فرقه پژوهی برداشت از روشنا
آذرماه سال ۱۴۰۰، مصادف بود با تولد ۸۵سالگی«کریم آغاخان»، رئیس شاخه آغاخانیه فرقه اسماعیلیه نزاری؛ امری که مورد توجه بسیاری از رسانههای مطرح قرار گرفت و مجموعه اخبار و حتی مستندهایی –کوتاه از زندگی وی- را بدان اختصاص دادند. باید اذعان داشت، شاخه آغاخانیه و بهویژه کریمآغاخان همواره در مرکز توجه و حمایت دستگاه تبلیغاتی و سازنده افکارعمومی در غرب بوده و در سالهای اخیر به واسطه اقدامات مرتبط با «شبکه توسعه آغاخان»، شدت بیشتری نیز گرفتهاست. شاید مهمترین دلیل این چتر حمایتی، ارائه مدل دلخواه غرب از اسلام توسط فرقه آغاخانیه است؛ الگویی تمامعیار از «اسلام لیبرال یا میانهرو» با محوریت سکولاریسم و پلورالیسم که جوامعی چون ایالاتمتحده، فرانسه، انگلیس، پرتغال و…، با سرمایهگذاریهای –کوتاه و بلندمدت- درصدد تحقق آن هستند.
یکی از اهرمهای مؤثر در چهره شدن این فرقه، تکیه بر ثروت کلان رئیس آغاخانیه است که طی سالها نشستن بر صندلی پادشاهی فرقه، از طریق تبلیغات گسترده و جذب اعضا در سراسر جهان، افزون شدهاست، تا جاییکه امروز این فرقه را در مسیر تأسیس پایگاهی مستقل و دارای مقر مرکزی قرار داده. طرحی که با پشتیبانی کشور پرتغال تا حد زیادی پیش رفته و در صورت تحقق میتواند بر نقش و جایگاه این فرقه، اثرگذار باشد. در یادداشت پیشرو، نظری کوتاه بر این موضوع افکنده شدهاست.
پادشاه ایرانی؟
بهمنماه ۱۴۰۰، «ایندیپندنت فارسی» در گزارشی بلند با عنوان «کریم آغاخان، شاهزاده ایرانی که همه جهان سرزمینش است»، چهرهای فرشتهوار، سمبل حقوقبشر و مرد اخلاق از رئیس ۸۵ ساله این فرقه –ضمن مستند پیوست گزارش- به نمایش درآورد تا بار دیگر، از خط و ربطها و علایق غرب به آنچه امامخمینی(ره)، «اسلام امریکایی» خواندند، پرده بردارد.
در فرقه آغاخانیه به طور مرسوم، خانواده رئیس ساختاری سلطنتی داشته و از همان عناوین و القاب پادشاه و شاهزاده نیز بهره میجوید؛ امری که دستمایه گزارش مزبور قرار گرفت و برای بزرگنمایی هرچه بهتر کریم آغاخان بر آن تأکید شد. آنچه در این مستند و دیگر مستندهای ساختهشده درباره فرقه آغاخانیه به نمایش درآمد، سراسر اقدامات بشردوستانه، فرهنگی-اجتماعی، فعالیتهای عامالمنفعه، حضور کریم آغاخان در عرصههای بینالمللی –همردیف چهرههای برجسته سیاسی- و البته معرفی اسلامی غیرسنتی است که با کثرتگرایی و جنبههای -–لیبرال و سکولار- مدرنیسم، میانه خوبی دارد.
اما آنچه در ایندست مستندسازیها به نمایش درنمیآید، رویه دیگر این فرقه برآمده از تشیع و اهداف پشتپرده آن است. اما پیش از پرداختن به این موضوع، گذری داریم بر اسماعیلیان نزاری و شاخه آغاخانیه.
ریشه
آغاخانیه، یکی از مهمترین شاخههای فرقه اسماعیلیه(شعبه نزاریه) است. اسماعیلیان، گروهی از بهاصطلاح شیعیان هستند که امامت را به «اسماعیل»، فرزند امام جعفر صادق(ع) ختم میکنند و او را امام هفتم میدانند. اسماعیلیه، دومین فرقه پرجمعیت شیعه، بعد از اثنیعشری است که همزمان با سامانیان سربرآورد. این جریان در سال ۱۴۸ه.ق (۷۶۵م.) در کوفه از شیعیان جدا شد و به نهضتی سیاسی مذهبی برای براندازی عباسیان دست زد. به اعتقاد جریان مزبور، حکومت عدل توسط امامی از فرزندان اسماعیل بن جعفر(پسر بزرگ امام صادق سلامالله علیه) به وجود میآید و در طول سدهها به پراکندن اندیشه خویش پرداختند. اسماعیلیان در مقاطعی از تاریخ، حتی موفق شدند حکومتهایی تأسیس کنند، مثل «فاطمیون» مصر و «الموت» ایران. در همین دوران بود که فرصت یافتند تا عقاید خود را مکتوب و نظاممند سازند. این فرقه در مسیر تاریخ، آهستهآهسته تا به امروز از آموزههای اسلامی خود فاصله گرفته و دچار تغییراتی شده، بهطوریکه به اسلامی لائیک، مبدل و آموزههای اسلامی در آن کمرنگ گشته.
عنوان «آغاخان» که به منزله لقب رسمی برای امام اسماعیلیها به کار میرود، ریشه در تاریخ دارد؛ در دوران کریمخان زند، رهبر اسماعیلیهای نزاری، حاکم کرمان بود. پس از تشکیل حکومت قاجار، «حسن علیشاه»، امام چهل و ششم اسماعیلیها با دختر فتحعلیشاه قاجار ازدواج کرد و لقب آغاخان را از سوی او دریافت نمود. از آن هنگام تا به امروز این لقب باقی ماندهاست.
کریمالحسین
کریم الحسین با عنوان «آغاخان چهارم»، هماکنون امام(رئیس) شیعیان اسماعیلیه نزاری است. آغاخان چهارم با وصیت پدربزرگش و درحالیکه پدر و عمویش، گزینههای اصلی جانشنی بودند، روی کار آمد و سیاست خاصی را با محوریت توسعه تشکیلات آغاخان در پیش گرفت. ثروت کلان خانوادگی در این مسیر، همراهش بود و در کنار حامیان غربیاش توانست گامهای مؤثری بردارد. شبکه توسعه آغاخان یا «AKDN»، اصلیترین دستاورد اوست که بیش از ۳۰۰ مؤسسه و نهاد نظیر: آکادمی آغاخان، خدمات آموزشی آغاخان، بنیاد آغاخان، صندوق توسعه اقتصادی آغاخان، ساختمان برنامهریزی آغاخان، فرهنگ آغاخان، دانشگاه آغاخان، دانشگاه آسیای مرکزی، خدمات ترویج صنعتی، دانشکده پزشکی آغاخان، مدرسه پرستاری، مرکز اسماعیلیه لندن، بنیاد جوایز معماری آغاخان، بیمارستان آغاخان کراچی و…، در کشورهایی مانند هند، پاکستان، کنیا، تانزانیا، تاجیکستان و…، همراستای آن به فعالیت مشغولند.
کریم آغاخان اما به همین حد قانع نبوده و طی سالهای اخیر، هدفی دیگر را دنبال میکند تا به مجموعه تشکیلاتی خود رسمیت بخشد. این مهم با تلاش برای تأسیس مقر مرکزی در پرتغال پی گرفته شده و مجموعه اقداماتی نیز در جهت تحقق آن صورت پذیرفتهاست.
واتیکان اسماعیلیه
ایده راهاندازی مقر مرکزی در پرتغال، از این جهت حائز اهمیت است که آغاخانیه میتواند به موازات کلیسای کاتولیک رم و به تعبیری، همردیف با آن، تنها نهاد دینی باشد که در کشوری با دولت سکولار رسمیت یابد. نخستین گامها برای تحقق این هدف با اعطای عنوان شهروندی به کریمآغاخان در تاریخ ۱۱ فروردینماه ۱۳۹۸، از سوی رئیسجمهور پرتغال طی مراسم اعطای اولین جایزه موسیقی آغاخان در «لیسبون» برداشته شد. «در همین مسیر بود که سال ۱۳۹۹ پس از امضای توافقنامهای میان دولت پرتغال و این فرقه، مسند امامت اسماعیلی با عنوان «دیوان امامت اسماعیلی»، از پایگاهی دائمی در لیبسون پرتغال برخوردار شد. روند نهایی شدن این پیمان، نزدیک به پنج سال به طول انجامید و از سوی پارلمان کشور پرتغال تصویب گردید. این پیمان، تنها قرارداد مشابهی است که دولت پرتغال -به عنوان یک دولت سکولار غربی- با نهادی دینی دارد؛ یعنی قرارداد با کلیسای کاتولیک رم» .(۱)
در پی این قرارداد، آغاخان چهارم ضمن سکنی گزیدن در پرتغال تلاشهای خود را برای توسعه نفوذ در این کشور از طرق مختلف، بهویژه سرمایهگذاریهای مالی، آموزشی، بهداشتی و فرهنگی، مضاعف کرد که البته با استقبال مقامهای پرتغالی نیز مواجه شد.
کریم آغاخان در مراسم پایهگذاری آکادمی آغاخان در «ماپوتو»(واقع در موزامبیک) در تاریخ ۲۵ ژوئن ۲۰۰۴م.، به صورت غیرمستقیم از اهداف خود در پرتغال پرده برمیدارد: «حضرت والا آغاخان[آغاخان سوم]، یکی از حامیان مؤسس «توسعه گفتگوی میان ادیان جهان»، به همراه رؤسای مؤسس آن، سراسقف کانتربری و رئیس بانک جهانی است. AKDN دارای همکاریهای مستحکمی با آژانسهای توسعه فرهنگی در هند و دیگر جاهاست. امامت و کلیسای کاتولیک در پرتغال در دو پروژه فقرزدایی از طریق ظرفیتسازی، مشارکت دارند. یکی، تقویت بخش داوطلبانه با ارائه آموزشهای تخصصی است و دیگری، برنامه حمایت از کودکان و توسعه برای جوامع مسلمان و مسیحی مهاجر و همسایگانشان که در حاشیه جامعه میزیند.»(۲)
مشاهده میشود که آغاخان با همکار خواندن(مشارکت) «امامت»(فرقه آغاخانیه) و «کلیسای کاتولیک» در امور انسانی مانند «فقر زدایی»، ضمن همردیف قراردادن خود با مسیحیت در پرتغال، از شگردهای تبشیری قدیمی نیز سود جسته و اینگونه سودای واتیکانسازی در دل غرب را در سر دارد.
در همین راستاست که روز جمعه ۴ فوریه ۲۰۲۲م. با «مارسلو ربلو دی سوسا»، رئیسجمهوری پرتغال در لیسبون دیدار و درباره مسائلی همچون حضور و فعالیتهای اسماعیلیه و شبکه توسعه آغاخان در پرتغال، کشورهای پرتغالی زبان و سراسر جهان صحبت کرد.(۳)
علاوه بر این، ۲۵ دسامبر ۲۰۲۱ نیز «رحیم آغاخان»، پسر بزرگ کریمآغاخان در کاخ ریاستجمهوری با دی سوسا دیدار کرده بود. در اکتبر همان سال، «امین محمد آغاخان»، برادر کوچکتر کریم آغاخان هم با سفر به پرتغال و ملاقات رئیسجمهور، برخی اماکن فرهنگی را در آنجا افتتاح کرد.
مرکز اسماعیلی لیسبون به همراه چندین جماعتخانه در شهرهای لیسبون، سیکسال، آویرو، ستوبال، پورتو، فارو و پورتیمائو، از جمله دستاوردهای ایندست تلاشهای توسعهطلبانه آغاخان برای نفوذ و تحکیم تشکیلات خود در پرتغال است که با توجه به اهداف بلندمدت این فرقه مسلماً به همین حد ختم نخواهدشد.
سودای حکمرانی
میتوان گفت، خاطرات حمکرانی سالها قبل همواره در سر رؤسای آغاخانیه باقی مانده و اینک با زمینهسازیهای سالهای اخیر و تحت حمایت غرب –ضمن پروژه ایجاد شبکهای از مسلمانان میانهرو- میکوشند خود را به آن نزدیک سازند. درواقع، برخلاف چهره اخلاقی، انساندوستانه و حرکت در پوشش مذهبی، گویا آغاخانیه به دنیای قدرت و سیاست، علاقه بیشتری دارد. این موضوع بر مبانی فکری فرقه مزبور نیز سایه افکنده و تا حدی آن را با چالشی درونی نیز مواجه ساخته، بهطوریکه برخی تحلیلگران از تناقضات فکری پیروان اسماعیلیه آغاخانی پرده برداشتهاند. برای نمونه، «قاعده الشعار»، مقالهنویس روزنامه آلمانی «دیتسایت» در اینباره مینویسد:
«اسماعیلیها روزه، حج، روسری برای زنان و چندهمسری را رد میکنند. در مساجد اسماعیلیان، زنان و مردان در کنار هم نماز میخوانند و زنان و کودکان هم حق دارند مراسم دعا را هدایت کنند. آنها برخلاف مذاهب دیگر، تنها یک امام دارند و آن هم آغاخان است. نقش آغاخان مثل رهبر کلیسای کاتولیک جهان به امور مذهبی، محدود نمیشود، بلکه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی را نیز در بر میگیرد… اسماعیلیهایی که برای «زیارت آغاخان» به فرانسه یا پرتغال سفر میکنند، اغلب با این پرسش انتقادی روبهرو میشوند که «چه فرقی میکند که یک سنی برای زیارت قبر پیامبر اسلام به مکه برود یا یک اسماعیلی برای زیارت رهبر مذهبی خود به فرانسه یا پرتغال؟»(۴)
این تحلیل به خوبی نشان میدهد چگونه گرایشهای قدرتطلبانه آغاخانیه بر جنبه مذهبی آن چیرگی یافته و حتی در پس شعارهای اخلاقی مدرنپسند (مانند حمایت از حقوق زنان، فقرزدایی، توسعه آموزش همگانی و…) و عرضه اسلامی غیرسنتی و کثرتگرا، این قدرتطلبی کریمآغاخان است که باز هم رخ نمایانده و از تلاشهای فرقه برای عرضه قرائتی دیگر از اسلام و تشیع در جهان و برخورداری از رسمیت و مقبولیت جهانی پرده برمیدارد. نکته جالب ماجرا، دعوت طالبان از کریم آغاخان برای سفر به افغانستان است(۵)؛ همکاری دو جریان بهظاهر متضاد(بهترتیب، بنیادگرا و سنتی و کثرتگرا و مدرن) برای تحریف اسلام. به نظر میرسد پروژههای غرب در خصوص تضعیف اسلام وارد فازهای تازهای شده که ائتلاف جریانهای مختلف را نیز در دستورکار دارد.
پینوشت:
1-ویکیپدیا، ذیل عنوان «آغاخان».
2-سخنرانی در کنفرانس «دین اسلام و تحول فرهنگی جهان اسلام»، ۲۵سپتامبر ۲۰۰۱، ارابیده کانونت، پرتغال.
3-دیدار کریم آغاخان با رئیسجمهور پرتقال در لیسبون، ردنا، ۲۴بهمن ۱۴۰۰.
4-شصتمین سالگرد رهبری کریم آغاخان، آغاز چالشی نو در فرقه اسماعیلیه، روزنامه کیهان، ۲۴ مرداد ۱۳۹۷.
5-دعوت طالبان از کریم آغاخان، رهبر اسماعیلیها برای سفر به افغانستان، ایندیپندنت فارسی، ۱۵ آبان ۱۴۰۰.