فرقه پژوهی برداشت از بهائیت در ایران
یکی از عوامل استحکام جامعه، اتحاد و همدلی است. انسان نمی تواند به تنهایی تمام نیازهای جسمی و روحی خود را تأمین کند و این مهم نیازمند ارتباط و زندگی در کنار دیگران است. فردی که توجهاش صرفاً به نیازهای شخصی خویش است، نه تنها خود محور تربیت میشود بلکه بعد از مدتی، از نعمت حیات نیز محروم خواهدشد؛ زیرا مواردی مانند تأمین امنیت در سطح کشور و حتی جهان، بهتنهایی به دست نمیآید و نیازمند آمادگی نظامی یک کشور از تمام جهات و جانفشانی افراد دورهدیده است که عمر خود را در این راه گذاشتهاند و از مال، جان، خانواده و تمام لذتهای حلال دنیایی صرفنظر کردهاند.
در آموزههای دینی نیز بسیار به اتحاد و همدلی و رفع مشکلات مسلمین توصیه شدهاست، تا حدی که بیاعتنایی به امور مسلمین، یکی از عوامل عذاب امتها محسوب میگردد. امامصادق(ع) ضمن توصیههایی به «ابن جندب» میفرمایند:
«یا ابْنَ جُنْدَبٍ الْمَاشِی فِی حَاجَهِ أَخِیهِ کَالسَّاعِی بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَهِ وَ قَاضِی حَاجَتِهِ کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یَوْمَ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ وَ مَا عَذَّبَ اللَّهُ أُمَّهً إِلَّا عِنْدَ اسْتِهَانَتِهِمْ بِحُقُوقِ فُقَرَاءِ إِخْوَانِهِمْ؛ وَ لَیْسَ مِنْ شِیعَتِنَا مَنْ یَظْلِمُ النَّاس: اى پسر جندب! هر که در راستاى برآوردن حاجت برادرش گام بردارد، چون کسى باشد که میان صفا و مروه گام برداشتهاست و برآورنده حاجت چون کسى باشد که در جنگ بدر و احد به خاطر خدا، به خون خود آغشته شدهاست. خدا هیچ امتی را دچار عذاب نکرده مگر هنگامی که به حق و حقوق برادران مستمندشان بیاعتنایی کردهاند[1].»
یکی دیگر از مصادیق همکاری و همدلی میان مسلمین، تعاون در انجام کارهای نیکو و تقواست[2]. در واقع میتوان گفت مشارکت در انجام کار نیک نیز موضوعیت دارد، بهگونهای که اگر تنها در عرصه شخصی، فردی با تقوا باشیم، فضیلت چندانی ندارد. امام عصر (عج) میفرمایند: «لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنا وَفَّقَهُمُ اللهُ لِطاعَتِهِ عَلَى اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِى الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الُیمْنُ بِلِقائِنا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَهُ بِمُشاهَدَتِنا: اگر شیعیان ما -که خداوند آنها را در راه پیروی از خود موفقشان دارد- دلهایشان در وفا به پیمانى که با ما دارند، یکپارچه بود، از فیض ملاقات ما محروم نشده و سعادت دیدار با معرفتشان با ما زودتر فراهم میشد. این دیدار به تأخیر نمیافتد، مگر برای اخبار ناخوشایندى که از آنان به ما میرسد[3]».
در این روایت نورانی، نهتنها همکاری، بلکه همدلی نیز توصیه شدهاست و همدلی، علاوه بر عمل، همفکر و یکدل شدن را میطلبد. تفرقه، نقطه مقابل همفکری و همدلی است که در آموزههای دینی بهشدت توصیه شده از آن بپرهیزیم. وجود مبارک رحمهللعالمین فرمودند:«أیُّها النّاسُ، علَیکُم بالجَماعهِ، وإیّاکُم والفُرْقهَ: اى مردم! بر شما باد به جماعت و از پراکندگی بپرهیزید.[4]» همچنین حضرت در جای دیگری فرمودند:«مَنْ أَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ[5]: هر کسی که صبح کند و اهتمامی به امور مسلمانان نداشته باشد، مسلمان نیست.» اهتمام نسبت به امور مسلمین در درجه اول در مرحله تفکر و تعقل تحقق مییابد و سپس به صورت عملیاتی بروز و ظهور میکند.
به لحاظ منطقی، دشمن برای انحراف مسلمانان و شیعیان از مسیر اصلی، دست به دو اقدام میزند: نخست، تفرقهافکنی میان مسلمانان و سوق دادن بسیاری از آنان به سمت هفتاد و دوفرقه ای که اهل دوزخند و دوم، انحراف در فرقه اهل نجات؛ یعنی شیعیان امیرالمؤمنین(ع) که این امر نیز با تفرقهافکنی میان آنان حاصل میشود.
ظهور منجی عالم بشریت که زمان تجلی حکومت ولی خداست، یکی از مهمترین موضوعات خلقت و دقیقاً محل منازع و جنگ میان اسلام و بزرگترین دشمن مؤمنین است. در این میان، تشتت آرا در چگونگی فراهم کردن زمینه ظهور حضرت، یکی از موانع ظهور محسوب میشود؛ زیرا اگر گروهی در این مورد دچار تشخیص اشتباه شود و در جهت عکس، قدم بردارد، مانع ظهور خواهدبود و همانی میشود که دشمن میخواهد.
شرایط ظهور و آمادگی اجتماعی
یکی از مهمترین عوامل مؤثر در تحقق ظهور، فراهم کردن شرایط ظهور است و یکی از مصادیق مهم شرایط، پذیرش جامعه؛ زیرا برپایی حکومت حضرت در سطح جهانی شکل میگیرد. داشتن نگاه فردی به حرکت جهانی ظهور، تمام توصیههای دینی در امر کار جمعی و اتحاد را نفی میکند. وقتی درباره اموری که در سطح نازلتری قرار دارند، شاهد تأکید دین مبین اسلام در همکاری و همدلی هستیم، آیا در مورد مسئله ظهور نباید چنین نگاهی داشته باشیم؟ آیا نباید تلاش کنیم جامعه جهانی را آماده امر عظیم ظهور کنیم؟ با این وجود، متأسفانه تشتت آرا در مورد فراهم کردن شرایط ظهور به طور آشکار دیده میشود، بهگونهای که برخی قائلند آمادگی صرفاً در سطح فردی است و نهتنها نگاه جهانی ندارند بلکه به فراهم کردن شرایط ظهور در سطح یک کشور نیز معتقد نیستند. در صورتیکه هرقدر زمان و انرژی بیشتری پس از ظهور حضرت ولی عصر(عج) برای آمادگی جوامع صرف شود، حکومت جهانی ولی خدا با تأخیر بیشتری تشکیل خواهدشد.
چنین نگاهی، اهمیت امر به معروف -که در روایات، تمام اعمال در مقابل آن به مثابه قطرهای در مقابل دریا بیان شدهاست را زیر سؤال می برد؛ زیرا امر به معروف، گامی بسیار مهم در جهت اصلاح جامعه است. حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند:
«مَن رَأى مِنکُم مُنکَرا فَلْیُغَیِّرْهُ بِیَدِهِ، فإن لَم یَستَطِعْ فبِلِسانِهِ، فإن لَم یَستَطِعْ فبِقَلبِهِ و ذلکَ أضعَفُ الإیمان:۶ هر یک از شما منکرى را دید باید با دست خود آن را تغییر دهد. اگر نتوانست، با زبانش تغییر دهد [اعتراض کند] و باز اگر نتوانست، در قلبش آن را انکار کند و این ضعیفترین مرحله ایمان است.» وقتی این روایت را در کنار آیه ۱۱ سوره مبارکه «رعد» قرار میدهیم، متوجه میشویم تا زمانی که یک قوم، اهل تغییر نباشند خداوند تغییرات مثبت را برای آنها بهوجود نخواهدآورد. مقام معظم رهبری در توضیحی ذیل این آیه میفرمایند: «هم پیشرفت انقلابی، هم پسرفت به معنای ارتجاع، بستگی دارد به اراده انسانها. انسانها اگر چنانچه درست حرکت بکنند، درست پیش خواهند رفت، اگر غلط حرکت بکنند، پسرفت خواهند داشت که در قرآن هم به هر دوی اینها اشاره شده. در سوره مبارکه رعد میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّى یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم»؛ که سیاق آیات نشان میدهد که [این آیه]، آن جنبه مثبت را بیان میکند؛ یعنی وقتی شما تغییرات مثبت در خودتان ایجاد کردید، خدای متعال هم برای شما حوادث مثبت و واقعیتهای مثبت به وجود میآورد. دومی در سوره «انفال» است: «ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَم یَکُ مُغَیِّرًا نِعمَهً أَنعَمَها عَلى قَومٍ حَتّى یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم»[7]؛ این جنبه منفی است، جنبه عقبگرد است که چنانچه خدا نعمتی به یک ملت داد و این ملت درست حرکت نکردند، درست عمل نکردند، خداوند این نعمت را از اینها میگیرد. شما در دعای کمیل هم میخوانید: «اللَّهُمَّ اغفِرلِیَ الذُّنوبَ الَّتی تُغَیِّرُ النِّعَم»؛ این تغییر نعمت، یعنی سلب نعمت، چیزی است که ناشی از اراده است. ما بایستی بهشدت مراقبت میکردیم و مراقبت بکنیم که به این حالت دچار نشویم[8]».
در روایات متعددی، منظور از نعمت در آیه «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیم» در سوره «تکاثر»، نعمت وجود پیامبر و خاندان ایشان صلواتالله علیهم اجمعین است[9]. بنابراین، از جمع آیات و روایات، بر میآید تا زمانی که آحاد جامعه تصمیم به تغییر شرایط در جهت مثبت و تبعیت از امام معصوم نگیرند، اتفاق مثبتی به وقوع نخواهد پیوست و خداوند آنان را از نعمتها، به طور خاص ظهور امام محروم خواهدکرد.
انقلاب اسلامی، یکی از مصادیق آشکار اصلاح جامعه در جهت تمدن نوین اسلامی و تشکیل حکومت الهی در سطح جهانی است. نکته آخر برای کسانی که با هر گونه انقلاب علیه حکومتهای ظلم و جور تا قبل از ظهور مخالف هستند، عکسالعمل دشمن در مقابل انقلاب اسلامی و مواضع آن است. در حال حاضر شاهد حرکت کشورها به سمت جامعه جهانی هستیم و امریکا به عنوان یکی از بزرگترین دشمنان اسلام، بهشدت در حال تلاش برای رسیدن به نظم نوین جهانی است تا تمام کشورها را تحت سیطره خود قرار دهد. دشمنی که با آن مواجه هستیم، تمام اتفاقات مرتبط با تشکیل جامعه جهانی را رصد کرده و موضع موافق و مخالف خود را در مقابل آنها نشان میدهد. صهیونیسم به عنوان بزرگترین دشمن و امریکا از حامیان آن، تاکنون مواضع موافقی نسبت به جمهوری اسلامی نداشتهاند اما در مورد بسیاری از فِرَق و تفکرات آنان علیه انقلاب اسلامی، موافقت خود را در کلام یا سکوت نشان دادهاند. امامخمینی(ره) در این مورد میفرمابد: «آن روزی را که امریکا از ما تعریف کند، باید عزا گرفت. آن روز که «کارتر» و «ریگان» از ما تعریف کنند، معلوم میشود در ما اشکالی پیدا شدهاست، آنها باید فحش دهند و ما هم باید محکم کارمان را انجام دهیم».[10] مقام معظم رهبری نیز در این مورد میفرماید:
«اگر دیدید دشمن برای شما کف میزند، نگاه کنید اشکال کارتان کجاست. امام فرمودند وای از آن روزی که دشمن از ما تعریف کند! خب، دشمن چه موقع از انسان تعریف میکند؟ خیلی از نقاط تحسینبرانگیز در ملت و کشور و امام ما بود و هست که دشمنان ما در دلشان تصدیق میکنند، اما نمیخواهند به زبان بیاورند.»۱۱
[1] . حرانی، ابومحمد حسن، تحفالعقول، ترجمه بهزاد جعفری، تهران: دار الکتبالاسلامیه،۱۳۸۰، ص۴۴۵.
[2] . تعاونوا علی البر و التقوی؛ سوره مبارکه مائده، آیه۲.
[3] . طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، ج ۲، ص ۴۹۹، مشهد: نشر مرتضی، چ اول، ۱۴۰۳ه.ق.
[4] . محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۲، قم: سازمان چاپ و نشر دارالحدی، ۱۳۹۳، ح ۲۵۸۹.
[5] . کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 163، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵.۱۶۳.
6. پاینده،ابوالقاسم، نهج الفصاحه،تهران، انتشارات جاویدان، ۱۳۷۶،ص ۱۱.
۷. سوره مبارکه انفال، آیه شریفه ۵۳.
8. سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سیویکمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره)،۱۴/۳/۱۳۹۹.
9. تفسیر اهلبیت علیهمالسلام، ج۱۸، ص۳۶۲، المحاسن، ج۲، ص۴۰۰/ نورالثقلین/ البرهان/ بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۰۷.
10 . صحیفه امامخمینی، ج۱۸، تهران، مؤسسه تنظیم نشر و آثار امام خمینی(ره)،۱۳۹۹، ص ۲۴۲.
۱۱. خطبه نماز جمعه، .1382/11/24