خلاصه
با ظهور بهائیت و تبلیغاتی که توسط یاران حسین علی نوری (بهاء اﷲ) صورت گرفت، پیروان دیگر ادیان به این دین گرایش پیدا کردند. در بین افرادی که دین خود را به بهائیت تغییر دادند، زرتشتیانی بودند که در قرن ١٨ م دین خود را رها و با توجه به تطبیق آموزه های زرتشتی و بوسیله عقاید خودشان، بهایی شدند. از جمله دلایلی که موجب تغییر دین این عده از زرتشتیان شد معرفی حسین علی نوری (بهاء اﷲ) به عنوان منجی زرتشتیان و فردی که نسبش به زرتشت و انوشیروان ساسانی می رسد. اما بررسی شرایط و ویژگی هایی که منجی در دین زرتشت دارد نشان می دهد حسین علی نوری (بهاء اﷲ) نمی تواند موعود زرتشتیان باشد. همچنین در بین مورخین زمان و مکان مشخصی برای زرتشت وجود ندارد و پرونده پادشاهی انوشیروان ساسانی به گونه ای نیست که رسیدن نسب نامه فردی به این پادشاه، موجب افتخار و مباهات باشد. تغییر دین زرتشتیانی که با این مطالب صورت گرفت مخالفت موبدان زرتشتی در دو موضوع موعود بودن حسین علی نوری (بهاء اﷲ) و همچنین بحث هایی با نوبهائیان زرتشتی را باعث شد. هدف از این پژوهش بررسی درستی دلایلی است که موجب گرایش این افراد به فرقه بهائیت شد.
مقدمه
اندیشه نجات و باور به موعود از فراگیرترین و شاخص ترین تفکرها و نظریه های بشری است. سراغ این اندیشه را می توان همه جا، از ادیان و فرهنگ های کهن و باستانی تا جنبش های نوپدید دینی گرفت. شاید پس از اندیشه خدا و به علت نزدیک بودن به باور معاد، هیچ تفکر و اندیشه ای در میان نسل بشر به این اندازه گسترش نیافته باشد. کمتر دین و مذهب و ملت و مردمی را می توان یافت که امید نجات و انتظار منجی موعودی را در اندیشه خود نداشته باشند. با بررسی ادیان می توان موعودها را از جهت حیات یا عدم حیات در زمان حاضر، بر چند دسته تقسیم کرد. (موحدیان عطار و دیگران، ١٣٩٣، ۴٧) با توجه به این محور تقسیم، موعود در آیین زرتشت از جمله موعودهایی است که هنوز متولد نشده است. در آیین زرتشت یک منجی وجود ندارد، بلکه تفکر هزاره گرایی با حضور و تولد خاص سه منجی و به فاصله زمانی هزار سال وجود دارند.
در بهائیت بحث منجی و موعود باوری مطرح نیست. بلکه با برنامه ریزی دقیق توسط یاران حسین علی نوری(بهاء اﷲ) و نوشتن نسب نامه و معرفی او به عنوان موعود در ادیان مختلف، موجب شد که بحث موعود بودن بهاء اﷲ ایجاد شود. در این نسب نامه واژه زرتشت و شاه بهرام و سوشیانت توسط بهائیان به حسین علی نوری منتسب شد. و به تبع آن حسین علی نوری نیز در گفته ها و سخنرانی های خود مدعی انتساب به زرتشت و پادشاهان ساسانی من جمله انوشیروان است که در کتاب یاران پارسی که شامل مجموعه گفته ها و نامه های بهاء اﷲ به بهائیان زرتشتی است مشهود است. در دورانی که زرتشتیان ایران در تحت فشار و سختی فراوان بودند، طبق آموزه های خود، پایان این سختی ها بوسیله ظهور یکی از منجی هایی صورت می گرفت که در متون این دین وجود داشت. شجره نامه بهاء اﷲ دربردارنده مطالبی بود که آگاهی زرتشتیان از آن، موجب گرایش عده از آنها به دین بهائی شد. (بویس، ١٣٨۶، ٢۴٨)
پیشینه این موضوع به صورت مستقل در منبعی بیان نشده، هرچند کتاب زرتشتیان باورها و آداب دینی آنها نوشته مری بویس، کتاب فرزانگان زرتشتی نوشته شهمردان، مقاله مانکجی لیمجی هاتریا در ایران نوشته مری بویس، مقاله مانکجی لیمجی و جامعه زرتشتیان ایران عصر قاجار نوشته جلیل نائبیان و جواد علیپور از منابع و اسنادی است که بصورت گذرا این مطلب را ارائه کرده است.
این نوشته به صورت منابع کتابخانه ای گردآوری شده است. غالب منابع بهائیت مورد اعتماد و وثوق جامعه بهائیان است و از سایت ها و کتابخانه های مجازی آنها بدست آمده است.
ولادت و زندگی بهاء اﷲ
بهائیان، شهرت خود را از میرزا حسینعلی نوری ملقب به بهاء اﷲ گرفته اند و او را پیامبر آیین خود می شمارند. وی در دوم محرم سال ١٢٣٣ قمری برابر با ١٨١٧ میلادی در خانه میراز عباس نوری از منشیان دربار قاجار در تهران متولد شد.(روزبهانی، ١٣٨٨، ١٠٩) پدر او، میرزا عباس نوری مشهور به میرزای بزرگ نوری، ساکن قریه تاکر از شهرستان نور مازندران بود.(حاج قلی و دیگران، ١٣٩٧، ١٨٢) او آموزش های مقدماتی ادب فارسی و عربی را زیر نظر پدر و معلمان گذراند؛ گرچه خود مدعی است که هرگز تحصیلاتی نداشته است.(روزبهانی، ١٣٨٨، ١٠٩) وی پس از ادعای بابیت سید علی محمد شیرازی به وسیله ملاحسین بشرویه ای و به وسیله میرزا محمد معلم نوری در شمار نخستین گروندگان به باب در آمد و از فعال ترین افراد بابی شد.(همان، ١١٠) میرزا حسین علی در آوریل ١٨۶٣ میلادی و در روزهای پایانی حضورش در بغداد، مدت ١٢ روز در باغ نجیبیه، موسوم به رضوان اقامت کرد. وی در این باغ در حضور عده ای از خواص اصحاب، خود را موعود بیان اعلان کرد.(همان، ١١۵) در صفحه ۵ رساله ای به سفارش بیت العدل به مناسبت صدمین سالگرد مرگ حسین علی نوری (بهاء اﷲ) چنین آمده است: رسالت بهاء اﷲ در آگوست ١٨۵٢ میلادی در زندانی زیر زمینی که مشهور به سیاه چال بود، آغاز گردید. (همان، ١١۶)
نسب نامه حسین علی نوری (بهاء اﷲ)
زمانی که از حسین علی نوری در کتاب یاران پارسی از نام و نژاد و نیاکان پاک او پرسیده می شود، چنین پاسخ می دهد که ابوالفضل گلپایگانی در این باب از نامه های آسمانی نوشته آنچه که آگاهی بخشد و بینایی بیفزاید…(یاران پارسی، ١٩٩٨، ١١) اولین متن که به صورت خاص در مورد نسب نامه حسین علی نوری نوشته شد، شجره نامه ای است که توسط ابوالفضل گلپایگانی و طبق گفته حسین علی جمع آوری شده است. چگونگی نگارش نسب نامه چنین نقل شده که روزی در سال ١٩٠٢ یکی از پارسیان ایران به نام خسرو بمان نرسی آبادی، شجره نامه بهاء اﷲ را درخواست می کند و او در جواب، نگارش آنرا بر عهده میرزا ابوالفضل می گذارد و بر همین اساس، او با مطالعه و تحقیق نسب نامه بهاء اﷲ را ایجاد می کند. (گلپایگانی، ١٩٠٣، ٢) در این شجره نامه که سال ١٣٢١ قمری نوشته شده، آنچه در محل و زمان تولد حسین علی نوری رقم خورده را به گزینه هایی که در دین زرتشتی به عنوان منجی وعده داده ارتباط داده است. بحث موعود به کتاب دساتیر و کتب پارسیان ارجاع داده که موعود پس از گذشت هزار و دویست سال و اندی از ظهور دین اسلام ظاهر شود. (همان، ۶) در این نوشتار اتصال نسب حسین علی نوری به ساسانیان و در بین پادشاهان ساسانی به انوشیروان نیز می رسد (همان، ٨) ) بر اساس کتب بهائیت، نسب حسینعلی به یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی می رسد. (حاج قلی و دیگران، ١٣٩٧، ١٨٢)
سوشیانت و انتظار منجی در دین زرتشت
سئوشیانت، از جمله مهم ترین اصطلاحات دینی زرتشتی است که در گاهان درباره منجی موعود به کار می رود. چون معادلی در متون ودایی ندارد، باید آن را از نوآوری های زرتشت به شمار آورد. اوستا شناسان در گاهان از واژه سوشیانت تعابیر و ترجمه های مختلفی کرده اند. بارتلمه و دوشن گیمن، آن را منجی معنا کرده و بر این عقیده اند که صورت مفرد آن به شخص زرتشت و صورت جمع آن به کسانی اشاره می کند که او را در نجات بخشی یاری می رسانند.( موحدیان عطار و دیگران، ١٣٩٣، ٣۶) لومل، یاری دهنده را معادل برای سوشیانت قرار داده است.(راشد محصل، ١٣٨١، ٧٢) معانی و تعابیر دیگری نیز برای این واژه استفاده شده است.( موحدیان عطار و دیگران، ١٣٩٣، ٣۶)
اندیشه منجی موعود در آیین زرتشت از نگاه دو دسته متون مورد بررسی قرار می گیرد: متون اوستایی و پهلوی. متون اوستایی را می توان بر دو بخش تقسیم کرد:
الف- اوستای قدیم که مشتمل بر گاهان، یسن هفت ها و دو دعای معروف یسن ٢٧ می باشد که منسوب به خود زرتشت بوده و از حیث زبانی از دیگر بخش های اوستا قدیمی تر است.
ب- اوستای جدید که مشتمل بر متونی از قبیل وندیداد، ویسپرد، یشت ها، یسن ها (غیر از متون گاهانی، یسن هفت ها و دو دعای معروف یسن ٢٧) و خرده اوستا است.( موحدیان عطار و دیگران، ١٣٩٣، ٣۴)
در متون اوستایی بحث ظهور سوشیانت ها به صورت کلی وجود دارد، ولی در متون پهلوی اطلاعات زندگی نامه ای از سوشیانت ها به صورت جزئی و دارای بازه های تاریخی مشخص آورده شده است. آموزه منجی و سوشیانت ها در متون پهلوی در چارچوب هزاره گرایی است. برخی دوران جهانی را نُه هزار سال و عده ای دوازده هزار سال بیان کرده اند. اما عمر جهان از اول تا آخر به چهار سه هزار سال تقسیم شده است. آخرین دوره مربوط به سوشیانت هاست.(راشد محصل، ١٣٨١، ١٣)
زرتشت را همسرانی بود که نام سه نفر از آنان مضبوط است. »اوروز« نخستین همسر زرتشت و مادر »ایست واستر« و دو فرزند دیگر زرتشت است. همسر دیگر او »ارنیچ« و همسر سوم او »هووی« دختر فرشوشتر بوده است. زرتشت در مدت سه ماه، سه بار با »هووی« نزدیکی می کند و هربار پس از نزدیکی، این زن به دریاچه کیانسه رفته و خود را می شوید و نطفه ی زرتشت در آب دریاچه وارد می شود. (مصلح، ١٣٩٨، ١۴٢)
هر کدام از سه منجی دین زرتشت، در پایان هر یک از هزاره های سه هزار سال آخر ظهور می کند. دو منجی اول زمینه ساز منجی سوم هستند. نخستین منجی هوشیدر نام دارد که پس از به دنیا آمدن و رسیدن به سی سالگی ماموریت خود را که ترویج نیکی و درستی و مبارزه با نیروهای اهریمنی است انجام می دهد.
در زمان او اصلاحات بسیاری صورت می گیرد، ولی در زمان او غلبه راستی چندان دوام ندارد، زیرا اهریمن و نیروهای او چیره می شوند.(راشد محصل، ١٣٨١، ١٣) در آخر هزاره دوم هوشیدر ماه متولد می شود. به مانند هوشیدر اصلاحاتی را صورت می دهد که زمان این اصلاحات از هوشیدر بیشتر است. او موجبات رهایی مردم از نیروهای اهریمنی می گردد. ولی این دوران نیز به مانند دوران اولین منجی، پایدار نیست. در سی سال آخر هزاره، هوشیدرماه از دختر پانزده ساله باکره ای به نام گواگ پد که از نسل زرتشت است، مردی متولد می شود. این دختر با نشستن در دریاچه کیانسه که در آن نطفه های زرتشت نگه داری می شود، آخرین منجی و سوشیانت را حامله می شود. (همان، ١۴) در این دوران جنگ میان سوشیانت و نیروهای اهریمنی شروع می شود. او به کمک گرشاسب، کیخسرو و دیگر یاران خود یک به یک دیوان را از بین می برد. با تلاش او بینش و منش گاهانی بر عالم استوار می گردد و آنچه زرتشت آغاز کرد، او به پایان می رساند.( موحدیان عطار و دیگران، ١٣٩٣، ۵١)
مشخصه اصلی سوشیانت در آیین زرتشت، بحث طریقه به دنیا آمدن آن ها است. سه منجی که در واقع تجسم اشه می باشند، به طور معجزه آسا از نطفه زرتشت که ٩٩٩٩ فروهر در دریاچه هامون از آنها نگهداری می کنند، هر کدام از دختر باکره ای متولد می شوند.(پورداوود، ١٣٧٨، بند ٩۴) با تولد نخستین از آن سه منجی، که هوشیدر باشد خورشید ده روز در وسط آسمان می ماند. با تولد دومین منجی که هوشیدر ماه باشد خورشید بیست روز و با تولد سومین آنها که سوشیانت باشد، خورشید سی روز در وسط آسمان خواهد ماند و غروب نخواهد کرد.( موحدیان عطار و دیگران، ١٣٩٣، ۴٧)
با توجه به مشخصه های سوشیانت در دین زرتشت، اگر در روزگاری فردی ادعای منجی بودن این دین را داشت، لازمه اش برخورداری او از این ویژگی ها می باشد.
ادامه این مقاله در بخش های بعدی ارائه می گردد.