«امروزه، فضای مجازی، عالَمی دیگر و انسانی نو آفریده است. باید همین عالم و همین انسان از ابعاد و زوایای مختلف تحلیل گردد. این پدیده، هر چند برای بشر مجازی روزمره شده، اما ابعاد و پیامدهای بسیار پیچیده و ناشناختهای دارد. روشن است که باید ورود این پدیده به عالم جدید و پیدایش این انسان از منظر مطالعات دینی، مورد بررسی قرار گیرد. این امر بهمعنای نگاشتن یک یا چند تحقیق در این باره نیست، بلکه موشکافی در باب فضای سایبر و انسان سایبر، جهانی از تحقیقات بیپایان را رقم میزند. خود این فضا، دم به دم در حال گسترش است و هم ابعادی تازه مییابد و هم ابعاد بسیار پیچیده و پنهان آن روز به روز آشکارتر میشود.»[1] درهمآمیختگی و تأثیرپذیری مقولات مهمی چون: فلسفه، جهانبینی، سبک زندگی و حیات دینی – معنوی بشر از فضای دیجیتال نیز ضرورت مطالعه این حوزه را برای نیل به آسیبشناسی انتقادی و تلاش برای بهبود زیست معنوی انسان هر چه بیشتر متذکر میگردد.
کتاب «الهیات سایبر؛ نظریه انسان مجازی و ایمان سیال» نوشته «علیرضا قائمینیا» همین موضوع را دستمایه قرار داده و با گردآوری اثری تحقیقی، تحلیل مناسب و راهگشایی در این باب عرضه میدارد. در نوشتار پیش رو مروری داریم بر این اثر.
انگیزهها و محورها
نویسنده در خصوص هدف و انگیزه نگارش اثر ابراز میدارد: «این اثر، تنها مباحثی در باب الهیات فضای سایبر را در برنمیگیرد، بلکه حاوی برخی دیدگاههای نگارنده در باب فلسفه تکنولوژی و فضای مجازی است و تلاش کرده با بسط برخی مباحث فلسفه علامه طباطبایی و شهید مطهری مبنایی برای فلسفه و الهیات تکنولوژی و فضای سایبر فراهم آورد. همچنین از دریچه آنها به نقد آرای دستهای از فلاسفه از قبیل: نیچه، کیرکگور، هایدگر و … یا تکمیل آنها پرداخته و بحث از پدیدارشناسی اعتباریات را برای نخستینبار در این اثر مطرح کرده است که خود زمینهای بسیار حاصلخیز و پرثمر بوده و میتواند در تحلیل پارهای از مسائل مربوط به تکنولوژی و فضای سایبر و نحوه رویارویی انسان با این پدیده تأثیر داشته باشد. امیدوارم این اثر، سببساز پیدایش تحقیقات گستردهای در این زمینه باشد و مسائل الهیاتی را بیشتر در کانون توجه اندیشمندان و پژوهشگران قرار دهد.»[2]
چرا «الهیات سایبر»؟
«فضای سایبر، برای دینداری خطرات و فوایدی دارد. در تحلیل نسبت دینداری با این فضا، باید به هر دو جنبه این ارتباط نگریست. باید بنیانهای معرفتی، هستیشناسی و… این فضا را مورد واکاوی قرار داد. فضای مذکور، صرفاً حاصل پیشرفت تکنولوژی نیست، بلکه از تلفیق پیشرفتهای تکنولوژیک با برخی از ایدههای فلسفی برآمده است. عنوان الهیات سایبر تا حدی نامانوس مینماید، چرا که الهیات در اصطلاح به دانشی گفته میشود که عهدهدار دفاع از باورهای دینی است، اما در این مورد، نه با باورها و اعتقادات بلکه با پدیدهای خاص سروکار داریم که از دستاوردهای تکنولوژی است. الهیات در این مورد بهمعنای نگاه کردن به ساختار معرفتی و فلسفی فضای سایبر و بررسی نسبت آن با دین و دینداری است. الهیاتی که نگارنده برای فضای سایبر دنبال میکند، نوعی الهیات انتقادی است. این نوع الهیات با توجه به ویژگیهای هستیشناختی، معرفتشناختی، جامعهشناختی و…. بنیانهای این فضا را بررسی و تلاش میکنند، آگاهی بنیادیتری از فضای مزبور و مؤلفههایش بهدست آورد و سپس ماجرای تفکر دینی را در آن دنبال کند و نقاط سازگاری یا همخوانیاش را با این فضا دریابد. مهمترین الهیات دوره جدید، الهیات انتقادی است. الهیات اسلامی هم باید در دوره جدید، صورت انتقادی به خود بگیرد. بدین معنا که در مواجهه با اندیشهها و پدیدههای تازه به تحلیل بنیانهای فلسفی آنها بپردازد و نسبتشان را با تفکر اسلامی سبک و سنگین کند.»[3]
ایمان سیال هشداری به جامعه ایران
«نگارنده در این اثر تلاش کرده تا از برخی قابلیتهای فلسفه تحلیلی و قارهای و اسلامی در تحلیل فضای سایبر کمک بگیرد و با توجه به این قابلیتها، تعداد اندکی از مسائل الاهیاتی را بررسی کند. بیتردید مباحث بسیار گستردهای در این زمینه وجود دارد و قابلیتهای هر سه عالم فلسفه، در این باب بیپایان است. از این رو، این اثر را باید آغازگر تحقیقی میانرشتهای دانست. همه ادعاهای بالا، عمارت «نظریه انسان مجازی و ایمان سیال» را بنا مینهند و بهطور خاص هشداری به جامعه امروزی ایران است که باید ابعاد مختلف فلسفی، معرفتشناختی و الهیاتی پدیده فضای سایبر را بهخوبی شناخت و از خطرات آن آگاه بود. این پدیده، ابعاد بسیار پیچیده مثبت و منفی دارد و باید در پرتو مطالعات فلسفی و فرهنگی دقیق آن را بررسی و برای پرهیز از ابعاد مخاطرهآمیزش برنامهریزی کرد. متأسفانه در جامعه ایران، نگاهی پیشینهگرا نسبت به تکنولوژی بهطور عام و فضای سایبر بهطور خاص در کار است. این نگاه نهتنها خطرات اجتماعی دینی و سیاسی برای جامعه دارد، بلکه بیماریهای روانی بسیاری را هم بهدنبال خواهد داشت.
فضای سایبر، صرفاً یک زیستجهان ساده برای بشر امروزی نیست. استفاده از این فضا برای بشر جدید اجتنابناپذیر است و در بهرهگیری از این فضا با نوعی «جبرگرایی حداقلی» روبهرو هستیم. از طرفی کرونا بهمثابه کاتالیزوری گسترش جامعه سایبری را تسهیل کرد. این بیماری موجب شد رویای جامعه سایبر و انسان مجازی زودتر از روال طبیعی به تحقق پیوندد. فضای سایبر، تمام ابعاد زندگی بشر، اعم از آموزش، تجارت و سبک زندگی را در نوردیده است. از اینرو گریزی از این فضا نداریم، اما شناخت ابعاد مختلف و استفاده حداقلی از آن میتواند. خطرات را کاهش دهد.»[4]
گذری بر فصول کتاب
یکی از زمینههای مهم در تحلیل فضای سایبر، الهیات است. اما «الهیات سایبر» به چه معناست؟ و چرا باید الهیات هم به این فضا نظر کند و درباره آن سخن بگوید؟ این مسئله در فصل اول تشریح شده و ضمن معنا و مفهوم «الهیات سایبر» به ارتباط آن با علم کلام نیز پرداخته میگردد. بر اساس توضیحات کتاب الهیات سایبر، «بهعنوان معادلی برای بخشهای مختلف کلام جدید، از قبیل الهیات باور، الهیات تکنولوژی، الهیات زیستفناوری، الهیات شبیهسازی، هنر، سیاست، رسانه و… بهکار میرود. مراد از الهیات سایبر در این اثر نیز همین معنا یعنی بخشی از کلام جدید است که فضای سایبر را بررسی میکند.»[5]
سپس به حوزههای فضای سایبر اشاره میشود. شامل: متافیزیک، هستی،شناسی، معرفتشناسی و در نهایت، پدیدارشناسی سایبر. به اعتقاد نویسنده نباید الهیات سایبر را با مطالعات دین دیجیتال یکی انگاشت که بهبررسی تلاقی فناوری رسانههای نوین و فرهنگ دیجیتال میپردازد.
«زندگی دیجیتال» عنوان فصل دوم کتاب است که ویژگیها و آینده این زندگی مجازی را مورد اشاره قرار می دهد. «تجارت مجازی، زندگی دوم بهعنوان یک بازی، ساخت یک دنیا، بازیافت حس افسون آفرینش هنری، یافتن دوستان جدید و زندگی در دنیایی جایگزین، پیشبینی ناپذیری، جنبه زیبایی شناختی، تسلسل بیپایان، سلب اختیار، سلب آرامش، کالایی شدن و سیال بودن روابط از جمله ویژگیهای این نوع حیات است. همچنین در این قسمت تبیین میشود که به سبب همین شاخصها، فضای سایبر آیندهای مبهم و نامتعین دارد. این عدم تعین در گرو پیشرفت شگفتآور تکنولوژی جدید و تا حدی معلول ظهور فلسفهها و متافیزیکهای پنهان در تاریخ بشر است.»[6]
یکی از الزامات درک هرچه بهتر سرشت فضای سایبر و تأثیر آن بر دین و دینداری، هستیشناسی و پدیدارشناسی، آن است که در در فصل سوم، با همین عنوان مورد اشاره قرار میگیرد. در این قسمت در ضمن تبیین معنی پدیدار این مهم و ماهیت فضای سایبر با اشاره به نظرات افرادی مانند: «هایدگر» «هایم»، «آیدی» و… مورد بررسی قرار میگیرد. «دیجیتالیشدن اطلاعات»، «تحقق صورت اطلاعات بدون ماده» و «واقعی (سطح دو) بودن» بهعنوان سه ویژگی هستیشناختی فضای سایبر، مطرح و فرایند «استحاله وجودی» بهمثابه یکی از مهمترین شاخصهای ماهیتی فضای سایبر تشریح میشود.
فصل چهارم با عنوان «تعلق وجودی به فضای سایبر» مکمل فصل پیشین است. «در این فصل، تلاش شده بر اساس خوانشی از مفاهیم و اصول فلسفه اسلامی و حکمت صدرایی معنایی از رابطه بشر با تکنولوژی جدید بهطور عام و فضای سایبر بهطور خاص، حاصل شود.»[7] در واقع، نویسنده میکوشد، در این خوانش که از مفاهیم و گزارههای فلسفه اسلامی، بهعنوان مدلی برای فهم ویژگیهای «زیستجهان سایبر» مدد جوید تا از این رهگذر برخی که تحلیلهای مطرح در فصل قبل را تکمیل نموده و نگاهی متفاوت به ماهیت فضای سایبر افکند.
«تعیین نسبت فضای سایبر با عالم خیال، تعیین نوع اتحاد کاربر با این فضاء بحث از تعلق وجودی بشر جدید با این فضا، بررسی ظهور سایبری انسان در عالم و گسترش وجودی او، از جمله مطالب مورد بحث در این بخش از کتاب است که با محوریت فلسفه اسلامی تبیین میشود.
بررسی مقوله «معرفت» و تحولات جایگاه و ساختار آن در فضای سایبر، مقدمه دیگری برای درک موضوع اصلی کتاب یعنی الهیات سایبر است که در فصل پنجم بدان پرداخته شده. برخی ویژگیهای معرفتشناختی در فضای مجازی که در این فصل تبیین میشود، عبارتند از: نشستن اطلاعات بهجای معرفت، معرفتپذیرشی، نسبتگرایی در عقلانیت، معرفت شبکهای، دموکراتیزهشدن معرفت، تکثر معرفتی و… .
یکی از مقولات جدانشدنی از مطالعات فضای سایبر، نشانهشناسی و زبانشناسی است؛ چراکه فضای مجازیموجب شده، زبانی جدید در سطح جهان پیدا شود که کارکردها و ویژگیهای خاص خود را دارد. این زبان ترکیبی از زبان طبیعی و زبان نشانهشناختی (آیکونیک) است. این زبان در فصل ششم مورد بحث قرار میگیرد. به اعتقاد نویسنده زبان سایبر از دو جهت، پیامدها و جنبههای الهیاتی میباید: ۱. از جهت قدرت استعاری که دارد و استعارههای مجازی دیجیتال را در حوزه مفاهیم و باورهای دینی پدید میآورد؛ ۲. از این جهت که این زبان، جهانبینی خاصی (جهانبینی سایبری) را دربردارد و چه بسا جهانبینی مزبور را به قلمرو دینی هم گسترش دهد.»[8]
تقریباً میتوان گفت از فصل ششم به بعد مباحث کتاب از مقدمات ضروری اولیه گذر کرده و وارد موضوع اصلی یعنی جایگاه معنویت و الهیات در جهان سایبری میشود. فصل هفتم با عنوان «نیهیلیسم و تکثرگرایی ارزشی»، نخستین پله است. برخی فلاسفه به وجود پدیدهای بنیادین یعنی نیهیلیسم در تکنولوژی و فضای سایبر قائل هستند که ویرانگر بشریت بوده است. در این فصل درباره اقسام این پدیده سخن رانده و تلاش شده، گونه جدیدی از نیهیلیسم در فضای سایبر صورتبندی شود. در همین راستا ضمن تشریح انواع «نیهیلیسم کییرکگوری، نیچهای و هایدگری» ارتباط آنها با فضای سایبر نیز تشریح میشود.
پس از تحلیل دیدگاه فلاسفه درباره تطابق نیهیلیسم با واقعیتهای موجود، در فصل هشتم، کوشش شده در پرتو نظریه اعتباریات این تحلیلها عمیقتر شود. نویسنده در این مسیر از آرای علامه طباطبایی پیرامون هستیشناختی – پدیدارشناختی اعتباریات بهره جسته و بهصورت خاصی موسوم به «نیهیلسم اعتباری» اشاره کرده است. «تحلیل این نوع نیهیلیسم با کتاب و سنت تناسب دارد»[9] و «بر اساس اعتباریات پوچ شکل میگیرد.»[10]
«تکنولوژی و فضای مجازی با خود انبوهی از اعتباریات پوچ بههمراه آورده است و آدمی را در سیاهچال نیهیلیسم اعتباری گرفتار کرده است. راه دستشستن از آنها تنها بازگشت به اعتباریات حقیقی است. اعتباریانی که ریشه در حقیقت دارند. رابطه وجود که بشر جدید، با فضای سایبر و تنکولوژی پیدا کرده، جایگرین رابطه با امر قدسی و خدا شده است.»[11]
پس از درک سرشت فضای سایبر از نگاههای مختلف هستیشناسی، معرفتشناسی و… ، در فصل نهم دینداری سایبر مورد تبیین قرار میگیرد. در این بخش، ابتدا انواع دینداری از یکدیگر متمایز میشود، بهویژه «دینداری متافیزیکی» و «دینداری وجودی»، آنگاه به این نتیجه میرسد که «دینداری فضای سایبر در نهایت میتواند یک نوع «دینداری محاسباتی» باشد و این فضاء هرگز دینداری وجودی و آیاتی به دست نمی دهد… دینداری و ایمان وجودی بهسبب استحاله سایبری، تعلق وجودی بشر به فضای سایبر، عدم تعین وجودی در این فضا، استدلال بر اساس نیهیلیسم سایبری و فقدان معرفت معنوی، سیال میشود.»[12] به تعبیری، دینداری وجودی در فضای سایبر، دچار مشکل میشود و با استحاله وجودی در این فضا تنافی دارد.
در فصل دهم، درباره «سرنوشت ایمان و باور دینی در فضای سایبر» سخن گفته میشود و در این راستا دو نوع خاص دینداری موسوم به «ایمان گرایی سایبری» و «دینداری عوامانه» مورد اشاره قرار میگیرد. «بر اساس ساختار معرفتشناختی و پدیدارشناختی فضای سابیر، کاربران معمولاً ایمان خود را بر پایه عقل استوار نمیسازند که به این نوع ایمانگرایی مبتنی بر فضای سایبر، ایمانگرایی سایبری گفته میشود»[13] که بهسبب انسجام گرایی، تصمیمناپذیری و اعتبار اندیشی، نوعی حالت سیالیت دارد. «دینداری عوامانه نیز بر اساس اطلاعات شکل میگیرد. اطلاعاتی که به مرحله معرفت نمیرسند.»[14] این دو نوع دینداری را میتوان زاییده هجوم اطلاعات در عصر دیجیتال دانست که قرائتهایی تازه از ایمانگرایی را موجب شدهاند. قرائتهایی با شاخصه اصلی «سطحیگرایی» و «محوریت خود (منیت)» در تحلیلها و کسب ایمان.
یکی از آثار پیشرفت تکنولوژی و فضای سایبر بهوجود آمدن مدلهای جدیدی برای فهم خدا و دیگر مفاهیم دینی است. بهعبارتی، دستهای از اندیشمندان، با الهام از دستاوردهای تکنولوژی و فضای سایبر مدلهای تازهای را برای فهم خدا و دیگر مفاهیم دینی ارائه دادهاند. یکی از وظایف الهیات سایبر، بررسی مدلهایی است که برای فهم مفاهیم دینی بر اساس ویژگیهای این فضا عرضه شده. این مهم در فصل یازدهم کتاب با عنوان «خدای دیجیتال و روح دیجیتال» صورت میپذیرد. در این بخش اشاره میشود که این مدلها بر طبیعتگرایی دیجیتال استوارند. ارزیابی مشکلات و نواقص خدا و روح دیجیتال، دیگر موارد مطرح در فصل یازدهم است.
«معنویت در فضای مجازی و ارتباط آن با دین» موضوع فصل دوازدهم کتاب است. در این فصل، محدودیتها و مشکلات معنویت در فضای سایبر و تفاوتهای این معنویت با معنویت دینی و نوع ارتباط آنها مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل سیزدهم با عنوان «آزادی معنوی و دیجیتال»، مکمل موضوع پیشین بوده و نسبت آزادی موجود در فضای سایبر را با مفاهیم دینی بهخصوص تقوا، تزکیه نفس و به طور کلی، معنویت میسنجد. نویسنده برای این منظور از آرای «شهید مطهری» بهره گرفته است.
پس از بررسی معنویت، نوبت به فلسفه زندگی دیجیتال میرسد. این مقوله در فصل چهاردهم با عنوان «دین و فلسفه زندگی دیجیتال» مورد اشاره قرار گرفته و تلاش شده تا مؤلفهها و ارکان فلسفه زندگی نهفته در فضای سایبر بیان و با مولفههای زندگی نهفته در دین مقایسه شود. به اعتقاد نویسنده «فضای مجازی مبتنی بر گونهای فلسفه برونگرایی است. گویا این فلسفه میگوید سعادت انسان در این است که توجهش همواره به بیرون از خود معطوف باشد»[15] که بسیاری از مؤلفههای فلسفه سایبر با زندگی دینی مبتنی بر اخلاق فضیلتمحور همخوانی ندارد.
«اعتقاد به فناوری بهعنوان یک نیروی اصلی حاکم بر جامعه به مراحل اولیه انقلاب صنعتی برمیگردد. بنا به این عقیده که توسط محققان قرن بیستم بهعنوان «جبرگرایی فناورانه» نام گرفته تغییرات در فناوری بیش از هر عامل دیگری بر جوامع و فرایندهای آنها تأثیر میگذارد.»[16] این مسئله تحت عنوان «دینداری و جبر سایبر» موضوع آخرین فصل کتاب است. در این بخش میخوانیم:
«دترمینیسم (جبرگرایی) در ارتباط با زندگی دیجیتال چیزی بیش از این نیست که فضای سایبر روز به روز دایره گزینشها و اختیارات آدمی را تعیین و جهت میدهد و آنها را محدودتر میسازد. مسیر گزینشها و انتخابهای بشر را تکنولوژی و فضای سایبر تعیین میکند و آدمی با ورود به آن به سیاهچال اعتباریات پوچ درمیافتد.»[17] سپس راهحلهای اندیشمندان و فلاسفه غربی برای خروج از این بحران بیان و آسیبشناسی انتقادی میشود و در انتها، نکاتی برای خروج از قلمرو جبر سایبر بیان می گردد. از جمله: بها دادن به دینداری وجودی، بها دادن به تفکر معنوی و حضوری و فاصلهگیری از اعتباریات پوچ.
***
حیات دیجیتال و بهخصوص تغییر زیست انسانی در دوران پساکرونا، تحولات مهم و گستردهای در جهانبینی و سبک زندگی دینی – ایمانی رقم زده و انسان مجازی برای درک والاترین مفاهیم محوری وجودی خود یعنی «خدا»، «دین» و «حیات پس از مرگ»، خواه ناخواه از فضای سایبر استفاده میکند. بدین لحاظ درک ماهیت، ساختار، ابعاد و دامنه تأثیر و تأثرات آن بر فلسفه زندگی ایمان و معنویت دینی ضرورتی است، انکارناپذیر. آن هم در شرایط بحرانی کنونی که آسیبهای مادی و معنوی بیماری همهگیر سرشت کمالگرا و معنویتخواه بشر را بیش از پیش بیدار و تشته کرده است. کتاب «الهیات سایبر» با تبیین زوایای مختلف این مهم گامی است، در مسیر تحقیقها و مطالعات بعدی و دیدگاهی متفاوت را با تحلیلهای فلسفهبنیان در این باب عرضه میدارد. بیتردید نقد و بررسی مقوله مهمی چون معنویت دینی، بدون در نظر گرفتن تحولات، زمینهها و عناصر مؤثر بر آن میسر و نتیجهبخش نخواهد بود.
این اثر بههمت انتشارات کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی چاپ و روانه بازار نشر شده است. علاقهمندان میتوانند برای تهیه کتاب مزبور با شماره تلفن ۸-۳۳۵۴۸۱۴۷ تماس حاصل فرمایند.
[1]. قائمینیا، علیرضا. الهیات سایبر، تهران: انتشارات کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ج اول، ۱۴۰۰، پیش گفتار، ت.
[2]. همان، پیشگفتار، ت.
[3]. همان، پیشگفتار.
[4]. همان.
[5]. همان، ص۴۵.
[6]. همان، ص ۷۳.
[7]. همان، ص ۱۰۸.
[8]. همان، ص ۱۹۸.
[9]. همان، ص ۲۶۱ .
[10]. همان، ص ۲۶۲.
[11]. همان، ۲۶۳.
[12]. همان، صص۳۰۳و ۳۰۴.
[13]. همان، ص ۳۲۲.
[14]. همان، ص ۳۲۳.
[15]. همان، ص ۴۳۸.
[16]. همان، ص ۴۴۱.
[17]. همان، ص ۴۶۸.