آیا ذوالقرنین همان کوروش است
 نقد علمی بر ادعای ذوالقرنین بودن کوروش در برنامه‌ی محفل

ادعایی که این روزها با تکرار در رسانه‌ها و برنامه‌هایی مانند «محفل» بار دیگر به بحثی داغ در فضای علمی و دینی تبدیل شده است. در این یادداشت، با نگاهی مستند و تحلیلی، به بررسی صحت این ادعا می‌پردازیم؛ آیا واقعاً شواهد تاریخی، تفسیری و قرآنی از چنین تطبیقی پشتیبانی می‌کنند یا پای افسانه‌سازی و تفسیرهای ناسیونالیستی در میان است؟

نویسنده: مهدی قیاسی کارگرمقدم

با توجه به ادعای مطرح شده توسط حجت‌الاسلام قاسمیان در برنامه محفل شبکه سه سیما مبنی بر اینکه کوروش هخامنشی همان ذوالقرنین است، در این یادداشت برای دومین بار به بررسی و نقد علمی و دقیق این دیدگاه می‌پردازیم. هدف، ارائه تحلیلی مستند بر پایه داده‌های قرآنی، تاریخی و تفسیری با استناد به منابع معتبر است. این یادداشت نیز با احترام به تلاش‌های ارزشمند حجت‌الاسلام قاسمیان در برنامه «محفل»، در نظر دارد نکاتی را با نگاه علمی و مستدل در این زمینه تبیین کند.

۱. بررسی دقیق‌تر نظر علامه طباطبایی در مورد ذوالقرنین و کوروش

یکی از اصلی‌ترین استنادات طرفداران نظریه ذوالقرنین بودن کوروش، دیدگاه علامه طباطبایی است. با این حال، بررسی دقیق‌تر نوشته‌های علامه در تفسیر المیزان نشان می‌دهد: علامه طباطبایی به صراحت کوروش را به عنوان ذوالقرنین معرفی نمی‌کنند، بلکه به بررسی و نقل دیدگاه‌های مختلف (از جمله نظر ابوالکلام آزاد) می‌پردازند.

علامه، بر اساس گفته‌های ابوالکلام آزاد (که بر مبنای برخی مستشرقان و روایات تاریخی غیردقیق است) احتمال می‌دهند که کوروش به ذوالقرنین نزدیک‌تر باشد. با این حال، دیدگاه و داده‌های تاریخی ابوالکلام آزاد درباره کوروش نیز از نظر تاریخی بسیار غیر دقیق است. یعنی نکته مهم این است که دیدگاه ابوالکلام آزاد در مورد تاریخ کوروش و تطبیق آن با داستان ذوالقرنین، مورد نقد جدی است و بسیاری از مورخان آن را غیر دقیق و بر پایه فرضیات نادرست می‌دانند.

۲. عدم تطابق ویژگی‌های جغرافیایی و تاریخی سد ذوالقرنین با دوران کوروش

در قرآن کریم، سد ذوالقرنین در منطقه‌ای کوهستانی و صعب‌العبور واقع شده و برای جلوگیری از هجوم قوم یاجوج و ماجوج ساخته شده است. بررسی دقیق نشان می‌دهد:

موقعیت سد و محل حکمرانی کوروش: محل دقیق سد ذوالقرنین در قرآن مشخص نشده است، اما روایات و تفاسیر، آن را در مناطق شمالی و کوهستانی (احتمالاً در نزدیکی قفقاز یا آسیای مرکزی) ذکر می‌کنند. این مناطق با محدوده حکمرانی کوروش و هخامنشیان (که بیشتر در ایران، آسیای صغیر و بین‌النهرین متمرکز بوده) فاصله زیادی دارد. این ادعا که کوروش به این مناطق لشکرکشی کرده و سدی ساخته است، فاقد مستندات تاریخی قوی است.

یاجوج و ماجوج: قرآن کریم یاجوج و ماجوج را قومی می‌داند که در دوردست‌ترین نقاط زمین زندگی می‌کردند و تهدیدی برای تمدن‌های مجاور بودند. این توصیفات با اقوام و مللی که در دوران کوروش با آن‌ها مواجه بوده، سازگاری ندارد. یاجوج و ماجوج در منطقه‌ای دورافتاده و در پشت موانع طبیعی (مانند کوه‌ها یا جنگل‌های انبوه) زندگی می‌کردند. این مفهوم با لشکرکشی‌های محدود و شناخته شده کوروش همخوانی ندارد.

۳. تناقضات ساختاری سد قرآنی و آثار باستانی منسوب به کوروش

ویژگی‌های ساختاری سد ذوالقرنین در قرآن با آنچه از آثار باستانی و سدهای منسوب به کوروش شناخته شده، تفاوت اساسی دارد:

مصالح: سد قرآنی با استفاده از آهن و مس ساخته شده و بسیار مستحکم است. در حالی که سدهای منسوب به کوروش عمدتاً از خشت و گل ساخته شده و فاقد استحکام و ویژگی‌های ذکر شده در قرآن هستند.

هدف از ساخت: سد ذوالقرنین برای جلوگیری از هجوم قومی ویرانگر (یاجوج و ماجوج) ساخته شده، در حالی که اهداف ساخت سدهای منسوب به کوروش بیشتر شامل آبیاری و کنترل آب بوده است.

۴. پیامدهای منفی ترویج ایده ذوالقرنین بودن کوروش

ترویج این ایده، به ویژه با تکیه بر تفسیرهای ناسیونالیستی و روایات غیردقیق تاریخی، پیامدهای منفی متعددی دارد:

الف_ تقویت ناسیونالیسم افراطی: ترویج این نظریه، به جای تقویت همبستگی اسلامی، نوعی ناسیونالیسم افراطی و غیرواقع‌بینانه را دامن می‌زند که با وحدت امت اسلامی در تضاد است.

ب_ تأثیرپذیری از تاریخ‌نگاری یهودی: این نظریه در دوران پهلوی و با تأثیرپذیری از برخی مورخان یهودی‌تبار که به دنبال بزرگنمایی نقش کوروش در تاریخ یهود بودند، شکل گرفت. این مسئله می‌تواند به تحریف تاریخ و سوء استفاده از آن منجر شود.

ج_ آسیب‌های امنیتی و اجتماعی: همانطور که در مناسبت‌هایی مانند ۷ آبان مشاهده شد، این نظریه‌ها می‌توانند به بستری برای ترویج جریان‌های انحرافی و ایجاد تنش‌های اجتماعی و امنیتی تبدیل شوند.

۵. خطرات تکیه بر افسانه‌سرایی در تفسیر قرآن

تفسیر قرآن بر اساس حدس و گمان و تکیه بر افسانه‌ها و روایات غیرمستند، خطرات زیر را به همراه دارد:

تضعیف اعتماد به قرآن: وقتی قرآن به عنوان یک کتاب تاریخی غیردقیق و مبتنی بر افسانه‌ها معرفی شود، اعتماد مردم به آن به عنوان یک راهنمای جامع و معتبر کاهش می‌یابد.

انحراف از تفسیر صحیح: تفسیر قرآن باید بر اساس قواعد زبان عربی، روایات معتبر و اصول عقلی استوار باشد. تکیه بر افسانه‌ها، مسیر تفسیر صحیح را منحرف می‌کند.

 جمع‌بندی و توصیه مشفقانه

این سخنان قبلا از سخنرانانی نظیر آقای رائفی‌پور هم شنیده شده بود و انتشار دهندگان این سخنان به افکار غیر توحیدی کوروش که بر خلاف توصیف قرآن از ذوالقرنین است توجه ندارند. کوروش همواره از لفظ خدایان استفاده می‌کرده و ستایش بت‌هایی مثل بعل و مردوک را در زندگانی او می‌خوانیم. در این موضوع اینجانب آمادگی گفتگو و مباحثه با بزرگواران را دارم.

اما برادر گرامی حجت‌الاسلام قاسمیان، ضمن تقدیر از تلاش‌های ارزشمند شما در ترویج معارف قرآنی و اثرگذاری برنامه «محفل»، پیشنهاد می‌گردد که در طرح چنین مباحثی:

به مستندات دقیق‌تر قرآنی، تاریخی و تفسیری توجه شود و از نقل اقوال غیرمستند و نظریه‌های ضعیف اجتناب گردد.

از ترویج ایده‌هایی که می‌تواند منجر به تفرقه در جهان اسلام، تقویت ناسیونالیسم افراطی یا ایجاد آسیب‌های اجتماعی و امنیتی شود، خودداری شود.

با امید به اینکه تلاش‌های ما همواره در راستای فهم دقیق‌تر و ترویج صحیح معارف قرآنی باشد.

منبع: پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز

ارتباط با ما: ferghepajoohi@gmail.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.