فرقه پژوهی
ذات رسانههای ارتباطیای همچون لباس، این است که میتواند ضمن برقراری ارتباط میان افراد (ولو ارتباط کوتاهِ چند ثانیهای)، تاثیر روانشناختی نیز بر فرد بگذارد.
نوع جدید شیطان پرستی در یک بازه زمانی 10 ساله با چند وقفه به ایران وارد شده است و تاثیر آن را میتوان در پوشاک مشاهده کرد.
وجود شیطان همواره در آیینها و ادیان الهی، به عنوان موجودی شرور، که انسانها را به گناه سوق میدهد، مطرح بوده است. البته نظرات این ادیان درباره ماهیت و وجود شیطان، نظری سمبلیک و نمادین نیست؛ بلکه شیطان همواره موجودی واقعی و دارای قدرتهای اهریمنی است. گرایش به شیطان و تبعیت از او، با انجام یک سری از اعمال خاص، از قرون وسطی مطرح بوده است. اما باید یادآور شد که خواستگاه فرقههای شیطان پرستی، آن هم با وضعیت کنونی این فرقهها، ریشه در غرب دارد (صفاری انارکی, 1395).
در دهههای اخیر، گسترش فرقههای شیطان پرستی در دنیا با رشد خیره کنندهای همراه بوده است؛ به خصوص که این فرقهها از ابزارهای نوین، به خصوص ابزارهای رسانهای، برای گسترش و فعالیت خود بهره برده اند (صفاری انارکی, 1395). یکی از ابزارهایی که این فرقهها برای ترویج عقاید و دیدگاههای خود مورد استفاده قرار میدهند، پوشاک است؛ به این صورت که نمادهایی از عقایدشان را بر روی لباس، بهویژه تیشرتهای پسرانه درج میکنند و افراد آگاهانه یا ناآگاهانه، با پوشیدن آن لباسها علاوه بر ترویج شیطان پرستی، به رهگذرانی که در خیابان از کنارشان میگذرند و آن نمادها را میشناسند، اعلام می کنند که یک شیطان پرست هستند (حتی اگر به واقع، شیطان پرست نباشند).
در این مقاله سعی بر آن است تا به اهمیت پوشاک، نوع پوشش و تاثیرگذاری آن بر خود و دیگران به مثابهی یک رسانهی قدرتمند پرداخته شود.
تاریخچه :
بهطور کلی می توان تاریخچه شیطان گرایی را در ۴ دوره تاریخی دسته بندی نمود:
۱. دوران بدوی که شامل دوران باستان و تمدنهای باستانی میشود.
۲. دوران قرون وسطی که مربوط به قرون چهارم تا پانزدهم میلادی میشود.
۳. دوران مدرن که مشتمل بر قرون شانزدهم تا نوزدهم میلادی است.
۴. دوران معاصر شامل قرنهای بیستم و بیست و یکم میلادی (عرب, 1390).
از مجموعهی هزارههای باستان تا حدود هزارهی اول مسیحیت که به اواسط قرون وسطا میرسد، حرکت تکاملی سنت شیطانی با محوریت خانوادههای بزرگ و پر نفوذ یهودی سپری شد. از حدود قرون دوازده و سیزده میلادی به تدریج، تحرک انکشافی شیطان پرستی آغاز میشود که تا آغاز قرن بیست و یکم ادامه مییابد. در این دوره که شامل سدههای پایانی قرون وسطا، عصر روشنگری و دورهی مدرن میشود، انکشاف نگرشها و آیینهای شیطانی را شاهدیم. نخستین پرده برداری، ترویج و شیوع سحر و جادو در قرون یازدهم به بعد است که تا امروز به اوج خود رسیده است. پردهی دوم از قرن سیزدهم به بعد با علنی کردن «عرفان یهود » یا «کابالا » آغاز میشود و امروز به اوج جلوهگری خود رسیده است.
پردهی سوم علمگرایی و رویآوری به دانش در عصر رنسانس است که با تکیه بر علوم سرّ و مبانی کابالا و در چهارچوب سنت یهودی مسیحی رویکرد به دانش رقم میخورد. پردهی چهارم موسیقی شیطانی است که نمادها و آیینهای شیطانی را آشکارا به نام شیطان معرفی میکند. پردهی پنجم، سینمای شیطانی است که عقاید شیطان پرستی را در سراسر جهان تبلیغ میکند و سینمای شیطانی همانند ساحرانِ فرعون، شیطان را مدبری قدرتمند مینمایاند (خندقی, 1393).
شیطانپرستی رایج در دنیا در حال حاضر منسوب به تفکرات شخصی به نام آنتوان زندورلاوی است که کلیسای شیطان را در سال 1966 بنیان نهاده است (حاجی حیدری, 1388). وی می گوید : «شیطان پرستی دین بدن است تا روح؛ پس باید هر کس به خود و انتخاب خود احترام گذارد و افقهای جدیدی پیرامون زندگی کوتاه خود بگشاید تا بیشترین لذت را ببرد» (انجیل شیطانی,(1969) نقل شده در عرب, (1390)).
اکنون شیطانپرستی توسط 3 دروازه یا 3 عامل یا حامل وارد کشورها میشود:
1-کلیساهای شیطانی: اولین کلیسای شیطانی را آنتوان زندورلاوی تاسیس کرد. در افکار و عقاید او انسان محور و مرکز عالم هستی است و این انسان است که خدا را میسازد. او به ولایت کسی یا چیزی با نام شیطان اعتقاد نداشته و انسان را حاکم بر خدا و شیطان میداند. او قواعد 11گانه و نیز گناههای 9 گانهای را برای شیطانپرستان تنظیم کرده است ولی آنچه مردم بعدها از شیطانپرستان در جهان میبینند به هیچوجه با این قوانین و گناهها سازگار نبوده بلکه بر ضد آنها است. مثلا در مورد قتل، تجاوز، قربانیکردن، حیوانآزاری، کودکآزاری و…، آنتوان لاوی آن را قبول نداشته و در فرامین خود آنها را رد کرده است ولی در حال حاضر مراسم شیطانپرستی چیزی به جز انجام این اعمال نیست (حاجی حیدری, 1388).
2– جادوگری: در قرون وسطی عده بسیار زیادی از جادوگران توسط کلیسا سوزانده شدند، چرا که کلیسا معتقد بود آنها در پی ارتباط با شیاطین قادر به دخالت در امور مادی و دنیوی هستند و نیروهای غیرمادی خود را از منابع پلید به دست میآورند. در عصر حاضر جادوی سیاه یا همان بلکمجیک یکی از ارکان و مراسم اصلی شیطانپرستان است و در کشورهایی چون انگلستان و آمریکا علاقهمندان بسیاری دارد (حاجی حیدری, 1388).
3- موسیقی بلک متال: دو دروازه جادوگری و کلیساهای شیطان جهت تبلیغات خود در سطح جهان دارای محدودیتهای فراوانی هستند. برای مثال کلیساهای شیطان تنها در چند کشور جهان موجود هستند یا در مورد جادوگری که تنها کشورهای غربی از آن استقبال کردهاند و کشورهای شرقی به خاطر عدم همخوانی زبان آن با فرهنگ شرق اصلا از آن استقبالی نکردهاند. حال آن که در حال حاضر موسیقی بلک متال در همهی کشورهای دنیا مخاطب و علاقهمند دارد و این به خاطر آن است که موسیقی، زبانی بینالمللی دارد و دارای ظرافتهای هنری فریبنده و اغواکننده است که میتواند بهراحتی بر احساسات مردم تاثیرگذار باشد(حاجی حیدری, 1388)
چگونگی نفوذ این فرهنگ بین جوانان ایرانی
نوع جدید شیطان پرستی در یک بازه زمانی 10 ساله با چند وقفه به ایران وارد شده است. به طور کلی شاید بتوان راههای زیر را برای نفوذ خرده فرهنگها برشمرد:
– مسافرتهای خارج از کشور که در آن تبادل فرهنگی اجتناب ناپذیر است.
– نوار و فیلم و سیدیهای مختلف و مجلات گوناگون
– وجود تکنولوژی از جمله رایانه و اینترنت و فضای مجازی و شبکه های اجتماعی با تمام مزایا و محاسنشان با خود عوارضی چون نفوذ فرهنگهای بیهویت به همراه میآورد.
– ماهواره
– کالاهایی که به عنوان اسباببازی، آدامس، شکلات، آلبوم عکس و خوشبو کنندهی ماشین و … بدون هیچ گونه نظارتی وارد کشور میشود (صفاری انارکی, 1395).
تعدادی از نمادهای شیطان پرستی
سر بز
صلیب وارونه
نمادهای مرگ و میر
اعداد مقدس 13، 33، 9، 666 (این اعداد در دلار به کار رفته است).
تعداد زیتون ها: 13 عدد
تعداد تیرها بر چنگ عقاب: 13 عدد
تعداد پرهای دم عقاب: 9 عدد
تعداد خط های روی پرچم آمریکا: 13 عدد
تعداد ستارههای برروی پرچم: 33 عدد
چشم شیطان یا چشم جهان بین (این نماد بر روی دلار دیده میشود).
…
دست شاخدار و
لباس به مثابهی یک رسانه
شاید در آغاز شکل گیری اجتماعهای بشری، پوشاک صرفا جنبه حفاظتی داشته و برای مصون نگهداشتن بدن در برابر عوامل طبیعی و اقلیمی به کار میرفته است؛ ولی بعدها با گسترش باورهای دینی و فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی، کارکرد اجتماعی و فرهنگی و نمادین پوشاک، برجستهتر شد و لباس، بیش از هر چیزی نشان دهندهی هویت انسانی، اجتماعی و قومی انسانها گشت. اعضای هر جامعه از راه نشانههای نمادین جامههایی که بر تن دارند، میان خود، نظام ارتباطیفرهنگی ویژهای برقرار مینمایند (الهی, 1389, ص. 3).
ذات رسانههای ارتباطیای همچون لباس، این است که میتواند ضمن برقراری ارتباط میان افراد (ولو ارتباط کوتاهِ چند ثانیهای)، تاثیر روانشناختی نیز بر فرد بگذارد. درواقع مدلهای لباسی که ما میپوشیم بر اینکه ما چگونه خودمان را ببینیم و دیگران چه نگاهی به ما داشته باشند، تاثیر میگذارد.
اما نکتهی حائز اهمیت در این میان، این است که آیا افراد به نمادهای مندرج در پوشاک توجه میکنند؟ آیا آن نمادها را میشناسند؟ آیا به آن نمادها باور دارند؟ آیا آن نمادها با ارزشها و هنجارهای فردی و جمعی جامعهای که در آن زندگی میکنند، تطابق دارد یا خیر؟
برای پاسخ به پرسشهای مذکور، به سراغ چند مغازهی پوشاک مردانه رفتیم. تمامی فروشندگان اذعان داشتند که به دلیل بازرسیها و تذکرات مکرر سازمانهای کنترل کننده مانند اتحادیهی پوشاک، اجازهی فروش لباسهایی با نمادهای شیطان پرستی را ندارند. البته تقریبا در تمامی مغازهها، تیشرتهایی با نماد اسکلت و استخوان وجود داشت. تنها در یک مغازه، با وجود تذکرات اتحادیه، لباسها و تابلوهایی با نماد شیطان پرستی، دیده شد. فروشندهی این مغازه بر این باور بود که بسیاری از افرادی که این لباسها را میخرند، اطلاع چندانی از نمادهای مندرج بر روی آنها ندارند و صرفا برای جالب بودن و یا به اصطلاح خفن بودن، آن لباس را تهیه میکنند. تعدادی از فروشندگان مغازههای پوشاک مردانه نیز، اطلاعات کاملی در خصوص نمادهای شیطان پرستی نداشتند.
در ادامه تصاویر تیشرتها و تابلوهایی با نماد شیطان پرستی که در مغازههای بازدید شده وجود داشت، قرار گرفته است:
نتیجهگیری
عکس، فیلم، موسیقی، پوشاک و … به مثابهی رسانههایی هستند که خواه ناخواه، آگاهانه یا ناآگاهانه بر مصرفکنندهی خود تاثیر میگذارند. گاهی بعضی از مصرف کنندگان بر اثرات مستقیم و غیر مستقیم این رسانهها واقف هستند و گاهی تعدادی از افراد ناخواسته و ناآگاهانه طعمهی تاثیرات غیر مستقیم آنها میشوند.
در پژوهش انجام شده با موضوع تبلیغات رسانهای شیطان پرستی با تاکید بر رسانهی پوشاک، با توجه به مشاهدات و مصاحبههای صورت گرفته، میتوان چنین نتیجه گرفت که متاسفانه در ایران افراد (چه مصرف کنندگان و چه فروشندگان لباس) اطلاعات کم و ناقصی از نمادهای مندرج بر پوشاک داشته و افرادی که اطلاعات کافی و مناسبی از این نمادها دارند نیز صرفا برای جذاب بودن و یا سود بیشتر (بدون اعتقاد به شیطان پرستی) اقدام به مصرف یا فروش این پوشاک میکنند. درحالی که ذات این رسانه (لباس) این گونه است که در وهلهی اول و با برخوردی کوتاه و گذرا از سوی مخاطبان و رهگذران، سعی دارد اعتقادات و باورهای مصرف کنندهی خود را به نمایش بگذارد، ولی متاسفانه مصرف کنندگان تا حد زیادی نسبت به تاثیراتی که این نوع از رسانه بر خودآگاه و ناخودآگاه ذهن آدمی میگذارد، غافل اند.
منابع
- لهی, م. (1389). لباس به مثابهی هویت. فصلنامهی مطالعات ملی، سال یازدهم، شماره 2, 3.
- حاجی حیدری, ا. (1388, مرداد 27). جام جم آنلاین. بازیابی در فروردین 5, 1398، از جام جم آنلاین: https://bit.ly/2LEtLaD
- خندقی, ج. (1393, مهر 8). راسخون. بازیابی در 22 اردیبهشت, 1398، از https://bit.ly/2YluEGL
- صفاری انارکی, م. (1395). شیطان پرستی و راههای مقابله با آن. ماهنامه پژوهش ملل، دوره: 1، شماره: 5, 2.
- عرب, ح. (1390, شهریور 29). پرسمان. بازیابی در اردیبهشت 22, 1398، از https://bit.ly/2VvOiTB
- سایت باشگاه اندیشه https://bashgah.net
- نوشته شده : فائزه جبارپور