فرقه پژوهی
محمداسماعیل صلاحی یکی ازمدعیان قطبیت چندی قبل افاضاتی را بیان کردند که به نظر میرسد با ادعای قراری نانوشته مبنی بر انتقال قطبیت از خاندان تابنده به صلاحی بعد از فوت نور علی تابنده قصد فروپاشی فرقه گنابادیه را دارد. او با طرح مسائلی، محوریترین و اصلیترین شاخه صوفیه گنابادیه را به چالش کشید و به مرحله فروپاشی رساند.
صلاحی ثابت کرد اختلافات مبنایی عمیقی در شاخههای جدید این فرقه بروز و ظهور کرده و آنها دارای بنیه فکری و گفتمانی قابل اتکایی نیستند تا سکان دار دراویش باشند.
با تحلیل سخنان جناب صلاحی به چهار نکته مهم دست خواهیم یافت:
۱- اندیشه فرقهای شاخههای دیگر، سنخیتی با آرمانها و ساختارهای برآمده از بدنه اصلی آن ندارد.
۲- شاخههای دیگر هویت خود را از اصطکاکهای مبنایی یا سلیقهای بدست آوردهاند و پیروان آن صرفاً بر محور نقطه تقابل یکدیگر در حال فعالیت هستند، به همین دلیل در بین شاخههای کثیری که در این فرقه فعال است اختلافات مبنایی عمیقی بروز و ظهور دارد از همین روی در بزنگاه به رسوایی یکدیگر میپردازند.
۳- جلسات و برنامههای ارائه شده از سوی شاخههای دیگر در چارچوب منافع بدنه اصلی صوفیه گنابادیه نبوده و قادر به تأمین مطالبات دراویش نیست و اساساً گفتمان پیشنهادی این شاخهها در صدد رفع نیازهای واقعی پیروان آن نیست.
۴- ضعف مدیریتی شاخههای مخالف صلاحی به همراه وجود نگرش و رویکردهای بعضاً متعارض در میان طرفداران آن شاخه، باعث میگردد اقدامات، افراطی یا تفریطی قلمداد شده و قابل پذیرش برای دراویش نباشد.
محمداسماعیل صلاحی بابیان نکات خاصی درباره رضاتابنده و بعضی از اطرافیان وی این سؤال را در ذهن فقرا به وجود آورد که آیا این افراد ریاکارانه و منافقانه خود را حامی فرقه معرفی میکنند؟!
آیا در فرقه صوفیه گنابادیه حقیقت بسیار روشنتر از آن چیزی شده است که پیش از این بود؟!
پخش بخشی از اظهارات صلاحی