نویسندگان: بهروز افشار، محمدعلی یوسفی، فاطمهسادات منتظری
مقدمه
مسئله جنگ و صلح یکی از مهمترین مباحث در ادیان بهشمار میآید و هر کدام از ادیان توحیدی در جایگاه مؤثرترین مکاتب فکری، رویکرد خاصی به این مبحث دارند. بررسی منطق آیات جنگ و صلح در قرآن و تورات دارای اهمیت بسیاری است؛ زیرا دین اسلام و یهودیت بهمثابه دو دین شاخص از ادیان ابراهیمی، همواره عامل تحولات سیاسی و اجتماعی بسیار مهم بودهاند؛ بههمین دلیل باید منطق آیات جنگ و صلح در قرآن و تورات بررسی شود؛ زیرا در این مبحث دارای اختلافها و اشترا کات قابل توجهی هستند.
از اشتراکها میتوان بهوجود دو نوع جنگ دفاعی و ابتدایی اشاره کرد؛ جنگ دفاعی بهمعنای دفاع از حریم خود در برابر تعرض دشمن است. جنگ ابتدایی زمانی رخ میدهد که از حمله دشمن اطمینان حاصل شود، هرچند هنوز انجام نشده باشد. درباره اختلافها میتوان به تفاوت در عوامل ایجاد جنگ، حد و حدود کیفیت جنگ و رعایت مسائل اخلاقی آن اشاره کرد.
مفاهیم جنگ و صلح در تورات تغییر پیدا کرده است؛ بهطوری که روابط و دستورهای اصلاحی مشخصی برای جنگ وجود ندارد، تعاریف جدید تورات با خشونت بسیار آمیخته شدهاند، قواعد اخلاقی جنگ بسیار متناقض و مبهم و دوپهلو بیان شده است و صلح بنا بر مصلحت قوم یهود انتخاب میشود؛ در قرآن مفاهیم آیات جنگ و صلح، روشن و با ذکر قواعد اخلاقی بیان شده است.
دربارۀ این موضوع تا کنون پژوهشهایی انجام گرفته است؛ یکی از مهمترین آنها تحقیقی است که رضا حقپناه در مقاله «جنگ و صلح از منظر علامه طباطبایی» (۱۳۸۸) نگاشته است. وی در این اثر به تعریف جهاد ابتدایی و جهاد دفاعی و شرایط آن در اسلام اشاره میکند و نتیجه میگیرد با توجه به قیودی که برای انواع جهاد در اسلام بیان شده است، هر جنگی که در اسلام رخ داد، جهاد دفاعی بوده است.
۳. مفهوم و مصادیق صلح در قرآن کریم
از مطالعه در آیات قرآن کریم، سه واژه در ارتباط با صلح بهدست میآید: سلم، صلح و مهادنه. در ادامه به تبیین این سه واژه میپردازیم.
۱-۳. سلم
آیتالله جوادیآملی در تسنیم درباره واژه «سلم» مینویسد: «سلم به صلح نزدیکتر است؛ زیرا سلم به معنای فراگیری انقیاد و مقید بودن و صلح به معنای عدم تعرض به امنیت و مسالمت است» (جوادیآملی، ۱۳۸۹: ج ۱، ۲۹۶).
۲-۳. صلح و مهادنه
الویری درباره صلح و مهادنه بیان میدارد: صلح و مهادنه معمولاً پس از منازعه و اختلاف و جنگ مطرح میگردد؛ ولی سلم معنای وسیع تری دارد» (الویری، ۱۳۸۳: ۳۲۶).
آیات قرآن کریم نشان میدهند، ریشه «سلم» مشتقات بسیاری نظیر اسلام، تسلیم، مسلم، سلام دارد؛ ولی واژه «سلم» با «صلح» ترادف بیشتری دارد. کلمه سلم و مشتقات آن ۱۴۰ مرتبه در ۴۸ سوره و ۱۲۷ آیه آمده است (رفیع پور، ۱۳۸۹: ۱۰۴).
ابوعبیده میگوید: «سلم و اسلام هر دو یکی است و سلم در جای دیگر بهمعنای مسالمت و صلح است؛ در واقع، سلم به معنای اطاعت و انقیاد بیان شده است. کلمه صلح ۱۸۰ مرتبه در ۵۴ سوره و ۱۷۰ آیه آمده است» (قرشی، ۱۳۷۱: ۲۹۹).
علامه طباطبایی، در تفسیر المیزان مفهوم صلح را با طرح یک پرسش مطرح میکند و میگوید:
«آیا قرآن بشر را به خونریزی و کشورگشایی دعوت کرده؟ یا از فرمان جهادش هدف دیگری دارد؟ در قرآن کریم به آیاتی برمیخوریم که مسلمانان را به ترک قتال و تحمل هر آزار و اذیتی در راه خدا دعوت کرده و فرموده: «وَ اصْبِرْ عَلى ما یَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِیلًا» (مزمل: ۱۰). طبق این آیه بعد از آنکه قرآن مدتها مسلمین را سفارش میکرد تا با کفار مماشات کنند و در برابر آزار و اذیتشان صبر و حوصله به خرج دهند، آیاتی دیگر نازل شد و اجازه قتال در برابر آزار و اذیت کفار صادر شد» (طباطبایی، ۱۳۷۴: ج ۲، ۹۴ – ۹۵).
شهید مطهری نیز در این باره میگوید: صلح غیر از زیر بار ذلت و زور رفتن است و مقصود از صلح، سلم و تعامل است؛ ولی از اینها صریحتر این آیه است: «وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ» (انفال: ۶۱)؛ ای پیغمبر اگر مخالفین تو طرفدار صلح بشوند و بال خودشان را برای صلح پهن کنند تو هم آماده صلح باش؛ یعنی اگر آنها صلح طلب باشند، تو هم صلحطلب باش. پس این آیات نیز نشان میدهد که اسلام روحش روح صلح است. همچنین در تأیید این مطلب، آیه دیگری از سوره «توبه» را یادآور میشود که میفرماید: «فان اعْتَزَلُوکُمْ فَلَمْ یُقَاتِلُوکُمْ وَأَلْقَوْا إِلَیْکُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللهُ لَکُمْ عَلَیْهِمْ سَبِیلاً» (نساء: ۹۰)؛ ای پیغمبر اگر اینها از جنگ کنارهگیری کردند و با شما نجنگیدند و اظهار صلح کردند و گفتند ما حاضریم با شما صلح کنیم خدا به تو اجازه نمیدهد، دیگر از اینجا بیشتر جلو بروی و با اینها بجنگی.
شهید مطهری میگوید: از این آیات میتوان طرفداری قرآن از صلح را استنباط کرد (مطهری ۱۳۷۶: ج ۲۰، ۲۹۳).
از بررسی مفهوم صلح در آیات قرآن درمییابیم، وقتی شرایط صلح برقرار میشود، باید از آن صلح استقبال کرد. این مفهوم به روشنی در سوره «انفال» این گونه بیان شده است: «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوٌّ اللَّهِ وَعَدُوَکُمْ وَآخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لَاتَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» (انفال: ۶۰ – ۶۱).
همچنین در قرآن کریم، صلح در موارد مختلفی بیان شده است که میتوان از آن به صلح قلبی، صلح در خانواده و صلح در اجتماع و بین مؤمنان اشاره کرد.
۴. مفهوم و مصادیق صلح در تورات
«شالوم»، در زبان عبری به معنای سلام، سلامتی، و صلح کلامی است که مفهوم صلح را در ادبیات دینی یهود نشان میدهد و تکرار آن با همین مفهوم، در تورات و کتب مقدس نشانه اهمیت صلح در متون دینی یهودیت است؛ ضمن آنکه از دیدگاه متکلمان یهودی، شالوم یکی از القاب خداوند است (حمامی لاله زار، ۱۳۸۸: ۵۹). ارزش مفهوم صلح در این آیه مشخص است که میفرماید: «خداوند به قومش قدرت میبخشد و خداوند بندگانش را با صلح متبرک مینماید» (تثنیه، ۲۹:۱۱ ).
یهودیان در پایان هر نوبت از نمازهای روزانه خود با ذکر عبارت «عوسه شالوم»، صلح را درخواست میکنند. «خدایی که در افلاک و مدارات آسمان، صلح و نظم برقرار کرده با رحمتهایش صلح و صفا را در میان ما انسانها نیز برقرار نماید» (آبایی، ۱۳۸۰: ص ۱۵).
گرچه شالوم در زبان عبری برای مفهوم صلح بهکار میرود، مفهوم آن بسیار وسیعتر از حالت وجود نداشتن جنگ و درگیری است و دارای معانی و مفاهیمی همچون حالت آرامش، اطمینان و امنیت کامل از هرگونه اتحاد و اتفاق ناگوار است. بر اساس عقاید یهود شالوم مبنا و پایهای برای تکامل و رسیدن به خداست (Talmud, 1993: 22). از دیدگاه کتاب مقدس، خداوند تمام جهان و فرزندان ابراهیم را با صلح برکت داده است (پیدایش، ۱۲: ۲).
با اینکه اندیشه صلح و پرهیز از نفرت و خشونت از آموزههای اخلاق و احکام یهود است. نکته قابلتوجه این است که مفهوم صلح در تورات و تفاسیر تلمودی، بهمعنای عدم تجاوز و تهاجم در موضع جنگ، مفهومی جدا از عدم خشونت اجتماعی دارد و آیات صلح تورات، بیشتر در مورد صلح درون اجتماعی و صلح بینفردی یهودیان است (Jacobs, 2007: 15, 95).
بنابراین، مفهوم صلح در برابر جنگ بهمعنای عام با مفهوم عدم خشونت فردی و اجتماعی دو چیز متفاوت دانسته میشود و طبق آیات تورات، خشونت نداشتن یک روش زندگی و راهی برای درک رابطه بین انسانهاست و صلح در برابر جنگ شرایط دیگری دارد؛ از این رو آیات صلح در تورات بیشتر کاربرد فردی و دروناجتماعی دارند (صادق نیا، ۱۳۸۸: ۴۵).
در تورات نیز صلح در موارد متعددی مشاهده میشود؛ از جمله میتوان به صلح در خانواده اشاره کرد که بارها بدان تأکید شده است؛ همچنین صلح و آرامش درونفرد و صلح اجتماعی از موارد دیگر صلح در تورات به شمار میرود.
بدیهی است، مفهوم صلح در تورات قابل بررسی است؛ زیرا مفهوم صلح در تورات فراگیر نیست و همگان را در بر نمیگیرد و بیشتر یهودیان از آن بهرهمند هستند. در واقع، معنای صلح با حفظ مصلحت قوم یهود بیان میشود و آن هدیهای از سوی خداوند است که به قوم یهود اهدا شده است (المسیری، ۱۹۹۹: ج ۳، ۱۷۵).
نتیجه
در قرآن موضع آیات جنگ و صلح بسیار روشن بیان شده است. جنگ در قرآن قداست و اصالت ندارد، بلکه اصالت با صلح است و تا مجالی برای صلح باشد، جنگ توصیه نمیشود. قرآن مسلمانان را تشویق به جنگ نمیکند، با این وجود، از ایجاد بیتفاوتی و سستی در برابر دشمنان نیز برحذر میدارد و هدفش برقراری نوعی آمادگی جنگی و ایجاد قدرت بازدارندگی و توانمندی نظامی در برابر دشمن است تا دشمن به فکر تهاجم نیفتد؛ ولی در تورات موضوع جنگ بسیار با قداست و فلسفی و پیچیده بیان شده است؛ به طوری که هر جنگی را که برای حفظ مصلحت قوم یهود انجام پذیرد، جنگ مقدس مینامند. همین امر جنگ را در بیشتر موارد موجه و منطقی جلوه میدهد و دایره عملکرد آن را توسعه داده است.
کتابنامه
- قرآن کریم
- کتاب مقدس
- ابایی، آرش و یونس حمامی لالهزار (۱۳۸۰) نگاهی به حقوق بشر از دیدگاه متون کلاسیک یهود، کمسیون حقوق بشر اسلامی، تهران: نشر انجمن کلیمیان ایران.
- ابنمیمون، موسی (۲۰۰۷ م) دلاله الحائرین، تصحیح: حسین اتاى، قاهره: مکتبه الثقافه.
- الویری، محسن (۱۳۸۳) ایدئولوژی و صلح، در مجموعه مقالات همایش بینالمللی خبرگزاریها، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
- برته، محمدرضا (۱۳۸۹) «مبانی مشروعیت جنگ در یهودیت»، فصلنامه معرفت ادیان، سال اول، ش ۳.
- جوادیآملی، عبدالله (۱۳۷۸) تفسیر تسنیم، قم: اسراء.
- ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . (۱۳۸۹) تفسیر تسنیم، قم: اسراء.
- ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . (۱۳۹۳) حماسه و عرفان، قم: اسراء.
- حقپناه، رضا (۱۳۸۸) «جنگ و صلح از منظر علامه طباطبایی»، پژوهشهای اجتماعی – اسلامی سال پانزدهم، ش ۷۵.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد (۱۴۱۲)؛ المفردات فی غریب القرآن، بیروت: دارالعلم.
- رشیدرضا، محمد (۱۹۹۰ م)، تفسیر المناراج، ج ۳، بیروت: دارالمعرفه.
- رفیعپور، فرامرز (۱۳۸۹) «مطالعات جامعهشناسی»، نشریه جهاد، ش ۷.
- صادقنیا، مهراب (۱۳۸۸) «اخلاق یهودی – مسیحی»، فصلنامه اندیشهوران، ش ۴.
- طباطبایی، سید محمدحسین (۱۳۷۴) ترجمه تفسیر المیزان، ج ۲، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
- ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .(۱۴۱۷ ق)، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۹، قم: حوزه علمیه قم.
- فراهیدی، خلیل بن احمد (۱۴۱۰ ق) العین؛ قم: هجرت.
- قرشی، علیاکبر (۱۳۷۱) قاموس قرآن، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
- المسیری، عبدالوهاب (۱۹۹۹م) دایره المعارف یهودیت، ترجمه: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای تاریخ خاورمیانه، ج ۳، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش های تاریخ خاورمیانه.
- مطهری، مرتضی (۱۳۷۳) جهاد، قم: صدرا.
- ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .(۱۳۷۶) مجموعه آثار شهید مطهری، قم: صدرا.
- مغنیه، محمدجواد (۱۳۷۸) تفسیر الکاشف، ترجمه موسی دانش، قم بوستان کتاب.