولات منطقی و عقلپسندی چون صلح جهانی، حقوق بشر بهویژه مسائل زنان، مقابله با سلاحهای هستهای و پیشرفت دانش ژنتیکی (شبیهسازی) تمرکز دارند که محتوای اصلی شعارشان یعنی «انسانیت، عشق، سکس، دانش» از آن گرفته شده است.
هر چند درنگی بر باورها و اصول اعتقادی رائیلیها حاکی از عدم پایبندیشان دست کم در دو مورد به شعار مزبور است، اعتقاد به طلاق و جدایی، روابط جنسی آزاد، خودکشی (عمل «اوتتزی» EUTHANASIA) اهانت و خرافی خواندن دیگر ادیان و مذاهب و یعنى معاد و عدالت الهی، بالذات نقضکننده اصول انسانیت و عشق در هر دو معنای زمینی و آسمانی است.
به این ترتیب آنچه از شعار مزبور باقی میماند، چیزی نیست جز سکس و دانش که شواهد حاکی از تحرکات فرقه نیز تاییدکننده آن است. به نظر میرسد، رائیلیها با تخیلات بنیانگذار خود، صرفا خوراک خوبی برای فیلمسازان هالیوودی فراهم ساختهاند و بعید است که به موفقیتی بیشتر از این نائل گردند.
[1]. رائیل وریلهون، کلود (۱۹۷۴)، الوهیم مرا به سیاره خویش بردند، انتشارات پیام، ص ۱۱
[2]. رائیل وریلهون، کلود (۱۹۹۸)، به استقبال پدران آسمانیمان، نشر مؤسسه رائیلیان، ص ۳۳.
[3]. همان، ص ۵۱
[4]. همان، ص ۱۴
[5]. اعلامه تبلیغاتی رائیلیان، سایت فرقه
[6]. انقلاب جهانی مهدی موعود حرکت بینالمللی رائلیان
[7]. همان
[8]. همان
۹. رائیل وریلهون، کلود (۱۹۸۸)، مدیتیشن حسی، نشر مؤسسه رائیلیان
[10]. کانال تلگرامی رائیلیان
[11]. روستاپور، امین، رائیلیان و عقاید آنها و الوهیم
ارتباط با ما: ferghepajoohi@gmail.com